eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مجنون‌ترين آواره‌ی روي زمينم آواره‌ی كرب و بلا در اربعينم ديگر نخواهم داشت در دل آرزويی امروز اگر مهدی زهرا را ببينم آقا كجاي شهر هستي تا بيايم قدری به پای روضه‌های تو نشينم با گريه كردن بر غريبی تو آقا امروز كامل می‌شود اركان دينم اي كاش مي‌شد تا كه همچون جاده من نيز از خاك پايت هرقدم بوسه بچينم اي وای كه از راه آمد اربعين و از غصه‌ی زينب نمردم، شرمگينم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زود بر انگشتر صحرا نگین انداختند چون عقیق سرخ خود را بر زمین انداختند مثل بارانی که مشتاق است خاک تشنه را از فراز ناقه‌ها خود را چنین انداختند پس به یاد اکبر و عباس روی قبرها خویشتن را از یسار و از یمین انداختند روی قبر کوچک عباس جای مادرش خویش را با ذکر یا ام‌البنین انداختند خاک را بر سر زدند و سر به خاک آنقدر که روی پیشانی دشتِ تشنه چین انداختند اربعین شد که پس از نام رقیّه در کتب اکثر مقتل‌نویسان نقطه‌چین انداختند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صحرا به صحرا، کو به کو، داريم نم نم می‌ر‌ويم پشت سر هم، دم به دم، آدم به آدم می‌رويم ما هر دو عالم را به اين معراج دعوت می‌کنيم از اين سوى عالم اگر آن سوى عالم می‌رويم راهى‌شدن، دريا شدن، يعنى کمال قطره‌ها ما هم به راه افتاده‌ايم و جانب يم می‌رويم در شعله آتش می‌شويم، آتش به عالم می‌زنيم هم مثل يک پروانه می‌سوزيم ما، هم می‌رويم هم در نجف، هم کربلا، پرچم به دست زينب است هر جا که پرچم می‌رود، دنبال پرچم می‌رويم عيسى بن مريم، آدم، ابراهيم، موسى، نوح، هود اين راه را پيغمبران رفتند و ما هم می‌رويم ما تشنه‌ی وصليم و دنبال سلوک وصلتيم پس پابرهنه، تشنه‌لب، تا نهر علقم می‌رويم بى‌واسطه اسماء حق در ما تجلى می‌کند هر وقت تحت قبه‌ى سلطان عالم می‌رويم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله... نگاه از زائرِ خود بر نداری ز گریه نوحه‌ای بهتر نداری زیارت‌نامه‌ی بالایِ سر را کجا باید بخوانم؟ سر نداری ✿‍ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿‍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتنگ دلم برای تو ای اربعین چه دلتنگ است دوباره بین من و تو هزار فرسنگ است دلم برای همان ازدحامِ پشت ضریح که دست‌های دعا با تو چنگ در چنگ است دلم برای همان قلب‌ها که بی‌رنگند دلم برای همان چای‌ها که پررنگ است دلم برای همان دسته‌های سینه‌زنی که با صدای قدم‌های من هماهنگ است! دلم برای همان آشتی، همان لبخند در این زمانه که -دور از تو- هرطرف جنگ است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پس از یک چلّه‌ مردن، جسمِ بی‌جانش به جان برگشت مزارِ خویش را از دور دید، از آن جهان برگشت پس از یک چلّه دردِ -همسفر با ساربان بودن- به سوی کاروان‌سالارِ عالَم، کاروان برگشت زنی روی مزارِ مقتلِ مکشوفه‌ دَم می‌داد به خاکِ استنادِ روضه‌خوانان، روضه‌خوان برگشت زمین با گریه دور مقتلِ خورشید می‌گردید صدای روضه‌ی روزِ دهم آمد، زمان برگشت زمان برگشت همراهِ طواف کُندی خنجر همان ساعت که روی خاک، جسمِ آسمان برگشت زمان برگشت اما غرق خونِ پاکِ ثارالله چنان تیری که بعد از بوسه‌ای سوی کمان برگشت جوان‌تر بود، وقتی ذبحِ اعظم را منا بردند زنی از نسل ابراهیم، پیر از امتحان برگشت عَلم برداشت زینب یا تبر برداشت ابراهیم که از بت‌خانه‌ها با کِسوَت پیغمبران برگشت تمام کاتبان از کشتن اسلام می‌گفتند ولی با دختر حیدر ورق‌ها ناگهان برگشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا کند که دلم را فدای یار کنم به این بهانه مگر رنج را مهار کنم مرا مجال گریز از حصار داغِ تو نیست بگو چگونه ز دست غمت فرار کنم! لباس پاره‌ی یوسف به کوی ما نرسید چه با دل پدر پیرِ بی قرار کنم! بهار زندگی‌ام را خَزان غفلت بُرد نمی‌شود به جوانی‌ام افتخار کنم شکست قلب تو از فرطِ بی خیالی من بنا نبود دلت را جریحه‌دار کنم اگر جواب سلامت به دست من برسد فراق را به همین حکم، برکنار کنم شمیم گیسوی خود را به بادها بسپار که بوی زلف تو را عطر ماندگار کنم اگر که طعمه‌ی دنیا شدم، خودم کردم نیامدم گله از مکر روزگار کنم در اوج سُستیِ باور، تو اعتقاد منی! نشد به نام تو یکبار هم قمار کنم هنوز هم که هنوز است، دوستت دارم بغل بگیر مرا تا که آشکار کنم زدم به این در و آن در ببینمت که نشد به جان مادرِ تو مانده‌ام چه کار کنم! دوای بغض گلوگیر من فقط نجف است کجا به غیر نجف عشق را هوار کنم سر مرا بنویسید نذر تیغ علی به شوق اینکه فقط لمسِ ذوالفقار کنم علی‌ست راه رسیدن به اربعین حسین پدر اجازه دهد ترک این دیار کنم هنوز از حرمش برنگشته، دلتنگم... چِقَدر خاطره را پشت هم، قطار کنم کفن کنید مرا با لباسِ مَشّایه... چه عشقبازیِ محضی در آن مزار کنم! تو را قسم به همان شاه بی کفن، برگرد بیا اجازه مده حسِّ اِنکِسار کنم :: غروب روز دهم، خون به قلب زینب شد حسین زیر سم اسب نامرتب شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاطرات چه مرزها که در آن خطّه از زمین گم بود که شرق و غربِ جهان بینشان تفاهم بود به بوی چای عراقی مسیر مست گذشت چنان که یاد ندارم عمود چندم بود! نسیمِ آه، تکان داد هر چه پرچم را بسا سلام که در راهِ یک علیکم بود قدم تمام طریق از نفس نمی‌افتاد نبود زخم، به پا لب به لب تبسم بود فدای آن‌همه یکرنگی‌ِ سفر گردم سیاه بود، ولی نور چشم مردم بود رسید از آن سرِ گرما کسی که: اشرب مای شروع روضه‌ی ما با همان تکلم بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد این سفر با کوله‌باری مختصر آغاز شد کربلا اما برای زینب از این پیش‌تر از شکاف فرق خونین پدر آغاز شد کربلا شاید که با تیری به تابوت حسن کربلا شاید که با خون جگر آغاز شد خیمه‌ای که سوخت، زینب را به حیرت وا نداشت کربلا از شعله‌های پشت در آغاز شد کربلا را دیده‌ای از چشم زینب؟ معجزه‌ست! وَه! چه اعجازی که با شقّ‌القمر آغاز شد اربعین، زینب مجال گریه بر این داغ یافت پس محرم تازه در ماه صفر آغاز شد کربلا با داغ هفتاد و دو تَن پایان گرفت کربلای دیگری با یک نفر آغاز شد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به غیر کشته‌ی عشقت کسی شهید مباد کسی که دل به تو بسته‌ست، ناامید مباد کسی که مَست تو شد، دلخوشِ حرام نگشت کسی که عبد تو شد، بنده‌ی یزید مباد کسی که رَخت عزای تو را به تن نکند خدا گواه که در حشر روسفید مباد اگر بناست در آتش رَوَم، جهنم من، کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد به هر که رو زده‌ام غیر شر به من نرساند مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمی‌خواهد مجنون نمی‌گوید مرا لیلا نمی‌خواهد من آمدم دورت بگردم، برنگردانم شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه می‌خواهد دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم آن‌که تو را دارد دگر دنیا نمی‌خواهد امروز جایی نوکری کردم که اربابش هرچه شود، عذر مرا فردا نمی‌خواهد عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه عاشق برای گریه کردن جا نمی‌خواهد هرکس که چای روضه را پَس می‌زند انگار در جنّت است و آب کوثر را نمی‌خواهد گریه کنت با دست، بر سر می‌زند یعنی از غُصه‌ی ذبح سرت، سر را نمی‌خواهد * * داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده جسم تو دیگر تابش گرما نمی‌خواهد حداقل یک پارچه رویت بیندازند پوشاندن پیکر دگر فتوا نمی‌خواهد از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام راهب فقط فهمید مویت شانه می‌خواهد سروده گروه 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e