eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره عشق، سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می‌گیرد سرِ راهِ نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را؟! که برگردانده امشب سوی دیگر قبله‌گاهم را من امشب حاجی این قبله، این قبله‌نما هستم من امشب بنده‌ی مولای سُرَّ مَنْ رَئا هستم   درون سینه‌ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسکری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می‌خوانم حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم   وزیده از پگاه شهرِ پیغمبر، نسیمی که رسیده سال‌هایی قبل، همراه شمیمی که تمام شهر را پُر کرد آن فیض عظیمی که خبر داده است باز از جلوه‌ی دست کریمی که همان خُلق و همان خو در جمالش منجلی باشد و مثل آن حسن آرامِ جانِ یک علی باشد   نگاهت چون مسیحایی‌ست که بر مرده‌ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابری‌ست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟   رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه‌ی آمال، قبرت قبله‌ی امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می‌خواهید دخیل عشق بندید از همان‌جا بر در خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد می‌آیی و برای مهدی‌ات دلداده می‌سازی هزاران عاشق در دامِ عشقْ افتاده می‌سازی ز اشکِ دیده‌ی چشم انتظاران جاده می‌سازی برای امر غیبت شیعه را آماده می‌سازی میان پرده‌ اسرار خدا را بی صدا گفتی برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی   تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراق مهدی‌ات آقا ملالی نیست یقیناً در کنار ماست امشب جاش خالی نیست دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان! دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان!  * * اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم؟ صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم؟ غریب سامرا! از غربت یک آشنا گویم برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را از آن مادر که بین کوچه‌ها گم کرد راهش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با هر حساب عاقبتش سروری نشد هرکس که نوکر حسن عسکری نشد هر دل پرنده‌وار به‌این‌خانه خو گرفت دیگر هواییِ وطنِ مادری نشد این قرعه را به لوح دل ما رقم زدند نام خوش تو، زینت هر دفتری نشد ای جلوه‌ی تمامی حُسن خدا، حسن بازار عاشقان تو بی‌مشتری نشد تو ضامن بهشتی و "معروف" باب توست پس روی ما به سوی در دیگری نشد کعبه در آرزوی طواف تو مانده بود چون‌ آن صدف که سهم دلش گوهری نشد هرکس که دل به منبر پُرفیض تو نبست در آسمان علم و ادب اختری نشد تو از تبار حضرت مولا و کار ما در آستان لطف تو جز قنبری نشد حتی برای شیعه غریبی، ببخش‌مان ازبس که از مقام تو یادآوری نشد تا روز حشر سرور و آقا نمی‌شود هرکس که نوکر حسن عسکری نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند خاک شما شدند و هوادارتان شدند زیباترین اهالی دنیای عشق هم یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند لطف شماست اینکه تمامی انبیا بالاتفاق سائل دربارتان شدند آن‌ها که پای منت چشم کریمتان بی سر شدند، تازه بدهکارتان شدند این بال‌هایی که زیر بت عشق سوختند خاک تبرک در و دیوارتان شدند نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت یا آنکه حاجت از حرم دیگری گرفت ای جلوه‌ی خدایی بی انتها حسن خورشید روشن سحر سامرا حسن بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است نور خدا مکمل توحید ما حسن امشب عروج زخمی بال مرا ببر تا سامرا، مدینه، نجف، کربلا؛ حسن در بین خانواده‌ی زهرای مرضیه باید شوند تمام علی زاده‌ها؛ حسن زنجیره‌ی محبت زهراست دین من با یک حسین و چار علی و دوتا حسن سوگند می‌خوریم خدا لشگری نداشت روی زمین اگر حسن عسگری نداشت آنکه مرا فقیر حرم می‌کند تویی یک التماس پشت درم می‌کند تویی آنکه در این زمانه‌ی بی اعتبارها با یک سلام معتبرم می‌کند تویی آنکه برای پر زدن سامرایی‌ام هرشب دعا برای پرم می‌کند تویی آنکه مرا برای خودش، خانه‌ی خودش با یک نگاه، در به درم می‌کند تویی آنکه تو را همیشه صدا می‌کند منم آنکه مرا همیشه کرم می‌کند تویی شکرخدا گدای امام حسن شدم خاکی‌ترین کبوتر بام حسن شدم تو کیستی که سائل تو جبرئیل شد دسته فرشته پای ضریحت دخیل شد تو کیستی که جدّ نجیب پیمبرت مهر تو را به سینه گرفت و خلیل شد تو کیستی که حضرت موسی عصا به دست ذکر تو را گرفت اگر مرد نیل شد اصلی که پا گرفت بدون تو فرع فرع فرعی که پا گرفت کنارت اصیل شد تنها خدا به خانه‌ی تو آفتاب داد بعداً تمام زندگی‌ات نذر ایل شد امشب دعا کنید ظهوری کند مرا تا اینکه میهمان حضوری کند مرا امشب دعا کنید بیاید نگار ما آیات روشنایی شب‌های تار ما امشب دعا کنید بیاید در این خزان فصل گلاب فاطمه، فصل بهار ما امشب دعا کنید بیاید گل خدا تا اینکه این بهار بیاید به کار ما امشب دعا کنید بیاید ز راه دور مرکب‌سوار آل علی، تک‌سوار ما آنکه اگر نبود دلم فاطمی نبود حتی نبود سجده‌ی سجاده یار ما زهرا هنوز دست به پهلو کند دعا زهرا کند دعا که بیایی کنار ما ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محاصره‌ست ولی جای هیچ دلهره نیست که نور لَم‌ یَزَلی قابل محاصره نیست تنش اگرچه به ظاهر اسیر سامره است نسیم عطر حضورش اسیر سامره نیست کدام‌ بند و اسارت؟ که دست فضل کسی چنین به میمنه‌ی روزگار و میسره نیست بگو به بحث بیایند اهل شایعه را اگر که در دلشان ترسی از مناظره نیست به زور حیله و تحریم و شایعه، کارِ کسی که کار دلش با خداست یکسره نیست کسی که درس گرفت از امام یازدهم به وقت حصر، گریزنده از مخاطره نیست کسی که درس گرفت از امام یازدهم به وقت جنگ در اندیشه‌ی مذاکره نیست کسی که شیفته‌ی زرق و برق سامری است مرام او که مرام امام سامره نیست به حج نرفت و سفارش به اربعین فرمود چنین گشوده به سوی ظهور، پنجره نیست چقدر درس گرفتیم از او ولی افسوس هنوز سیره‌ی او نام هیچ کنگره نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده‌ی ناب، دیده را می‌شوئیم در این شب پُرشکوه با هر تبریک به صاحب الزمان می‌گوئیم @dobeity_robaey
کنارِ صحن تو دیدم تمام باور خود را نشانی از مزار بی نشان مادر خود را همیشه قبل هر کاری برای رزق اشعارم گشودم گوشه‌ی ایوان طلایت دفتر خود را مَنِ من را شکست ایوان آیینه، زمانی که هزاران تکه دیدم در کنارش پیکر خود را دل از بار تعلق‌ها رها شد با تو، از این رو فقیری در ضریح انداخت تنها زیور خود را غبار این حرم را می‌کشم بر روی دستانم تبرک می‌کنم اینگونه من انگشتر خود را خیابان ارم را دوست دارم چون که می‌بینم درون آن شکوه بارگاه یاور خود را من از اول به تو دل بسته‌ام، اذنی بده بانو! که باشم در حریمت لحظه‌های آخر خود را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش دختری از بین شالی‌های گیلان آمده با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر هرکه با امضای آقای خراسان آمده ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست سرپناهم باش! آهوی بیابان آمده پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده‌اند با امیدی در پی دارو و درمان آمده دختر باب الحوائج! عمه‌ی باب المراد! مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده زشت و زیبا، خوب و بد از مستمند و از فقیر ای کریمه! باز کن در را که مهمان آمده بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده در زمین شایسته‌ی دربانی‌ات پیدا نشد جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده مطمئن هستم همیشه دستِ پُر برگشته است دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده :: خانه‌ای جز خانه‌ی تو خانه‌ی رحمت نشد بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد جز تو ای سرچشمه‌ی مهر و محبت هیچ‌کس با من بیچاره‌ی درمانده هم‌صحبت نشد دخترانِ باحیا موسی بن جعفر کم نداشت هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد یا ملک گرم طوافت دیده‌ام یا آدمی لحظه‌ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد بهترین آوازه‌ها در خادمی کوی توست شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد مرعشی‌ها صحن زیبای تو را جارو زدند هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد خادمانت را رضا شخصاً گزینش می‌کند هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد هرکسی پا پس کشید از خانه‌ات بیچاره شد عده‌ای دیدند اما مایه‌ی عبرت نشد خارج از نوبت طبابت کرده‌ای در این مطب ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد می‌توان از اشتیاق عاشقان فهمید که آن قدر که شهر قم جذاب شد، جنت نشد :: بزم اشک و روضه‌ی داغ تو چیز دیگری‌ست تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد از دل پر درد تو بانو چه می‌داند مگر آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد در غم هجر برادر سوختی و ساختی روزی چشمان خیس‌ات یک شب راحت نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است قلبم از اشتیاق زیارت بایستد بانو سلام! کاش زمان با همین سلام در آستانه‌ی در ساعت بایستد و گردش نگاه تو در بین زائران روی من –این فتاده به لکنت– بایستد تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام در محضر شما دو سه رکعت بایستد بانو اجازه هست که بار گناه من در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟ در این حرم هزار هزار آیه‌ی عذاب هم‌وزن با یک آیه‌ی رحمت بایستد باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما زیر رواق‌های کرامت بایستد شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید طاقت نداشت تا به قیامت بایستد آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است در روز حشر هم به شفاعت بایستد تو خواهر امام غریبی و این غزل با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد من واژه‌واژه عطر تو را پخش می‌کنم حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد این شعرِ مست تکیه زده بر ضریح تو مستی که روی پاش به زحمت بایستد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر زمانی دل، میان سینه‌ام گم می‌شود یا به مشهد می‌رود، یا راهی قم می‌شود تا نگاه من به دریای ضریحش می‌رسد دل دگرگون می‌شود، غرق تلاطم می‌شود دانه دانه اشک‌های زائرانش می‌چکد زیر پاهای کبوترهاش گندم می‌شود نور می‌بارد چنان از گنبد این آفتاب در کنارش جلوه‌ی خورشید هم گم می‌شود شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی می‌کند هر کدامش قبله‌ی حاجات مردم می‌شود بارها ناگفته در اینجا شدم حاجت‌روا رفته از دستم حساب، این بار چندم می‌شود دل به دست او سپردی غم مخور، کارِ نشد، با دعای خواهر خورشید هشتم، می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر درمان‌ درد خویش‌ می‌خواهی‌، بیا اینجا دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب‌ دردها اینجا شکسته‌بالی ما می‌دهد بال و پری‌ ما را اگر از صدق‌ دل‌ آریم‌ روی‌ التجا اینجا طلب‌ کن‌ با زبان‌ بی‌زبانی‌ هرچه‌ می‌خواهی‌ که‌ سر داده‌ست گلبانگ‌ اجابت‌ را خدا اینجا به‌ گوش‌ جان‌ توان‌ بشنید لبّیک‌ خداوندی‌ نکرده‌ با لب‌ خود آشنا حرف دعا اینجا هزاران‌ کاروان‌ دل‌ در اینجا می‌کند منزل‌ اگر اهل‌ دلی‌ ای‌ دل‌، بیا اینجا، بیا اینجا دل‌ دیوانۀ‌ من‌ همچو او گم‌‌کرده‌ای‌ دارد ز هر دردآشنا گیرد سراغ‌ آشنا اینجا... صدای‌ پای‌ او در خاطر من‌ نقش‌ می‌بندد مگر می‌آید آن‌ آرام‌‌جان‌ها از وفا اینجا...؟ مشو از حُرمت این بارگه غافل که مهدی را زیارت کرده‌اند اهل بصیرت بارها اینجا حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد که می‌بخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا علاج درد بی‌درمان کند لطف عمیم او نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا! حدیث‌ عشق‌ با «پروانه‌» می‌گویی،‌ نمی‌دانی‌ که‌ می‌سوزد به‌سان‌ شمع،‌ از سر تا به پا اینجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از آن زمان که قم حرمِ اهل‌بیت شد این شهر سفره‌ی کرمِ اهل‌بیت شد آن را به "عُش آل‌محمد" شناختند* پس بین شهرها علمِ اهل‌بیت شد دست کسی که طالب علم محمدی‌ست در نشر معرفت، قلمِ اهل‌بیت شد شد خاکِ شوره‌زار، شفابخش اهل‌دل وقتی تبرّکِ قدمِ اهل‌بیت شد در جشن، رویِ شادی و در سوگ، روی حُزن آیینه‌دار شوق و غمِ اهل‌بیت شد اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛ هر شاعری که محتشمِ اهل‌بیت شد هرکس که زائر حرم این کریمه بود از دوستانِ محترمِ اهل‌بیت شد ✍ *امام کاظم (ع) فرمودند: قُم عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأوى شيعَتِهِمْ ترجمه: قم آشيانه آل محمد (ص) و پناهگاه شيعيان آن‌هاست. 📚بحارالانوار، ج 60، ص 214 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برآر از آستین معرفت دست دعا اینجا به آیین دگر بر آستان کبریا، اینجا به چشم دل نظر کن بر حریم دختر موسی که جان را می‌دهد آیینۀ لطفش جلا، اینجا مجو از خیل بی‌دردان دوای درد بی‌درمان «اگر درمان درد خویش می‌خواهی، بیا اینجا» صدای قدسیان بشنو که می‌آید به گوش جان که دردت را دوا اینجا، که رنجت را شفا اینجا بریز اشک نیازی در نمازستان بی‌خویشی برآر آهی ز سوز سینۀ دردآشنا اینجا حریم یثرب و بطحاست گویی مرقد پاکش که نور آذین بُوَد چون ساحت اُمُّ القُرا اینجا فضای قدس، معراج حقیقت، بزم «اَو اَدنی» شب اَسری، فروغ جاودان مصطفی اینجا به نام او که خاک پاک او بوی نجف دارد که از او می‌تراود عطرِ جانِ مرتضی اینجا تو را پرواز خواهد داد تا اوج خداجویی ز بام آشنایی، زادۀ خیرالنّسا اینجا اگر مرد رهی پای ارادت نِه در این وادی که با دست طلب جمع‌اند مردان خدا اینجا برآی از ظلمت هستی، که خضر آمد به سرمستی به بوی چشمه‌سار زندگی‌بخشِ بقا اینجا منم «مشفق» غباری دامن‌افشان در هوای او که می‌جویم رضای او به تسلیم و رضا اینجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e