eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دل بشارتی دهمت ز آستان قم وز خاک آستان ملک پاسبان قم وز روضه و حریم جواهرنشان قم وز آن شمیم دلکش عنبرفشان قم ز آن مه که جلوه می‌کند از آسمان قم ز آن گل که آبرو شده بر بوستان قم ز آن حور نازپرور باغ جنان قم ز آن طایر خجسته‌ی خُلدْ آشیان قم ز آن بارگه که روی جهانی به آن دراست بنوشته‌اند خط شرف بر جبین قم بالَد به خویش خاک سعادتْ قرین قم گنجی گران‌بهاست دفین در زمین قم پیداست قدر و قیمت قم از دفین قم علم است و فیض و رحمت و معجز قرین قم سرشار گشته لطف خدا ز آستین قم فضل و هنر عجین شده با ماء و طین قم بس پُر بهاست حلقه‌ی علم از نگین قم شهری که علم را ز همه باب مصدر است جائى كه روح و نزهت او آسمانى است صبحش خروس عشق به گلدسته‌خوانى است شامش حيات و زندگى جاودانى است گر گويمش معاينه فردوس ثانى است از طبع نارسا و ز كوته بيانى است آن باغِ جان كه مايه‌ی وجد و جوانى است بِه از بهشتِ پُر نِعَمِ آنچنانى است بى شبهه آستان قم از خُلد بهتر است خاک قم از کجا به تقرب رسیده است؟ ایوانش از چه رو به فلک سر کشیده است؟ این قرب و منزلت ز جوار که دیده است؟ این جانِ جان که در دل قم آرمیده است معصومه‌ای است این که حَقَش برگزیده است مرضیه‌ای است این که ز نور آفریده است محموده‌ای است اینکه صفاتش حمیده است این مه که بدر ماه به پیشش خمیده است بانوی دهر، دختر موسی بن جعفر است اغراق نيست خوانمش ار فوق آفتاب زيرا كه با تجلى يزدان به هيچ باب خورشيد و ماه نيست به يك ذره در حساب اين نوعروس عفت و اين گوهر خوشاب اين آسمان عصمت و اين نور مستطاب نور الهى است بِلا شكّ و إرتياب محبوب عالمند ورا جدّ و مام و باب انوار خمسه را كه ستودند در كتاب اين دُخت نازْپرور از آن باب و مادر است شایسته‌ی شرافت و بایسته‌ی نسب ممتاز در نسب شد و بی مثل در حسب جدش محمد عربی سیّد عرب بابش علی امام خلایق، ولیّ رب مامش بتول فاطمه مخصوص و منتجب و آن جدّ و باب خلقت اشیاء را سبب نام شریف فاطمه، معصومه‌اش لقب ز آن مرتبت مدار تو ای بی خبر عجب گر خادمش فرشته و رضوانش چاکر است نسل شه و سليل شه و دُخت و اُختِ شاه بانوى عرش و زينت فرش و سپهرْ جاه از نورش اكتساب كنند آفتاب و ماه هر دردمند را حرمش ملجاء و پناه پيداست شأن و شوكت از آن صحن و بارگاه اين روضه را مَلك به ادب می‌كند نگاه سرهاى سروران به درش هم چو خاكِ راه اين نكته روشن است و در آن نيست اشتباه كاينجا مقامِ بضعه‌ی پاک پيمبر است قبرش رياضِ جنتى از صدر تا به ساق رضوان به شوق خادمى‌اش بر در وِثاق مؤمن پى زيارت قبرش به اشتياق مشتاق آستانه‌اش از مصر تا عراق جان و دل است عاشق آن روضه و رواق هركس مجاور است در آن صحن و بام و طاق يك ذره نيست زندگى‌اش تلخ در مذاق كافر به اذن حق شده بى شبهه در محاق تا آن مناره مأذن الله اكبر است ای نور چشم موسی جعفر، مه صفا آرام جان فاطمه، فرزند مصطفی منظور مصطفایی و محبوب مرتضی مذکور در لسان حسن، شاه مجتبی ممدوح در بیان حسین، شاه کربلا زین العباد گفته تو را آن زمان دعا بنموده‌اند باقر و صادق تو را ثنا موسی بن جعفرت پدر، ای خواهر رضا معصومه‌ای که قبر تو معصوم‌پرور است ما را به آستان مقدس برات کن ما را سوی خدای حوالت نجات کن ما را رها ز بند غم از شش جهات کن آسان به ما ز پنجه‌ی خود مشکلات کن ما زائر توأیم! به ما التفات کن محو از جریده‌های عمل سیئات کن بی خوف و ترس در سکرات ممات کن بر ما نظر در این دو سه روز حیات کن و آن دم که "شمس" حاضر غوغای محشر است ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای دختر عقل و خواهر دین وی گوهر دُرجِ عِزّ و تمکین ای میوه‌ی شاخسار توحید همشیره‌ی ماه و دُخت خورشید صد سلسله دل مقیم کویت در پرده‌ی نور غیب رویت خاک قدمت شفای دل‌هاست خشنودی تو رضای زهراست تو بنت و کریمه‌ی رسولی تو زاده‌ی عصمت بتولی بگشا ز کرم، درِ اجابت بر ما به دعای مستجابت ای گوهر تاج آدمیّت فرخنده نگین خاتمیّت عصمت شده پای‌بند مویت ای علم و عمل مقیم کویت شیطان به خطاب قم براندند پس تخت تو را به قم نشاندند کاین‌جا نه بهشت و جای حواست ناموس خدای، جایش اینجاست خرگاه تو را به حشر چون فرش یک باره تکان دهند بر عرش زوّار تو را بهشت مأواست آرامگه تو عرض أعلاست معصومه‌ی اهل‌بیتِ عصمت شد کوی تو پایگاه حکمت بر آن حرمی که عُشّ آل است دائم صلوات ذوالجلال است اندر حرم تو عقل، مات است زین خاک که چشمه‌ی حیات است جسمی که درین زمین نهان است جانی است که در تن جهان است این ماه منیر و مهر تابان عکسی بوَد از قم و خراسان ایران شده نوربخش ارواح مشکات صفت به این دو مصباح از این دو حرم دلا چه پرسی حق داند و وصف عرش و کرسی ای دُخت نسیم صبح صادق وی اُخت رضای خلق و خالق برتر ز زمین و آسمانی چون عمه‌ی صاحب الزمانی هر کس به درت به یک امید است محتاج‌تر از همه (وحید) است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد دو چشم محو در آیینه‌هایت، ناگهان تر شد سقوط اشک‌هایم بار بغضم را سبک‌تر کرد دلم بر سنگ‌فرش صحن تو افتاد و پرپر شد درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید نگاهم کردی و روح زمین‌گیرم کبوتر شد به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد مشامم پر شد از بویت، نفس‌هایم معطر شد دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد به اشک چشم تو این خاک شوریده نمک‌گیر است و از شب‌زنده‌داری‌های تو قم بنده‌پرور شد به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد ضریحت التیام زخم بی‌تسکین هر شیعه‌ست پناهش می‌شوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد چه رؤیایی‌ست طوف آخرم دور ضریح تو خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بانو دلم کبوتر صحن و سرای توست یعنی که زائر حرم باصفای توست گویی به سمت کعبۀ مقصود می‌رود هرکس مسافر حرم دلگشای توست آن در که بر بهشت برین باز می‌شود از گلشن مقدسۀ دلربای توست ای داستان هجرت تو عزت آفرین ورد زبان ما همه جا ماجرای توست تو خواهر امام رئوفی، رئوفه‌ای معصومه‌ای و اُسوه‌ی زن‌ها حیای توست ما را دعای خیر شما می‌دهد نجات چشمم به استجابت و حال دعای توست فردای رستخیز شفاعت کنی از او امروز هرکسی که به زیر لوای توست بر محمل نیاز رسیدم حضورتان بانو قبول کن که «وفایی» گدای توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام ای مرقدت از صبح بیت النور زیباتر سکوتت از صدای خنده‌های حور زیباتر همیشه دوست دارم بیشتر نزدیکتان باشم اگرچه هست گاهی گنبدت از دور زیباتر به چشم ما سر ظهر خیابان ارم در قم همیشه بوده از شب‌های نیشابور زیباتر میان گریه‌های شوق از سمت ضریح تو صدایی می‌رسد از نغمه‌ی ماهور زیبا تر به سویت آمدند از راه‌هایی دور این مردم به شوق خنده‌ای از "سعیکم مشکور" زیباتر عجیب این است بین این همه دلداده می‌بینم مدارا کرده با این وصله‌ی ناجور زیباتر بسوزان دختر موسای عاشق‌ها گناهم را میان شعله‌های آتشی از طور زیباتر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کس به احترام مقام تو خم نشد آقا نشد، بزرگ نشد، محترم نشد دل خسته بود و راهی این آستانه شد دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد گفتند مرقدت حرم آل فاطمه است با این حساب هیچ کسی بی حرم نشد این حاجت من است الهی قلم شود دستم اگر برای تو بانو قلم نشد باز این چه لطفی است که در حق ما شده ما شاعرت شدیم ولی محتشم نشد می‌خواستم برای تو بهتر از این غزل من را ببخش آنچه که می‌خواستم نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو شعرِ آمده از آسمان، تو بارانی که مصرعی به زمین آمدی به مهمانی کویر، قبل تو با مرگ‌و‌میر قافیه داشت سلام بر تو که این شعرِ مرده را جانی بمان و گرد و غبار مدینه را بتکان تو سهمِ مردمِ ما از مزار پنهانی ببخش ما را دست کویر، پاگیر است ببخش قم را ای زائرِ خراسانی! ببخش لهجه‌ی ما را سرِ تلاوت‌تان ای استخاره‌ی خوب ای فصیحِ قرآنی! تو جان بخواه، که مهمانی و حبیبِ خدا که پای هر نفست می‌دهیم قربانی سپرده‌ایم گدایان صدا به در نزنند نشسته‌ایم درِ خانه‌ات به دربانی مراقبیم که گردی به چادرت نرسد به تارِ معجرتان پودی از پریشانی مراقبیم نگاهی به سمت‌تان ندود اگر چه چشمه‌ی پاکی‌ست، چشمِ ایرانی سپرده‌ایم به آتش مراقبت باشد شنیده‌ایم برای که روضه می‌خوانی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم‌هایش نشر دین، تبلیغ آیین می‌کند عطر او فیضیه‌ها را عطراگین می‌کند نامسلمان را مسلمان می‌کند با هرنفس برکتش همواره کافر را خدابین می‌کند دختر معصوم یعنی حضرت معصومه که دست اعجازش کتاب الله تدوین می‌کند می‌درخشد از دل چادر نمازش آفتاب نور عالم را خدا اینگونه تامین می‌کند آبرو و اعتباری می‌دهد پابوسی‌اش "مرعشی" را خاک کویش عالِم دین می‌کند از کریمه جز کرم چیزی ندیده سائلش هرچه را در خانه دارد، نذر مسکین می‌کند :: صورت و سیرت اگر زیباست کار چشم هاست صورتم را گریه‌ی در روضه تزئین می‌کند مطمئن هستم که آقای خراسان تک تک گریه‌کن‌ها را برای روضه گلچین می‌کند محض دیدار برادر، از مدینه خواهری مرکبش را با دو دست خسته‌اش زین می‌کند حاجتش تنها زیارت کردن روی رضاست هرشب از شوق اجابت ختم یاسین می‌کند باز هم عشق و علاقه به حسین دیگری زینبی را از فراق یار غمگین می‌کند روضه‌اش یعنی گریزی سوی دشت کربلا پس مسیر روضه را اینگونه تعیین می‌کند جای شکرش باقی است این خواهر محزون ندید سینه‌ی آزرده‌ای را چکمه سنگین می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
معصومه‌ای که تالی زهرای اطهر است ناموس حقّ و دختر موسی بن جعفر است هم‌چون رضا برادر والاتبار خویش باشد غریب و دور ز بابا و مادر است نومید کس نرفته و هرگز نمی‌رود تا حشر هر که چشم امیدش بر این در است جبریل گرد این حرم آهسته می‌پرد خواهر دلش شکسته‌ی هجر برادر است گویی که یاد روی رضا می‌کند هنوز بهر برادر اشک فشان چشم خواهر است با پهلویی شکسته به قم آید از بقیع زهرا دلش گرفته‌ی غم‌های دختر است چشم و چراغ فاطمه است و به ماتمش هر دیده را که بنگری از خون دل، تر است معصومه خود به عمّه‌ی خود گریه می‌کند زینب که از ستاره غم او فزون‌تر است آن خواهری که هر چه نظر کرد روی نی دید آفتاب، نیزه نشین است و محشر است گفت: ای هلال یک‌شبه‌ام! ای که همرهت هجده ستاره است و مرا در برابر است! چون آسمان کوفه گرفته دلم حسین قرآن بخوان که صوت تو تسکین خواهر است ای «رستگار»! کاش نمی‌شد به خون، خضاب! مویی که جای شانه زدن‌های مادر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آیتى از خداست معصومه لطف بی ‏انتهاست معصومه جلوه‏اى از جمال قرآنی       چهره‏اى حق نماست معصومه عطر باغ محمدى دارد زاده مصطفى است معصومه پرتوى از تلألوء زهرا گوهرى پربهاست معصومه ماه عفت نقاب آل كسا دختر مرتضى است معصومه اخترى در مدار شمس شموس یعنى اُخت الرضاست معصومه زائران! یک درِ بهشت اینجاست تربتش باصفا است معصومه در توسل به عترت و قرآن باب حاجات ماست معصومه از مدینه به قصد خطه‌ی طوس رهروى خسته‌پاست معصومه تا زیارت كند برادر خود فكر و ذكرش دعاست معصومه یا مگر اوست زینب دگرى كز برادر جدا است معصومه تا بدانى كه نیمه ره جان داد بنگر اكنون كجاست معصومه از وطن دور و از برادر دور حسرتش غم فزاست معصومه گر چه نشكسته سینه و پهلوش در دلش داغ‏هاست معصومه داغ زهرا و داغ اجدادش وارث كربلاست معصومه هر حسینیه بیت اوست "حسان" چون كه صاحب عزاست معصومه‏ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اى دختر و خواهر ولایت آیینه‌ی مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرامِ دلِ امام هفتم معصومه به کُنیه و به عصمت افتاده به خاک پایت عفت در کوى تو زنده، جان مرده بر خاک تو عرش سجده برده در قصر تو جبرئیل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قم به جنان درى شود باز حاجت نبُوَد مرا برآن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبله‌ی خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدس قیام است قم خانه‌ی یازده امام است قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مُطهَّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبْوَد ز حریم او نشانه  کى گفته نهان زماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گُم پیدا شده در مدینه‌ی قم ... مریم به بَرَت اگر نشیند این منظره را، مسیح بیند سازد به سلام سَرو قد خم اول به تو، بعد از آن به مریم ... روزى که به قم قدم نهادى قم را شَرَفِ مدینه دادى آن روز قرار از مَلک رفت ذکر صلوات بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوى زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله مى‌ریخت سرشک، همچو لاله با گریه‌ی شوق و شاخه‌ی گل بُردند به ناقه‌ات توسل دل بود که بود، محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سید زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گردِ کاروانت شد پاى برهنه ساربانت بردند تو را به گریه هودَج تا خانه موسى اِبن خزرَج ازشوق تو اى بتول دوم قم داد ندا به مردم قم کاى مردم قم به پاى خیزید از هر در و بام، گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید :: قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسى به مهمان قم شام نبود، تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نى، سر برادر ... حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه جاى گیرد ... بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف ... قم مهمان را عزیز خوانند کى دخت و را کنیز خوانند؟ ... «میثم» همه عمر آن چه را گفت در مدح و مصیبت شما گفت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e