eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بابا بنگر رویِ به‌هم‌ریخته‌ام را وا کن گرهِ موی به‌هم‌ریخته‌ام را دیگر رَمَقی نیست به رویت بگُشایم چشم تر کم‌سویِ به‌هم‌ریخته‌ام را @hosenih من فاطمه‌ی شام شدم خُورده نگیرید لرزیدنِ بازوی به‌هم‌ریخته‌ام را آرام کن عمهّ تو پس از حرفِ کنیزی این خواهرِ کم‌روی به‌هم‌ریخته‌ام را هر تکه‌ای از زیور من دستِ کسی رفت پیدا کن النگوی به‌هم‌ریخته‌ام را @hosenih در شامِ غریبانِ من آرام بشویید خونابه‌ی پهلوی به‌هم‌ریخته‌ام را زیبایی دختر یكی‌اش مویِ بلند است صد حیف كه گیسویِ به‌هم‌ریخته‌ام را... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام کرد و نشان داد جای سلسله را چه بی مقدمه آغاز می کند گله را @hosenih نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آیینه ای که از غم بابا شکسته بود پهلو کبود کنج خرابه نشسته بود @hosenih از غصه ها جگرش را نظاره کن مثل تمام پیکر بابا گسسته بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زخمي شده حنجرت؟ بميرم بابا! بي سَر شده پيكرت؟ بميرم بابا! @hosenih گيسوي تو را كدام وحشي آشفت؟ چه آمده بر سرَت؟ بميرم بابا! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ السلام ای دستگیر عالمین ای به ارباب دو عالم نورعین @hosenih روز محشر چشم ما بر دست توست اشفعی لی فاطمه بنت الحسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه ست @hosenih نزدیک ترین راه به الله حسین است نزدیک ترین راه به ارباب رقیه ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پنهان به خاک كردم رازی به آب دیده با كس نمی‌توان گفت سرّ دل رمیده وقت سحر دعایم شد عاقبت اجابت بر شام تار ما هم سر زد شبی سپیده @hosenih پرواز بردم از یاد بالم چو شد شكسته این است حال و روز مرغ به خون‌تپیده شادابی گذشته از من مخواه دیگر برگشت‌ناپذیر است رنگ ز رخ پریده قوت نداشت پایم تا پیش تو بیایم از بس كه دختر تو در خارها دویده شب بود و دشت وحشت پر شد وجودم از ترس صحرا چه می‌شناسد طفل پدر ندیده @hosenih بسیار رنج بردم در راه عشقت اما بار سفر كشیدم با قامتی خمیده وضعیتی‌است وضع راس تو و سر من مجنون سرشكسته، لیلای سربریده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ویران‌سرایم امشب شد میهمان‌سرایم این‌جا که خیزران نیست قرآن بخوان برایم هر شب صدات کردم امشب دعات کردم یا در برم بمانی یا همرهت بیایم @hosenih زهرا عذار نیلی نگشود بهر حیدر من هم به محضر تو صورت نمی‌گشایم گر افکنی جدایی در بین جسم و جانم دیگر به جان زهرا از خود مکن جدایم من دختر حسینم هم‌سنگر حسینم ماه صفر محرم، شام است کربلایم خواهم در این خرابه دور سرت بگردم دیوار گشته حائل، زانو شده عصایم @hosenih دیشب به شوق وصلت تا صبح گریه کردم امشب بگو اسیران گریند در عزایم کی گفته در خرابه شب‌ها گرسنه خفتم؟ بعد از تو بوده هر شب خون جگر غذایم دانی چرا عدویم تا حد مرگ می‌زد؟ فهمیده بود از اول من دخت مرتضایم @hosenih تا دور او بگردم تا دست او ببوسم ای کاش همرهت بود عموی با وفایم هر چند روسیاهم آلوده‌ی گناهم مولا بگیر دستم من "میثم" شمایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امشب به دامن من خورشید آرمیده یا ماه آسمان‌ها در کلبه‌ام دمیده دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست کس روی دست دختر رأس پدر ندیده از دل، چراغ گیرم از اشک، گل فشانم از زلف، مشک ریزم بابا ز ره رسیده @hosenih از بس که چون بزرگان بار فراق بردم در سن خُردسالی سرو قدم خمیده بابا چه شد که امشب با سر به ما زدی سر جسمت کدام نقطه در خاک و خون طپیده؟ هم کتف من سیاه است، هم روی من کبود است هم فرق من شکسته، هم گوش من دریده داغم به دل نشسته آهم ز سر گذشته چشمم به راه مانده اشکم به رخ چکیده از بس پیاده رفتم پایم ز راه مانده از بس گرسنه خفتم رنگم ز رخ پریده تو رفع تشنگی کن از اشک دیده‌ی من من بوسه می‌ستانم از حنجر بریده @hosenih انگشت‌های عمّه بگرفته نقش گُل‌زخم از بس نشسته و خار، از پای من کشیده جسمم رود شبانه در خاک مخفیانه یاد آورد ز زهرا دفن من شهیده خفتم خموش و دادم بر بیت بیت (میثم) صد محنت نگفته صد راز ناشنیده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ گفتم به دست خویش بغل می‌کنی مرا دستِ نبوده‌ات جگرم را کباب کرد بود آرزوی من که ببوسم لب تو را زخم لب تو آرزویم را خراب کرد @hosenih آن بوسه‌ای که از روی نی داده‌ای به من بابا تمام عمر مرا زیر دِین بَرد می‌خواستم که قرض خودم را ادا کنم زخم لب تو لذت آن را ز بین برد @hosenih جای لبت به حنجر تو بوسه می‌زنم این راه را به دختر تو عمه یاد داد می‌خواستم که سیر ببینم رخ تو را این چشم تار آرزویم را به باد داد @hosenih گر صورت تو خوب ندیدم تمام آن تقصیر ِ گردن من و این چشم تر نبود بابا برای روشن و واضح‌ندیدنت خاکستر تنور تو هم بی‌اثر نبود @hosenih می‌خواستم گله کنم از دست شامیان بیهوده نیست بغض گلویم اگر شکست شرمنده‌ات شدم به خدا دیدمت که تو پیشانی‌ات ز سینه‌ی من بیشتر شکست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زودتر آمدهام زودتر احسان بکنی اول صبح نگاهی به گدایان بکنی باز هم مثل همیشه شدهام مهمانت رسم این است پذیرائی مهمان بکنی @hosenih روحِ من از بدنم، جانِ تو بیمارتر است آمدم گریه کنم تا که تو درمان بکنی بی‌تو در زندگی ما اثری از دین نیست باید این بار مرا از نو مسلمان بکنی آنقدر مردم این شهر به تو بد کردند تا که مجبور شدی رو به بیابان بکنی تا نمردم برس و داغ به قلبم نگذار نکند نام مرا مرده‌ی هجران بکنی بارم افتاد زمین از تو خجالت‌زدهام می‌شود لطف به این سر به گریبان بکنی؟ روضهی عمه به پا شد نظری کن آقا دیده را باید از این مرثیه گریان بکنی @hosenih دختری گمشده از گم‌شدنش میترسد کمکی کاش به این طفل هراسان بکنی گریه میکرد به چشمان ترش خندیدند به کبودی روی بال و پرش خندیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم می‌چشم از غم هجران تو تربت گاهی @hosenih سائلم... هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظری کن به گدایت گاهی عبد دربار توام شکر، خدا را... اما کربلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی بدم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی @hosenih در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی... چه بهشتی... چه زیارتگاهی زاهدی گفت حرم جای کسی مثل تو نیست جای سگ نیست مگر کهفِ عبادتگاهی؟ هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی کوه کَن گشتنِ فرهاد به ما ثابت کرد می رسد در ره معشوق مشقت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی اثرش بیشتر است از همه ی نافله ها با توسل به شما اشک مصیبت گاهی هر دو سخت است دلم را زده آتش، گاهی... ...روضه ی تشنگی و روضه ی غارت گاهی نیزه دار آمده پس لب نگشا بهر دعا می گذارد اثرش را خود نیت گاهی @hosenih از تعجب همه گفتند: "رقیه... او بود؟!" کودکِ پیر شود موجب حیرت گاهی دق‌ دهد دیدن نعش پدری دختر را بدتر از درد یتیمی و اسارت گاهی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih