#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
(گلچین و تلفیق سه مثنوی فاطمی)
من بحر نهفته در سبویم
فریاد شکسته در گلویم
بحری شدهام تمام گوهر
در مدح و ثنای کفو حیدر
آن اختر عالم هدایت
پیوند رسالت و ولایت
او کوثر و نور و قدر و طاهاست
او مریم یازده مسیحاست
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیلهی قدر، هر شبِ اوست
وقتی به نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بی نیازش
فخریّه نموده بر نمازش
چون پرتو حق که تابد از طور
تابید شبی ز چادرش نور
زآن نور که بود نور ایمان
هفتاد یهود شد مسلمان
از عصمت او حجاب جوشد
جز او که ز کور، چهره پوشد؟
حیدر که امامت و ولایت
دارد به جهان بی نهایت
چون فاطمهاش دُرِ سخن سُفت
رازی ز کمال خویشتن گفت
حیرتزده رو به قهقرا رفت
یکباره به نزد مصطفی رفت
احمد که ز قصّه بود آگاه
لبخند زد و شکفت ناگاه
کای کلّ علوم را تجسّم
بنشین به برم بزن تبّسم
کاین راز نگفته با تو گویم
زهراست محمّد و من اویم
با این همه داشت دستش آماس
گرداند ز بس به خانه دستاس
انداخته بود دست او پوست
با آن همه داشت کار را دوست
چون ذات خدای خود یگانه
با فضّه شریک کار خانه
فردوس گدایِ فضهی اوست
خاکِ کف پای فضهی اوست
ای دختر نور و کفو یاسین
ای بضعهی خاتم النبیین
تو لیلهی قدر کبریایی
تو مادر کل انبیایی
قرآن به فضیلتت گواه است
هر لحظهی تو هزار ماه است
قرآن به تو قلب خود گشوده
مشتاق تلاوت تو بوده
تهلیل تو بهترین شهادت
تسبیح تو بهترین عبادت
ای ملک خدا مدینهی تو
جنت نفسی ز سینهی تو
یک قطره ز اشک توست کوثر
یک سایه ز قامت تو محشر
یک حکم تو را هزار طاعت
یک اجر محبتت شفاعت
کوثر، نمی از محبت تو
تطهیر، گواهِ عصمت تو
با آنکه به خاک بی نشانی
خورشید هزار کهکشانی
کی گفته که قبر تو نهان است
خاک تو فراتر از جهان است
بالله قسم ای رسول را اُم
عالم شده در مزار تو گم
بر عرشهی فُلکِ تو فَلَک چیست؟!
در وُسعتِ مُلکِ تو مَلَک چیست؟!
ارکان وجود، محکم از توست
مُلک و ملکوتِ عالَم از توست
مسکین تو ای ملیکهی دین
صد باغ فدک دهد به مسکین
بالله به بهشت، ناز داری
تو کی به فدک نیاز داری!
تو بهر علی قیام کردی
خود را سپر امام کردی
احقاق فدک برای این بود
کآن در ید دشمنان دین بود
دشمن زشما فدک ستانَد
تا دست علی تهی بمانَد
تو یار امام راستینی
تو دست خدا در آستینی
جز دست خدا کسی نشاید
کز دست علی گره گشاید
از فتنهی شوم اهرمنها
قرآن و علی شدند تنها
در شهر مقدس مدینه
شد باز دوباره باب کینه
از فتنه به دوششان حطبها
بدذاتتر از ابولهبها
در بیت رسول پا نهادند
در را به غضب فشار دادند
دردا که تو را به خانه کشتند
با ضربت تازیانه کشتند
خاکم به دهن، به ضرب سیلی
خورشید مدینه گشت نیلی
تا چند کنایه و اشاره؟!
والله شکست گوشواره
فریاد که پاره شد گلویم
بگذار همان به پرده گویم
تاریکیِ محض، نور را کشت
شیطان به بهشت، حور را کشت
پاداش رسول، خوش ادا شد
یک آیه ز کوثرش جدا شد
آن آیه دُرِ نهفتهاش بود...
محسن گل ناشکفتهاش بود...
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
خوشا دلی که قرار است بیقرار تو باشد
که راه چاره ندارد مگر دچار تو باشد
سپردهام به دلم تا به گرد رویت گردد
که از تو نور بگیرد، که در مدار تو باشد
تنم قرار ندارد مگر بهپای تو افتد
سرم چه فایده دارد مگر نثار تو باشد
«در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم»
خوشا به محتضری که در انتظار تو باشد
چه سالخورده، چه کودک، بزرگ باشد و کوچک
عزیز ماست هر آنکس که از تبار تو باشد
از آن زمان که فروریخت حرمت تو، بنا شد
که هر چه هست در این خاک، سوگوار تو باشد
زمانه دشمن جان شد، بهار رفت و خزان شد
و مرگ نیز بر آن شد که داغدار تو باشد
تویی نشان خداوند بینشان و عجب نیست
که بینشانهترین آسمان، مزار تو باشد...
✍ #رضا_ابوذری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#شب_جمعه
فضای خانهی تو رنگ و بوی ریحان داشت
صدای زمزمههایت شمیم قرآن داشت
هوای دشت قنوتت همیشه ابری بود
قنات اشک زلالت همیشه جریان داشت
اگر چه مادر آبی ولی همه دیدند
تنور خانهی گرم تو بی عدد نان داشت
تو با یتیم و فقیر و اسیر همدردی
چرا که سفرهی سبزت همیشه مهمان داشت
نماز و راز و نیاز و دعای نیمه شبت
برای دوست و دشمن مگر که پایان داشت؟
بهشتِ رویِ زمین بودی و امیرِ بهشت
میان روضهی شهر مدینه، رضوان داشت
خدا که خون خودش را به دست تو پروَرد
به مادرانگی تو چه قدر ایمان داشت
::
نخواستم بروم سمت قتلگاه اما
گریز زد قلمِ من، قلم، پریشان داشت...
به سمت لحظهی تنهایی کسی میرفت
که خیمه، وقت وداعش هوای باران داشت
به قتلگاه رسیدی، کنار پیکر او
به احترام تو میایستاد اگر جان داشت
حسین، قلب رسول، این چنین به خاک نبود
سیاه لشکرِ دشمن اگر مسلمان داشت
سری به نیزه بلند است روبه روی تو، آه
سری به نیزه رها، لا اله الا الله
✍ #سمانه_خلف_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
زهرا همیشه عشق در جریان حیدر بود
زهرا همیشه خون در شریان حیدر بود
زهرا ستون خانهی ایمان حیدر بود
ایمان نه تنها بلکه زهرا جان حیدر بود
زهرا اگر حوراست حورای علی بود و
زهرا اگر انسیه بود انسان حیدر بود
زهرا تنور خانهاش گرم از ولایت بود
در سفرهی زهرا همیشه نان حیدر بود
هر جا تبسم کرد علی، زهرا دلیلش شد
شیرینی خرمای نخلستان حیدر بود
زهرا دعا کرد و علی هم فتح خیبر کرد
آرامش قبل از دم طوفان حیدر بود
از سورهی زهرا سه آیه جلوه کرد اما
زهرا تمام جلوهی قرآن حیدر بود
زهرا برای ماندن نام علی جان داد
آن زخمهای پشت در، درمان حیدر بود
زهرا که باشد، از علی درد و بلا دور است
زهرا همه عمرش بلاگردان حیدر بود
وقتی دم در رفت یعنی فاطمه اول
اذن ورود خلق بر ایوان حیدر بود
باری اگر افتاد ارزش داشت که افتاد
مردی که پایش کشته شد دردانه، «حیدر» بود
::
زهرا حسینی داشت، او هم زیر پا افتاد
اما به فکر دختر گریان حیدر بود
زینب کنار خیمه حیران برادر بود
انگار زهرا پشت در حیران حیدر بود
✍ #وحید_عظیم_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_فراق_پدر
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
اسیرِ بسترم بابا... ندارم قوّتی دیگر
پُر از دردم! به این دنیا ندارم رغبتی دیگر
پس از تو میروم از حال؛ لحظه لحظه با سردرد
سه ماهی میشود پایم ندارد قدرتی دیگر
سرم پایین بود و بیهوا خوردم چنان سیلی
که در چشمَم ندارم هیچ خوابِ راحتی دیگر
لگد زد بیهوا، خوردم زمین، شش ماههام را کشت
ندیدم محسنم را و ندارم حاجتی دیگر
نفسگیر است وقتِ سجده بازویِ ورم کرده
برای دخترت بابا!...نمانده طاقتی دیگر
از این پهلو به آن پهلو شدن با درد؛ دشوار است
ببَر پیشِ خودت امشب مرا تا ساعتی دیگر
حسن با ذکرِ "یا شافی" شبانه اشک میریزد
ندیدم با خدا زیباتر از این خلوتی دیگر
کجایی تا ببینی بی رمق افتاده پهلویم
همان دستی که بوسیدی، ندارد حرکتی دیگر
برایم ساخت تابوت و دعایش کردم و گفتم
علی جانم! حلالم کن اگر شد زحمتی دیگر
پدر! تنهاییِ حیدر برایم بدترین درد است
سلامِ بی جوابش شد برایم غربتی دیگر!
✍ #مرضیه_عاطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
به همان کس که مَحرَم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
گر مُحرّم عزای زینب بود
فاطمیه مُحرّم زهراست
طاق محراب و گنبد مسجد
یادگار قد خم زهراست
آن که در حشر هم نمیخشکد
کوثر اشک نمنم زهراست
وآنچه شرح غمش بود بسیار
زندگی کردن کم زهراست
وآن کلیدی که رهگشای علیست
گفتن اسم اعظم زهراست...
✍ #سیدرضا_جعفری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
درختهای بهشتی به پایت افتادند
همان شبی که هوای انار میکردی
فقیر هرچه میآمد اسیر برمیگشت
تمام عالمیان را دچار میکردی
دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر
مدام گریۀ بیاختیار میکردی؟
چه شد محبت همسایهها؟ دعایت را
چه مادرانه به آنها نثار میکردی!
تمام مردم اگر کور و کر، علی دیدهست
فدک فدک همه جا را بهار میکردی
و شقشقیه به نهجالبلاغه رو آورد
شبی که پشت به این روزگار میکردی
چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟
✍ #عاطفه_جوشقانیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
11.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
محکم به در خوردی و محکمتر به دیوار
هم در به سر کوبیده شد، هم سر به دیوار
به گونهای به گونهی تو لطمه خورده
گفتم نگیرد صورت کافر به دیوار
از این کبودی دو پهلوی تو پیداست
يك ضربه میخ در زده، يك ضربه دیوار
بگذار فضه زیر بالت را بگیرد
اینگونه زهرا میخوری کمتر به دیوار
حال من از حال تو چیزی کم ندارد
تو دست به دیواری و من سر به دیوار
در خانه بعد از آنکه با تو دشمنی کرد
تکیه نکرده هیچکس دیگر به دیوار
تو جانِ جانِ جانِ جانِ اهل بیتی
خوردند با تو آل پیغمبر به دیوار
من کربلا را پشت درب خانه دیدم
تنها نه محسن، خورد علی اصغر به دیوار
✍سروده گروه #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#امیرالمومنین_ع_غربت
علی: آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را
ولی نامردها در خانهاش بستند دستش را
دهان صبر وا مانده است از صبر جوانمردی
که دیده روزگاری درب خیبر، ناز شستش را
نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را، اما
در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را
به اسم دین درِ آن خانهای را میزنند آتش
که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را
از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟!
تصور کن، خرابه خانهای بعد از نشستش را
اگر اسلام این باشد که اینها مدعی هستند
الهی که خدا ویران نماید پای بستش را!
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
میرود از آن سَرِ دنیا خبر میآورد
شعر در وصف تو باشد بال در میآورد
شعر در وصف تو یعنی اشک، یعنی اشک، اشک
شاعر این ابیات را با چشم تر میآورد
مصرع اول اگر از «در» بگوید با خودش
مصرع دوم سر از دیوار در میآورد...
پرسشم تلخ است و پاسخ تلختر، این روزگار،
کی برای چیدن یاسی تبر میآورد؟
در جواب این که در کوچه چه آمد بر سرش
فاطمه هر بار اما و اگر میآورد
دست او بالا نمیآید، ولی این روزها
نام ما را در دعایش بیشتر میآورد
✍ #مجتبی_حاذق
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
از روی بستر بر نمیدارم سرم را
آهسته میبندم دوچشمان ترم را
تاآن كه پرپر گشتنم را كس نبيند
کردم برون گُلهای یاس و پرپرم را
پوشاندهام رخسار نيلی را، كه شايد
حيدر نبيند گوشهی چشم ترم را
چون روبرو گشتند با من غنچههايم
اسما! تو خود درياب حال دخترم را
هجده ورق از دفتر عمرم تمام است
آمادهام بندد شهادت دفترم را
كردم وضو از اشك و هنگام شهادت
خواندم در اين بستر نماز آخرم را
چيزی نمانده تا نهان از چشم دشمن
پنهان كند در شب علی خاكسترم را
ترسم علی از پا بيفتد ای «وفایی»
بر دوش خود وقتی بگيرد پيكرم را
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
تا نفس در سینه دارم یاد زهرا میکنم
خویش را وقف دل ناشاد زهرا میکنم
صاحبش زهراست هر جا که حسینیه بُوَد
پس دل خود را حسین آباد زهرا میکنم
من همیشه بهرهی چندین برابر میبرم
هر چه خرج روضهی اولاد زهرا میکنم
بی حرم ، حاجت دهد... پس این دل بیمار را
من دخیل پنجره فولاد زهرا میکنم
خواب دیدم ساکن شهر مدینه هستم و
گریهها بر ناله و فریاد زهرا میکنم
برخلاف اهل یثرب که تماشاچی شدند
در میان شعلهها امداد زهرا میکنم..
✍ #محمود_مربوبی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e