eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به میان بارش بارانی از ستاره رسید اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید چهار پاره‌ی تن، نه چهارپاره‌ی دل چهار ماه شب بی‌کسی ولی کامل چهار ابر به باران رسیده در ساحل چهار رود به پایان رسیده، دریادل چهار فصل طلایی ولی میان خزان چهار بغض غم‌انگیز و مادری نگران چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی برای دشمن خود نیز گریه‌دار شوی مدینه، حسرت دیرینه‌ی دو چشم ترش چهار قبر غریب است باز در نظرش چقدر خاطره مانده‌ست در مفاتیحش و دانه‌دانه‌ی اشکی که بوده تسبیحش نشسته بود شب جمعه‌ای کنار بقیع کمیل زمزمه می‌کرد در جوار بقیع غروب، لحظه‌ی تنهایی‌اش دوباره رسید غروب‌ها دل او خون‌تر است از خورشید به غصه‌های جگرسوز می‌زند پهلو دوباره شعله کشیده است آب وقت وضو شروع می‌کند او لیلة المصائب را همین‌که دست به پهلو نماز مغرب را… چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب چهار نافله در بی‌کسی پس از مغرب در آسمان نگاهش که بی‌ستاره شده چهار آینه مانده، هزار پاره شده شکست آینه‌هایش میان گرد و غبار شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار از آن زمان که پسرهای او شهید شدند یکی یکی همه موهای او سفید شدند و همسری که به دل غصه‌ای گذاشت، وَ رفت نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت اگرچه بین غم و غصه‌های خود تنهاست ولی چهارم هر ماه روضه‌اش برپاست طراوتی که نرفته‌ست سال‌ها از دست بهشت خانه‌ی او سفره‌ی اباالفضل است صدای گریه بلند است بین مرثیه‌ها چه دلنواز شده یا حسین مرثیه‌ها نشسته گوشه‌ی ایوان کنار گلدان‌ها برای بدرقه با اشک خود به مهمان‌ها - در التماس دعایش چه حرف‌ها گفته است به لطف آن کمر خسته کفش‌ها جفت است... یکی یکی همه رفتند و باز هم تنهاست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ام البنین بعد از حسین ام الادب شد شاگرد درسش کربلا امّ وهب شد در تربیت بر مادران هم مادری کرد شیر آفرینی که چُنین فخر عرب شد خود را کنیز خانه می‌دانست اما از لطف اهل خانه او زهرا نسب شد حتی ادب پیش ادب‌هایش ادب کرد حتی وفا هم از وفایش در عجب شد ام القمر یعنی که نوری در سیاهی یعنی که فرزندش چراغ راه شب شد در آن هیاهو حق مادر را ادا کرد نگذاشت روی خاک سر، زهرا سبب شد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام خدای ادب آفرین به نام خداوند ام البنین به نام زنی ماورای ادب قلم می‌زنم از خدای ادب زنی در نگاه علی محترم پس از فاطمه با علی هم‌قدم به بیت ولا یاورش خوانده‌اند حسین و حسن مادرش خوانده‌اند علمدار خیبرشکن بوده است به شیر خدا شیرزن بوده است نثار حسین است لبخند او عموی رقیه است فرزند او ملائک قیامت سلامش کنند امامان همه احترامش کنند نشستم شبی فکر کردم به او شدم با خیالات خود روبرو شنیدم صدایی ز ام البنین که می‌گفت با شاه دین اینچنین الا ای امیر دو دنیا علی به عرش خدا مقتدا یاعلی خدا خانه دارد میان دلت ملک جای خود، انبیا سائلت به احمد تویی بهترین جانشین نخی از عبای تو حبل المتین تویی روز و شب هم‌کلام خدا به سوی تو جاری سلام خدا سعادت درِ خانه‌ام را زده است چه عشقی به دنبال من آمده است نگین مرا اصل دانسته‌ای مرا لایق وصل دانسته‌ای ولی من کجا وصل حیدر کجا مرا پیش تو شأن همسر کجا کنار تو قلب جهان می‌تپید در این خانه زهرا نفس می‌کشید کنار تو حتی خسی نیستم پس از فاطمه من کسی نیستم نفس می‌زنی در هوایم بس است کنیز تو باشم برایم بس است غریبی اگر، یاری‌ات می‌کنم چو مردان علمداری‌ات می‌کنم در این راه زهراست الگوی من فدای تو بازو و پهلوی من من عمری به عشق تو می‌زیستم کنار تو چون کوه می‌ایستم سپاه تو را تقویت می‌کنم برای تو یل تربیت می‌کنم جگردار و غرنده مانند شیر یلانی دلاور ولی سر به زیر به راه تو از هرکه همراه‌تر به چهره یکی از یکی ماه‌تر سرافراز و سرلشکر و صف شکن ولی خاک پای حسین و حسن :: :: از آن روزها سال‌هایی گذشت ولی در فراق و جدایی گذشت ز یل‌های او قیل و قالی نماند به جز چند قبر خیالی نماند چنان یاد دست قلم گریه کرد که با گریه‌اش سنگ هم گریه کرد دلش از غم و غصه آکنده شد خبر آمد و سخت شرمنده شد خبر راوی داغی از کربلاست دراین داغ عالم بسوزد رواست که در پیش چشم تر زینبین زده چکمه پوشی لگد بر حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه، می‌گویند پشت ابر پنهان می‌شود ماهت ای بانو! شبی بر نیزه تابان می‌شود مادر سقا ! اگر باران نمی‌بارد چه باک آب، درس اول ما در دبستان می‌شود دامنت عباس‌پرور شد تعجب هم نداشت مور هم باشد کنار تو سلیمان می‌شود در عرب را که نمی‌دانم ولی ام البنین! هرچه ایرانی است با عباس سلمان می‌شود می‌کند فرزندت ای بانو مگر پیغمبری! ارمنی هم روز تاسوعا مسلمان می‌شود خانه‌ی عباس تو دارالشفای دردهاست درد بی درمان هم اینجا زود درمان می‌شود پیرهن‌ها خونی‌اند و یوسفانت رفته‌اند این گلستانی که دیدم بیت الاحزان می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گمان مکن پسرت ناتنی ‌برادر بود قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود منال اُم بنین و ببال بر عباس تو شیر مادر و شیر تو شیرپرور بود سقوط قلعۀ خیبر اگر به نام علی‌ست فرات: خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود به لرزه بود از او پشت هفت ‌پشت ستم یل تو یک‌ تنه یک تن نبود، لشگر بود به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه جای او عرش است اما در زمین باشد که مولایش امیرالمؤمنین را همنشین باشد اگر مادر شود ام الادب، دور از تصور نیست، پسر باب الادب باشد، پسر بالانشین باشد یقیناً لب زده بر چشمه‌ی عین الیقین، وقتی شود بانوی مردی که خودش حق الیقین باشد چه فخری می‌کند بر مریم و حوا، زمانی که ببیند همسرش مولا امیرالمؤمنین باشد کنیز خانه‌ی حیدر، عزیز خانه‌ی حیدر "خدا می‌خواست آن باشد، خدا می‌خواست این باشد" هزاران بار حیدر گفت احسنت آفرین بر او چرا که همسرش بانوی عباس‌آفرین باشد دوباره نام عباس آمد و حس کرده‌ام بانو که چین افتاده بر پیشانی‌ات، قلبت حزین باشد بشیر! از تو نمی‌خواهم بگویی از ابالفضلم اگرچه خوب می‌دانم که مقطوع الیمین باشد بگو دنیا چه کرده با حسینم، سخت غمگینم نه غمگین عزیزانم، که دردم درد دین باشد شبیه سرو، سر بالا، شبیه کوه پابرجا کسی که اینچنین باشد فقط ام البنین باشد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پس از زهرا نمی‌بینی زنی را این‌چنین باشد زنی این‌گونه هم‌پای امیرالمؤمنین باشد قدم بگذاشت در بیت علی فخر کلابیه که مفهوم جدیدی از ادب روی زمین باشد شده بانوی این خانه ولی چشمی ندید اصلاً سر یک سفره با اولاد زهرا هم‌نشین باشد اگر ام الاسد خوانند او را، این روا باشد ولی می‌خواست نام او فقط ام البنین باشد شجاعت را به فرزندان خود چون شیر می‌داده که ام الغیرت و ام الادب، شیر آفرین باشد :: ابالفضلم! همیشه سید و مولا بخوان او را کسی را که ز نسل رحمةٌ للعالمین باشد علمداری که در باران تیر علقمه داده دو دستش را که دستان خدا در آستین باشد سروده چارپاره در عزای کربلا اما هنوز از خیسی چشم عروسش شرمگین باشد به جای چار فرزندی که در کرببلا داده بنا شد در کنار چار امامش هم‌نشین باشد تویی بانو نخستین سفره‌دار داغ عاشورا که تا محشر قیام کربلا با تو عجین باشد :: اگر چه مادرم زهرا نشد اما خدا را شکر برای من همین بس مادرم ام البنین باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که خواستگار او امیرالمؤمنین بوده یقینا خادم درگاه او، روح الامین بوده کمال همنشین او را به اوج کبریا برده چه فخری بهتر از اینکه علی را همنشین بوده همیشه خدمت اولاد زهرا بود و ثابت کرد ادب این‌گونه و رسم وفاداری چنین بوده لیاقت داشت باشد مادرِ عباس این بانو که‌ هم اهل شجاعت بوده، هم اهل یقین بوده قمر، پروده‌ی دستِ عنایت‌پرور این زن که این زن آسمانی بود، گر چه در زمین بوده قمر، پروده‌ی دستِ عنایت‌پرور این زن شبیه انبیا، او معجزه در آستین بوده قمر، پروده‌ی دستِ عنایت‌پرور این زن چه اعجازی ازین برتر که عباس‌آفرین بوده قمر، پروده‌ی دستِ عنایت‌پرور این زن که نور چشم عباسش هُدىً لِلْمُتَّقِين بوده قیامت میهمان سفره‌ی عباس می‌گردد کسی که ریزه‌خوار سفره‌ی اُمّ البنین بوده سپر می‌خواست تا دورِ حسین بن علی باشد غرض از چار فرزندش در این دنیا همین بوده بشیر از داغ اولادش خبر آورد امّا او فقط پرسیده از حال "حسین" و ذکرش این بوده تمام عمر این‌ مادر ز داغ چار فرزندش حزین‌ بوده؛ حزین بوده؛ حزین بوده؛ حزین بوده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی گمان امّ البنین با عشق نسبت داشته چون که در نزد علی بسیار حرمت داشته التفاتی کرده مولامان و با این التفات بر سر آن مهربان بسیار منّت داشته بی جهت ننشسته مهرش بر دل و جان علی فاطمه با فاطمه، قطعاً شباهت داشته نام این بانو کنار نام زهرا می‌برند بس که این بانو به آن بانو ارادت داشته صاحب این روح زهرایی‌شدن آسان نبود سال‌ها روی لبش کوثر تلاوت داشته تا که بغض بچه‌ها با نام مادر نشکند از همین هم‌نام بودن هم خجالت داشته رنگ نخلستان گرفته چشم‌های عاشقش بس که با غم‌های مولایش رفاقت داشته مادر عبّاس شد تا علقمه باور کند خون او در اصل عاشورا شراکت داشته از مزار خاکی‌اش هم می‌توان فهمید که هر کسی شد فاطمه، سهمی ز غربت داشته یا اباالفضلی بگو کز خانه‌ی امّ البنین دست خالی بر نگشته هر که حاجت داشته 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمی‌ترسيم ما از داغ‌ها و تلخكامی‌ها نمی‌ترسيم ما از های و هوی اين حرامی‌ها نمی‌ترسيم از آل سگ و از آل بوزينه ز دندان‌های بر هم قفل گشته از سر كينه نمی‌ترسيم از چنگال خونخوار يهودی‌ها يهودی‌های پنهان گشته در پشت سعودی‌ها برای ما كه معلوم است حقه‌بازی اين‌ها نمی‌ترسيم هرگز از ترقه‌بازی اين‌ها نمی‌ترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش اگر دريای خون باشد، نمی‌گرديم تسليمش نمی‌ترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمی‌ترسيم شهادت افتخار ماست، از قاتل نمی‌ترسيم نمی‌خواهيم سازش را و از چالش نمی‌ترسيم كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمی‌ترسيم بترسيد از دمی كه خون به رگ‌هامان به جوش آيد همان روزی كه درياي تشيع در خروش آيد بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم بترسيد از ، چون كه آن را آرزو داريم بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم سر آل يهود آن‌روز خواهم ريخت دادم را بترسيد آه اگر آقا دهد حكم جهادم را كه ما از غُصه‌هامان قِصه‌ای بشكوه می‌سازيم ز سرهای شما تا آسمان‌ها كوه می‌سازيم چه پيروزی، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود بدانيد انتقام ما ز دشمن سخت خواهد بود بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد نمی‌ترسيم چون كه زخم‌هايی بر بدن داريم نمی‌ترسيم آری چون حسينی بی‌كفن داريم * * به روی خاك جسمش را چرا بی پيرهن كردند تن صد پاره‌ی او را به خاك و خون كفن كردند سرش بر نيزه رفت و جسم او در زير مركب ماند غم انگشترش اما به روی قلب زينب ماند مگر آن پيكر در خاك و خون بوده تماشايی؟! كه در آن قتلگه زينب نديده غير زيبايی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e