eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ياد تو ای تجّلی توحيد عطر ناب حضور آورده نام پُرشورت ای خدا آئين بر دلم شوق و شور آورده ای كه از سّر عشق آگاهی نوری از طور عصمت اللهی ای كه آئينه‌ات پُر از نور است آينه‌دار پنج معصومی دختر ماهِ ماه و خورشيدی خواهر زينب، ام كلثومی گوهر بحر بوترابی تو آفتابی و در حجابی تو قدر تو اوج تا خدا دارد گرچـه مجهول مانده شوكت تو می‌خروشد به روز رستاخيز چشمه‌ی افتخار و عزّت تو مثل رنگين كمان خورشيدی چشمه چشمه زُلال توحيدی همچو زينب در آستان شرف دختر بانوی عفافی تو مُحرم كعبه‌ی حيا شده‌ای دور اين كعبه در طوافی تو سعی و زمزم حريم ايمانت هاجر و ساره مات و حيرانت افترايی كه بسته‌اند به تو جز دروغی به سير خلقت نيست هرچه تاريخ را ورق زده‌ام نـور را نسبتی به ظلمت نيست آن كه درحق تو جفا می‌كرد كاش از فاطمه حيا می‌كرد فصل فصلِ بهار زندگی‌ات حاكی از غُربت و غم و درد است مثل زينب كه مادر غم‌هاست اشك تو گرم وآهِ تو سرد است ای رسيده به عرش آوايت بانوی غم، فدای غم‌هايت در مدينه كنار قبر رسول شاهد ماجرای خانه شدی همچو لاله به موج آتش و دود داغدار گُل و جوانه شدی آن كه غم در زمانه ديد، تویی خواهر محسن شهيد، تویی چه شبي بود آن شب دردی كه تو را درد و داغ افسردند همره داغ مادرت ماندی جسم او را به نيمه‌شب بردند آسمان رفت و بر زمين چه گذشت بر تو و زينب حزين چه گذشت اف برآن مردمی كه از غفلت سنگ بر نخلِ پُرشكوفه زدند در شب قدر، قدرنشناسان تيغ كين بر علی به كوفه زدند تابه گوش تو "قد قُتِل" آمد ناله‌ی تو برون ز دل آمد در مدينه چگونه پرپر ديد چشم تو ياس باغ حيدر را ديدی ای پاره‌ی وجود علی پاره‌های دل برادر را باز چشم تو خون‌نگر شده بود دلت ازپيش، پاره‌تر شده بود آه بانو! ببخش شعرم باز چه سفرنامه‌ی غمی شده است سخن از كعبه‌ی وجود آمد آه چشمم چه زمزمی شده است دلِ غمگين و چشمِ خون پالا برده دل را به سوی كرب وبلا كربلا بود و صحنه‌ی ايثار روز عاشور بود و غوغا بود لحظه‌ی غرق شور رستاخيز ملكوت عروج گل‌ها بود دامن آسمان زخون، تر شد همه گل‌های باغ پرپر شد آه وقتی به قتلگاهِ گُل شاهد جسم بی سرش بودی همره زينب و رباب آن جا تو تسّلای دخترش بودی بين درد و مصيبت و احساس تازيانه چه كرد با گل ياس ای كه با خطبه‌ای شرار انگيز كوفه و شام را تكان دادی با كلامی به روشنایی نور راه توحيد را نشان دادی گاه بَر نی نگاه می‌كردی آسمان را پُر آه می‌كردی بعد از آن در مدينه و همه‌جا از حسين غريب می‌گفتی ياد قرآن بر سر نيزه ذكر شيب الخضيب می‌گفتی كم نشد لحظه‌ای غم و مِحَنت شمع گشتی و آب شد بدنت بعد كرب وبلا به گلشن وحی بی گل و بی جوانه ماندی تو عاقبت از فراق جان دادی رفتی و جاودانه ماندی تو بی خزان مانده تا ابد باغت سوخت جـان «وفایی» از داغت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دیار عشق و جنون پُر ز آه مظلوم است روایت غمشان صد کتاب منظوم است هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد حکایت دل پر خون ام کلثوم است یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است اگر چه زینب ثانی بُوَد ولی او هم همیشه در کنف ظل چار معصوم است نصیب زینب و تو شد فراغ و خون‌جگری گواه صبر شما ذات حیِّ قیوم است تو دخت شیر خدایی، تو شیر زن هستی عناد با اسد اله چقدر مرسوم است تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند چقدر شامِ بلا، نامبارک و شوم است کسی که نسبت پیوند با حرامی داد نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است نگشته بوته‌ی خاری هنوز لایق گُل نصیب هرزه فقط میوه‌های زقوم است تو و سکینه به باب الصغیر سوریه‌اید مزارتان حرم دو فقید مغموم است تو عین صبر جمیلی، تو زین اب هستی که حسرت تو فقط بوسه‌ای ز حلقوم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای زینب دوم محمد زهرای دگر به بیت احمد چون خواهر خویش هستِ زهرا قرآن علی به دست زهرا مظلومه و دختر دو مظلوم مشهور به نام ام کلثوم ریحانه‌ی مادر ولایت همسنگر خواهر ولایت توحید ز منطق تو پیروز هفتاد و دو داغ دیده یک روز عصمت ز تو اعتبار دارد زینب به تو افتخار دارد در دُرج حیا دُرِّ حسینی حَقّا که تَفاخُر حسینی تو مادر عرش در زمینی تو دخت امیرِ مؤمنينی آتش به دل عدو فشاندی در کوفه و شام خطبه خواندی ای پاره‌ی آیه‌های تطهیر ای در نفست صدای تکبیر سر تا قدمت همه فروغ است حوریه و دیو‌؟! این دروغ است تو دختر دختر رسولی سر تا به قدم همه بتولی حیدر که بُوَد ولی ذوالمن هرگز ندهد تو را به دشمن ای اختر آسمان عصمت ای بانوی قهرمان عصمت یک خاطره از تو یاد دارم وصفش همه هست افتخارم دروازه‌ی شام بود و محشر سرها سر نیزه بود یکسر جمعیت و رقص و چنگ و دف بود گه زخم زبان و گاه کف بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیز است داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیز است تیر این راه بر آیینه نشستن دارد سینه تا هست و دلی هست، سپر ناچیز است ذرّه را جذبه‌ی خورشید قمر خواهد کرد در بقا، نیستیِ ذره مگر ناچیز است؟ سر خورشید به نیزه‌ است! بزرگ است خبر راه بستند؛ ولی پیش خبر ناچیز است بادیه بادیه آواره‌شدن چیزی نیست تا برادر همه‌جا هست، سفر ناچیز است راوی قصّه‌ی درد است؛ سخن کوتاه است بار این داغ، گران؛ کفّه اگر ناچیز است او چه کرده‌ است که از سنگ عرق می‌ریزد پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیز است رد شدن از دل این شام بسی طولانی‌ است گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیز است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آینه‌دار پنج معصوم در بحر عفاف، دُرّ مکتوم پرورده‌ی دامن ولایت مظلومه‌ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات، مجهول مهر تو به کائنات، معلوم شیرازه‌ی شرع، از تو محکم منظومه‌ی عشق، از تو منظوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ''ام کلثوم'' آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی آن وقت که چارساله بودی بر صورت ماه، هاله بودی در خانه‌ی شیر حق به خوبی معصو‌ تر از غزاله بودی دیری نگذشت کز ستم‌ها سرگرم به اشک و ناله بودی از آن چه به خانه‌ی شما رفت از داغ جگر چو لاله بودی از قول و غزل فراتری تو کی حد تو این مقاله بودی؟ آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره‌ی دشت کربلا را در خاک، هزارپاره دیدی هم بر دل پاره پاره از زهر هم پیکر پاره پاره دیدی پامال، تن عزیز خود را از مرکب ده سواره دیدی بر دست حسین، غرق در خون قنداقه‌ی شیرخواره دیدی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم‌راز شهید نینوایی دم‌ساز غریب کربلایی بر خرمن هستیِ ستم‌کار سوزنده لهیب کربلایی در آتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن‌جا که خطابه کارساز است توفنده خطیب کربلایی آئینه‌ی آفتاب و ماهی یا سیدتی! به ما نگاهی ✍ مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠 بخشی از خطبۀ حضرت ام کلثوم(علیهاالسلام) در کوفه «یا اَهلَ الکوفَةِ! سوئَةً لَکُم مالَکُم خَذَلتُم حُسَیناً وَ قَتَلتُموهُ وَ انتَهَبتُم اَموالَهُ وَ وَرِثتُموهُ وَ سَبَبتُم نِسائَهُ وَ بَکَیتُموهُ فُتُّباً لَکُم وَ سُحقاً...» تمام همهمه‌ها غرق در سکوت شدند صدای گریۀ او شهر را تکان می‌داد میان قوم عرب یک نسب‌شناس نبود؟ شکوه خطبه علی را فقط نشان می‌داد نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب که این حماسه به او قدرت بیان می‌داد کلام دختر نهج‌البلاغه نافذ بود و درس مردی و غیرت به کوفیان می‌داد خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید، اگر خدا به شما عمر جاودان می‌داد به پاس این همه مدّت که دم تکان دادید خلیفه کاش همان‌قدر استخوان می‌داد در این معامله، کوفی سفیه بود، سفیه! که دین خویش نفهمیده رایگان می‌داد نشسته‌اید سر سفرۀ حرام آن‌قدر که نامه‌های شما نیز بوی نان می‌داد و رودهای روان را بر آن کسی بستید که اذن بارش باران به آسمان می‌داد شما به نام محمّد چقدر می‌کشتید خدا اگر به علی همچنان جوان می‌داد» و کاش خطبۀ او تا همیشه جاری بود و کاش گریه کمی بیشتر امان می‌داد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کمتر کسی‌ست در غم من انجمن کند از من سخن بیاورد، از من سخن کند «دل‌های جمع را کند آشفته یاد من راضی نمی‌شوم که کسی یاد من کند» یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت: باید که لاله جلوه به صحن چمن کند از بازگشتمان به مدینه کنایتی‌ست هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز خوش روبه‌رو مرا به حسین و حسن کند شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه! باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند وقتی کفن برای من آماده می‌شود او باز گریه بر بدن بی‌کفن کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نامۀ سر به مهر مکتوم ای مادر صبر، ام کلثوم! ای لالۀ بوستان احمد ای حاصل وصلت دو معصوم مجهول جهانیان، چو زهرا چون زهره، ولی به عرش، معلوم... نان و نمک تو خورده مولا در آن شب واپسین محتوم... مانند حسین، گشته جاری آوازه‌ات از حجاز تا روم شرمندۀ خطبۀ بلیغت منظومۀ هر کلام منظوم در صبر و وقار، همچو زینب پروندۀ ظلم کرده مختوم... هم ظلمت کوفه از تو نابود هم شام سیاه، از تو معدوم جانم به فدای خاک پایت ای سرو خمیده، ام کلثوم! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به روی قلب عاشق می‌شود زخمی کهن پیدا کمال عشق تنها می‌شود در سوختن پیدا من و شمع و شب و پروانه اهل ماتم‌آبادیم در این غربت، خدا را شکر، کردم هموطن پیدا غم تو رفته‌رفته از دل سنگم، چه دُرّی ساخت! میان سینه‌ی من شد عقیقی از یمن پیدا شکوه آیه‌ی تطهیر در نُطق تو جاری بود همان لفظی که می‌شد در کلام پنج‌تن پیدا شبیه فاطمه، مانند زینب بی همانندی جهان هم‌وزن شأنت هم نخواهد کرد، زن پیدا کنار سفره‌ات همواره از جمع گدا پُر بود کنار سفره‌ات همواره می‌شد مثل من پیدا تو آن آئینه‌ای هستی که هنگام تماشایت برای چشم‌ها گردیده تصویر حسن پیدا غریبی تو، غریبی تو، غریبی تو، غریبی تو... نشد در بَطن این تکرار هم جان سخن پیدا تو دریایی، کجا قدر تو را مرداب می‌فهمد؟! کجا اطراف چشمه می‌شود جویِ لجن پیدا عبای صبر زینب روی دوش امِّ‌کلثوم است نشد در تار و پودِ آن، گُسَستی مطلقاً پیدا چهل منزل اسارت را چه آزادانه طی کردی اگرچه روی دستت بوده ردّی از رَسَن پیدا همین که لب گشودی، خطبه‌ی حیدر تداعی شد به هم گفتند شامی‌ها: شده خیبرشکن پیدا ! :: تو هم جنجال را دیدی، تهِ گودال را دیدی میان آن شلوغی شد سنانِ بددهن پیدا حسین‌َت؛ حا و سین و یا و نون، افتاد روی خاک کجای دشت رفتی که نباشد آن بدن پیدا ! سرآخر جسم عریان را حریرِ نیزه‌ پوشاندند در این صحرا از این بهتر نخواهد شد کفن پیدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نخل کوثر را ثمر، یا ام کلثوم ای مایه‌ی فخر بشر، یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر، یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر، یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر، یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر، یا ام کلثوم حتماً تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در... یا ام کلثوم حتماً تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر، یا ام کلثوم از کوچه‌ها تا کوچه‌های شام رفتی رفتی کنار تشت زر، یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر...، یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر! ای وای! ای وای از ساعات سر...! یا ام کلثوم هر کس می‌آمد جای زخم قبل می‌زد با نیزه و سنگ و سپر، یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه‌ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر، یا ام کلثوم هرکس که آمد قتلگاهش، دستِ پُر رفت انگشتر و دستار سر...، یا ام کلثوم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی که عالم با وجودت آبرو داشت باید برای بردن نامت وضو داشت بیت علی یک عمر با تو رنگ و بو داشت زهرا دمادم دیدنت را آرزو داشت عصمت ز سیمای تو معلوم است معلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری روح ادب، زهرا نسب، حیدر تباری مثل علمداری ، شکوهی، اقتداری مانند زینب خواهرت همتا نداری پرورده‌ی دست عطوف چند معصوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم نقش تو در کرببلا انکار، هرگز چون خواهرت تسلیم استکبار، هرگز در راه کوفه تو بگو یکبار هرگز، زینب نشد بی یاور و غمخوار، هرگز ای خواهر کوچکترِ ارباب مظلوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم بر ناقه، اطفال برادر را نشاندی یک‌لحظه از احوالشان غافل نماندی خاک از لباس و چادر خواهر تکاندی مانند زینب جای جایش خطبه خواندی کاخ بنی شیطان به ذلت گشت محکوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ای همسفر مانند زینب با سرِ یار ای هم‌قدم با خواهرت در کوچه بازار ای مثل خواهر سنگ کوفی خورده بسیار ای ساقی لب تشنگان بعد از علمدار یک عمر با این روضه گریانیّ و مغموم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم یادت نرفته کربلا رنجی که دیدی از خیمه‌ها با زینبت بیرون دویدی بی‌بی نمی‌دانم به تلّ، آیا رسیدی؟ دیدی خودت یا اینکه از زینب شنیدی با چکمه زد بر سینه‌اش آن دشمن شوم ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل‌تر بارها در کوچه‌ها داغ پدر را دیده است آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است صبر پنهان داشت در کرب و بلا؛ از این جهت دور از چشم همه رنج سفر را دیده است در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است ام کلثوم است یا زینب نمی‌دانم کدام! دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است بارها این شرم بی‌اندازه او را می‌کُشد اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است شرم او یک بار اما می‌کشد او را دو بار اینکه هم در دشت هم در تشت، سر را دیده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e