eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دوست به درگهت مراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدای تو جواد امید به لطف دو جواد آوردم ✍مرحوم @dobeity_robaey
یم عشق و وفا را گوهر آمد سپهر سرخ خون را اختر آمد نهال آرزوی کربلا را به گلزار ولایت نوبر آمد امیرالمؤمنین! چشم تو روشن ذبیحت را ذبیح دیگر آمد بنی هاشم بنی هاشم مبارک که میلاد علیِّ اصغر آمد ذبیحان را ذبیح شیرخواره شهیدان را شهید دیگر آمد حسین بن علی را آخرین گل که شد تقدیم حیّ داور آمد جهان را لاله‌باران کرده این گل خزان‌ها را بهاران کرده این گل همای وحی طبعم این خبر داد خدا بر شمس دین قرص قمر داد به نجل شیر یزدان شیرخواری ز شیران شجاعت، شیرتر داد عروس فاطمه چشم تو روشن که نخل آرزوهایت ثمر داد خدا را یوسف مصر ولایت به حُسن ماه کنعانت پسر داد پسر نه، مُهر طومار شهادت پسر نه، رأیت فتح و ظفر داد ببین مادر سفیدی گلویش خبر از روز ایثار پدر داد از آن ساعت که چشم خویش بگشود نگاهش بر سر دوش پدر بود یم ایثار را گوهر مبارک سپهر عشق را اختر مبارک پیام آید ز خون هر شهیدی که میلاد علی اصغر مبارک شب میلاد مسعود برادر به سجّاد و علی‌اکبر مبارک سکینه با گل لبخند گوید پسر آورده‌ای مادر! مبارک طلوع اختر برج ولایت برای آل پیغمبر مبارک حسین بن علی! چشم تو روشن محمد! فاطمه! حیدر! مبارک شفیع محشر کبری خوش آمد ذبیح کوچک زهرا خوش آمد زهی طفل و زهی قدر و جلالش فلک مات و ملک محو کمالش رخ نورانی‌اش ماه دو هفته ملک در پیش رو همچون هلالش دو دست کوچکش دست خداوند محمد جلوه کرده در جمالش چنان افکنده شور و حال داده که مادر گشته محو شور و حالش پرد بر دوش بابا چون کبوتر کند سیر الی الله بال بالش دهان خویش را ناشسته از شیر بُوَد آهنگ میدان قتالش جهان لبریز از هنگامۀ اوست سپیدیِّ گلو خون‌نامۀ اوست مهی سرزد که گردون محو رویش گلی بشکفت عالم مست بویش پدر می‌دید در لب‌های خاموش هزاران قصه در سرّ مگویش نشان می‌داد کز صبح ولادت شهادت بود عشق و آرزویش بنازم طفل شیری را که اسلام سرافراز است از خون گلویش به ظاهر طفل و پیران کمالند گدای آستان، زوّار کویش ولادت یافت از مادر که بابا کند با تیر قاتل روبرویش رود معراج تا با روی گلگون عروج خویش را می‌دید در خون ز بس بودش به سر شور شهادت تبسّم داشت بر لب از ولادت علی بن الحسین است این کز آغاز شهادت را نبیند جز سعادت خدایا این کدامین طفل شیر است که شیران را دهد درس شهادت چگونه کودک شیریش خوانم که بر پیر خِرَد دارد سیادت شهادت را از او مُهر قبولی شهیدان را به وی عرض ارادت نمی‌دانم بگریم یا بخندم که امشب هر دو را دانم عبادت دلم آئینۀ مهر رخ اوست بخندم یا بگریم؛ هر دو نیکوست حسین بن علی گل، او گلاب است مدینه سایه و او آفتاب است ولادت نامه‌اش یک آسمان نور شهادت نامه‌اش یک انقلاب است به قربان دو چشم نیم بازش که نه بیدار می‌باشد نه خواب است حیاتش بسته بر تیر محبت عروجش بر فراز دوش باب است به شیر مادرش سوگند کاین طفل وجودش تشنۀ اسلام ناب است مگر تیرش کند سیراب از آب وگرنه بحر، پیش او سراب است به خود گوید که من مشتاق تیرم اگر چه طفل شیرم، طفل شیرم من آن طفلم که لب ناشسته از شیر سپر کردم گلوی خویش بر تیر کتاب عشق‌بازی آیه آیه به خون حنجرم گردیده تفسیر دلم آرام و جانم در تب و تاب لبم خاموش و فریادم جهانگیر خدا از شیرخواری عاشقم کرد که شستم دل ز آب و دست از تیر چو خندیدم به پیکان در دم مرگ ملک فریاد زد تکبیر، تکبیر اگر چه از نوا گردید خاموش زند از نخل (میثم) خون او جوش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز بر نخل ولایت ثمری داده خدا آسمانِ عظمت را قمری داده خدا در بهاری همه زیبایی و امّید و صفا گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا دهم ماه رجب لیله‌ی قدرِ دل ماست وه بر این شب چه مبارک سحری داده خدا شب قدر است؛ بخوان سوره‌ی کوثر زیرا به رضا کوثر و قدر دگری داده خدا حُجره‌ی کوچک ریحانه بهشتی دگر است که بر این خانه صفای دگری داده خدا به جهان بشریّت ز حریم ملکوت با جمال ملکوتی بشری داده خدا تا که در بادیه‌ی عشق توقف نکند باز این قافله را راهبری داده خدا همه از مرحمت این پدر و این پسر است هر چه بر هر پسر و هر پدری داده خدا هم چو او نیست دگر پُر برکت مولودی مقدمش را چه مبارک اثری داده خدا اولیاء جمله جوادند ولیکن ز جواد جود را جلوه‌ی تابنده‌تری داده خدا تا دهد قدرت فرعونی مأمون بر باد به جگر گوشه‌ی موسی پسری داده خدا جز مدیح علی و آل، "مؤید" را نیست آری آری که به هر کس هنری داده خدا ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی کارش ز همه خلق جهان عقده‌گشایی جان همگان در قدمش باد فدایی جود آمده بر درگه او بهر گدایی در وسعت ملک ازلی نور ببینید ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید! ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش ای لیلۀ قدر این تو و این طرۀ مویش ای خلق خدا روی بیارید به سویش این باب کرم، باب دعا، باب مراد است والله جواد است جواد است جواد است ای چشم رضا محو تماشای جمالت جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت خورشید بَرَد سجده به ایوان جلالت میراث محمّد شرف و خُلق و خصالت بالیده رضا لحظه‌به‌لحظه به وجودت مشهورتر از کل امامان شده جودت داده‌ست خداوند به فضل تو گواهی در کودکی‌ات سینه پر از علم الهی دادی خبر از ابر و هوا و یم و ماهی مأمون که نبودش به درون غیر سیاهی گویی که شراری شد و یکباره برافروخت در آتش بغض و حسد و کینۀ خود سوخت در سن طفولیتت ای عالِم عالَم علم ازل و علم ابد بود مجسم زانو زده در محضر تو زادۀ اکثم نه زادۀ اکثم که تمام علما هم تا زنگ ز آینۀ دل‌ها همه شوید قرآن به زبان تو سخن گفته و گوید... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خبر آمد که امام گُل ما خرسند است هشتمین شمس ولایت به لبش لبخند است «طَلَعُ البَدرْ عَلینا» به لبش زمزمه دارد غرق سیمای فروزنده‌ی این فرزند است   چشم بد دور شود تا که از این غنچه‌ی نور دست رضوان گلستان جنان اسپند است   ز آسمان هر ملکی سوی زمین آمده است گل به خاک قدم اطهر او افکند است صدف بحر امامت گهری آورده که به چشم همگان گوهر بی مانند است جود یک فیض از این چشمه‌ی فیّاض بُوَد نور این مهر جهانتاب خدا پیوند است علم و حلم و شرف و فضل و مروّت ز ازل تا ابد بر در بیت الشرفش پابند است منزلت یافته از همّت او صبر و امید عشق با او ز ازل همدم و خویشاوند است راه نورانی او هست همان راه بهشت هرکسی پیرو او گشت سعادتمند است حُرمت اوست که حاجت ز خدا می‌گیرم نام او محضر حق، پاکترین سوگند است تلخ کامی جهان رفت «وفایی» از یاد نام شیرین جواد است که بِه از قند است ✍  📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زیر قدمت بند دل ماست که گیر است بهتر بنویسم دل ما عبد و اسیر است هر کس به تو دل داد محال است نگوید از هرچه دلش غیر تماشای تو سیر است «ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» دام است نگاه تو و ابروی تو تیر است از نام و نشان و نسب ما چو بخواهید مائیم گدا و پسر شاه امیر است شهزاده‌ی جودی تو که در وصف تو گفتند: هر لحظه و هر ثانیه در فکر فقیر است عالم همه دور سر تو گرم طوافند افلاک کنار وجنات تو حقیر است جانم به فدای تو و دستان کریمت شاهیم سر سفره‌ی احسان قدیمت بند دلم از گیسوی تو واشدنی نیست دوری ز تو هیهات، به مولا شدنی نیست آن دل که نشد بسته به خال لبت ای دوست دل نیست، خرابه است، وَ احیا شدنی نیست گشتیم، وَ گشتیم، وَ گشتیم، وَ گشتیم والله که مانند تو پیدا شدنی نیست آن آینه که روی تو را داد نشانم نور است سراسر به خدا «ها» شدنی نیست از برکت روی تو شده گندم ما نان ‌بی برکت تو حاجت ماها شدنی نیست بدجور نمک گیر توأم حضرت باران! افتاده دلم پای تو و پاشدنی نیست ای جود و کرامت نمی از لطف نگاهت دریاب گدایی که نشسته سر راهت پیداست نشان تو به هر جای خراسان پس لذت محض است تماشای خراسان از روز ازل یاد گرفتیم بگوئیم مائیم گرفتار و گداهای خراسان جز بر علی و آل علی دل نسپردیم دادیم دل خویش به آقای خراسان هر چند کبوتر نه، ولی شکر که هستیم جاروکش و درباری مولای خراسان از باب تو رفتیم و به لطف تو گرفتیم حاجات خود از محضر بابای خراسان دلتنگ تماشای بهشتیم و نشستیم در پیش تو لبریز تمنای خراسان دردیم، ز رحمت بده این بار دوا را امضا بزن این بار شما مشهد ما را «ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را» چشم تو به تصویر کشیده است خدا را مُهر از لب آن شیشه‌ی پُر معجزه بردار بگذار معطر کند عطرت همه‌جا را هم "عشق" شمائید وَ هم حضرت معشوق داده است خداوند به ما درد و دوا را ای برکت باران زتو، از شوق در آورد لبخند دل انگیز لبت اشک رضا را یاد حرمت شعر مرا باز عوض کرد انداخت میان دلم این حال و هوا را مثل تو جوانند شهیدان خمینی کرده است دعای تو اجابت شهدا را از لطف تو در راه حسینیم همیشه پای علم پیر خمینیم همیشه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عاشق همیشه خانه‌اش بر دوش باد است آواره‌ی معشوق خود در هر بلاد است هر سو برایش جلوه‌ای از روی دلدار اما نداند دل کجا از دست داده است در وقت خلقت بوده یا در عالم زر کی چشم او بر حیدر و آلش فتاده است عاشق به دنیا آمده عاشق بمیرد راه سعادت عشق بر این خانواده است هر چند خَلقی عاشق آل علی‌اند از آل حیدر دلبری کار جواد است تو مظهر ذات و جمال کبریایی ابن رضا، ابن رضا، ابن رضایی خیر کثیر از گوشه‌ی چشمت روان است گویا که روح فاطمه در تو نهان است تنها نه ما محتاج الطاف تو هستیم بی سایه‌ات جبریل هم بی آشیان است ماه و ستاره گردوخاک دامن تو خورشید فانوس در این آستان است در وصف دستان خدایی تو ماندیم پای علی در وصف دستت در میان است هر جا که سائل هست سفره پهن کردی سائل نداند میهمان یا میزبان است فهمیده هر کس پای در مشهد نهاده است راه رسیدن تا خدا باب الجواد است دُرّ رضا در دیده‌ی گوهرشناسان شمس الشموس دیگر اخترشناسان شد "لافتی الا علی" ورد زبان‌ها دیدند تا ابروت را حیدرشناسان بی اختیار از دیدن سرو قد تو برخاستند آسیمه سر محشرشناسان گنجینه‌های بی‌کران آسمان را برداشتند از خاک‌راهت زرشناسان ابتر شدند از جلوه‌ی تو دشمنانت دیدند در تو فاطمه کوثرشناسان از کودکی‌های تو پیران در شگفتند محراب و منبر را روایاتت گرفتند چون خال تو یکتاپرستان گوشه‌گیرند در سیر وحدت کثرتی را دستگیرند آزاد مردانِ تمام روزگارند آنان که در پیچ و خم زلفت اسیرند با جود تو سائل نمی‌ماند به عالم وقت سخاوت جلوه‌هایت بی نظیرند شاهان به ترفیع مقام اینجا غلامند از بس که آل فاطمه نعم الامیرند زلفت مدار عاشقی در عالمین است خورشید این منظومه، ماه کاظمین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد تو آمدی و امیدی به عشق پیدا شد تو آمدی و خبر آمد از سرادق عرش زمین برای همیشه پر از مسیحا شد درست مثل زمان تولد زهرا مدینه مثل زمین‌های مکه زیبا شد هزار حظ منزه به دیده‌اش آمد همین که چشم ستاره به روی تو وا شد و آسمان اگر امروز این همه بالاست به پای قامت طوبایی شما پا شد صدای پای کریمانه‌ی تو می‌آید دلم به پشت در خانه‌ی تو می‌آید تو نور عشقی و حق آفتابتان کرده است دعای سبزی و حق مستجابتان کرده است میان خیل هزاران هزار بخشنده برای جود خودش انتخابتان کرده است تو را سرشته و ادغام کرده با قرآن تو را نوشته و حالا کتابتان کرده است قسم به کعبه برای شفاعت فرداست اگر جواد الائمه خطابتان کرده است خدا سرشته تو را تا که مثل نور کند کریمی‌اش به کریمی تو ظهور کند مسیح سبز نفس‌های تو حیاتم داد شعاع نور ضریحت به جاده‌ام افتاد برای آنکه خدا حاجت مرا بدهد مرا نوشت و مرید تو را نوشت مراد چگونه لطف نداری به این اسیری که غلام حلقه به گوش تو بوده مادرزاد صدای اول عشق و صدای آخر عشق تمام عشقی و ای عشق خانه‌ات آباد رسیده است به روی مهت سلام رضا علی اکبرِ در خانه‌ی امام رضا تو آمدی پی اکرام و هم‌نشینی‌مان جواب عاطفه باشی به مستکینی‌مان تو آمدی ز طبق‌های آسمان پایین و کردی از پی چشمانتان زمینی‌مان چگونه دست توسل نیاوریم آقا تو آمدی که همیشه گدا ببینی‌مان تویی تو ماحصل چله‌ی توسل‌ها تویی شراب طهورای اربعینی‌مان تو را جواد و مرا هم چکیده‌ات کردند قتیل آن دو کمان کشیده‌ات کردند :: نگاه بی مثلت از تبار خورشید است ضریح چشم قشنگت مدار خورشید است کواکب از جریان تو نور می‌گیرند طلوع نور شما تا دیار خورشید است تو انعکاس جمال امام خورشیدی شبیه آینه‌ای که کنار خورشید است همین که سردی‌مان رفت و فصل گرما شد به گوش خویش سرودم که کار خورشید است قسم به حرمت خاک زمین کرب و بلا به آن دیار که مه پاره بار خورشید است جواب کودک خورشید سر بریدن نیست جواب نور، گلوی سحر بریدن نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"نجابت" را نماد و آیت و مظهر علی اصغر "اجابت" را دلیل و معنی و مصدر علی اصغر "اجابت" می‌شود نزدیک؛ در مجلس شود وقتی که موضوع توسل، آخر منبر علی اصغر سکینه نور چشمان و علی اکبر مهِ تابان رقیه جانِ بابا هست و تاج سر علی اصغر به ایهامش ندارم کار، در باطن نمی‌دانم علی اصغر بُوَد محشر و یا محشر، علی اصغر "بزرگی" نه به سن و سال؛ در نوعِ نگاه است و تفاوت پس ندارد با علی اکبر علی اصغر اگر لشکر کِشد شام و اگر لشکر کِشد کوفه به یاریِّ پدر، تنها کِشد لشکر علی اصغر به کار او نمی‌آید زره، قنداقه کافی بود شجاعت برده ارث از حضرت حیدر علی اصغر امیرالمؤمنين وقتی که باشد ریشه، باید هم شود سَروَش حسین و سَرو را نوبَر علی اصغر نبین طفل است، گر خواهد زِ هَر انگشتِ اعجازش بریزد بر زمین صد مالک اشتر علی اصغر روا هر حاجتی گردد، کسی گر پای شش گوشه بگوید یا علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تبریک که از بحر ولایت گهر آمد طوبای بهشت شهدا را ثمر آمد خون شهدا را سند معتبر آمد در مکتب ایثار، حسین دگر آمد از بیت حسین بن علی این خبر آمد ریحانه‌ی ریحانه‌ی خیر البشر آمد در دامن خورشید مه تام خوش آمد رزمنده‌ی شش ماهه‌ی اسلام خوش آمد این است که در گلبن ایثار گلاب است از شوق شهادت همه‌شب در تب و تاب است این است که در بحر ولایت دُرِ ناب است در مکتب سرخ شهدا ختم کتاب است این است که لب تشنه‌ی لعل لبش آب است این غنچه نه، یک باغ گلِ سرخ رباب است این عاشق و دلداده و پا بست حسین است یا سوره‌ی کوثر به سرِ دست حسین است این حُسن خدائی‌ست خدائی‌ست خدائی‌ست لب تشنه فدائی‌ست فدائی‌ست فدائی‌ست مولود مدینه است؛ ولی کرب و بلائی‌ست این شعله‌ی هفتاد و دو فریاد رهائی‌ست در رزمِ حسین بن علی فتح نهائی‌ست هر چند که در ارض کند جلوه، سمائی‌ست این غنچه‌ی زهراست به گلزار شهادت این مُهر حسین است به طومار شهادت از لحظه‌ی میلاد به باباست نگاهش از صبح ازل تیر بلا چشم به راهش بنیاد ستم سوخته از شعله‌ی آهش صد قافله دل پنهان در زلف سیاهش الله که یک کودک و یک خلق سپاهش لبخند شهادت به گُل روی چو ماهش دل برده زخورشید ولایت مه رویش جای لب بابا به سفیدیّ گلویش این است که از لحظه‌ی زیبای ولادت هم گام پدر بوده تا مرز شهادت بر شانه‌ی بابا همه دم داشته عادت خندیدن و جان باختنش بود عبادت پیوسته به سجّاده‌ی خون داشت ارادت از حنجر خشکیده به خون داد سعادت لبخند شهادت به لب از روز الستش کردند همه هاشمیان دست به دستش ناخورده لبن آمده لبریز سبویش قرآنِ سر دست پدر مصحف رویش لب بسته، به دل موج زند سرِّ مگویش بر دوش پدر دیده‌ی عبّاس به سویش گاهی نگه یوسف زهرا به گلویش گه شانه کشد زینب بر طرّه‌ی مویش گه در بغل لاله‌ی لیلاست مقامش تا حشر زخون شهدا باد سلامش ای باب مراد همه عالم! علی اصغر ای جسم تو توحیدِ مجسّم! علی اصغر ای شمعِ دلِ عالم و آدم! علی اصغر ای فتح حسین از تو مسلّم! علی اصغر ای خون خدا را همه دم، دم علی اصغر از توست همین حاجت «میثم» علی اصغر کز لطف و کرم دیده به سویش بگشایی بر او حرم گم شده‌ات را بنمایی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرگز‌ ندیده کاسبیِ او، کساد را هرکس گرفته حرزِ امامِ جواد را ما ریزه‌خوار خوان جوادالائمه‌ایم داریم از ازل به دل این اعتقاد را نیکوست هرچه می‌رسد از دوست، بی دریغ هرچند می‌دهی به کمِ ما، زیاد را تو آن چنان ملیحی و زیبا که جبرئيل دارد مدام روی لبش "ان یکاد" را افلاک از نسیم عبای تو زنده است از دامنت جدا‌ نکنی دست باد را! خورشید آمده است به پابوس گنبدت آقا! نرانی از درت این خانه‌زاد را ای خوش به حال آن پدری که گذاشته‌ست بر طفل خویش، نامِ "محمد جواد" را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر روزگار پیر، امام جوان تویی باری که نوبهارِ بدون خزان تویی نامت محمد است و خصالت محمدی آیینۀ رسول خدا بی گمان تویی میلاد توست آنچه مبارک‌ترین شب است روشن‌ترین ستـارۀ نُه آسمـان تویی مردم زمان عرضۀ حاجاتشان هنوز سوگند می‌خورند به نام تو، جان تویی جانِ کلام، گفتۀ یحیی بن اکثم است در علم، پیشوای تمام جهان تویی این خاندان تجلی جودند هرکدام نام یکی جواد شد این بین و آن تویی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e