eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
50.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
396 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شوری به دل پُر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هربار که خواندمت جوابم دادی در حدیث قدسی نقل شده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى‌فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲۹ ↳ @dobeity_robaey
به حکم تَطْمَئِنُّ الْقَلب دریاب اضطرابم را بیا آباد کن از نو دلِ خانه‌خرابم را ندیدم از رگِ گردن به من نزدیک‌تر بودی خودم را از میان برداشتم، بردم حجابم را * "من" از آیینه‌ پرسید این سیاهی کیست؟ این من نیست شکستم خویش را، با گریه‌ام شستم نقابم را نجاتم دادی از دستِ کویر خودفراموشی از آنجا که خودم حتی نمی‌دیدم سرابم را عتابِ توست از آغوش مِهرِ مادرم خوش‌تر دلت آمد جوابم کن، تماشا کن عذابم را! تهِ انبار کاهم سوزنی دیدی و بخشیدی ندیدی کوهِ عصیان مرا، دیدی ثوابم را فقط در تربتِ سجاده می‌روید گُلِ اشکم که خاکِ کربلا از خار می‌گیرد گلابم را اگر روزی میان جنّت و بامِ نجف ماندم کبوتر کن قناری‌های حقّ انتخابم را ✍ * میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجابِ خودی، از میان برخیز 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گناه‌های مرا دیدی و عتاب نکردی عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی به سینه‌ام چقدر دست رد زدند خلائق فقط تو از من آواره اجتناب نکردی همیشه با عجله آمدی زمان اجابت برای قهر ولی ذره‌ای شتاب نکردی نخواستی که دل سائلی شکسته بماند هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم صبور بودی و این بنده را جواب نکردی فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟! فقط بهای همین اشک در عزای حسین است اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی :: :: آهای شمر حرامی که رفته‌ای ته گودال نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟! تمام شد دگر از سینه‌ی حسین جدا شو مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟! تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حلول عشق تو در شهر آنقَدَر زیباست که در سیاهی شب جلوه‌ی سحر زیباست برای ما که زمانی‌ست غرق هجرانیم همین نگاه هر از گاه و مختصر زیباست چه سور و سات قشنگی دوباره برپا شد اذان قشنگ، سحر خوب، چشمِ تر زیباست دوباره حضرت امّید سوی ما آمد دم مسیح به بالین محتضر زیباست چقدر منتظر ماست تا که برگردیم که از نگاه پدر، خنده‌ی پسر زیباست به جای آب در افطار ، اشک می‌نوشیم شکوه عشق به قاب نگاهِ تر زیباست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گسترده سفره سحری را مقابلم یک‌دشت، غرق نور، مهیا مقابلم... می‌بینمش میان سکوت اتاق خود انگار او نشسته در اینجا مقابلم زیباست با تمام مراتب، عزیز من هر لحظه اوست مخفی و پیدا مقابلم دل داده‌ام به وسعت بی انتهای نور کوچک‌ شده تمامی دنیا مقابلم از کثرت وجود به وحدت رسیده‌ام در کوه و دشت و دره و دریا مقابلم... می‌خوانمش به آن کلماتی که کاملند یک‌ دفتر از عبارت و معنا مقابلم... می‌خواهمش به حق تمام مراتبش وا کرده‌ام دعای سحر را مقابلم... ✍️ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در‌ سماواتش‌ اگر که خواستی پَر وا کنی.. باید اول از تعلق‌های خود پروا کنی! یوسف گم گشته الزاماً که در بازار نیست می‌توانی یار را در قلب خود پیدا کنی آه وقتی می‌کشی از هجر... پاکت می‌کنند واجب است آیینه را نوبت به نوبت "ها" کنی سنگ خوردن‌ اولین شرط شروع عاشقی‌ست عاشقی یعنی دلت را شب به شب رسوا کنی نان مولا می‌خوری؛ پس پشت بر‌ مولا نکن! حیف باشد غیرِ اینجا‌ رو سوی هرجا کنی! هیچ جا جز خیمه‌ی سبزش برایت امن نیست خانه‌ات اینجاست هرچه سیر در دنیا کنی ذکر تعجیل فرج "یا فاطمه یا فاطمه"ست با امام عصر‌ باید یاری زهرا کنی خاکِ چادرخاکیِ زهرا مسیحای همه‌ست سجده کن بر آن! که بین عرش سر بالا کنی! کربلا یک جلوه از غوغای دیوار‌ و در است کاش حالا گریه‌ای‌ بهتر ز عاشورا کنی کافری آمد به پشت در... کسی با او‌ن نگفت ای حرامی آمدی حوریه‌ را دعوا کنی؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا صبح می‌خوابند و من تاصبح بیدارم تازه به غیر از درد و دل، من درد هم دارم دیروز مجنون بودم و حالا زلیخایم من داستانم، قصه‌ی در حال تکرارم این کوچه‌گردی‌ام برای کوچه گردی نیست دارم نهال عشق را در کوچه می‌کارم اشک مرا هر وقت می‌بینی تفضل کن هر وقت گریه می‌کنم یعنی گرفتارم من عرضه کردم خویش را، بی مشتری ماندم مانند جنس دور ریز بین بازارم جز کنج این کوچه دگر جایى ندارم من جایى ندارم من ولی این کنج را دارم هرطور باشی زندگی ما همانطور است ابرو گره کردی، گره افتاد در کارم من فقر را مانند فرزندم بغل کردم نفرین به من گر دست از این کار بردارم امروز که پشت درم خب دستگیری کن فردا که اعلامیه‌ی ترحیم دیوارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر ابرم! چرا باران به این صحرا نمی‌بخشم گمانم بُخل دارم چونکه چون دریا نمی‌بخشم من از تو عفو می‌خواهم سحرها، روزها اما نمی‌دانم چرا همسایه‌ی خود را نمی‌بخشم چه إرحم تُرحمی خواندم شب و وقتی که صبح آمد عیالم بخشش از من خواست، دید اما نمی‌بخشم خطایی می‌کند گهگاه فرزندم، خداوندا چرا وقتی پشیمان شد، خداوندا ! نمی‌بخشم شفای قلب بیمارم مناجات ابوحمزه است تو هم من را ببخشی، خویش را مولا ! نمی‌بخشم خطا کارم، گنهکارم، پُر از عصیانم اما من پریشانم، پشیمانم، نگو آقا ! نمی‌بخشم تو حق داری از این بیچاره رویت را بگردانی به من هر چیز می‌خواهی بگو، إلّا نمی‌بخشم شفیع آورده‌ام با خود، ببین غمگین زهرایم نگو با من تو را در روضه‌ی زهرا نمی‌بخشم! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با آنكه حدّ جرمم، بالاتر از عذاب است جرم مرا حساب و، عفو تو بی حساب است با لطف بی کرانت، در پيشگاه عفوت العفو يك گنه‌كار، بالاترين ثواب است عفو تو كوه خجلت، بر شانه‌ام نهاده بر روي دوشم اين كوه، سنگين‌ترين عذاب است دستم به بند عصيان، پايم به دام شيطان قلبم هماره بيمار، چشمم هميشه خواب است چون لاله‌ی خزاني، رفت از كفم جواني شرمنده پيریِ من، از دوره‌ی شباب است با اين گناه بسيار، گويي گنه نكردم برهر گناهم از تو، صد پرده‌ی حجاب است مگذار تا بريزد، بر خاک آبرويم بی آب رحمت تو، اين آبرو سراب است اشک خجالت از من، لطف و عنايت از تو جرم من است ظلمت، عفو تو آفتاب است هر ناله شعله‌ی دل، هر شعله شاخه‌ی گل هر قطره اشك خجلت، دريايي از گلاب است باران اشك "ميثم" از ابر رحمت توست اين ابر آسمانش، از چشم بوتراب است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کاروبار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را بس که سر زد از منِ رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چندقطره اشک و دست خالی و چشمانِ تر... با خودم آورده‌ام داروندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام، تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را یا الهَ العالَمین! إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را :: ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره عطر مناجات در فضا پیچید کنار سفره‌ی افطار، ربنا پیچید رسید مژده که هان عید اولیای خداست حواله‌ی ازلی را برای ما پیچید فرشته‌های خدا بال نور گستردند و در بسیط زمین و زمان صدا پیچید صدا صدای خدا بود: بنده‌ام برگرد بیا اگر چه گناهت به دست و پا پیچید چه میزبان رئوفی که لحظه‌ی اول برای خستگی‌ام نسخه‌ی شفا پیچید دوباره زمزمه‌ی "جوشن" و "ابوحمزه" میان بغض گلوگیر ناله‌ها پیچید چقدر جاذبه‌ی " افتتاح" سنگین است دل رمیده‌ی من سمت التجا پیچید :: غزل به یاد خرابه‌نشین شام افتاد سه ساله‌ای که نفس را به نینوا پیچید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام ماه خدا، ماه رحمت و غفران سلام لطفِ خدای کریمِ الرحمان سلام نقطه‌ی آغاز مهربانی‌ها تو هدیه‌ای که خدا داده است بر انسان چقدر چشم جهان از تو می‌شود روشن دمیده‌ای به تن خسته‌ی زمین باران چقدر در دل خود عطر آسمان داری برای بال و پرم مرهمی، تو ای رمضان رسیده‌ای و هزاران درود آوردی هزار شکر که هستیم بر سر این خوان ندای دلکش تکبیر کبریایی را رسانده‌ای به قلوب عباد با ایمان چه حسرتی به دل عاشقان خود داری نگاه منتظرانی و اشک‌های روان خدا کند که بیاید مسیح دنیامان بیاید و به قدومش جهان بگیرد جان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e