eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به خنده می‌رسد از مهر بامداد، ندا که ماه فاطمه شد در مه خدا پیدا به بوستان رسالت، گلی شکفت امشب که آفتاب به لبخند گفت: صل علی مه ضیافتِ الله و چشم میهمانان زآفتاب رخ میزبان گرفت صفا یُسبِّحونَ لَه الْحَمد روی خویش امشب گشود حضرت سُبحانَ رَبّیَ الاَعلی قسم به قدر! که برتر ز شام قدر بود شب ولادت او از برای اهل ولا به شکر مقدم او عاشقان حق دارند صلوة و صوم و مناجات و شور و حال دعا از آن مه رمضان شد مهِ هدی للناس که جلوه کرد در آن آفتابِ برج هدا مهی که گشته کتاب خدا در آن نازل گشود سینه به شوق جمال آن مولا فرشته! خنده بزن فاطمه شده مادر ملک به وجد درآ مرتضی شده بابا خدا به فاطمه و مرتضی حسن داده حسن که آینه‌ی مصطفی‌ست سر تا پا حسن که روح دو گیتی به مهر او زنده حسن که جان دو عالم شود ورا بفدا حسن وجود و حسن خلقت و حسن طینت حسن خصال و حسن سیرت و حسن سیما نسیم، مُشک برای فرشتگان می‌بُرد دمی که موی ورا شانه می‌زده زهرا! پدر چو حیدر و مادر چو فاطمه باید که این چنین پسر آید به عرصه‌ی دنیا پسر کدام پسر؟ بر تمام خلق پدر پدر کدام پدر؟ باب آدم و حوا علی به چهره‌ی او خنده می‌زند همه دم رسول بر لب او بوسه می‌نهد همه جا چراغ روشن دل‌هاست قبر خاموشش اگر چه در دل ظلمت نهان بُوَد شب‌ها مگو درِ حرمش بسته، کو بُوَد شب و روز به عالمی ز همین باب بسته، عقده‌گشا مگو که نیست به گرد مزار او زائر که انبیا همه در بر گرفته‌اند آن را اگر اجازه‌ی بوسیدن درش گیرند ستارگان همه ریزند بر زمین ز سما به عرش، حُسن فروزنده‌اش سراج منیر به فرش، رویِ درخشنده‌اش چراغ هدی ز صبر اوست اگر جُند حق شده پیروز ز صلح اوست اگر مُلک دین گرفته صفا به صبر، گلبن اسلام را دهد رونق به صلح، کفر معاویه را کند افشا بحق حق که اگر آن ثبات و صبر نبود نبود نهضت خونین روز عاشورا اگر به دیده‌ی تحقیق بنگری بینی که صلح اوست بنای قیام کرب و بلا اگر به صلح دهد حکم، جنگ، عصیان است وگر به جنگ کند حکم، آشتی‌ است خطا نَبَرْد و صلح، بُوَد تحت اختیار کسی که در قیام و قعود است بر همه مولا کسی که تیغ به کف بر گرفت در صفین به قلب کفر زد و خصم را فکند ز پا کسی که در صف جنگ جمل به بازویش صدای احسن برخاست از لب اعدا کسی که ارث شجاعت ز مرتضی دارد کسی که خوی شهامت گرفته از زهرا کسی که هست سراپای مظهر توحید کسی که بوده ز پا تا سر آیت تقوی چگونه پیش ستم‌بارگان شود تسلیم چگونه قامت خود را کند به خصم دو تا چگونه جنت و دوزخ کنار یکدیگر؟ چگونه روشنی و نور جمع در یک جا؟ چگونه همدم نمرود گردد ابراهیم؟ چگونه روی به فرعون آورد موسی؟ نداشت چاره به جز صلح و صبر با دشمن که بود بین همه دوستان خود تنها قیام کرد ز آغاز لیک از یاران هماره دید جفا، لحظه‌ای ندید وفا سکوت چون نکند رهبری که در خانه شریک زندگی‌اش قاتلش بُوَد ز جفا هر آنکه گریه برای حسن کند امروز به گریه وارد محشر نمی‌شود فردا زبس که تیر به جسمش زدند دوخته شد تنش به تخته‌ی تابوت، آن امام هدی الا زخیل نبیین تو را همیشه درود الا ز فوج امامان تو را هماره ثنا الا عدوی تو را دائم از خدا نفرین الا محب تو را روز و شب ز خلق، دعا الا به روی تو دیدار جان، به هر شب و روز الا به کوی تو پرواز دل، به صبح و مسا به صلح و صبر تو و نهضت حسین قسم به اشک چشم تو و خون سیدالشهداء به آن بدن که ز تو، شد به تیر گلباران به آن سری که لبِ تشنه شد جدا ز قفا به آن دو طشت که شد طشت خون ز دیدنشان دل مقدس زهرا و سیدالشهداء به عزم و همت رزمندگان حق سوگند به صدق و نیت و اخلاص عاشقان خدا اگر نشاط ببارد، وگر بلا خیزد نمی‌شوم جدا هرگز از طریق شما میان جان و تن ما جدائی افتد اگر هزار مرتبه بِه، کز شما شوم جدا به غیر مدح شما نیست بر لب (میثم) بگو برند ز کامش زبان به دار بلا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گسترده‌اند سفره‌ی دارالنعیم را سوزانده‌اند شعله‌ی داغ جحیم را کوثر به جوش آمد و دریا خروش کرد با خویش بُرد طعنه‌ی تلخ عقیم را...! با هر حسن حسن، حسناتم زیاد شد طوری که محو کرده تمام بدیم را از «من» الی «تو» در رمضان الکریم‌ها بگشوده‌اند صَد طرق مستقیم را گویی برای بودن هم آفریده‌اند دست من و عبای امام کریم را بر روی شانه‌های پیمبر کشیده‌ای ...تصویر شاعرانۀ سیب دو نیم را شیعه بدون لطف امامش شکستنی‌ست آقای مهربان...! پدری کن یتیم را ما با توأیم... با تو... وَ سوگند می‌خوریم در روز حشر هم به تو پیوند می‌خوریم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکه دیدست تو را گفته که ماشاءالله قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت بانگ "لا حول و لا قوة الا باالله" حافظ از روي تو گفته‌ست جهانگیر شود هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر جز خدا نیست کسی از درجاتت آگاه زور بازوی علی داری و شاهد دارم برده‌ای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه تو کریمی و کرامت شده نازل از تو دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند این غزل نذر غریبی تو إن‌شاءالله ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جمل فتنه‌ی دین شد و راهزن شد دوباره حسن آمد و خط‌شکن شد به سر آمد و با علی عهد خون بست هر آن‌کس دمی با حسن هم‌سخن شد ز شمشیر او خون فتنه سرازیر به تکبیر او خیره هر مرد و زن شد جلالش سرآمد میان دلیران جمالش زبانزد به هر انجمن شد به خون حسین و به صبر حسن بود درخت معاویه گر ریشه کن شد امید غریبان به آغوش او بود رسید و برای غریبان وطن شد به مدحش زبان باز کردیم و دیدیم نسیمی شد و نور دشت و دمن شد به مدحش زبان باز کردیم و دیدیم بیابان بیابان به لطفش چمن شد سبک بود میزان اعمالم اما ولایش که آمد ترازوشکن شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به دربار تو، حاتم نیز از خیل خدم باشد کنار سفره‌ات هر وعده سائل بیش و کم، باشد! به عشق تو قمر دور زمین می‌گردد و باید قد ماه از ادب پیشِ بلندای تو خَم باشد چه کس مثل تو می‌بخشد سه دفعه زندگی‌اش را؟! چه کس مثل تو نام خانه‌اش دارالکرم باشد؟! ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی‌ها شود هم‌سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد! ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد... ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش؛ اما تمام سهمش از دنیا، مزاری بی حرم باشد! برای افتخار مردم ایران همین کافی‌ست همین که کار صحنت دستِ معماری عجم باشد سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد النگوهای خود را نذر صحنت کرده تا شاید کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشگر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه‌ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آن‌کس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی! چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟! صدای غُرّش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر :: نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره‌ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه والاست با او مقام فقیر عجب با شکوه است نام فقیر به آب و غذا، "جود" محدود نیست حسن می‌شود هم‌کلام فقیر کریمانه آغوش او باز بود به وقت جوابِ سلامِ فقیر گدایی بهانه‌ست تا لحظه‌ای رسد بوی او بر مشام فقیر همه زندگانی او بوده است به نامِ کریم و به کامِ فقیر عجب نیست گر یار مسکین شود پدر چون علی شد، پسر این شود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از شهر من تا شهر تو راهی دراز است اما تو را می‌بیند آن چشمی که باز است در عکس‌ها دیدم مزارت را و عمری‌ست شمعی به یادت در دلم در سوز و ساز است از هر غریب و آشنا پرسیدم از تو گفتند بیش از هر کسی مهمان‌نواز است مردی که زانو زد جمل با ضرب تیغش می‌لرزد آن وقتی که هنگام نماز است در باد، بیرق‌های خونین محرم در امتداد پرچمت در اهتزاز است تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، مرد! بیش از تمام دردهایت جانگداز است اما نشد_ آنقدر اندوهت کهن بود_ بنویسم از چشمان تو شعری که تازه‌ است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای غریبی که غربت چشمت غزل ناب آشنایی شد حس و حالت به شعر جان بخشید حُسن تو آیتی خدایی شد  چهل و هفت گردش کامل سهم دنیای توست؛ اما دل آن‌قدر حول محورت چرخید که دل آسمان هوایی شد صلح تو جنگ نابرابر بود قلم عهدنامه خنجر بود شاهد این مثال آوردم پسرت را که کربلایی شد ای نگاهت به سبزی قرآن صوت بارانی تو المیزان هرکه از جام تو عسل نوشید چشم‌هایش طباطبایی شد دو برادر نگو! دو نیمۀ سیب هر دو بودید کم‌سپاه و غریب پس چرا آستان تو خاکی‌ست او چرا گنبدش طلایی شد؟ کربلا و مدینه و کوفه با زیارات غیر معروفه همه را گشتم و نفهمیدم این غزل عاقبت کجایی شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آنکه جلوه‌ای ز جمال خدا تویی فرزند فاطمه، حسن مجتبی تویی پور بتول و سبط نبی، فخر کائنات نور و سرور چشم و دل مرتضی تویی حُسنت چنان شبیه پیمبر بُوَد که من در حیرتم از اینکه مگر مصطفی تویی بعد از علی به مَسند حق بهر مسلمین رهبر تویی، امام تویی، پیشوا تویی هنگام رزم، همچو علی تیغ می‌زنی هنگام صلح، مظهر صلح و صفا تویی در راه پاسداری قرآن ز دست خلق آن‌کس که خورده خونِ جگر سال‌ها تویی آن قهرمان که با همه‌ی قدرت از عدو بهر خدا شنیده بسی ناسزا تویی در بحر پُر تلاطم طوفان حادثات در کشتی نجات بشر ناخدا تویی شد صلح تو مقدمه‌ی نهضت حسین بنیانگذار واقعه‌ی کربلا تویی مولا در این محیط پر از بیم و اضطراب ما را به سوی دین خدا رهنما تویی «خسرو» به غیر درگه تو رو کجا کند؟ ای آنکه با ضمیر همه آشنا تویی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر کویر سفره‌های سائلان، باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منّان تویی آن‌که بوده خاندانش از ازل مسکین، منم آن‌که بوده خاندانش از ازل سلطان، تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه‌ات سائلان هستند صاحب‌خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می‌شود اولین نامی که هر کس می‌کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان، تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواهِ مهربانِ خیلِ بدخواهان تویی شیر مِیدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان، تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی :: یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی! آن توهستی! آن توهستی! آن تویی! بعد از آن "کوچه" فقط روی لب تو "آه" بود غصه می‌خوردی از اینکه قد تو کوتاه بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e