#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای آن که کاروبار تو مشکلگشایی است
در آستان لطف تو کارم گدایی است
از بس که مهربان و رئوفی برای تو
فرقی نکرده است که زائر کجایی است
دیدیم در نگاه بلند کبوتران
در این حریم، اوج اسارت رهایی است
ما صافوساده در طلب دیدن توأیم
آقا قبول کن، دل ما روستایی است
دلهای عاشقان بلادیدهی تو را
از هرچه غیر دوست امید جدایی است
ما از عدم به عشق تو رفتیم در وجود
پیش از الست قِدْمت این آشنایی است
تنها نه این که حج فقیرانی ای امام
هرکس که زائر تو شود کربلایی است
شایستهی ثنا تویی و در ثنای تو
اول کسی که شعر سروده سنایی است
«دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
از جملهٔ شرطهای توحید
از حاصل اصلهای ایمان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان
از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان
ای کین تو کفر و مهرت ایمان
پیدا به تو کافر از مسلمان
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان»
وقتی که مادر و پدرت شمس و نجمهاند
پر واضح است حاصلشان روشنایی است
از تو رسیده است به هر بیبها، بها...
هر شیخ در جوار تو شیخ بهایی است
با دست خالی آمدم و دست پُر شدم
سهم من از زیارت تو این رباعی است؛
دل خسته و روسیاه، با بار گناه
افتاده دلم به راه، با بار گناه
«چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید
رفتم به پناه شاه، با بار گناه...»
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نشستهام به رواقی به گوشۀ حرمش
رها رهای رها زیر آبشار غمش
یقین به چشمۀ تسنیم دوست متصل است
که نور میچکد از روزن سپیده دمش
چه سالها که همآوای نوبتیخوانان
رسیده است به گوشم طنین زیر و بمش
به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب
به حس و حال غریبانۀ شبیه همش
دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است
برایتان چه بگویم ز لطف دم به دمش
چو پا گذاشت به ایران هزار چشمه شکفت
هزار جان گرامی فدای هر قدمش
هوای روضۀ رضوان اگر به سر داری
بیا به سمت خراسان و روضۀ ارمش
به پادشاه و گدا و به عارف و عامی
خبر دهید که عام است سفره کرمش
گره گشوده ز کارم به طرفةالعینی
به نام پاک جوادش چو دادهام قسمش...
هر آنچه داده به من لطف بیکران بودهست
که راضیام به زیادش که قانعم به کمش
شهید عشق شد و آرمید کنج بهشت
هر آن که رقصکنان رفت زیر تیغ غمش
چه افتخاری از این افتخار بالاتر
که شاعرش شدهام زیر سایۀ علمش
چه میشود که شبی نامۀ سیاه مرا
بگیرد و بنوازد به گوشۀ قلمش
سپاه منتقمانش همیشه بیدارند
یکی خبر برساند به اولیای دمش
نمیکَنیم دل از این حرم، از این درگاه
قسم به مادر بی بارگاه و بی حرمش...
✍ #سعید_بیابانکی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود
از هرچه غصه دارد و غم، میشود رها
هر سائلی به خدمت این شاه میرود
وقتی فرشتههای حرم بال میزنند
از سینههای شعلهزده آه میرود
اینجا بهشت روی زمین فرشتههاست
از کوی تو فرشته به اکراه میرود
خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
هر شب به پایبوسی آن ماه میرود
بابالجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت رواست هرکه از این راه میرود
✍ #فاطمه_نانی_زاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا
اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا
من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا
میشنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام
من که گل بهشت را از حرم تو چیدهام
من به بهای هستیام، مهر تو را خریدهام
عشق تو میبرد مرا، تا حرمِ خدا، رضا
ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو
ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو
علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو
میدمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا
آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی
بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی
مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی
تویی شمیم سورۀ کوثر و هلاَتی، رضا
فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی
تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی
مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی
بیتو کسی نمیبرد، ره به سوی خدا، رضا
شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم
پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم
کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم
اگر ز در برانیام، کجا روم، کجا رضا؟
به پیشگاه قدس تو اگر چه دستخالیام
اگر کسی نمیخورد، غم شکستهبالیام
هست اگرچه اشک من، گواه خستهحالیام
خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا
ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای
ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
اگرچه در جوار خود مرا پناه دادهای
بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
تا بر حریم امن حرم پا گذاشتم
انگار سر به دامن دریا گذاشتم
موج عطوفت تو رسید و مرا گرفت
اندوه را به عشق تو، تنها گذاشتم
بغضی که شوق داشت کنار تو بشکند
آنجا به حال خوب خودش واگذاشتم
پایینِ نامهای که سپردم به خادمان
یک جا برای "باشد" و "امضا" گذاشتم...
یک کُنج دِنج، زیر قدمهای زائران
دل را گره زدم به تو و جا گذاشتم....
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دلا بکوش که با عشق آشنات کنند
چو عاشقان به غم دوست مبتلات کنند
همیشه دست دعا سوی آسمان بردار
که در زمین خراسان ز غم رهات کنند
دعا کن ای دلِ مسکین! که چون کبوترها
سفیر نامهبرِ روضهی رضات کنند
ستارگان همهشب در طواف این خورشید
نظر به سجده و تسبیح کائنات کنند
صف نماز ببندند آهوان در دشت
سحر، که گوش به «قَدْ قامتِ الصلوة» کنند
اگر به حُرمت این قبله آشنا باشند
مجاوران حرم، ترکِ سیئات کنند
تو چون حباب فراموش میکنی خود را
به جرعهنوشیِ این بزم اگر صدات کنند
اگر چو آینههای حرم، شکستهدلی
فرشتگان مقرّب همه دعات کنند
حوالهی دل ما را نوشتهاند اینجا
مباد آنکه بهجای دگر برات کنند
چو گردباد، در این شهر، دربهدر گردی
خدانکرده از این در اگر جدات کنند
غبارروبی این روضه اشک میخواهد
برو که چشم تو را چشمهی فرات کنند
کنار پنجرهاش آب میشود فولاد
خدا کند به دل ما هم التفات کنند
به عشقِ حضرتِ شمس الشموس باز «شفق»
بخوان قصیده که چاووش کربلات کنند
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زائرانه
از سر پیچ جاده راه افتاد
با صفا صاف و ساده راه افتاد
پا برهنه پیاده راه افتاد
پدر خانواده راه افتاد
از اهالی ده به رسم وفا
گفت: رفتیم التماس دعا
راه، دور و پر از مشقت بود
کوله بارش پُر از ارادت بود
گرچه هر گامِ او عبادت بود
آرزویش فقط زیارت بود
چقدر قطره رو به دریایند
همگی پا برهنه میآیند
راه بسیار رفته، کم مانده
گریهٔ شوق، جای غم مانده
روی دوشش فقط علم مانده
دو قدم تا دم حرم مانده
فلکه آب روبروی حرم
بر مشامش رسید بوی حرم
ناگهان ایستاد، میگردد
چشم او مثل باد میگردد
با همه اعتقاد میگردد
پی باب الجواد میگردد
عشق شأن نزول آن در بود
اشک اذن دخول آن در بود
دم در گفت: یا امام رضا
من مریضم شفا امام رضا
سرطان مرا... امام رضا
نه! فقط کربلا امام رضا
دم در بود که مسافر شد
ساک خود وا نکرده زائر شد
چند شب بعدِ پنجره فولاد
کربلا خسته از مسیر زیاد
کفش خود را به کفشداری داد
پای شش گوشه تا رسید افتاد
گرد و خاک حرم که پاکش کرد
خادمی کنج صحن خاکش کرد...
✍ #محسن_عرب_خالقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
آرام گشته هر کس، شد بی قرارِ این در
شأن بهشت دارد، گرد و غبارِ این در
خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش
گردد مدار عالم، هم بر مدارِ این در
خاکش دواست اینجا، دارالشفاست اینجا
درمان و درد باشد، در اختیارِ این در
موسی نشسته اینجا، عیسی نشسته اینجا
دیدیم انبیا را، حتی کنارِ این در
دنیا نبود و بودیم، ما بندهی مرامش
خاکی نبود و بودیم، ما خاکسارِ این در
انگور بعدِ ما بود، میخانه بعدِ ما بود
تاکی نبود و بودیم، ما مِی گُسارِ این در
✍ #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
زنگ نقارهی تو باز پریشان شده است
یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است
خلق در فکر طوافند بگو سِرّش چیست
دور تا دور حریمت پُر میدان شده است!
با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر
درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است
ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است
مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است
میرسد کار گدای تو به آنجایی که
همهی شهر بفهمند سلیمان شده است
اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست
تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست
زائرت حضرت موسا و حریمت طور است
آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است
گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر
کفشداری تو از دادن جا معذور است
مطمئن است شفا میدهیاش نابینا
گرهای هم که زده دور مشبک کور است
دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت
کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم
خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است
من همان سائل انگشتری هر روزه
تو علی هستی و دُرّ نجفت فیروزه
دل زوار تو از شور و شعف پر شده است
صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است
اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت
آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت
از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد
سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت
اثر جذبهی ایوان تو بود آقا جان
راهب دِیْر مسلمان شدنش علت داشت
پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است
درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت
کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت
فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت
یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت
مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت
تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا
لال یکمرتبه در بین حرم گفت: رضا
جان به قربان تو و معجزههای حرمت
من نفس میکشم... اما به هوای حرمت
خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست
یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبلهست
صد و ده بار علی گفتهام اطراف حرم
باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم
خیرهای کثیر را عشق است
کرم کم نظیر را عشق است
طول صحن غدیر را عشق است
سنگفرش مسیر را عشق است
زائر سر به زیر را عشق است
پیش سلطان اسیر را عشق است
اینهمه مستجیر را عشق است
حال و روز فقیر را عشق است
این حرم، این امیر را عشق است
نغمهی یا رضا رضا عشق است
مشهدت مثل کربلا عشق است
کل القاب تو بجا اما
اینکه اسمت علیست را عشق است
حب آل علیست راه نجات
بر گل روی مرتضی #صلوات
✍ #مسعود_یوسف_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اگرچه شمعم و اندک زبانهای دارم
هنوز سوز و گداز شبانهای دارم
خوشا به من که در این روزگار تیره و تار
کنار خانهی خورشید، خانهای دارم
دلم که میشکند میروم به سمت حرم
برای گریه در آنجا بهانهای دارم
درخت خشکم و هر گاه در حرم هستم
به دستهای دعایم جوانهای دارم
کبوترانه دلم را سپردهام به شما
خوشم که پیش شما آب و دانهای دارم
به یاد کودکی و بوسه بر ضریح زدن
هنوز حس خوش کودکانهای دارم
قسم به گنبد و گل دستهات که در این شهر
من از بهشت دلیل و نشانهای دارم
مرا رها نکنی بین این شلوغیها
مرا رها نکنی ای پناه آهوها
✍ #حسن_شیرزاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زائرانه
پرچم مطاف حلقهی حیران باد بود
خورشید، شمع گنبد شمسالمراد بود
پیچیده بود عطر تلاوت میان صحن
نزدیک "الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلاد" بود
مردی تکیده قامت و رنجور و بی رمق
در گوشهی ورودی بابالجواد بود
پای برهنه دست ادب روی سینه داشت
آشفته گرچه بود، چه با اعتقاد بود
اذن دخول خواند و به گریه سلام داد
سرتاسر رواق دلش اعتماد بود
یک کاسه آب خورد و پس از ذکر یاحسین
لبهاش غرق لعن بر اِبنِ زیاد بود
از صحنها گذشت و دلش انقلاب شد
در سینهاش تلاطم یک رویداد بود
در های و هوی پنجره فولاد خواب رفت
پر پیچ و تاب، خواب که نه گردباد بود
بیدار شد خراب و خمار و پر اضطراب
ساعت حدود پنج و شش بامداد بود
برخاست خالی از رمق اما پر از امید
عکسی گرفت محکم و لرزان به یادبود
مردی که جا گذاشت خودش را میان صحن
در گوشهی خروجی بابالجواد بود...
✍ #علی_سلیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
سراغ پرچمت را از شمیمِ باد میگیرم
نشانِ رود را از ماهی آزاد میگیرم
حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی
که دارم دَمبهدَم از دوریاش غمباد میگیرم
شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود
به این امّید، من هم بوسه از فولاد میگیرم
مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد
نشانیِ تو را از کورِ مادرزاد میگیرم
به غیر از دیدنت هر حاجتی آوردهام رد کن
پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد میگیرم
من از گرد و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت
پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد میگیرم
نشستن با کبوترهای دستآموزِ تو درس است
برای جَلد بودن رخصت از استاد میگیرم
غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست
من این دَم را میان صحن گوهرشاد میگیرم
تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر
نگاهش میکنم از شعرِ خود ایراد میگیرم
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e