eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
نام مارا نوشته‌اند "غلام" نام فامیلمان "امام رضا" به دل ماست روح "امام حسین" به تن ماست جان "امام‌ رضا" مادرم جای شعر لالایی همه شب از کرامتت می‌گفت پدرم زیر گوش من خوانده لابه‌لای اذان امام رضا کودکی‌های من کنار تو بود بین این صحن‌ها بزرگ شدم سال‌ها با کبوتران حرم خورده‌ام آب و نان امام رضا کودکی‌ام چقدر زود گذشت دل من تنگ شد برای خودم من حسابی عوض شدم اما تو همانی همان امام رضا حرم تو همیشه غوغا بود آخرین خانه‌ی امید همه هفتمین قبله‌گاه زائرها هشتمین آسمان امام رضا بین آغوش صحن‌ها بودند زائرانی که گریه می‌کردند دختری لال، ناله زد بینِ اشک و لکنت زبان امام رضا مادرش بین صحن‌ها افتاد پدرش گریه کرد و داد کشید یا امام رئوف ممنونم حضرت مهربان امام رضا پیرمردی که اهل باران بود چشمه‌ای داشت بین چشمانش با نوای کریمخانی خواند خادم روضه خوان امام رضا من که روی سیاه آوردم کوله بار گناه آوردم به تو آقا پناه آوردم بده برگ امان امام رضا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این حرم در طول سال از بس که زائر داشته خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته فرق شَهرت با تمام شهرها اين است که؛ شهر زیبای تو هر فصلی مسافر داشته هر کسی یک بار اگر حتی به مشهد آمده دائماً حال خوشی با آن مناظر داشته آسمانت، گنبدت، صحن و سرای مرقدت؛ جایگاهی ویژه در شعر معاصر داشته چون هوای غربت ما شاعران خسته را با هوای غایبین، در حال حاضر، داشته من یقین دارم به تعداد تمام خادمان بارگاهت تا همین امروز، شاعر داشته جالب است آقا! خیابان های اطراف حرم نیمه‌شب‌ها هم شبیه روز عابر داشته هر کسی مهر تو باشد در دلش، انگار که؛ در ميان سینه صندوقی جواهر داشته باطن هر زائری با دیدنت شد روسپيد رو سياهی را اگر حتی به ظاهر داشته هر که با من بوده است از ابتدای این غزل مطمئنم حال خوبی تا به آخِر داشته ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهشت اینجاست اینجا گوشه‌ای از صحن آزادی میان انقلابی که تو بی شک راهمان دادی میان عطر گلدان‌های دلگرم نگاه تو تو که تنها امید شاخه‌های سبز شمشادی تو که با دست‌های مهربان و لطف بی حدت پناه یک زن درمانده در صحن گهرشادی صدای شادی نقاره می‌آید، بهشت اینجاست، میان لحظه‌ی سبز اذان در گوش نوزادی دو دست‌گرم آغوشی که در هر پنجره باز است میان بغض‌های نشکن هر قلب فولادی میان گریه‌های مستجاب چشم زائر‌ها کنار لحظه‌های بی قرار مملو از شادی پناه آورده‌ام امشب به این آرامش مطلق.. دلم گرم است در این خانه‌ی آبا و اجدادی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چون مورم و به ملك سليمان رسيده‌ام برمن نگاه كن، كه پريشان رسيده‌ام از ساحل كرامت خود گر نظر كنی چون قطره‌ای، به بحر خروشان رسيده‌ام تا كسب معرفت كنم از خاك درگهت بر قبله‌گاه هشتم ايمان رسيده‌ام ای صحن با صفای تو يادآور بهشت خارم ولی به روضه‌ی رضوان رسيده‌ام مثل كبوتران سبكبال اين حرم بالی زدم به گوشه‌ی ايوان رسيده‌ام دست تهی نمی‌روم از اين حرم برون بر خانه‌ی رئوف كريمان رسيده‌ام در حصنی از ولايت و الطاف خود مرا سامان ببخش، بی سروسامان رسيده‌ام بگشا گره ز كار و دلم، ای گره گشا چون غنچه‌های سربه‌گريبان رسيده‌ام دست مرا ز دامن مهرت جدا مكن چون فرصتی گذشته به پايان رسيده‌ام من دعبل تو نيستم آقا، «وفایی‌ام» امّا به محضر تو غزلخوان رسيده‌ام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نسوزد تا که دل، چشمی به عالم تر نمی‌گردد نبارد تا که ابری، نخل بارآور نمی‌گردد ملاک خاتمیت قابلیت هست انسان را وگرنه هر یتیم مکه پیغمبر نمی‌گردد اگر بارد ز ابر آسمان هر روز و شب باران لیاقت گر نباشد، قطره‌ای گوهر نمی‌گردد ز هر ساقی مکن خواهش که می در ساغرت ریزد که هر ساقی به عالم ساقی کوثر نمی‌گردد به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا رو کن کز این در هیچ کس با دست خالی بر نمی‌گردد میسر گر نشد لطفش برو خود را ملامت کن که کم لطفی ز اولاد علی باور نمی‌گردد کسی که ضامن آهو شود، وقت گرفتاری یقیناً زائرش بی بهره از این در نمی‌گردد ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
الا ای که محكومِ حُكمَت قضاست كه صبرت جميل است و نامت رضاست رضای تو را چون كه يزدان رضاست گناهم زُدای و ثوابم بده به جان جوادت جوابم بده ولي نعمتا! من كه خوار توأم به خوانِ نِعَم ريزه‌خوار توأم ببين حالم ای گل كه خار توأم ز گلزار حُسنت گلابم بده به جان جوادت جوابم بده علی بن موسی، ببين حال من كه از بخت برگشته اقبال من شكسته‌ست از غم، پر و بال من شفائی به قلب كبابم بده به جان جوادت جوابم بده ز عمري كه كردم بسی اشتباه عقوبت بَسَم، رنجِ شرمِ گناه مفرما ز تندی به سويم نگاه جوابی بدون عتابم بده به جان جوادت جوابم بده من آن با عطای تو پرورده‌ام كه عمری ز غفلت خطا كرده‌ام كنون رو به سويت چو آورده‌ام رهی سوی خير و صوابم بده به جان جوادت جوابم بده الا ای ولايت تولای من تو امّيد امروز و فردای من اگر نا اميدم كنی وای من نصيبی ز "حُسن المَآب"م بده به جان جوادت جوابم بده بُوَد بر عطای تو ما را اميد كه هر بنده دارد به مولا اميد اميد كسی را مكن نا اميد به امّيدواری جوابم بده به جان جوادت جوابم بده به هنگام مردن به دادم برس در آن دم كه كاری نیايد ز كس من و دست و دامانت ای دادرس برات نجات از عذابم بده به جان جوادت جوابم بده ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌آید از دستت کمی باران بگیرد رزقی کریمانه‌تر از سلطان بگیرد با حال خسته، دل‌شکسته، دستْ خالی پای ضریحت آمده درمان بگیرد هم آب می‌خواهد بنوشد در حریمت هم سفره‌ای آورده تا که نان بگیرد او آمده پیدا کند حال خوشش را او آمده تا غصه‌اش پایان بگیرد خالی‌ست دستانش ولی امید دارد تا با کلافی یوسف کنعان بگیرد پایین پایت آمده، پایش نلغزد بالای سر زانو زده، سامان بگیرد مرده است قلب شاعرت در روزمرْگی آقا نگاهی کن که مرده جان بگیرد بر گنبدت رو می‌زند هر روز، خورشید تا نوری از این روضه‌ی رضوان بگیرد با معرفت هر کس به پابوس تو آید در روز محشر حق بر او آسان بگیرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هیچ جا چون مرقدت با خویش راحت نیستم آمدم زائر بمانم؛ فکر حاجت نیستم خوب می‌دانم خودت آورده‌ای مشهد مرا من وگرنه آنقَدَرهم بالیاقت نیستم آب سقّاخانه کاسه کاسه مستم کرده‌است رعیت خود را ببخش، اهل رعایت نیستم گفته‌ای آخر به داد زائرانت می‌رسی قول تو قول است؛ پس فکر قیامت نیستم :: می‌شود با یک غذای حضرتی مهمان شوم؟ تا سخن‌چینان نگویند آشنایت نیستم... ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای حصن محکم! شرط ایمان را عوض کردی تفسیرهای سست قرآن را عوض کردی جز با دعای تو یقین دارم نمی‌آمد ای آسمان! تصمیم باران را عوض کردی حتی به اشک شیعیان خود جهت دادی گفتی حسین... آنگاه جریان را عوض کردی گفتی حسین و آتشی بر جان او افتاد گفتی حسین و حال رَیّان را عوض کردی پیش از تو بوی تربت از ایران نمی‌آمد تا آمدی عطر خراسان را عوض کردی راحت می‌آید محضرت شاعر معذب نیست مولای من! تعریف سلطان را عوض کردی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته‌ام دائماً امام به تو تو امامی برای ما و چقدر، خوب می‌آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم تو امام منی و از سر مهر می‌کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشه‌ی آسمان تو هر شب دست بر سینه "یا رضا" برلب تا که بر گرد گنبدت باشد رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده‌ام و ... عشق پاک تو برگزیده‌ام و ... من که از این و آن بریده‌ام و ... کرده‌ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من بی تو یک شهر بی پناهم من پس بگو از شما چه خواهم من غیر از عشقی علی الدوام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت من جواب سلام می‌شنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو :: ای که در غصه‌ها گرفتاری! یا که بد کرده‌ای، خطا کاری  هم سوی شاه و هم امام برو رحم دارد ببین کدام به تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در طوف کعبه ی تو صفا موج می‌زند در زمزم تو آب بقا موج می‌زند شاها! ز لطف توست که روز و شب اين همه بر آستانه‌ی تو گدا موج می‌زند دست نوازشت به سر زائرت گواست اين جا عطا به روی خطا موج می‌زند کس نارضا نرفته از اين آستان برون در چشم زائر تو رضا موج می‌زند دارالشّفاست کوی تو، جای شگفت نيست اين جا اگر که شهد شفا موج می‌زند اين جا اگر دعا به اجابت نمی‌رسد تا عرش از چه دست دعا موج می‌زند از هر دل شکسته صدا می‌رسد به گوش در اين حرم هميشه صدا موج می‌زند با دست خالی از حرمت کس نمی‌رود تا روی گنبد تو طلا موج می‌زند کويت بهشت ماست که هرجا رويم باز در ديده اشک حسرت ما موج می‌زند دادی به «رستگار» هم اذن حضور را زآن بر لبش سپاس خدا موج می‌زند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هركه‌ در صحنِ تو گم‌ شد، تا اَبد گمراه‌ نيست هيچ همراهی‌ بجز تو، _اولين‌همــــراه_ نيست! هركه‌ در شب گنبدت‌ را ديد، با خود فكر كرد: راست‌ می‌گفتند كه‌ زيباتر از اين‌ماه نيست! گوشه‌گوشه از ضريحت را گرفته دست‌ها! دست‌ها از دامَنَت -شكرِ خدا- كوتـاه نيست (بندهٔ‌ شاهِ‌ خراسانم، که لطفش دائم است! وَر نه، لطف‌ شیخ‌ و زاهد، گاه‌ هست‌ و گاه‌ نیست) اين غزل را چون غَـ🦌ــزال، آزاد كن آقا! اگر، شاعرش‌ از حال و روزِ شعرِ خود آگاه‌ نيست يا اَمانَ‌ الخائفين، يومَ‌ يَفِرُّ الاَقرَبين، من خوشم با وعده‌ات! پس مرگ را اكراه نيست! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e