eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به زمین نبسته‌ام دل، به هوای آسمانش زده‌ام گره دلم را، به پر کبوترانش شده‌ام اسیر لطفش، شده‌ام گدای نانش همه عمر برندارم، سر خود از آستانش که فقط سپرده‌ام دل، به علی و خاندانش به ورای عرش رفته، که بسازد آشیانه لب آسمان هفتم، شده غرق در ترانه ملکی به گرد پایش، نفسی رسیده یا نِه به جز از خدا نبوده، به خدا در آن میانه نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش چه کسی دوباره نان را به فقیر می‌رساند؟ جریان چشمه‌ها را به کویر می‌رساند؟ خبر جناب خم را به غدیر می‌رساند؟ چه کسی سلام ما را به امیر می‌رساند؟ خبر شکسته جامی که به لب رسیده جانش به جنون کشانده ساقی، دل مبتلای ما را متجیرم چه نامم بشر خدانما را بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟ که قبیله‌ی قلم‌ها، شده قاصر از بیانش شده لطف بی دریغش، همه عمر شامل من به خدا نشسته یادش، همه شب مقابل من احدی خبر ندارد که چه کرده با دل من به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست بنما، سر سفره میهمانش غمی از خزان نباشد که بهارمان می‌آید شبی از مسیر دریا به دیارمان می‌آید دم احتضار بی شک به کنارمان می‌آید دو جهان بدون حیدر به چه کارمان می‌آید؟ نمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش: خبر صحیح مسلم شده صادر از بخاری که علی‌ست اصلِ ثابت، که علی‌ست فیض جاری که علی‌ست جان احمد، که علی‌ست نور باری که علی‌ست خشم ایزد، که به تیغ ذوالفقاری زده ریشه‌ی ستم را، به دو دست پُرتَوانش نشنیده‌اند آیا که خدای حیّ سرمد شب و روز می‌فرستد صلوات بر محمد و به این دلیل روشن که علی‌ست جان احمد رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند بنگر که تا چه حد است مکان لامکانش دل خویش را به جز او، به کسی دگر نبستم چه عنایتی نموده، که هنوز مست مستم چه کنم که عهد خود را، نشکست و من شکستم نَبُرید و من بُریدم، نگسست و من گسستم من و لطف بی دریغش، من و فیض بی کرانش سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم غم او دوباره خیمه زده گوشه‌ی اتاقم چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم چه شود اگر که امشب دل غرق اشتیاقم برسد به کاروانی که علی‌ست ساربانش به طواف دوست رفتم، چه حریم آشنایی چه فضای روح بخشی، چه نسیم دلربایی نکند به من بگوید، پس از این همه جدایی که تو در برون چه کردی، که درون خانه آیی؟ به درون خانه‌ای که مَلَک است پاسبانش به حریم او ملائک، همه گرم خوشه‌چینی همه‌ی پیمبران در، حرمش به شب‌نشینی پر عطر آسمان‌ها، شده زائری زمینی دل الغدیری من، شده عاشق امینی که به جز "علی" نبوده، همه عمر بر زبانش نه به من که مست اویم، مِیِ بی حساب داده به تمام عاشقانش، قدحی شراب داده نه از این مِیِ مجازی، که از آفتاب داده ز کدام باده ساقی، به من خراب داده؟ که هنوز هیچ مستی ننموده امتحانش همه شب در این امیدم، درِ دوست باز باشد که به شب خیال رویش، خوش و دلنواز باشد غزل از علی سرودن، چه کم از نماز باشد؟ شب شاعران بیدل، چه شبی دراز باشد شب بی ستاره‌ای که، فقط اوست در میانش به طواف کعبه هرکس، که به دیده‌ی تَر آید همه هست آرزویش، که علی ز در درآید نظری اگر نماید، شب بی کسی سر آید خود کعبه نیز باید، به طواف حیدر آید به فدای آن امیری که خداست مدح خوانش 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلب من از انوار جلی می‌گوید از نور ‌الهی ازلی می‌گوید خاک دل ماست تربت تسبیحت با هر تپشی علی ‌علی می‌گوید@dobeity_robaey
همین که خلق شدیم ابتدا علی گفتیم نداشتیم دهان، بی‌صدا علی گفتیم شبیه زلف به خود پیچ خورده بود جهان گشوده شد گره از کار تا علی گفتیم هزار آینه چیدند در برابر هم در آن تجلی بی‌انتها علی گفتیم خدا به خلقت حیدر تبارک‌الله گفت و ما به خلقت خود مرحبا علی گفتیم فرشته گفت که عشق است و بار سنگینی است به روی دوش گرفتیم و "یاعلی" گفتیم به هر دلیل که باشد، به نفع ما شده است در آن سحر چه بدانم چرا علی گفتیم! نه جبر بود، نه تفویض شرح قصه‌ی ما «قَدَر» که سخت گرفت، از «قضا» علی گفتیم   به روی آب نوشتیم مرتضی و سپس به گوش آتش و خاک و هوا علی گفتیم نمانده است زمان خالی از ارادت ما همیشه با یکی از انبیا علی گفتیم شدیم شاخه‌ی طوبی و چیدمان موسی و قبل معجزه‌اش با عصا، علی گفتیم به شکل باد گذشتیم از دهانه‌ی غار و با رسول خدا در حرا علی گفتیم دعا به چشمه بدل کردمان زلال و طهور بدون دغدغه سر تا به پا علی گفتیم و اهل خاک بگویند هرچه می‌گویند نظر به غیر نکردیم... ما علی گفتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هستی ما کیست در دنیا، امیر المؤمنین شافع ما کیست درعقبی، امیرالمؤمنین بوده قبل از آدم وحوا، امیرالمؤمنین صالح و نوح نبی، موسی امیر المؤمنین هم سلیمان است وهم عیسی، امیرالمؤمنین قدر او از آسمان‌ها هم فراتر بود و هست اختیار کهکشان در دست حیدر بود و هست نور پاکش از ازل تا روز محشر بود و هست هم علی آیینه و جان پیمبر بود و هست، هم پیمبر بوده سرتا پا امیرالمؤمنین یاد او پاییز جان‌ها را بهاری می‌کند چشمه‌ها را در کویر خشک جاری می‌کند چشم‌ها را غرق در چشم انتظاری می‌کند نیمه‌شب وقتی یتیم کوفه زاری می‌کند می‌رسد با نان و با خرما امیرالمؤمنین تا نجف شد قبله‌گاه مردم یکتاپرست دست ابراهیمی‌اش بتخانه را در هم شکست ما از این میخانه برگشتیم هرشب مست مست طبق قول اهل سنت، شرح سیصد آیه است در فضیلت‌های مولانا امیرالمؤمنین بای بسم الله راز اوست در ام الکتاب هر لنایی لاست بی نون جناب بوتراب تحت فرمان علی هستند خاک و باد و آب ذره‌ها را با نگاهش می‌نماید آفتاب قطره‌ها را می‌کند دریا امیرالمؤمنین دست ما را مثل دستان سحرخیز نسیم در پناه خود بگیرد مثل طفلان یتیم بعد از آن در سایه‌ی لطف کریم ابن الکریم روزی ما می‌شود بی شک صراط المستقیم نیست راه راستی، الا امیرالمؤمنین باید اوصاف علی را با دلی آگاه گفت آنچنان که حضرت حق در اطیعوا الله گفت راز رد الشمس را شق القمر با ماه گفت گر چه عمری دردهایش را فقط با چاه گفت هست راز عَلَّم الاسما امیرالمؤمنین تا به جا آورده باشد رسم استقبال را زیر پای زائرش می‌گستراند بال را بشنو از جبریل شرح آیه‌ی اکمال را یا بخوان شأن نزول سوره‌ی زلزال را کوه‌ها را میکَند از جا، امیرالمؤمنین ما کجا و درک فیض پهنه‌ی دریا کجا دم زدن از خاندان حضرت زهرا کجا این تن خاکی کجا و ساحت مولا کجا او کجا و او کجا و او کجا و ما کجا راه بسیار است از ما تا امیرالمؤمنین 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تجلّی کرده از هر سو جمال کبریا اینجا اگر دیدار حق داری طلب، ای دل بیا اینجا نگاهِ بر ضریح او حجاب از دیده بردارد خدا را دیده‌اند اهل حقایق بارها اینجا ز آدم تا به خاتم را در این درگاه می‌بینی که مهمان ولی الله هستند انبیا اینجا میان صحن او می‌گردم و با خویش می‌گویم: بهشت اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا* دل خورشید هم از سایه‌ی ایوان او گرم است پناه آورده چون طفلی تمام ماسوا اینجا به زیر سایه‌ی ایوان، سعادت می‌رسد بر خلق گداییِ سعادت می‌کند مرغ هما اینجا حریمش جلوه‌ی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه" است که حتی خوف می‌آید به امید رجا اینجا چنان بوی غنا آید ز کشکول گدایانش گدایی از گدایانش نمایند اغنیا اینجا نِعَم می‌جوشد از فیض نَعَم‌های ولی الله که هرگز از زبان او کسی نشنیده لا اینجا ملائک بال خود را فرش راه زائرش سازند به نرمی زائرانِ نور! بگذارید پا اینجا خیال قامتش باشد عصای دست مشتقان نمی‌گیرند پیران هم به دست خود عصا اینجا نه تنها از غم دنیا شود فارغ در این درگاه که زائر می شود از خویش هم حتی رها اینجا چنان احسانِ او بی حدّ و بی حصر است، ای عاصی که داده راه، آن شاه کرم حتی تو را اینجا ✍ *وامی از بیت منسوب به بیدل: به انگشت عصا پیری اشارت می‌کند هر دم/که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ﺷﺄﻥ تو در اندیشه‌ی ما جا شدنی نیست در کوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی، ناشدنی ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند علی؛ دُرّ نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت! چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟ گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟ از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟! هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم مقصود تویی؛ کعبه و بتخانه بهانه‌ست چیزی که عیان است چه حاجت به بیان‌ست نام تو شده قدرت بازوی پیمبر در غزوه‌ی احزاب تویی یک تنه لشکر یک ضربه‌ات از کل عبادات فراتر با فاطمه شد قدرت تو چند برابر غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست "یا فاطمه" گفتی؛ رجزی بهتر از این نیست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم نوای من علی علی، صدای من علی علی بدون این علی علی، خدا خدا نداشتم سنگ شدم طلا شدم، شاه شدم گدا شدم چه می‌شدم اگر علی مرتضی نداشتم اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی: «یا مُظهِرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی».. من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟ شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی.. در راه عشق، غیر علی در میانه نیست از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی.. با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما یعنی که هست رمز فنا و بقا علی چون خیر و شر رقم به یداللّه می‌خورد حُسن‌القضاست از پس سوءالقضا علی در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند! وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است خلقی غریبه‌اند و فقط آشنا علی.. خیبرگشا علی‌ست فقط، ای خوشا علی! مرحب‌فِکَن علی‌ست فقط، مرحبا علی! دل می‌برد به غمزه، ز خیل دلاوران وقتی زند به خوان دلیری صلا علی لب بسته بلبلان سخنور، ز شرم او آنجا که کرده باغ بلاغت بنا علی در گویش ملائکه تغییر می‌کند حَیَّ عَلَی الصَّلاة، به حَیَّ عَلَی علی می‌ایستند خیل ملائک به حرمتش هرچند می‌نشست روی بوریا علی مهر و مه و فلک به نماز ایستاده‌اند کردند اقتدا همه و مقتدا علی ارض و سما به دور علی چرخ می‌زنند فرمانبر است عالم و فرمان‌روا علی.. از یُمن طلعتش همه را عفو می‌کنند آید اگر به جلوه، به روز جزا علی هرگز نبوده است جدا از علی، خدا هرگز نبوده است جدا از خدا، علی مشعر علی و کعبه علی و منا علی زمزم علی و مروه علی و صفا علی حیدر، اباالحسن، اسداللّه، مرتضی صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی سرّ ظهور یک به یک انبیا علی.. او را شناخت شام عروجش نبی، که دید صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی آن شب که فاصله، دو کمان بود تا خدا خود را رسول، گرم سخن یافت با علی چون روز روشن است پس از لیلة‌المبیت تنها یکی‌ست با نبی اهل وفا؛ علی در بیش و کم اگرچه نگنجد علی، ولی کم از خَس است خصمش و بیش از طلا علی در کوچه شد ز جور قدش گَر، دو تا علی در خانه بود مِهر بتولش عصا علی.. چشم خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز گَرد چادرش بکشد توتیا علی شیر خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز غم به حِرز او ببرد التجا علی وجه خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز عالمی کند به رخش اکتفا علی.. من اَلکَنم ز مدحت خاتون عالمین وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی! عمری‌ست گفته‌ایم فقط «یا علی مدد» آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان شعر هرقدری که شیوا و وزین باشد فقط باید بگوید از علی تا دلنشین باشد به زیر فرش او هرکس‌ که سَر سایید چون‌ قنبر به بام عرش رفته، تا ابد بالانشین باشد هُوَ الاوَّل، هُوَ الآخر، به لشگر می‌زند حیدر به میدان‌ رفته‌ اول، وقت‌ برگشت‌ آخرین‌ باشد کسی که به‌ مصافش رفت، زنده‌ برنمی‌گردد خصوصاً که علی سربند زردش بر جبین باشد نیازی نيست‌ به‌ جوشن‌ که‌ حرز حضرت زهرا علی‌ بر‌ بازویش‌ بسته‌ که‌ در حصن‌ِ حصین‌ باشد پیمبر دست او را بُرد بالا تا بفهماند فقط حیدر، فقط‌ حیدر، امیرالمؤمنین باشد (علی را این و آن نون لنا خواندند و فهمیدند) نباشد گر علی، دیگر نه آن باشد نه این باشد عجیب این نیست که با مرده‌ سلمان گفت‌وگو می‌کرد مرادی‌ چون‌ علی باید مریدش این‌چنین باشد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مقصد‌نمای قافله‌ی ماسَوا، علی از جمع ماسوای دوعالم سوا، علی کشورگشای عرصه‌ی ایجاد کُن فکان مَسندنشین عرشه‌ی عرش عُلا، علی رمز حیات و راز بقا، علّت وجود مرآت حیّ داور و ایزدنما، علی مسطوره‌‌ى ودایع آیات سرمدی اسطوره‌‌ی بدایع ارض و سما علی نوزاد خانه‌‌زاد خدا بود و ز آن مقام همنام خویش خوانده خدایش به‌جا علی مولود کعبه است و ندارد کس این جلال غیر از امیر ملک نجف، مرحبا علی از کعبه این ندا همه دم می‌رسد به گوش مولودِ مَحرم حرم کبریا، علی چون راضی از قضا بُد و معنای ارتضا زین منزلت گرفت لقب، مرتضیٰ علی عبد مطیع حیّ مبین، پشتبان دین تنها وصیّ ختم رسل، مصطفی، علی اول امام بر حق و مولای متقین دوم مقام شامخ آل عبا، علی بت‌های کعبه دست یداللهی‌اش فکند زآن پس که پا به دوش نبی زد زها، علی آن دوش را که دست خدا مُهر کرده بود جاه و مقام بین! که نهاده‌‌است پا، علی در غزوه‌‌‌ها امیر و سپهدار و رهنمون در عرصه‌‌ها به نصرت دین رهنما، علی بر دفع مشرکین، به رهِ اعتلای دین بر کف نِهاد جان و سر خویش را علی غیر از علی به خصم محبّت نکرده اَست یار عدوی خویش بُوَد چون خدا، علی دشمن به صدق و پاکی و عدلش بوَد گواه زیرا که هست پادشهِ اتقیا، علی اِبنِ اَبی‌‌‌الحدید که از اهل سنت است حق داده بر علی که بُوَد حق‌نما، علی از آن صفات پاک و عباداتِ تابناک بوده‌‌‌‌ست و هست بر دوجهان مقتدا، علی هم اسوه‌‌ی عدالت و بذل و عطا و جود هم لوحه‌‌ی کرامت و لطف و صفا، علی جز ختم انبیا به همه انبیا بوَد هم پیشتاز و پیشرو و پیشوا، علی هرچند کس به ذات علی پی نبرده اَست باشد علی، مع الحق و حق آشنا، علی مدح علی به مصحف و مادح بوَد خدا ممدوح سوره‌‌ی "نبأ" و "هل أتی" علی مشکل بوَد مقام علی را شناختن با آنکه هست بر همه مشکل‌‌گشا، علی از ماجرای خلق، ندارد کسی خبر دارد خبر، ز‌ زیر و بم ماجرا، علی هرجا که رفت در شب معراج، مصطفی شد همکلام و همدم و هم بزم، با علی شاید که گفته وقت خداحافظی رسول: رفتم کنون ز درگهت ای دوست! یاعلی (شمس قمی) که نور ولایت فروغ اوست پرتو گرفته از رخ ِ شمس الضحیٰ علی ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال شعر یعنی پُلی به راه وصال شعر یعنی نَمی ز علم لَدُن فاعلاتن مفاعلن فعلن شعر یعنی توازنی پُر شور قالبی از صفا و صدق و شعور شعر خوب است پر بها باشد مدحت آل مصطفی باشد شعر اگر شعر اهل بیت شود شاعرش دعبل و کمیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود تیر غیب است و "اِذْ رَمَیت" شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت در بیت شاهْ بیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت آن در بهشت بیت شود شعر اگر بی علی بیان گردد حیف وقتی که صرف آن گردد :: مادری با وجاهت خورشید زهره‌ای با نجابت خورشید آمد از کوچه‌ی عفاف و حیا در حریم قداست خورشید دامن کعبه را گرفته و گفت: شده وقت ولادت خورشید تا درخشید و در میان آمد نام خورشید و صحبت خورشید کعبه لرزید و دست و پا گم کرد از شکوه و جلالت خورشید وَ قدم زد به خانه‌ی معبود مادری با شرافت خورشید جبرئیل از بهشت آمد و گفت: خیر مقدم به حضرت خورشید بی خبر بود آسمان حتی چند روزی ز حالت خورشید تا سه روز آفتاب در دل داشت آرزوی زیارت خورشید عاقبت لب گشود کعبه و گفت: ماجرای ولادت خورشید از حرم آمد آفتاب به دست مادرِ راستْ قامت خورشید سجده می‌کرد حق تعالی را شد تماشا عبادت خورشید قبله را سوی کعبه آورده است این سه روزه اقامت خورشید "اَفلَحَ المُؤمِنون" قرائت کرد سال‌ها قبلِ بعثت خورشید یار و سردار و جان احمد اوست نائبِ بر حق محمد اوست "سرّ مستور" جلوه گر شده است "رِقّ منشور" جلوه گر شده است دُرّ توحید از صدف آمد کاشف سرّ "لَو کَشَف" آمد نور چشم و دل ابوطالب همه‌ی حاصل ابوطالب زاده‌ی بی نظیر بنت اسد پسر شیر و شیر بنت اسد اولین قاری کتابُ الله بابِ علم نبیّ و بابُ الله مادر دهر اعتراف کند مثلِ او "لَم یَلد و لَم یولد" :: هرکس یاعلی مدد خوانده قل هو الله را اَحد خوانده نام حیدر به سینه حک باشد گفت احمد، علی محک باشد با ولای امامتی معصوم راه ازچاه می‌شود معلوم اسم اعظم دمِ شبانه‌ی اوست "برخیا" ریزه خوار خانه‌ی اوست آن که معنا کند دلیری را نچشیده‌ست طعم سیری را با نبی سعی در صفا کرده جان خود نذرِ مصطفی کرده ذوالفقار است ابروی اخمش جان به قربان آن نود زخمش آن زمانی که حضرت توحید از "اَلَسْتُ بِرَبّکُم" پرسید همگی یک صدا بلی گفتیم صده و ده بار یاعلی گفتیم ... امر شد "قُم" فقط علی برخاست بی تکلّم فقط علی برخاست روی دست نبی به خم غدیر با تبسم فقط علی برخاست از دل ظلمت جهالت‌ها مثل انجم فقط علی برخاست بار اول فقط علی برخاست بار دوم فقط علی برخاست باز هم گفت مصطفی اما بار سوم فقط علی برخاست مثل شیری که زخمی جنگ است پُر تلاطم فقط علی برخاست رَجَزی راکه "عَبدُوَد" می‌خواند به تهاجم فقط علی برخاست تا که خوابید گرد و خاک نبرد آی مردم فقط علی برخاست دم شمشیر را به خون می‌سفت "سَمَّتْ اُمّي بِحَیدَرَه" می‌گفت آرزویم بُود وصال علی نرود از سرم خیال علی کعبه و مروه و صفا و مقام در طواف‌اند گرد خال علی حق به معراج بُرد احمد را تا نشانش دهد کمال علی اسد الله کارزار علی است شیر بنت اسد حلال علی هم دم آفتاب و همسر ماه وه از این بخت و خوش به حال علی بده آقا جواب سائل را که شده بر شما حواله علی فازَ کَلبٌ لِحُب کهفییّن کَیف اَشقی' لحُب آلِ علی یاعلی ای امیر دوران‌ها ای سرافرازی مسلمان‌ها در جهان کیست یاعلی جز تو لایق "لافتی" و "مَن کُنتُ" من اسیر تَهجُدت شده‌ام عبد ایاک نَعبدُت شده‌ام یاعلی من گدای دیرینم من یتیم و اسیر و مسکینم من کجا مِدحَت امیر نفوس که "علیٌ بِذاته مَمسوس" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e