eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌رود بر لبۀ تیغ قدم بردارد درد را یک‌تنه از دوش حرم بردارد مثل یک ماهِ پسِ اَبر عبورش زیباست بارها گفته‌ام این قصه مرورش زیباست پسری با دلِ پُر خون به دل دریا زد پشت پا بر همۀ خوب و بد دنیا زد... ماه می‌خواند پس از رؤیت او سورۀ شمس سایه انداخته بر صورت او سورۀ شمس در دل سنگ‌دلان قصد شکفتن دارد پسری جای زره آینه بر تن دارد... چشم وا کرده و درپیش، یلی را دیدند پرده از چهره که برداشت، علی را دیدند ترس دارند از این چهرۀ آرامِ علی لرزه انداخته بر پیکرشان نامِ علی پیر جنگ‌اند ولی از دل و جان می‌ترسند از رجزخوانی سردار جوان می‌ترسند پیش می‌آید و رخساره برافروخته است تیر هم چشم به زیبایی او دوخته است مثل بابای خود، اول همه را موعظه کرد لافتی خواند و به شمشیرِ سخن، معجزه کرد آی لشکر، منم اینک پسر بدر و حنین پسر سورۀ والفجر، «علی بن حسین» بارها بر لب خود زمزم و کوثر دیدم خویش را در دل آیینه، پیمبر دیدم... آمدم با قد و بالای بنی‌هاشمی‌ام وای اگر باز شود حنجرۀ فاطمی‌ام چه خیالات محالی‌ست که در سر دارید دست از ریختن خون خدا بردارید گرچه در معرکۀ کرب‌وبلا حق تنهاست باکی از کشته شدن نیست، اگر حق با ماست گر نمی‌خواست پدر جام بلا سر بکشد شمر کوچک‌تر از آن بود که خنجر بکشد ما بخواهیم، ملائک به کمک می‌آیند ابر و باد و مه و خورشید و فلک می‌آیند سپر محکمی از چادر خاکی دارند پسران علی از جنگ چه باکی دارند... غرق در خون بشود لقمۀ نان شبتان ساقۀ گندم ری خشک شود بر لبتان حزب بادید که با سکۀ باد آورده، چه بلایی سرتان اِبن زیاد آورده! من لبم روضۀ رضوان و... شما خاموشید ناخلف‌ها خودتان را به جُوِی نفروشید یک قدم بین شما تا حرم ما راه است چقدر فاصلۀ باطل و حق کوتاه است لشکر سنگ! ببینید دلم از نور است حیف چشم دلتان در پی دنیا کور است آدم، این قدر طمع‌کردۀ دنیا باشد! پسر فاطمه در معرکه تنها باشد! و همین‌طور رجز خواند و به سوگند رسید خسته از جنگ به آغوش خداوند رسید بر نمی‌خیزد و برخاسته آه پدرش و گره خورده نگاهش به نگاه پدرش... عطش عشق علی بود که بی‌تابش کرد دستی از غیب برون آمد و سیرابش کرد شاخه‌شاخه بدنش روی زمین گل می‌کرد داشت شمشیرِ ابالفضل تحمل می‌کرد... چقدر فاصله‌ات کم شده تا ماه علی آسمانی شده‌ای! آجَرَکَ الله علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرآنِ آیه آیه‌ی صحرای کربلا پیغمبر مقطّعُ‌‌ الاعضای کربلا ماه تمام، آینه‌ی قامت رسول بالا بلند، شاخه‌ی طوبای کربلا قلب تو بود محو تماشای ذات حق رفتی و عرش، غرق تماشای کربلا خون می‌چکد شلاله‌کش از گیسوان تو مجنون زخم‌های تو لیلای کربلا با تو چه کرده‌اند که چون سرخی غروب رنگ تو را گرفته سراپای کربلا باید چه کرد با غم پرطمطراق تو ای رفته از نگاه، مسیحای کربلا برخیز و این معادله‌ها را به هم بریز ای قامتت قیامت عظمای کربلا ما اَعْظَمَ مُصیبَةُ قَتلِکْ، عَلَی الحُسین ای روضه‌ی تو محشر کبرای کربلا آغاز رجعت است، صلا می‌دهد ظهور برخیز ای مقطّع‌ُالاعضای کربلا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شروع می‌کنم این شعر را به نامِ حسین که یاد داده به من راه را غلامِ حسین مسیر را برسانم به کربلا کافی‌ست که شاملم بشود لطفِ ناتمامِ حسین جنون گرفته قلم، دفترم پریشان است که نظم و قاعده می‌گیرم از نظامِ حسین منم سیاهی شب، اشک ریختم تا صبح کبوترانه نشستم به روی بامِ حسین فدای جُون، غلامی که روسفید شده است که روسیاهم و شرمنده‌ی مرامِ حسین فدای جُون که در لحظه‌‌های جان دادن شده است امنیتِ خاطرش کلامِ حسین فدای جُون که اخلاص را نشانم داد که جان‌فدای امام است در قیامِ حسین فدای جُون که جان داد و قبل مرگش گفت هزار مرتبه می‌میرم از سلامِ حسین اگرچه مورم و ناچیزم و گرفتارم به چشم خلق می‌آیم به احترامِ حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همانگونه که در سیما، پیمبر بودنش پیداست میان کارزار جنگ، حیدر بودنش پیداست کسی که خون مولا در رگش جاری‌ست، معلوم است که در جولان شمشیرش، دلاور بودنش پیداست "علی ابن حسین ابن علی ابن ابی‌طالب" در این اصل و نسب، از عالمی سَر بودنش پیداست پدر دریای نور و مادرش دریای احساس است در این پیوند ارزشمند، گوهر بودنش پیداست پدر خورشید افلاک و عمو ماه بنی‌هاشم میان آسمانِ قوم، اختر بودنش پیداست چنان با شور می‌گوید اذانش را که در معنا زمانِ گفتنِ الله، اکبر بودنش پیداست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی زبان بگذاشت در کام امامش یعنی که بوده حوض کوثر تشنه کامش ممسوس در ذات خداوند تعالی است اللهُ اکبر از بلندای مقامش زخمی است باقی بر جگر از رفتن او زخمی که تنها مرگ باشد التیامش خونش حلال تیغ‌ها و نیزه‌ها شد شد آب، مهر مادرش زهرا، حرامش هرگز نباشد فدیه‌ی یک تار مویش گر کل عالم ذبح گردد پیش گامش از زخم‌هایش وحی می‌جوشد پیاپی پیغمبری، شد پخش در صحرا پیامش خیر کثیر خیمه را خیرات کردند روشن کنید آتش دوباره روی بامش ناحیه بالای سرش خون گریه می‌کرد جان داد در پایین پا با هر سلامش بر صورت اکبر نهاده صورتش را تشریف آورده به زانو تا مقامش چون که علی را هفت دفعه آرزو کرد روی لب هفت آسمان جاری است نامش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حضرت آینه در خانه پیَمبَر دارد خوش به حال پدری که علی اکبر دارد دست این طایفه از عرش فراتر رفته پسر ارشد این خانه به حیدر رفته ماه، باران ستاره به فلک می‌ریزد از گل خنده‌ی اکبر، چه نمک می‌ریزد! چقَدَر نسل اسد، شیر دلاور دارد کعبه شک کرده و می‌خواست ترک بردارد پسر حضرت خورشیدی و چون ماهی تو گاه پیغمبری و گاه یدالّلهی تو ساحل امنی و دریا به شما رو بزند کوه جا دارد اگر پیش تو زانو بزند آنقدر نور پیمبر به تو واصل شده است فکر کردیم که قرآن به تو نازل شده است! قامتت در دل عبّاس قیامت کرده آسمان را به تماشای تو دعوت کرده تا که هستی دو قدم پیش پدر راه برو بیشتر در نظرم باش پسر! راه برو پدرت بی تو یقیناً کمری خم دارد به خودش آمده و دید تو را کم دارد باید از نیزه و شمشیر تو را جمع کند کار سختی‌ست تو را بین عبا جمع کند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پای ما تا راهِ دُشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیّه سراغش را گرفت عالَمِ ذر هر کسی ارثیّه از دلدار بُرد این دل ما هم خدا را شکر، داغش را گرفت خانه‌ی تاریک قبرش، روزِ روشن می‌شود هر که روی شانه‌ی خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سَر خَم می‌کنند نوکری که دامن شاهِ عراقش را گرفت پرده‌ی کعبه مُرید این سیاهیِ عزاست از لوایِ روضه‌ها سبک و سیاقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دُکّان‌داری‌اش دست آن کاسب که کتریِ اجاقش را گرفت گریه بر خونِ خدا، شیرین‌ترین رُخدادِ ماست خوش‌بحال هر که شورِ اتفاقش را گرفت مادرم آن‌قَدْر روی مُهرِ تربت اشک ریخت عاقبت عطر حرم کل اتاقش را گرفت دست از عالَم کشیدن، اصل رُکنِ عاشقی‌ست طالبِ معشوق، از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسینِ فاطمه از نخستین روز، قلبم اشتیاقش را گرفت :: پیش چشمِ باغبان، آتش به محصولش زدند نیزه‌ای بی رحم آمد... سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای شامیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سال‌ها در طلب سیم و زر دنیاییم که خجالت زده از گل پسر زهراییم "به عمل کار برآید، به سخندانی نیست" مانع آمدن حضرت حجت ماییم او حسینی‌ست ولی بی علی اکبر مانده غافل از فلسفه‌ی مکتب عاشوراییم حال‌مان حال یتیمی‌ست که از بی مهری همه محتاج نوازشگری باباییم عصر غیبت به‌خدا کثرت ما وحدت ماست تا نیاید خبر از صاحب‌مان تنهاییم وعده‌ی آمدن منجی عالم حتمی‌ست چشم بر راه، همه منتظر فرداییم آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم کاش همراه خود این قافله را هم ببرد همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم :: شب هشتم شد و در راه به خود می‌گفتیم مجلس ختم حسین بن علی می‌آییم منتقم مُطَّلع از ترجمه‌ی "مقراض" است جهل محض‌ایم همه؛ بی خبر از معناییم روضه‌ی " لشگر جراحه " پر از ابهام است سال‌ها منتظر حل معماهاییم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمان زمان عجيبی‌ست، امتحان سخت است طی زمانه‌ی بی صاحب الزمان سخت است ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت چقدر منتظرت جان‌ْعزيز و جانْ‌سخت است "و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است گريستم كه مشرف شوم به پابوست بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است :: رسيده است شب اكبر و زمان نماز برای من چقدر لحظه‌ی اذان سخت است و روضه را پدر يك شهيد می‌فهمد چقدر غُصه‌ی دل كندن از جوان سخت است تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است مرا زيارت پايين پا مبر امشب چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دنبال صدای دلبرم افتادم با سر به کنار اکبرم افتادم تا پهلوی نیزه خورده‌اش را دیدم یک لحظه به یاد مادرم افتادم@dobeity_robaey