eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید ماه افتاد که محراب کند دریا را تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره‌ی آب زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس تا در آغوش خودش خواب کند دریا را آب مهریّه‌ی گل بود والّا خـورشید در توان داشت که مرداب کند دریا را روی دست تو ندیده است کسی دریا را چون خدا خواست که نایاب کند دریا را ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
به نام آب، به نام فرات نام شما من آفريده شدم كه كنم سلام شما نوشته‌اند به روي جبين ما دو نفر شما غلام حسين و منم غلام شما خوشا به حال پروبال اين كبوترها گهي به بام حسين و گهي به بام شما تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم به قامتي كه گرفتيم با قيام شما تو ماه بودي و نزديك آب‌ها كه شدي تمام علقمه پا شد به احترام شما هزار باده، هزاران پياله می‌روئید همین‌که تير رسيد و شكست جام شما همین‌که ناله‌ي ادراك اخايتان پيچيد شكست قامت طوبائي امام شما مسير علقمه را بوي انكسار گرفت چه حس بی‌رمقی بود در كلام شما به حال‌وروز بلنداي تو چه آوردند تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
کوفه به نامردی از یسار و یمین ریخت بر سر مشکت قمر به مکر کمین ریخت آب شدی ساقی از خجالت قولت ! ای به فدای سرت که آب زمین ریخت کودک شش‌ماهه میل آب ندارد دل خوری از مشک تو رُباب ندارد چشم‌به‌راهت نشسته تا که بیایی عشق رقیه به تو حساب ندارد می‌رسد از خیمه‌ها صدای رقیه «عَمی العباس» آشنای رقیه چهره‌ی درهم‌شکسته‌ات خبرم کرد ! دل‌نگران گشته‌ای برای رقیه بغض بدی مانده در گلوی حسینت گریه نکن مرد ! روبروی حسینت حرمله با هلهله به سمت حرم رفت درخطر افتاده آبروی حسینت شاه غریبت ببین سپاه ندارد رفتن من بی تو خیمه راه ندارد چاره بیندیش چاره‌ساز دوعالم این حرم محترم پناه ندارد یک‌تنه یک لشکری برای حسینت بعد تو پاشیده شد قوای حسینت من که پس از تو رسیده‌ام دمِ گودال وای بر احوال خیمه‌های حسینت ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
راه نجات اهل زمین و زمان شده لب تشنه‌ای که ساقی لب‌تشنگان شده اینجا فرشته‌های خداوند زائرند این خاک محترم، شرف آسمان شده تا روز حشر اهل ادب سجده می‌کنند این آستانه را که ادب را مکان شده باب الحوائجی که دل چاکران او با روضه‌ی محرم او شادمان شده از حاجتِ روا شده‌اش حرف می‌زند هر سائلی که بر سر کویش روان شده دارند انبیا ز غمش گریه می‌کنند وقتی قد حسین ز داغش کمان شده جانی نمانده است و جهانی نمانده است جانان اهل جان به جهان نیمه‌جان شده شاه نجف! ببین قمرت را در علقمه از بهر تیرها هدف امتحان شده این مشک آب، آبروی اهل محشر است یعنی برای عالم و آدم امان شده دشمن اگر که دوروبرش پرسه می‌زند آقا بدون دست شده، ناتوان شده این قد و قامتی که خودش یک قیامت‌ست در بین ازدحام برایش نشان شده زهرا به یاد اینکه زمین خورد و پا نشد صاحب‌عزای هر شب او در جنان شده حالا که نیست، اهل حرم گرد زینب‌اند دیگر پناه اهل حرم عمّه‌جان شده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم زدم از تو که عاشق شدنم مغتنم است ذکر زیبای تو انگیزه‌ی هر باز‌دم است جوهر عشق تو باعث شده تا خلق شوم عاشقی شیوه‌ی رندانه‌ی اهل قلم است منقلب شد دلم از رفتنم و آمدنم بهترین لحظه‌ی عمرم دو دلی در حرم است رود می‌خواست زلالم بکند گفت: حسین هرچه در روضه‌ی تو گریه کنم باز کم است وقتی انگشتر خود را به گدا داد علی روضه را برد به گودال که حرف از کرم است... مُقبل از راه می‌آید بشود گریه‌کنت آنکه شد تعزیه‌خوانِ غمِ تو محتشم است روضه از علقمه آغاز شده، آل یهود! چند قرن است علمدار به دوشش علم است هرکه با آل یهود است بداند شیعه با رجزهای حسین بن علی هم‌قسم است گفت: با شهیدانِ وطن بیعت‌مان یک قدم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه قبیله جلوه‌ی تابان گرفته بود یک کهکشان ستاره به دامان گرفته بود بر دوش، مشک خالی و در چشم، خیل اشک زینب برای بدرقه قرآن گرفته بود در کاسه‌های خالی طفلان، عطش وزید در چشم‌های بدرقه، باران گرفته بود حالا فرات مانده و سقا و مشک او موج نگاه علقمه سامان گرفته بود مشکش پرآب کرد، به صحرا شتاب کرد دریا به دوش داشت، عمو "جان" گرفته بود در راه خیمه‌گاه، امانش نمی‌دهند بی دست بود و مشک به دندان گرفته بود تیری به مشک خورد، عمو از کمر شکست با یک عمود، واقعه پایان گرفته بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره عازم تسخیر خیبر است علی که تیغ دارد و هم‌نام حیدر است علی بعید نیست که نازل شود فرشته‌ی وحی به کربلا که سراپا پیمبر است علی اذانِ او دل اصحاب را پرانده به عرش صدای قدسی دنیای دیگر است علی به نفیِ شرک برافراخت گیسوانش را که شکل بیرق الله‌ُ اکبر است علی چهار سوی دلم را به نام او زده‌ام صفا و مروه و میقات و مَشعر است علی به دیگران چه نیازی که خود به تنهایی برای خون خدا چند لشکر است علی چه خطبه‌ای! چه رجر‌خوانِ بی‌هماوردی! به اهل کوفه بگو روی منبر است علی اگر هر آینه تکثیر می‌شود در دشت عجیب نیست که از نسل کوثر است علی نسیم روضه گرفته‌است در حریم تنش مزار زخمی گل‌های پرپر است علی تمام زندگی‌اش غرق ذات حق بوده است که بین خون خود اکنون شناور است علی مگر عبای پدر راز را بپوشاند از اهل خیمه که پاشیده‌پیکر است علی جدا چگونه توان کرد نور را از نور؟ به عینه اکبر و سجاد و اصغر است علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
داغت گداخت قلب مرا، چشم من تر است با گریه بر تو، حال من امروز بهتر است در چشم من شده همه‌ی لحظه‌ها غروب ماه است خون‌گرفته و خورشید، پرپر است هر پنجره ز داغ تو در پرده‌های ابر این چشم‌ها دو ماهی در خون شناور است نگذاشت شعر باز هم امشب بخوابم و... این شعر نیز قصه‌ی زخمی مکرر است دارم به انتهای خودم می‌رسم ولی، بن‌بست نیست رو به رویم، راه دیگر است فتح الفتوح، قصه‌ی فتح دل من است یعنی که قلب سنگی من بی تو خیبر است! هر روز یک دو بیت پُر از روضه می‌شوم بی‌ روضه‌ی تو روز و شب من برابر است "مولا" میان هیئت و من غافلم از او یعنی حضور حاضر غایب میسر است او ریخته نمک به روی روضه‌ها اگر، از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است فرمود: روضه‌ی عمو عباس را بخوان پیغام آشنا نفس روح‌پرور است در خانه‌ام، به یاد تو در هیئتم هنوز من در میان جمع و دلم جای دیگر است! من غرق در حکایت گودال مانده‌ام مولا اگر اجازه دهد، روضه محشر است مولا اگر اجازه دهد، ضجه می‌زند این شعر در رثای امامی که بی‌سر است شد خطبه‌خوان امام هدایت، به زیر تیغ شمر و سنان، مخاطب و گودال، منبر است هرچند سنگ می‌وزد از فتنه زمین این آسمان پُر از پَر و بال کبوتر است دیروز بوسه‌گاه نبی بود و، بعد از این این بارگاه، عرصه‌ی جولان خنجر است آشوب در تمامی ذرات عالم و... خورشید از هجوم سیاهی، مکدر است برگشته‌ام ز هیئت و، در هیئتم هنوز دنبال ساربان که... نگوییم بهتر است... این برق خنجر است به چشمم چه آشناست شاعر سکوت کرد... نفس‌های آخر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاروان ستیغ رفتند و کاروان دریغ جا ماندند کاروانی که تا "اَلیسَ الصبح* همه شرمنده از خدا ماندند  بعد از آنکه چراغ را کشتی خواب آمد سراغشان مشتی   در شب وصل پا به پا کردند چشم‌هایی که تا‌به‌تا ماندند    پیش از این پشت بر حرم کردند با شترهای فتنه رم کردند   برخی از اردوی علی رفتند برخی از فیض مجتبی ماندند   کربلا نه... خودِ قیامت بود کربلا داستان عبرت بود از فیوضات "مَن قضی نحبه" خَسِرَ العشق‌ها جدا ماندند خوش به حال درخت‌هایی که پای "مَن ینتظر" تبر خوردند سروهایی که ایستادند و شاهد ما جنازه‌ها ماندند ما همه درد مشترک داریم غمِ یا لیتنا معک داریم کاش بودیم کربلا ای کاش با کسانی که با شما ماندند مثل بُشر بن غالب اسدی* شد گرفتار حسرت ابدی راویان دعای حضرت عشق خبر مرگشان! کجا ماندند؟ عجبا برخی از همین حضرات پیشمرگان مرتضی بودند در همان کربلای صفین هم  اندکی پای ادعا ماندند بعد تو نیزه‌ها علم شده‌اند همچنین تیغ‌ها قلم شده‌اند تا نَمیرد چراغ عاشورا محتشم‌های نینوا ماندند مپسند از غمت به جان برسم صبر کن تا به کاروان برسم توی فهرست خود مرا ننویس در ردیفی که از تو جا ماندند :: از تنش برده‌اند تن‌پوشش روضه می‌ریزد از سر و دوشش در شب قتلگاه خاموشش همه رفتند و انبیا ماندند بیت آخر فقط صدات زدم روضه اینجا رسید و داد زدم چه قدَر زیر بوته‌ها آن شب اشک‌هایی که بی صدا ماندند ✍ *بشر بن غالب اسدی ، راوی دعای عرفه امام حسین روحی فداه که از کربلا گریخت 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیمه‌ها محاصره‌ست، تیغ‌هاست بر گلو دشنه‌هاست پشتِ سر، نیزه‌هاست پیشِ رو روی خاک پیکری‌ست، روی نیزه‌ها سری‌ست قصّه را شنیده‌ایم بندبند، مو به مو قصّه را شنیده‌ایم، قصدِ راه کرده‌ایم شرحِ ماجرا بس است، لب ببند قصّه‌گو! نیست، نیست نخل‌زار، پشت رقصِ این غبار نیزه‌زارِ دشمن است، دشمن است روبه‌رو در مسیرِ مردها، صف کشیده دردها زخم‌ها نفس‌نفس، زهرها سبوسبو عدّه‌ای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند یا خزیده در سکوت، یا اسیرِ های‌وهو شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست جز به خون نمی‌کنند عاشقانِ او وضو عاقبت برای او، پیشِ چشم‌های او غرقِ خون‌شدن مرا آرزوست آرزو! 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تمام دشت پر از رد پای دریا شد صدای علقمه آمد، گل از گلش وا شد فرات دست به سینه بلند شد از جا فرات خیره به قد بلند سقا شد چقدر موج به لب‌های او تعارف کرد و سر گذاشت به پایش، پر از تمنا شد چکید قطره‌ی اشکش به روی دامن آب هزار موج عطش در فرات پیدا شد چه شد که قلب زمان ایستاد آن لحظه ستاره‌های جهان اشک آسمان‌ها شد همین که تیر به نزدیک مشک او آمد دعای علقمه یا کاشف البلایا شد شکست پشت تمام جهان شبیه حسین جهان گرفت و گمانم معاد برپا شد حسین اشک خدا بود و روی خاک افتاد نسیم گریه‌ی او روضه‌خوان دنیا شد زمان شکسته‌شکسته به خیمه آمد و گفت: حسین، داغ برادر که دید، تنها شد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم بهتر است پای عزای تو سر شکست هم بهتر آنکه در غمت از هر نظر شکست می‌خواستی برای کسی جز تو نشکند؟! اصلاً فدای خواستنت دل اگر شکست هرکس برای روضه‌ی تو خرج می‌کند هرگز نمی‌شود همه‌ی عمر ورشکست اوج لطافت است سرودن برای تو گفتم "حسین جان" دل اهل هنر شکست یک لحظه دست و پا زدی و جبرئیل هم آنقدر بال و پر به زمین زد که پر شکست حالا چگونه از غم داغ تو نشکنیم؟! وقتی برای درک تو کوه از کمر شکست :: بالا سر ضریح تو قلبم شکسته بود پایین پات آمدم و بیشتر شکست دنیا هنوز بر سر پا ایستاده بود؟ روزی که قامت تو ز داغ پسر شکست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e