#امام_حسین_ع_مناجات
هروقت بوده است غم ما زیادتر
دست کرامتت شده پیدا زیادتر
چشم امید ما به عطا و محبتت
قبلا زیاد بوده و حالا زیادتر
ای خوشبه حال و روز گدایی که در طلب
دستش به سمتت آمده بالا زیادتر
وقت اجابت است دل شب، به این دلیل
دارد اثر دعای سحرها زیادتر
عاشق حسین بود که در امتحان عشق
گفتی: بس است؟ گفت: خدایا زیادتر...
روز حساب گریهی بسیار میکند
چشمی که نیست در غم آقا زیاد، تر
این دائمالبکایی ما بیسبب نبود
مادر نوشت روزی ما را زیادتر
بیهوده نیست شوق دل ما به کربلا
دیوانه مایل است به صحرا زیادتر
در این حرم مگر چه خبر شد که کعبه هم
خواهان نداشتهست از اینجا زیادتر
از اهلبیت قول شفاعت گرفتهایم
اما امید ماست به زهرا زیادتر
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه
عطش گرفته تو را گرچه در کنار فراتی
تویی که ماء معینی، تویی که آب حیاتی
اگرچه از عطشت خواندهاند مرثیهخوانان
ولی تو تشنهی لبیک در کنار فراتی
تویی که معنی آتیتم ُالزکاتی و، امشب
برای از تو نوشتن به من بده کلماتی
همیشه اشهد انّ، که عشق سهم امام* است
به من اجازه بده جان دهم به شوق زکاتی
به جز تو کیست به سمت خدا مرا بکشاند؟
مبدّل همهی سیئات بالحسناتی
نسیم گیسوی بر نیزهها مرا به خود آورد
که مستقیم نمیشد دلم به هیچ صراطی
جنون شعر شدم، شاید از غم تو بمیرم
تو روح پر تپش شعر من در این لحظاتی
قسم به اشک عزایت که راز آب حیات است
چگونه از تو بگویم، که کشتهی عبراتی
سلام لذت با اشک از غم تو سرودن!
تو روح زندگی ما و راز هرچه نشاطی
شکفت بر لب من «اَحیِنا حیاتَ محمد...»
در این حیات، کنار تو نیست هیچ مماتی
تو مونس منِ تنها میان وحشت دنیا
تو همنشین دلم در تمامی سکراتی
به درک روشن «یالَیتنا» چرا نرسیدم
آهای قلب پریشان! کجای این عتباتی؟
به کربلا برو و شمر را دوباره رصد کن
آهای... ای که به دنبال رمی در جمراتی
به بوی سیب سحرهای جمعه باز دلم رفت
دریغ و درد نبردم از این حرم، نفحاتی
سلام ساقی وحدت! خمارِ بادهی عهدت
عجیب نیست که در خون، تجلیات صفاتی
میان نیل حوادث عصای معجزه، اشک است
تو کُشتهی عبراتی و راز و رمز نجاتی
شکوه توست دل از جبرئیل بُرد در این شعر!
شکفت و گفت به هر بیت، زیر لب صلواتی
به روی نیزه نگاه تو خیره ماند به دشمن
چه استقامت کوهی! چه غیرت سکناتی
میان خاک چرا ردّ بوی خون حسین است؟
«سَلِ الخیولَ اماماً یُرَضُّ في الفلواتی**»
بگیر بر سر بالین مرا که کشتهی عشقم
«مضی الزَمانُ و قلبی یقولُ اَنَّکَ آتی***»
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
پ. ن:
* عشق سهم امام است... مضمون «سهم امام» در بیتی از آقای حسن بیاتانی
* * سَلِ الخیولَ ... از اسبها بپرس دربارهی امامی که در صحراها بر او تاختند
* * * مضی الزَمانُ... زمان گذشت و قلبم میگوید تو حتماً میآیی ( مصراعی از سعدی)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
إی عَلَوی سیـرت و زَهـرا صفات!
جان به فِدای تو و مِهـر و وَفات !
خواهَـرِ دَریادلِ دَریا خُـروش
دَر هَمِـه جا بارِ اَمانت به دوش
ای دَعَوات تو هَمِـه مُستجاب
آینـهپَـرداز عِفـٰاف و حِجاب !
شَمع شُدي، آب شُدي، سوختي
مَعـرفَت اَز فاطِمـه(س) آموختي
دَرس وفا، قافله سالاٰري اَت
همَّت و إیثـٰار و فداکاریاَت
دَر أدب و عاطفِـه، نام آوري
کَـرب و بَـلاٰ را تـو پَیام آوري
گَـرچه " اَسیرَ الکُـرُباتي" هَنوز
مَحوِ " قَتیلَ العَبَـراتي" هَنـوز
ای شُده دَر صَبر و شَهامَت عَلَم
ای به مَـدیح تـو شِکسته قَلم
صرف نظَرکردهاي اَز هست و نیست
آیِـنــهی کَـرب و بَلاٰ جُـز تو کیست؟
دیدهاي ای آه شَبت، سینه سوز
داغتَـرین مَـرثیـه دَر نصفِ روز
"روزِ دَهُـم" جوشن تو، صَبر بود
مُعجِـزهی روشَـن تو صَبـر بود
ای همه گلهای تو پَـرپَـر شده
شـٰاهِـد گودالِ مُـعـطًـر شده
کیست که با قامت اَفـراشتـه
حَسرت هَفتاد و دو گل داشته؟
آیـنِــهٔ فاطمه روحی فداك !
پیکر خورشید تو، بَـر روی خاك
دَر نظرت داشت هِـزاران دَلیـل
"ذِبحِ عظيمي" که تو خواندي "قلیل"
دَر جگـرت آتشي اَفروختنـد
خیمِـهٔ گلهای تو را سوختند
گِـرد تو گـردیده بلاٰ بارها
گم شده گلهای تو دَر خارها
جان اگـر آمد زِ بلاٰ بَـر لَبت
تَـرك نَشـد باز "نمـٰاز شبَت"
سَعی و صفایِ تو چهِـل مَنزل است
قِبـله نمایت، ضَرَبانِ دل است
اِی هَمِـه جا خُطبِـهٔ تو آتشین
موجِ شُـکوهِ سُخنَت دِلنشین
خون خـُـدا عِشـق تو را رنگ زد
خُطبهاَت آتش به دلِ سنگ زد
اِی " اَمِنَ العَدلِ" تو دشمن شِکَن
لَـرزه به بُنیـٰان خِلاٰفت فکَن
شـور قیامت همه جا را گرفت
دامَـن " اِبنُ الطُلَقا " را گرفت
کِی تو گمان داشتي آن روز، کِی؟
ماهِ تو انگشت نُما، روی نِی؟
ای عَلي و فاطمه را نورعیـن !
هَمسفَـرِ ماه ! بپرس اَز حسین :
"ای که تو سلطان وفا بودهاي
جانِ جَهـٰان دوش کجا بودهاي "
بي تو جهان نیست مَرا جُـز قفَس
دور مَشو اَز نظرم یك نفَس !
دور مَشو اَز نظرم ای إمام !
با تو شود عِشـق عَلَيهِ الْسَـّـلاٰم
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
میان نالهیِ خود میبرم نوایِ تو را
که خطبه خطبه دَهَم شرحِ ماجرای تو را
تمام بار به دوش من است میبینی
که میکشم به سرِ شانه کربلایِ تو را
من و تمامیِ این قافله قسم خوردیم
به انتها برسانیم، ابتدای تو را
به خواب میبرم از کربلا_خداحافظ_
میان حنجرهام صوتِ مرتضای تو را
زمانِ بُردنِ هشتاد و چار ناموس است
بگو به میرِ حرم کردهام هوایِ تو را
به دست بستهام و بی رکاب میبینم
گرفته است سنان پیشِ ناقه جایِ تو را
سر تو را که به خورجین خویش خولی بُرد
بگو چه کار کنم این تَنِ رهایِ تو را
مسیرِ کوفه که از خون حنجرت پیداست
گرفتهاند در این راه رد پایِ تو را
حرامیان نشنیدند های هایِ مرا
مرا زدند ببینند های هایِ تو را
گمان کنم که ندارند هیچ کارِ دگر
که میزنند شب و روز بچههای تو را
بنیاسد پس از این از دهات میآرند
حصیرِ خانهشان نه، که بوریای تو را
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#بصیرت
نبود غیر حرامی، به هرطرف نگریست
ولی خروش برآورد: "یاری آیا نیست؟"
مخاطبش چه کسی بود روز عاشورا؟
به جز من و تو خطاب حسین با چه کسیست؟
چه گفت با بشریت در آن دیار غریب،
که قرنهای پیاپی بشر شنید و گریست؟
هنوز خون گلویش به نیزهها باقی
هنوز در پی لبیک، بانگ او جاریست
چه داند آنکه به ذلت خوش است، «کیست حسین»
چه داند آنکه خموشی گزید، «زینب کیست»
چه کس به غیر اباالفضل در جهان دانست
به گاه خون و خطر، معنی برادر چیست؟
دوام مسند و نان است و نام، همت ما
در این زمانه خدا را چه کس حسینی زیست؟
ستم ز هر که زند سر، نسب برد به یزید
شرف، اگر به جهان ماند، از حسینِ علیست
✍ #افشین_علا
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بوی بهشتِ طایفهی گلعذارها
مارا کشانده است ز دامان خارها
قبل از فرارسیدن پاییز میروند
زردی ندیده است جمال بهارها
دل میدهیم و در عوضش ناز میخریم
یعنی نیاز ماست به ناز نگارها
از آبروی گریهی ما کم نمیشود
خاموش اگر شوند تمام شرارها
خون میدهند خانه به خانه تبار ما
خون میشوند دانه به دانه انارها
باید به دل سوار شد از تن پیاده شد
عرش خداست آن طرف این حصارها
عرش خداست خیمه اگر مال زینب است
زینب نگو که زینت عالی تبارها
تا زندهاند کارگر دخت حیدرند
در بین دوستان علی کهنه کارها
زینب اگر به جلوه بیفتد خدیجه است
ای خوش به حال احمد و این یادگارها
دارد مقام درخور مستوره بودنش
مثل حسین، مثل حسن، جان نثارها
شب زنده دار آل علی! با خروش تو
*حاجت روا شدند هزاران هزارها*
اینجا بدون اشک تو باران نمیگرفت
دلشوره داشتیم در این شورهزارها
تا صبح روز حشر مگر اقتدا کنند
بر استواریات همهی استوارها
این شیرزن اگر به جگرها مدد کند
خوار است مرگ در نظر شیرخوارها
عباس را حمایت او تاجدار کرد
او بوده است مایهی این افتخارها
در شأن اوست "عالمهی بی معلّمه"
حیران خطبهاش دل آموزگارها
مثل خدا به صوت علی حرف میزند
اینگونه است کرسی پروردگارها
این ذوالحجاب آمده میدان برآرد از...
دشمن دمار، یاد دم ذوالفقارها
وقت قیام لشکر توفان زینب است
بیچارهاند تودهی گرد و غبارها
ابن زیادها همه از هیچ کمترند
پیش شکوه و هیبت این باوقارها
هرگز به زیر بار اسارت نرفت و رفت...
*در زیر بار عشق تن بردبارها*
خاتون کجا و کسوت خدمتگذارها
خاکم به سر ز گردش این روزگارها
بادا ذلیل عالَم اگر این عزیز را
گرداندهاند در دل شهر و دیارها
راضی نباش جان برادر که پیش من
بازی کنند با سر تو نیزه دارها
با دست باد موی سرت شانه میشود
غافل ز بیقراری ما بیقرارها
از گوشه و کنار لبت لاله میچکد
میبینمت همینکه ز گوشه کنارها
ای ماه با سرت شب ما صبح میشود
یک روز میرسد به سر این انتظارها
✍ #حبیب_اولیایی_فر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
از شدت علاقهاش از یار گفتهاند
از خندههای لحظهی دیدار گفتهاند
از خواهری که محو تماشا شد از حسین
از این نگاه و منظره بسیار گفتهاند
در شعرها فضیلت نامش بیان شده
از وصف او ائمهی اطهار گفتهاند
ضرب المثل شده به وفا در دلِ حسین
او را اگر معلم ایثار گفتهاند
از قدرت تکلم زینب میان خلق
از معجزات حیدر کرار گفتهاند
زینب همان کسیست که در بی قراریاش
او را مرید قلب علمدار گفتهاند
در چهرهاش نشانهی غم نیست زینب است
سروی که ایستاده و خم نیست زینب است
آنان که خنده را غمِ پنهان نوشتهاند
گریه به چشم آمد و باران نوشتهاند
تا خانهزاد لطف کریمانهاش شدیم
ما را به رسم طایفه مهمان نوشتهاند
ذکر علیست زینب و ما را در این مقام
عشاقی از قبیلهی سلمان نوشتهاند
ما را که قبله گاه، دمشق است و کربلا
در مکتب حسین مسلمان نوشتهاند
هر سفرهای نیاز به نان دارد و نمک
ما را گدای رزق کریمان نوشتهاند
سردار بی سپاه و علم کیست؟ زینب است
سروی که ایستاده و خم نیست زینب است
✍ #مجتبی_رافعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#حضرت_زینب_س_مصائب
نگاه انداخت این سو تا به آن سوی بیابان را
تماشا کرد بر روی زمین آیات قرآن را
از این سو بر سر نیزه، سر جانان خود را دید
و از سوی دگر بر پیکرش، رد ستوران را
به سمت مضجع پاک پیمبر کرد، رویش را
و شرح ما وقع را داد، هر پیدا و پنهان را
تصور کن زنی در بین هرم دود و خاکستر
تسلا میدهد جمعی پر از تشویش و حیران را
چه بانویی که هفتاد و دو دفعه از نفس افتاد
ولی برخاست تا روشن کند تکلیف شیطان را
چه بانویی که با تیغ زبان بر باد حسرت داد
تمام آرزوهای قشونِ ننگ و عصیان را
به ظاهر زینب اما در حقیقت مرتضی بوده
که رسوا کرده آن قوم پلید نامسلمان را
اگر آغاز شد این ماجرا در ظهر عاشورا
زده زینب بر آن طومار ذلّت، مهر پایان را
✍ #الهام_باقری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#حضرت_سکینه_س_مصائب
مرا دوباره ببر سوی خانهی پدری
پدر! پس از تو دچارم به رنج در به دری
تصدقت بشوم ساکتی چرا اینقدر
ببین که دخترت افتاده در چه دردسری
دل سکینهی تو غرق اضطراب شده
بلند شو! که نماند ز غصهها اثری
عمو کجاست ببیند که در محاصرهام
چگونه من بروم خیمهگاه یکنفری؟
منی که عازم شامم غریب عالمم و
تویی که ساکن دشتی ز من غریبتری
دم وداع در آغوش خود بگیر مرا
اگرچه -سایهی سر!- تو هنوز همسفری
تو خالق رجز سرخ کربلا هستى
به من سپرده شده بعد تو پیامبری
کتاب مرثیهی ما هزار بیت شده
مرا دوباره ببر سوی خانهی پدری
✍ #سیدمحمدحسین_آل_مجتبی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
از کنار خواهر ای آرامِ این دل میروی
کربلا تا شام را منزل به منزل میروی
بعدِ گودال بلا بی یاور و یار و معین
منزل اول پناهت شد میان خورجین
جای آنکه بین آغوشم ببینم من تو را
منزل دوم تو تابیدی به روی نیزهها
منزل بعدیِّ تو یک جای معمولی نبود
شأن تو هرگز تنور خانهی خولی نبود
من بمیرم منزلت، یک شب مناسب بود و بس !
آن هم آن شب که سرت در #دیر_راهب بود و بس
تو کجا و این همه آشوب و منزلگاه سخت
گاه بر خاک زمین و گاه بالای درخت
سختتر از روز عاشورا و گودال بلا
بود آن روزی که شد منزلگهت تشت طلا
ای سری که زینت دوش پیمبر بودهای
روزها بازیچهی دستان لشگر بودهای
به گمانم آخرش در خلوت خاموش من
منزلت دامان دختر باشد و آغوش من
سایبانم! پا به پا همراهِ محمل میروی
کربلا تا شام را منزل به منزل میروی
✍ #مهدی_مقیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شهادت
#شعر_پایداری
امید من شهادت و نگاه من به رجعت است
قیام میکنم ببین قیام من قیامت است
زهیر میرود بُریر میرسد، بیا ببین
چه رفت و آمدی میان جبههی رشادت است
پیام کربلاست؛ دست از عَلَم میافتد و
عَلَم به حکم عاشقی همیشه راستقامت است
به مُهر سر نهادهایم و فرقِ باز ما گواه
که سجده در میان خون، نهایت عبادت است
شکسته باد دستمان اگر تفنگ برنداشت
زبانمان بریده باد اگر پی خیانت است
سعید، ما؛ شهید، ما؛ همیشه روسفید، ما
شهادت افتخار ماست، آری این حقیقت است
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
ای زینب! ای که بیتو حقیقت زبان نداشت
خونْ آبرو، محبّت و ایثار جان نداشت
آگاه بود عشق که بیتو غریب بود
اقرار داشت صبر، که بیتو توان نداشت
در پهندشت حادثه با وسعت زمان
دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت
یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر!
پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت
گر پای صبر و همّت تو در میان نبود
اسلام جز به گوشهٔ عُزلت مکان نداشت...
محمل درست در وسط نیزهدارها
یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت
زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود
زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت
زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود
زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت
زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود
"آزادی" این چنین شرف جاودان نداشت
«میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی
حرفی بهجز مناقب این خاندان نداشت
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e