#امام_سجاد_ع_مصائب
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جاماندهی زهرا گریه
روزها ناله و شبها گریه
آب میخورد، ولی با گریه
گریه بر آب وضویش میریخت
خون دل بر سر و رویش میریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب است
گریه بر کشتهی عریان خوب است
گریه بر دامن طفلان خوب است
گریه بر آن لب و دندان خوب است
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر نالهی آن مادرها
گریه بر گریهی آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر سوختن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش میزد
دیدن آب، زمینش میزد
گریه بر ناقه نشسته سخت است
گریه با پیکر خسته سخت است
گریه با بال شکسته سخت است
گریه با گردن بسته سخت است
"گریه خوب است که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد"
آنکه را هست پیاده نکشید
تشنه را بر لب باده نکشید
طفل را این همه ساده نکشید
ذبح را آب نداده نکشید
هیچ کس آب به گودال نبرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشتهی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پَر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، و انگشتر نیست
این حسین است ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
شبهای غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت
در حیرتم که سلسلۀ آهنین مگر
جایی ز زخم گردن تو خوبتر نداشت
زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت
دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تنهایشان به روی زمین بود، سر نداشت
سنگت زدند بر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت
هجده سر بریده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت
سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت
حال تو بود در دل گودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت
مهمان شام بودی و بهر تو میزبان
جز گوشۀ خرابه مکانی دگر نداشت
سوز شما به سینۀ «میثم» اگر نبود
اینقدر نخل سوختۀ او ثمر نداشت
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
هر صبح و ظهر و شام و سحر گریه میکنی!
همراه اشک و سوز جگر گریه میکنی!
سجاد خانوادهای و وقت نافله
بر آخرین نماز پدر گریه میکنی!
از داغ آن سفر که تورا پیر کرده است
وقتی که میروی به سفر گریه میکنی!
حق داری ای امام جوانم به دیدن
شمشیر و تیغ و تیر و تبر گریه میکنی!
بر پاره پاره پیکر پیغمبر حسین
بر گریه پای نعش پسر گریه میکنی!
گاهی به سوی مشک و علم خیره میشوی
با یاد زخمهای قمر گریه میکنی!
وقتی که میرسی به کنار شریعهای
بر سر عبا و دست به کمر گریه میکنی!
با دیدن سواره نظامهای لشگری
با دیدن عمود و سپر گریه میکنی!
لالاییِ رباب امانت بریده است
با یاد حلق و تیر سه پر گریه میکنی!
"وقت غروب..."عمه..." ، "علیکنّ بالفرار..."
با "آتش" و "خیام" و "خطر" گریه میکنی!
در کربلا چه دیدهای آخر که روضهخوان
تا میرسد به "سینه" و "سر" گریه میکنی!..
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
ای شام، کربلای تو یا زین العابدین
دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین
یک عمر در فراق جوانان هاشمی
شد خونِ دل غذایِ تو یا زین العابدین
در بین خنده و کف و شادی گریستند
زنجیرها برای تو یا زین العابدین
چشم حسین و چشم شهیدان کربلا
گریند در عزای تو یا زین العابدین
ای کاش پُر شود عوض اشک، چشم ما
از خون ساق پای تو یا زین العابدین
در حیرتم که از چه به زنجیر بسته شد
دست گرهگشای تو یا زین العابدین
ای کنز مخفی ازلی! یک نفر نگفت
ویرانه نیست جای تو یا زین العابدین
آرد صدای گریۀ ما سر بر آسمان،
از اشک بی صدای تو یا زین العابدین
تا حشر، انقلاب حسین است سربلند
در پای خطبههای تو یا زین العابدین
در کوچههای شام، فقط سنگهای بام
بودند آشنای تو یا زین العابدین
خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هلهله
گردید رونمای تو یا زین العابدین
"میثم" سلام میدهد از دور، صبح و شام
بر صحن باصفای تو یا زین العابدین
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام
#امام_سجاد_ع_مصائب
الشام... الشام... الشام
چه غمگین، کاروانی میرود از کربلا تا شام
گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟
به نیزه آفتابی میشکافد سینهی شب را
و از گودال خون منزل به منزل میرود تا شام
به دل بغض علی، در دست سنگ و در زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام
چنان سنگیندلیها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام
نمیدانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام
ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا، افتاد از پا شام
اگرچه جای خنجر خیزران میدید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام
اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده
چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام
✍ #حسن_زرنقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
این کیست؟ این که شام و سحر گریه میکند
میسوزد و ز سوز جگر گریه میکند
برگشته است از سفر شام و سالهاست
کز خاطرات تلخ سفر گریه میکند
گِریَد مدینه از اثر اشک و آهِ او
زیرا به هر گذار و گذر گریه میکند
یعقوب اگر ز هجر پسر سالها گریست
این یوسف از فراق پدر گریه میکند
هرشمع گریه میکند اما ز یک شرار
او در دلِ هزار شرر گریه میکند
با یاد کام خشک شهیدان کربلا
بیند چو آب، خونِ جگر گریه میکند
هر جا میان کوچه و بازار اوفتد،
او را به شیرخواره نظر، گریه میکند
ساکت نگشته است ز داغ یکی شهید،
از داغ یک شهیدِ دگر گریه میکند
سرهای رفته بر سر نی بُرده صبر او
داغش به جان، نشسته اگر گریه میکند
این است یادگار شهیدانِ دشت خون
کز داغشان به شام و سحر گریه میکند
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
بگو چرا چنین پر التهاب گریه میکنی
چه دیدهای؟ چقدر بی حساب گریه میکنی
شبیه مادران بچهمرده آه میکشی
شدیدتر ز گریهی رباب گریه میکنی
سه شعبه شیرخواره را به خواب برد و سالهاست
عبا به سر همیشه قبل خواب گریه میکنی
از آن زمان که دست ساقی حرم بریده شد
همینکه دست میزنی به آب گریه میکنی
به یاد پیکری که روی خاکها سه روز ماند
نظر که میکنی به آفتاب گریه میکنی
ز مجلس یزید هر زمان سؤال میکنند
چرا به جای دادن جواب گریه میکنی؟!
میان خلوتت به کوفیان که فکر میکنی
برای غربت ابوتراب گریه میکنی...
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
گلان وحی را پرپر، که دیده؟
به گلشن، طایر بی سر، که دیده؟
تب و داغ و غل و زنجیر و دشنام
گلوی خشک و چشم تر، که دیده؟
سوار ناقه با بازوی بسته
زمین افتادن خواهر، که دیده؟
میان آفتاب شام و کوفه
رخ خورشید و خاکستر، که دیده؟
به روی یاسها جای سفیدی
ز سیلی رنگ نیلوفر، که دیده؟
به رخسار هلالِ اوّلِ ماه
خدایا هیفده اختر، که دیده؟
نشان سنگ در بالای نیزه
سر پاک علی اکبر، که دیده؟
سرود و رقص و جشن و پایکوبی
به دور آل پیغمبر، که دیده؟
چهل منزل به همراه سکینه
سر عباسِ آبآور، که دیده؟
لبِ خشکیده و آوای قرآن
شراب و چوب و طشت زر، که دیده؟
بگو «میثم» امامِ دستْ بسته،
اسیر آن همه کافر، که دیده؟
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افتاده ز پا را سوزاند
سینهام بود حسینیهی غمهای حسین
یاد آن خاطرهها، بیت عزا را سوزاند
من نه امروز؛ که در کرب وبلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند
با همان تیر که در حنجرهای خشک و سفید
تارهای عطشآلود صدا را سوزاند
از همان لحظه که میسوختم و میدیدم
تازیانه همهی پیکر ما را سوزاند
خیمهای شعلهور افتاد زمین و ناگاه
چادر دختری از جنس حیا را سوزاند
وای از آن بزم که در پیش اسیران حرم
خیزران هم لب و هم طشت طلا را سوزاند
دیدم آتش ز سر بام به سرها میریخت
گیسوان به سر نیزه رها را سوزاند
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
#حضرت_زینب_س_شام
شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید
خارجی نه! زادهی پیغمبرم باور کنید
کف زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست
نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید
میهمانم، زادهی پیغمبرم، آیا رواست
جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟
این سر ریحانهی زهراست بر بالای نی
از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید
کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست
تا نثار فرق مجروح علی اکبر کنید
زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز
شادمانی پای اشک عمهام کمتر کنید
فاطمه با ماست ای نامردﹾ مردم! کِی رواست
رقص پای گریهی صدیقهی اطهر کنید؟
شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت
دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
دعا و اشک به قلبِ شکسته مرهم بود
پس از حسین، همه عمر او مُحرّم بود
برای روضه نیازی نداشت او به گریز
به پیش چشم تَرَش روضهها مجسّم بود
همین که طفل در آغوش مادری میدید
"بساط گریه برای دلش فراهم بود"
صحیفه واژه به واژه مرور عاشوراست
فرازهای صحیفه مرور ماتم بود
اَنَا ابنُ مکّه و زَمزَم؛ صدا صدای کسیست
که در لباسِ اسارت امیرِ عالم بود
به وقت خواندن خطبه میان مجلس شام
اگرچه خسته، ولی مثل کوه محکم بود
اَنَا ابنُ مَن قُتِلَ الصَّبر؛ وقت روضه رسید
فدای شاه شهیدی که بی کفن هم بود
میان این همه غصّه، امان ز ویرانه
پس از خرابه دِگَر قدُّ و قامتش خم بود
✍ #محمدصادق_ابراهیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_سجاد_ع_مصائب
منت از این خانواده هر کسی بهتر کشید
درد طعنه از زبان این و آن کمتر کشید
تا درِ این خانه باشم آبرویم میدهند
دربهدر شد هرکسی که دست از دلبر کشید
بادهی هر ساغری قطعاً نمیسازد به من
ساقیِ من باده را از چشمهی کوثر کشید
به خود من بود اگر از روضه غافل میشدم
مادرش _روحی فداها_ کار از این نوکر کشید
باز دارند از حسینیه غنیمت میبرند
هرکه آمد این سیاهی را به چشم تر کشید
فقر یعنی سینهای خالی از عشق اهل بیت
عاشقِ ارباب دست از کیسههای زر کشید
جام اشک این دو ماهه دست بی بی زینب است
خوشبحال هر کسی آمد و آن را سر کشید
::
هم بزرگ و کوچک و هم اوسط اینها علیست
ذکر هو باید به عشق این همه حیدر کشید
مرغ دل یک بام دارد دو هوا، این روزها
باید از کرببلا سوی مدینه پر کشید
::
گریه کرد و آه سردی از دل مضطر کشید
آن که با انگشتِ زخمی لالهای پرپر کشید
کوچه کوچه شهر پیغمبر سراسر ناله شد
تا شهید زندهی زینب، عبا بر سر کشید
روضه یعنی بعد روز واقعه با دست خود
نیزهها را یک به یک از پهلوی اکبر کشید
روضه یعنی که عموی خوش قد و بالاش را
تکه تکه مثل طفل کوچکی در بر کشید
از خجالت آب شد در پیش چشمان رباب
هر زمانی که گریزش به لب اصغر کشید
روضه یعنی اینکه این آقا به چشمش دیده است
بی حیا دشداشهاش را تا زد و خنجر کشید
::
بعد از این در روضهاش #قافیه کم میآورد
او پدر را از دل گودالِ خون بیرون کشید
روضهام امشب اگر مکشوفه شد شرمندهام
او خودش مرثیههایم را به خاک و خون کشید
روضه یعنی دستهای ناتوانش بینِ راه
خارها از دست و پای زخمی خواهر کشید
روضه یعنی روضههای ناتمام محفلش
باز هم مرثیههایش به شبی دیگر کشید
رشتهکوه درد و غم را مثل زخم کهنهای
روی دوش خستهاش تا لحظهی آخر کشید
مو کنان، مویه کنان بر سینه و سر میزنیم
یک علیِ دیگر از این خانواده پَر کشید
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e