#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت
چه غریبانه، غریبانه، غریبانه گذشت
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی، صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ آن لحظهی تشییع بگو
از غریبانهترین لحظهی تشییع بگو
او غریبانهترین لحظهی رفتن دارد
روضهی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مَکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است، علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در
درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
به ذکر یاعلی،جان میدهم عالیِ اعلا را
بخوان خود یاعلی،بالا سرم این نام زیبا را
علیاً یاعلی،ذکر عروج و ذکر معراجم
صدای دلنشین تو مصفا میکند ما را
@hosenih
بمان پیشم، مرو یک لحظه حتی از کنار من
تویی روح و روان من، تویی معنا مسیحا را
به عمرم بهترین روزم همان روزیکه در کعبه
به إذنِ الله بنهادی به روی شانه ام پا را
سرم بر دامنت بگذار و دستت را روی قلبم
که جان آسان دهم، دستان پر مِهرِ تولا را
@hosenih
حسن را با حسین آرام روی سینه ام بگذار
که از سختیِ جان دادن رها سازند طاها را
بگو زهرا کنار بسترم یک لحظه بنشیند
و زینب وا کند بهر دعا، با اشک،لبها را
به غیر از پنج تن اینجا نماند هیچکس دیگر
ز حُجره دور سازید آن منافقهای بطحا را
@hosenih
مرا تهمت به هذیان میزند این فردِ نالایق
پس از این برحذر باشید این اصحاب شورا را
دگر می پاشد از هم جمعِ گرمِ اهلبیت من
به آتش میکشند این قوم، بیتِ وحیِ مولا را
اگر دست تو را بستند یاحیدر،صبوری کن
صبوری کن،خدا میبیند این ظلم و بدیها را
@hosenih
دگر صرف نظر کن از طلوعِ زهرۀ اَزهَر
علی؛دیگر نمیبینی پس از این،روی زهرا را
مبادا جای سیلی را ببینی بر رخ ماهش
مخواه از روی نیلی بعد از این،فیضِ تماشا را
اگر دیدی که مخفی میکند رخسارِخود از تو
نداری طاقت دیدار آن آزرده سیما را
@hosenih
به زودی همسر تو دست بر دیوار میگیرد
برای راه رفتن از حسن گیرد مدد پا را
تمام دنده های او تَرَک بردارد از ضربه
و اینجا پشتِ در،میخواند آن مظلومه، ماها را
اگر چه فاتح خیبر،شود خانه نشین اما
به زودی غرق خون بینند محرابِ مصلا را
@hosenih
حسن زهر جفا نوشد، حسینم رخت خون پوشد
اسیری میرود زینب،ببیند داغ عظما را
حدیث زینب و معجر، حدیث کشتۀ بی سر
حدیث ساقی لشگر، کند بیدار دنیا را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود
شیرین ترین قوتم همین زهر جفا بود
با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را
اسرار من در کربلای کوچه ها بود
@hosenih
من جای سیلی را به روی ماه دیدم
این جای پنجه مخفی از بابای ما بود
یک ضربه سنگین تر ز تیغ ابن ملجم
این ضربه کاری بود، چون که بی هوا بود
آندم که پاره گوشوار مادرم شد
عرش خدا شرمنده از خيرالنسا بود
@hosenih
دیدم که سرو قامت حوریه خم شد
پس شانه لرزان من او را عصا بود
ام المصائب هم ندید این صحنه ها را
حتی نهان این غصه از خون خدا بود
از درد راه خانه را گم کرد مادر
نقش زمین در کوچه جان کبریا بود
@hosenih
در کوچه ها پایان نشد این ماجرا ها
این تازه، ای مردم شروع ماجرا بود
بین در و دیوار دیدم مادرم را
در دود و آتش وای، زیر دست و پا بود
گاهی به یاری فضه را میخواند و گاهی
در ناله اش یا مصطفی یامرتضا بود
@hosenih
یک عده بی غیرت به خانه حمله کردند
هر رهگذر میدید اما بیصدا بود
با ریسمان،جمعی علی را میکشیدند
مولای ما مأمور بر صبر و رضا بود
مادر به امداد پدر خود را کشانید
با اینکه رنجور از فشار دنده ها بود
@hosenih
بازوی زهرا ناگهان از کار افتاد
دامان مولا شد رها،غوغا بپا بود
با حرف بد ما را به یکسوپرت کردند
قنفذ دمادم با مغیره همنوا بود
ما زیر دست و پا و مادر باز برخواست
این ماجرا، خود کربلا در کربلا بود
@hosenih
این بار اول بود، خونین شد حسینم
زینب اسیر خشم و غیظ اشقیا بود
خون میچکید از چادر زهرای اطهر
دستش به معجر زینب از هول بلا بود
زهر جفا اینجا به کامم ریخت دشمن
روزیکه روز غربت آل عبا بود
@hosenih
آری از اینجا مجتبی پاره جگر شد
گریان بما روح لطیف مصطفا بود
خونخواه آل فاطمه،مهدی زهراست
او خود از اول شاهد یومالعزا بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن
خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن
که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی
به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام
اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام
نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی
وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی
ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
@hosenih
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی
شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
ای ز ازل قالب روحانی ات
لطف و عطا و کرم مستزاد
تا ابدُالدَّهر،کرمخانه ات...
ای پسر فاطمه آباد باد
@hosenih
پای مرا بسته خداوند به
سلسله ی موی چلیپای تو
خواهشم این است فراوان شود
در دل من شور تو... غوغای تو
@hosenih
کار ندارم به خدا با کسی
دست به دامان توأم دائماً
عشرت من سوختن از عشق توست
بی سر و سامان توأم دائماً
@hosenih
طنطنه ی صبح و شب من تویی
در سر من شور ثنا خوانی ات
باز به پرواز درآور مرا
با نفس قدسی و رحمانی ات
@hosenih
ای پسر بی حرم فاطمه...!
رحمتِ رحمانِ رحیمِ کریم
کاش که یک بار شوم زائرت
راهیِ کوی تو شوم با نسیم
@hosenih
سید ابرار! که تنها شدی
آمده ام گریه کنان بر درت
آمده ام تا که بگیرم دمی
رخصت سینه زدن از مادرت
@hosenih
آمده ام زار زنم بهر تو
سوخته ی زخم زبان یا حسن!
مرثیه خوانت نشدم بی دلیل
مادر تو گفت: بخوان یا حسن
@hosenih
آمده ام تا که بگویم کمی
از جگر پاره ی غم پرورت
از ستم شعله، فدک، کوچه، آه
از نفس سوخته ی مادرت
@hosenih
آمده ام گریه کنم در غمت
اشک بده ای پسر بوتراب
سوز صدایم بده تا دم زنم
از تو و از بی کسیِ بی حساب
@hosenih
آه بمیرم دهنت پر شد از
لخته ی خونِ جگرت وای وای
سوختی و خاطره ای زنده شد
در نظر شعله ورت وای وای
@hosenih
آه بمیرم تن بی جان تو
شد هدف تیر جفا وای وای
آه بمیرم کفنت سرخ شد
پیش امام شهدا وای وای
@hosenih
آه ولی کرببلا یک نفر
شاهد یک صحنه ی جانسوز بود
در دل گودال، کسی تشنه لب...
اوج مصیبات همان روز بود
@hosenih
حمله نمودند بر آن خسته جان
نیزه به دستان همه با هروله
پیش نگاه ترِ زینب، خدا
زد به زمین زانوی خود حرمله
@hosenih
شاه به گودال بلا مانده بود
ذکر خدا داشت به لب یا کریم
یک نفر آمد که ببُرّد سر از...
پیکر آیینه ی ربِّ رحیم
@hosenih
نبض زمان از نفس افتاده بود
تیره شد از دود ستم آسمان
در وسط چرخش شمشیرها
در دل آن شور و فغان ناگهان
@hosenih
دید کریمی ز حرم سر رسید
داشت به لب ذکر حسن با خروش
آه از آن لحظه که در قتلگاه
خون حسین و حسن آمد به جوش
@hosenih
کودک تو در بغل شاه بود
حرمله خندید و کمان را گرفت
تیر به پرواز درآمد ولی
زیر گلوی پسرت جا گرفت
@hosenih
آه چه گویم ز کمان دارها؟
شد بدن کوفته آماج تیر
تو کفنت غرقه به خون شد ولی
کرببلا شد کفن او حصیر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#علی_شکاری
▶️
کسی که غرق خدا شد به یم نیاز ندارد
رواق و صحن و چراغ و خَدَم نیاز ندارد
سخای بیشتر ازحد مجتباست دلیلش
نیازمند اگرکه به کم نیاز ندارد
@hosenih
زبانزد است دل مهربان و پاک و رئوفش
به معجزات زبان و قلم نیاز ندارد
ویطعمون الطعامش هنوز در جریان است
گدا برای گرفتن قسم نیاز ندارد
نفس بهانۀ از او سرودن است همیشه
دمی که گفت حسن بازدم نیاز ندارد
@hosenih
زمین کرببلا طرحی از بهشت بقیع اش
حرم برای خودش که حرم نیاز ندارد
کتیبه های محرم کبود غربت او شد
بیان درد دلش محتشم نیاز ندارد
نوشت با خط خون تیر روی چوبه تابوت
شهید آتش کوچه که سم نیاز ندارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#محمد_قاسمی
▶️
ماتم زده ام ماتم آقاست بهشتم
در ماتم اين شاه چه زيباست بهشتم
چون خانه ي صديقه ي كبراست بهشتم
هرجا كه بسوزند همانجاست بهشتم
خوب است كه با اشك بشويم دهنم را
كز عرش مي آرند دَم "يا حسنم" را
@hosenih
اي حُسن خدا در نظر حيدر كرّار
اي گوهر والا گُهر حيدر كرّار
اي مظهر پا تا به سر حيدر كرّار
اي روي تو قرص قمر حيدر كرّار
هر چند بدم ، رو سيهم ، پَستم و زشتم
من بنده ي سالار جوانانِ بهشتم
@hosenih
گفتند كه غم داري و غمخوار نداري
مثل پدرت بي كسي و يار نداري
در خانه ي خود مَحرم اسرار نـداري
آقا ، تو نيازي به كس و كار نداري
كافي ست كه آقاي ابالفضل و حسيني
يعني همه جا حضرت بين الحرميني
@hosenih
با بال و پر سوخته ، پرپر مزن اين قدر
با اين جگرِ سوخته ، پرپر مزن اين قدر
اي شعله ورِ سوخته ، پرپر مزن اين قدر
با يادِ در سوخته ، پرپر مزن اين قدر
بالاي سرت اينكه چنين زار نشـسته ست
چشمي بگـشا، حضرت پهلوي شكسته ست
@hosenih
اين بسترِ افــتاده ، خودش بستر روضه ست
اين طشت كنار تو ، خودش منبر روضه ست
با اينكه حسين بن علي محشر روضه ست
گيسوي سپيد تو ، خودش آخر روضه ست
اين زهر كه دور جگرت گرم طواف است
همدست همان ضربه ي سنگين غلاف است
@hosenih
دل از تو رميده ست چِهل سال جلوتر
غم را طلبيده ست چِهل سال جلوتر
قدّ تو خميده ست چِهل سال جلوتر
رنگ تو پريـده ست چِهل سال جلوتر
هر چند كه در ماه صفر سوگ تو برپاست
مرگ تو همان لحظه ي افتادن زهراست
@hosenih
ارباب دو عالم خبرت را كه شنيده
تا خانه ي تو در وسط كوچه دويده
با ديدن حالَت ، جگرش تير كشيده
شمشير ابالفضلِ علي ، جامه دريده
ديدند ملائك همه بي طاقتي اش را
آشوبِ دل سوخته ي غيرتي اش را
@hosenih
بايد كه بميرم ، كه پريشان شده زينب
با ديدن حال تو هراسان شده زينب
آن قدر چكيده ست كه باران شده زينب
دلواپس فرداي عزيزان شده زينب
اي كاش كه داغت به دل او ننشيند
خون جگرت را به دل طـشت نبيند
@hosenih
از طشت سخن گفتم و يك دفعه فضا رفت
تا شام بلا ، پايْ به پايِ اُسرا رفت
قدري كه در آن بزم ، سوي طشت طلا رفت
چشم دل من پاي سر خون خدا رفت
چون ديد چنان چوب به لبهاش نشسته
فهميد كه دندان ثناياش شكسته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#هادی_ملک_پور
▶️
زخم جگر تو بس که کاری شده است
چشمان من از غصه بهاری شده است
@hosenih
خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی!
از گوشه ی لبهای تو جاری شده است ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#سیدعلی_احمدی
▶️
شود به اذن تو دریا ، سراب هم حتی
شود به نام تو موجی ، حباب هم حتی
کریم نیست کسی پیش سفره ات هرچند
به نام او بدهند آب و تاب هم حتی
@hosenih
نشسته ام سر راهت مگر که یک لحظه
تو را نگاه کنم با نقاب هم حتی
همین که از تو بخواهیم باز شیرین است
اگر دعا نشود مستجاب هم حتی
تمامِ خلق رهین شکوه عزت توست
اگر شوی تو به ذلت خطاب هم حتی
@hosenih
به بغض تو شده کافر ، اگرچه او به رسول
به زور داده شود انتساب هم حتی
فقط به پای مزار تو بوده که آمیخت
به اشک غم ، نفس اضطراب هم حتی
**
خدا کند پسری مادرش زمین نخورد
خدا کند که نبیند به خواب هم حتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#رضا_رسول_زاده
▶️
تو سرو بودی و حالا خمیده ای تنها
به دوش ، بار مصیبت کشیده ای تنها
اگر که پیر شدی ، علتش ز کودکی است
چها گذشت به کوچه ! چه دیده ای تنها ؟
@hosenih
کسی ندیده به جز مادرت که دنبالش
پی مسیر پر از خون دویده ای تنها
کسی ندیده بجز خواهرت که هر شب را
به های های ز خوابت پریده ای تنها
نکشت زهر تو را خاطرات مادر کشت
کنون به بستر مرگ آرمیده ای تنها
@hosenih
چه زخم های زبانی که خورده ای در جمع
چه طعنه ها که به جانت خریده ای تنها
میان شهر اگر ناسزا نثارت شد
میان خانه ی خود هم شنیده ای ، تنها
ز دست همسر خود جای آب و شیر و غذا
دو کاسه زهر هلاهل چشیده ای تنها
@hosenih
به هر نفس زدنت پاره ی جگر ریزد
درون طشت بلایی که چیده ای تنها
دل تو رفت از این طشت خون به طشت شراب
کجای قصه ی سر را تو دیده ای تنها
دل تو رفت به گودال کشته ای مظلوم
کنار پیکر در خون تپیده ای تنها
@hosenih
دل تو رفت در آن خیمه های شعله نشین
که سوخت دامن زینب ، رشیده ای تنها
دل تو رفت به شهری که می زدند ز بام
هماره سنگ به راس بریده ای تنها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
تیری که شد خطیر، حسن بوده
هم پیر هم مسیر، حسن بوده
بی آنکه دست باز کند سائل
همواره دست گیر حسن بوده
@hosenih
از سفره داری اش،نه که از سفره
آنکه نگشته سیر حسن بوده
تا هست شیر رزم علی هست و؛
تابوده بچه شیر حسن بوده
بی شک حسین،امیر اگرهم شد
قبلش فقط امیر حسن بوده
@hosenih
برجنگ اگر حسین تعمّد داشت
برصلح ناگزیر حسن بوده
هم وارث اهانتِ درکوچه
هم وارث غدیر حسن بوده
آن سربلند دهر که روزی شد؛
درتشت سربه زیر حسن بوده
@hosenih
دوری که رفت زود حسینش بود
زودی که گشت دیر حسن بوده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمد_قاسمی
▶️
دلي كه عاشقه مِحَن داره
تو كشوره غصّه وطن داره
عاشق اونه كه تو دلش هر شب
روضه برا امام حسن داره
@hosenih
ميگن خداي كرمه آقام
صاحبه سفره ي غمه آقام
با اون همه مهربوني،حالا
بگيد چرا بي حرمه آقام ؟
@hosenih
براي چي نباشه باروني
چشماي من با اين پريشوني
كه قبر خاكيشم شده پُشته
پنجره هاي بقيع زندوني
@hosenih
با بي وفاها هم وفا مي كرد
درداي مردم و دوا مي كرد
بايد بپرسيم ما از اون شامي
با دشمناش چجوري تا مي كرد
@hosenih
چِل ساله از يه عدّه دلگيره
چِل ساله كه دلش يه جا گيره
هرموقع ياده كوچه مي اُفته
صد دفعه زنده ميشه ميميره
@hosenih
چهل ساله زخم زبون خورده
خيلي شده خاطرش آزُرده
هر باري كه مغيره رو ديده
چند روزي خنده رو لباش مُرده
@hosenih
مدينه غرق گريه زاري شد
خزون زندگيش بهاري شد
راحت شد از اون همه غم وقتي
زهر جفاي جعده كاري شد
@hosenih
تابوتشو رو شونه ها بُردن
به سمت بي كرونه ها بُردن
از كوچه اي كه مادرش رو ديد
به زير تازيونه ها بُردن
@hosenih
چشماي قاسم خيس بارونه
حال ابالفضلم دگرگونه
تيرا يه كاري با حسن كردن
پهلوي تابوتش پر از خونه
@hosenih
اي كاش بي نشونه ميرفتش
آروم و مخفيونه ميرفتش
بعد حسن اين حرف زينب بود
كاش داداشم شبونه ميرفتش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih