#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حیا در چشمهایش بود غیرت داشت همت داشت
چنان آسیه و هاجر چنان مریم نجابت داشت
لباس کهنه میپوشید روی خاک میخوابید
تماما خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت
@hosenih
تجارتخانه های مکه از اموال او پر بود
ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت
بجای مرغ بریان دانه ی خرما غذایش بود
به رعیت ها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت
وجودش را فدای راه حق میکرد بی وقفه
برایش پیشرفت دین همیشه ارجحیت داشت
به رغم آنهمه تبلیع که ضد پیمبر بود
کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت
گواهی میدهد شعب ابیطالب به ایثارش
گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت
@hosenih
چه ایمانی چه اخلاصی که بین بستر مرگش
خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت
کفن برتن نکرد و با لباس پاره ای پر زد
عجب این لحظه آخر به اربابم شباهت داشت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
فقری که نخ نما شده اش آستین ماست
گویای عشق بی طمع و راستین ماست
ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم
دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست
@hosenih
از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم
از گرد تربتی است که روی جبین ماست
دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست
گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست
مانند حب احمد و زهرا و مرتضی
حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست
تنها نه نام او به روی دختران ماست
نام خدیجه نقش به روی نگین ماست
چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز
هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست
بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است
او اولین مرید رسولِ امین ماست
ما سائلان مادر زهرای اطهریم
بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست
کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران
لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست
@hosenih
بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را
فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست
مولای ما می آید و حق می شود عیان
درک ظهور حاجت قلب حزین ماست
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
عمریست دل تو خانه ی غم باشد
چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد
امشب همه بر غربت تو گریه کنند
بانیّ عزا رسول خاتم باشد
@hosenih
دادی همه هست خویش در راه خدا
پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد
تو مادری و شفاعت ما محشر
بر یک نخ چادر تو محکم باشد
روزی همهٔ جلالت صورت تو
در چهره ی زینبت مجسم باشد
این زود یتیم گشتن دخترها
ارثیه ی مادر دو عالم باشد
آن روز کجایی که ببینی زهرا
در پشت در و اسیر ماتم باشد
چون درد زنانه بود از فضه بپرس
خوب است کنیزخانه محرم باشد
امشب که برایتان کفن می آید
بشمار گمانم که یکی کم باشد
در این دهم ماه دل ما فکر
عصر دهم ماه محرم باشد
آن روز بدون سر تنی در گودال
پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم باشد
یک مشت دهاتی و یک تکه حصیر
تشییع تن شاه دو عالم باشد
امشب همه یاد پیکری پا مالیم
امشب همه یاد غارت گودالیم
پیراهن دست دوز مادر بردند
هرچیز که بردنی ست لشگر بردند
خولی و سنان میان خورجین هاشان
تا کوفه شبانه دو سه تا سر بردند
دنبال سر بدون عمامه ی شاه
سوغات برای خانه زیور بردند
@hosenih
با گریه گلایه کرد یک دختر و گفت
ای عمه ببین چگونه معجربردند
انگشتر و انگشت ، زره ، پیراهن
حتی به خدا لباس اصغر بردند
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
سجده شکر بر خداش کنیم
اذنمان داده اقتداش کنیم
@hosenih
مادری کرده است در حق ما
تا که مادر همه صداش کنیم
حق او بیشتر ز فهم گداست
ما که باشیم تا اداش کنیم؟!
بیشتر میشویم شرمنده
بیشتر هرقدر تلاش کنیم
هرچه را داشت نذر احمد کرد
هرچه داریم خاک پاش کنیم
دست بر دامن خدیجه شدیم
مرگ بر ما اگر رهاش کنیم
چند روزیست بستری شده است
پس بیایید تا دعاش کنیم
@hosenih
ای خدا بین بستر آب شده
جگر فاطمه کباب شده..
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن
تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن
من به فهم ناقص خود اینقدَر دانستهام
میتوان در وصف او یک عمر منبر داشتن
دست رد بر سینهی جاه و مقام خود زدن
خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن
طعنهی اغیار را با جان خریدن، در عوض
جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن
روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود
سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن
پاسداری کردن از دین با تمام مال خود
همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن
مادری کردن برای مادر آیینهها
شأنی از آسیه و مریم فراتر داشتن
"من به جای کل این عالم مسلمان توأم"
با همین جمله غم از دوش نبی برداشتن
سال اندوه پیمبر بود سال مرگ او
آن که لبخندش بری بود از برابر داشتن
هیچکس مانند او شایستهی این نام نیست
مؤمنین را میسزد اینگونه مادر داشتن
✍ #علی_سلیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
خدیجه در مسیرِ دین، شترها داد بی منت
زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت
شاعر: #مجید_تال
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
از لطف و محبت خدیجه خاتون
غرقیم به رحمت خدیجه خاتون
از ما صلوات با. وعجل فرجه...
تقدیم به حضرت خدیجه خاتون
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
باید از ذات تو آموخت فقط باور را
دید در آینه ی چشمه ی تو کوثر را
تو همانی که کمی قبل رسالت حتی
خواند بیت غزل بعثت پیغمبر را
چه نیازی است که از مرتبه ات دم بزنیم
فقط این بس که تو مادر شده ای مادر را
مادر مادر سادات به نورت سوگند
برکت توست که بر سجده گذارم سر را
چه نمازیست نمازی که به چشمش یکجا
دیده نفس نبوی را و تو و حیدر را
شرح این لحظه پر شور شنیدن دارد
این همه نور به یک آینه دیدن دارد
@hosenih
ای که خورشید در این آینه حیران شماست
آسمان کودک مستوجب احسان شماست
پسر مریم اگر گشت مسلمان نبی
شخص مریم به گمانم که مسلمان شماست
کاملا اشرف زنهای قریشی بانو
کیست آن مرد که اندازه برهان شماست؟
هیچ کس قبل نبی اهل حریم تو نبود
این خودش مدرک عذرایی دامان شماست
شجر طیبه هم را که همه میدانند
که گل سرسبدش برکت گلدان شماست
بی سبب نیست به این مرتبه خوشنام شدی
بانوی وحی شدی مادر اسلام شدی
@hosenih
بعد پرواز تو غم بر دل طه مانده
اشک در آینه صورت زهرا مانده
مادر فاطمه جایت چقدر خالی بود
که ببینی گل تو پشت دری جا مانده
کاش بودی که حسن پیش تو اشکی میریخت
از همان کوچه و آن لحظه ی تنها مانده
ارغوانی شدن صورت و درد بازو
روضه هایی است که از ام ابیها مانده
نفسی سرد نشد آتش این غم هرگز
داغ این واقعه در سینه ی دریا مانده
اسم آب آمد و آمد به لبانم ناگاه
به فدای لب خشک تو ابا عبدالله
شاعر: #احمد_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
نگذار تنهايش در اين غربت پيمبر را
بانو ببين حال دل بي تاب همسر را
با خود ببر بيرون از اين شِعب پُر از سختي
خاتون مكّه , همرهت خاتون محشر را
@hosenih
داريم مي سوزيم با غمناله ي زهرات
داريم مي گِرييم اين ساعات آخر را
شمع سحر هاي نبي سوسو نزن اينطور
اشكت درآورده ست اشك چشم دختر را
پيش محمّد سفره ي غم پهن خواهد شد
فردا كه جمعش ميكند از خانه بستر را
تو مي روي از اين در اما چند سال بعد
بر پهلوي زهرات مي كوبند آن در را
نگذاشتي دست محمّد را ببندند،آه
اين قوم مي بندند امّا دست حيدر را
پهلوي تو در عرش حتماً درد ميگيرد
روزي كه پايي بشكند پهلوي كوثر را
@hosenih
تا شوكتت را بر خلايق رو كند خالق
مي آفريند بالغرض ، صحراي محشر را
فرداي محشر بر سر دست تو مي آرند
شش ماهه اي ،نُه ماه كوچك تر از اصغر را
شاعر: #محمد_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
امین مکه دیگر جان پناهش را نخواهد داشت
پس از دستان مهرت تکیه گاهش را نخواهد داشت
@hosenih
سپاه من نگاه مهربانت بود بی تردید
پیمبر بی تو دیگر آن سپاهش را نخواهد داشت
دلم محکم شد از ایمان محکم تر ز کوه تو
دلم بعد از تو حال روبه راهش را نخواهد داشت
تو راه چاره ی شعب ابیطالب شدی روزی...
که دین مانند آن روز سیاهش را نخواهد داشت
کسی در قلب من جای تو را هرگز نمی گیرد
بدان که آسمانم بی تو ماهش را نخواهد داشت
تو ام المؤمنینی در نگاه احمدت بانو
که با هر کس به جز تو این نگاهش را نخواهد داشت
@hosenih
خدایت مژده داده هر که رضوان مرا خواهد
بدون مهر زهرای تو راهش را نخواهد داشت
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
نیست عشقِ اینچینِ دیگری
همسر و یار متینِ دیگری
@hosenih
بود همراه نبی هنگام وحی
جبرئیلِ با یقینِ دیگری
داشت پیغمبر(ص) میان خانه اش
حضرت روح الأمینِ دیگری
عاشقش بود و خدا را شکر داشت
جز علی(ع) حبل المتینِ دیگری
بر رکابِ نام احمد تا ابد
خوش نمی آید نگینِ دیگری
جز خدیجه(س)؛ مادر زهرا(س) مگر
هست أم المؤمنین ِ دیگری؟!!
@hosenih
هر که گوید هست. با اسلام نیست...
می رود دنبالِ دینِ دیگری!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
مسندنشین عالم بالا خدیجه
فخر قریش و همدم طاها خدیجه
ام الائمه مادر زهرا خدیجه
مادربزرگ زینب کبرا خدیجه
اسلام ما مدیون اسلام خدیجه است
هرجا علی گفتیم پیغام خدیجه است
با جان و با دل جور دلبر را کشیده
با شانه اش بار پیمبر را کشیده
با چشم گریان، آب کوثر را کشیده
با نور ایمان، نور حیدر را کشیده
آنگونه که تسبیح با نخ سودمند است
دین خدا هم با خدیجه سربلند است
@hosenih
او که همان اول به داد غم رسیده
وقت گدایی یادش افتادم، رسیده
از برکت او خرجی ما هم رسیده
با نیت خیرش به ما پرچم رسیده
بر دین و دینداری خود پابندمان کرد
از مال خود بخشید و ثروتمندمان کرد
تحریم کردند از شقاوت مرد او را
دیدند نزدیکان بی بی طرد او را
هی مسخره کردند آه سرد او را
مردم نفهمیدند اصلاً درد او را
آن بانوئی که کنیه، ام المومنین داشت
مثل امیرالمومنینش درد دین داشت
صدیقه شد زهرا پس از مادر که رفته
همدرد مولا بوده پشت در که رفته
حتماً علی را دیده بی لشکر که رفته
چون شوهرش حیدر شده حیدر، که رفته
انداختند او را کنار در که میسوخت
میسوخت او هم با علی، حیدر که میسوخت
او را زدند آنجا که با غم خو بگیرد
نگذاشتند آئینهء ما رو بگیرد
فرصت نشد که دست بر به پهلو بگیرد
یا راه آتش را به سمت مو بگیرد
وقتی صدای رنج مادرها زیاد است
یعنی مصیبت های دخترها زیاد است
ای وای از غم، از پر آتش گرفته
از ماجرای دختر آتش گرفته
از غصهء موی سر آتش گرفته
زینب کجا و معجر آتش گرفته
روی کلام او به آقای نجف بود
با خولی و شمر و سنان دیگر طرف بود
@hosenih
ای وای از آن شب، از شب درد و بلاها
گم شد میان سم مرکبها صداها
آتش گرفته دامن ناموس طاها
می رفت زینب در پی طفلان کجاها
او که عزا هم داشت از داغ برادر
می زد به قلب شعله ها مانند مادر
می سوخت خیمه، آه زینب سوخت از درد
چشم کسی این صحنه را طاقت نیاورد
بازادهء زهرا ببین دنیا چه ها کرد
سر از تنور خانهء خولی درآورد
باید به پای غصه هایش مُرد امشب
با دست بسته تا کجاها رفت زینب!
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e