eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شهادت جانسوز امام جواد (ع) تسلیت باد. ای دوست به درگهت مُراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدایِ تو جواد اُمید به لطف دو جواد آوردم ✍مرحوم @hosseinieh_net
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزارشکر تَنَش زیرِ آفتاب‌ نرفت به پیکرش پَروبالِ کبوتر افتاده@hosseinieh_net
هرچند که زیر آفتاب است تنت صد شکر که غارت نشده پیرهنت دیدند کبوتران تو را بر روی بام با گریه شدند سایبان بدنت @dobeity_robaey
از زمانی که عشق شد ایجاد گذرم بر ابالجواد افتاد بارها زود حاجتم را داد وسط روضه‌ی امام جواد گرچه آلوده و سیه رویم یا جواد الائمه می‌گویم بازهم ظلم و غربتی دیگر باز در حق آل پیغمبر دید خُدعه امام از همسر چه بلایی ازین بلا بدتر مقتلش را میان منزل دید به خودش مثل مجتبی پیچید حجره شد دشتِ کربلا، ای وای جگرش سوخت از جفا، ای وای شد تنش بر زمین رها، ای وای آب را هرچه زد صدا، ای وای... غیر از اندوه و غم به او نرسید ذره‌ای آب هم به او نرسید محتضر بود و حال مضطر داشت با چه وضعی پَر از زمین برداشت کاش یک یار در برابر داشت لااقل کاش یک دو خواهر داشت آی مردم غمش غم عظماست شاهد روضه‌اش امام رضاست خوب شد بام، سایه‌بان هم داشت سایه‌ای از کبوتران هم داشت تن مولایمان امان هم داشت کِی سر بام، ساربان هم داشت؟! خوب شد لااقل در آن غربت تن ابن‌الرضا نشد غارت احتضار حسین شد ممتد روی تل، حال خواهرش شد بد هر که با هرچه داشت او را زد شمر از روی سینه‌اش شد رد تا سه‌ ساعت به قتلگاه افتاد با لبِ تشنه عاقبت جان داد 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آئینه‌ی کرامت بی انتها جواد جای کرم نوشته‌ام از ابتدا جواد آن شاه و شاه‌زاده که در بارگاه او دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد! ایمان مَحض، خُلق نبی، هیبت علی تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد عمامه گشته دور سر او به افتخار آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد از کاظمین حاجت خود را گرفته است هر کس که گفته بین گوهرشاد یا جواد! بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد ذکر لب تمام گرفتارها جواد وا شد گره همین که گره خورد در حرم دست گدا به دامن لطف اَبا جواد دنبال التیام به جای دگر مرو تا هست مرهم دل درد آشنا جواد با چشم اشک‌بار شب جمعه می‌شود از کاظمین راهی کرب و بلا جواد این دفعه برد روح مرا او به کربلا باب الجواد باز شده رو به کربلا با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان رأسش هزار شکر نمی‌داده بوی نان سمت تنش رها نشده تیری از کمان نه تیغ شمر خورده، نه سرنیزه‌ی سنان بر خاک، خونِ حنجر پاکش نشد روان قاتل نداشته‌ست سر قتل او زمان چنگی به گیسویش نزده دست این و آن خیره نشد به خاتم او چشم ساربان سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان انداختند سایه به جسمش کبوتران از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم «فِرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از یک ترکیب بند وای اگر غصه‌ی مادر نبود حال تو این‌قدر مکدر نبود مثل حسن شد جگرت ریز ریز حیف که بالین تو خواهر نبود کاش زمین آب نمی‌ریختند حیف به جز خنده پسِ در نبود شکر خدا قسمت تو بام شد گودی و نامحرم و خنجر نبود خوب شد از حنجره‌ات خون نریخت حرمله در لحظه‌ی آخر نبود شکر خدا پیکرت عریان نشد زیر سم اسب پریشان نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد @dobeity_robaey
عجیب زهر بدی بود، شعله برپا کرد تمامیِ جگرت را که اِرباً اِربا کرد @dobeity_robaey
در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد مثل جدّت، لحظه‌ی آخر تو را لب تشنه کرد @dobeity_robaey
📷 از حرم مطهر امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع) در شهر کاظمین آقا تمام زندگی‌ام زیر دِین توست در دل همیشه حرف تو و کاظمین توست @hosenih
15.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انقدر‌که‌عاشقشه‌خــــدا برا‌همین‌شده‌بـاب‌المراد حاجت‌اگه‌داری‌فقط‌بگو امام‌رضا‌توروجون‌جواد 📝|عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عرق شرم بر جبینش بود دست حاجت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می‌کرد در سکوتی عجیب سر می‌کرد گرچه بر کار خویش یک‌دله بود کار او بر مدار حوصله بود فاطمه، ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف، در سکوتش بود مصطفی گفت: صحبتی داری؟ به گمانم که حاجتی داری! سخن آغاز کن امیر سخن! باز بنشین تو بر سریر سخن مرتضی گفت: یا رسول الله تو که هستی ز قلب من آگاه کودکی بودم و جوان شده‌ام پهلویت بوده پهلوان شده‌ام سخنت بوده است گفتارم سیره‌ات بوده است رفتارم وقت آن است فکر یار کنم همسری خوب اختیار کنم خواستگارم، غلامتان هستم عبد دار السلامتان هستم در وجودم تمام همهمه است رونق زندگیم فاطمه است آیه‌ی "انّما" شکوفا شد گل لبخند مصطفی وا شد گفت احمد که حُسن خاتمه است حرف آخر کلام فاطمه است پیک جان جای کوثرش آمد مصطفی پیش دخترش آمد گفت با او کلام دلبر را می‌شناسی تو خوب حیدر را دخترم ای بهشت مینویم من که خوشبختی تو می‌جویم ... ای یگانه حبیبه‌ی ازلی راضی استی به ازدواج علی؟ عرق شرم بر جبینش بود دست بیعت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می‌کرد در سکوتی عجیب سر می‌کرد "یاعلی" ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف در سکوتش بود احمد از پیش کوثرش برخواست بانگ الله اکبرش برخواست قند شد آب در دل خورشید ماه آمد به منزل خورشید سائل از خاکبوسی‌اش می‌گفت از لباس عروسی‌اش می‌گفت امّ سلْمه قصیده‌ای می‌خواند غزل نو رسیده‌ای می‌خواند در هیاهوی خانه‌ی زهرا گوشه‌ای بغض کرده بود اسماء آرزوی خدیجه در یادش وعده داده است تا کند شادش تا رسیدند جان و جانانه جا گرفتند کنج یک خانه رو به محراب راز آوردند هر دو با هم نماز آوردند هر دو تا رو به یک خدا کردند خالق عشق را صدا کردند اشک شوق بهشت دیدن داشت لذت سرنوشت دیدن داشت ماه با آفتاب زیبا بود تابش و بازتاب زیبا بود لیف خرما اگر چه فرش شده با شما خانه مثل عرش شده اصلاً این خانه خالی‌اش بهتر آب زمزم زلالی‌اش بهتر رونق خانه‌ی علی زهراست جان و جانانه‌ی علی زهراست خانه خالی ولی صفا دارد مروه هم رو به این سرا دارد خانه‌ای همطراز عرش خدا قبلگاه نماز عرش خدا خانه‌ای دلگشاتر از عالم خانه‌ای "هل اتی" تر از حاتم خانه‌ای جانْ پناه مظلومان خانه‌ای دلنواز محرومان کاش این بیتِ ساقی کوثر در امان باشد از گزند خطر دور باد از کرانه‌اش آتش نرود سمت خانه‌اش آتش ** خانه‌ای را که وحی در می‌زد دست نامحرمی شرر می‌زد در این خانه ازدحام شود کاش این قائله تمام شود بانوی خانه در امان باشد شمع و پروانه در امان باشد ولی افسوس کار بدتر شد آنچه باید نمی‌شد آخر شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e