eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط یک مرد در عالم امیرالمؤمنین بوده است فقط یک زن به عالم یار ختم المرسلین بوده است مراعات‌النظیر بی نظیری بهتر از این نیست امیرالمؤمنین داماد امُّ‌ المؤمنین بوده است دلیل رشک مریم، رشک ساره، رشک هاجر اوست خدیجه از ازل بین زنان بالانشین بوده است پیمبر را زنانی بوده اما از سر تکلیف ولی تنها خدیجه یار او در کار دین بوده است اگر در کوچه‌های مکه راه مصطفی سد شد امین مکه را در خانه سربازی امین بوده است همه سرمایه‌اش را خرج حاصل دادن دین کرد خودش روی حصیری نزد احمد، خوشه‌چین بوده است میان امتحان صبر در شعب ابی‌طالب خدیجه مادر زهرای زینب آفرین بوده است :: نگاهش را شب آخر به در می‌دوخت در خانه گمانم فکر زهرا لحظه‌های واپسین بوده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از این‌ها فراتر داشت پُر از خورشید بود! آری نگاهی کیمیاگر داشت بزرگان عرب را یک‌به‌یک دیروز پس می‌زد که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت زمانی که همه خورشید را تکذیب می‌کردند خدیجه چشم‌های مصطفی را خوب باور داشت میان قوم خود، شأن و مقام او فراوان بود ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت نبی افلاک را می‌دید از غار حرا اما جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت کنار مرتضی دین خدا را حفظ می‌کرده که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت دو بازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند خدیجه چون علی را داشت، درواقع برادر داشت لبالب بود از قرآن و آن‌روزی که مادر شد به جای طفل در آغوشِ خود، آیات کوثر داشت همین‌جا می‌شود بر پاکیِ دامان او پی بُرد فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت علی داماد او شد، کاش بود آن‌روز را می‌دید که زهرا در نبود مادر خود، دیده‌ای تر داشت خدیجه در مسیر دین، شترها داد بی منت زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد به یاد خاطراتی که مروری زجرآور داشت کمک می‌خواست پشت در صدا زد خادم خود را فدای فضه اما فاطمه، ای کاش مادر داشت... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همینکه حرف مادر می‌شود، یاد تو می‌افتم تو بی مانندی! این را از زبان مادرم گفتم یکی‌ مادر شدن را در غم دلبند می‌بیند یکی در زادن و پروردن فرزند می‌بیند یکی در لقمه‌ای که از دهان خویش می‌گیرد یکی در اینکه طفلش تب کند، صدبار می‌میرد یکی در چین پیشانی و گیسوی سفید خود یکی... اصلاً چه فرقی می‌کند، هرکس به دید خود :: من اما مادری را در تو دیدم، در مقام تو سزاوار است روز مادری باشد به نام تو مقامت را خدا قبل از محمد خوب سنجیده به دنیا مادری مانند تو مادر نزاییده که دیده مادری یک مادر از خود ارث بگذارد؟ بشارت می‌دهد کوثر، خدیجه دختری دارد تو در دل مادری چون فاطمه پرورده‌ای، آری تو بر هفتاد نسلِ بعد، حق مادری داری بزرگی،‌ مادری، مادربزرگ عالم پیری فقط از ما که نه، از کل عالَم دست می‌گیری برای چارده معصوم،‌ جا در کنج دل داری تو در قلب رسول الله حق آب و گل داری مگر ساده‌ست؟ تو قلب محمد را وطن کردی یکی بودید با هم که عبایش را کفن کردی زنی مانند تو دیگر نخواهد دید این هستی گواهی می‌دهد تاریخ، ام المومنین هستی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم می‌خواست امشب اشک، چشمم را خبر می‌کرد دلم می‌خواست دستم خاک عالم را به سر می‌کرد دلم می‌خواست پایم امشب از ماندن حذر می‌کرد به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می‌کرد دلم می‌خواست خیس از گریه‌های ابرها باشم دلم می‌خواست امشب زائر آن قبرها باشم اگر که مکه انگشتر شود، بی شک نگین آن‌جاست مزار پاره‌های قلب ختم المرسلین آن‌جاست یقینا قطعه‌ای از جنت حق در زمین آن‌جاست چرا که مرقد خاکی ام‌المؤمنین آن‌جاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را قدم‌هایت ندیده هیچ‌گاه از پا نشستن را نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را چگونه می‌توان فهمید اینسان چشم بستن را به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود الا یا کاشف الکرب محمد، سیب لبخندت سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت تو را کافی‌ست بشناسیم از اوصاف فرزندت جز اینکه خواجه‌ی لولاک، احمد همسرت باشد گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه الا ای تربت تو قبله‌گاه دیگر مکه الا ای سایه‌ی دست کریمت بر سر مکه یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه قرار دل! دلم را عاری از هر بی‌قراری کن کریمه! باز مهمانت رسیده، سفره‌داری کن میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت پر از فریاد بی‌تابی‌ست بر لب‌های خاموشت صدای گریه‌ای گویا طنین افکنده در گوشت ببین زهراست که بی‌تاب افتاده در آغوشت نگاهت حس تلخ لحظه‌های واپسین دارد وصیت‌هایت امشب حرف‌هایی آتشین دارد گمانم در نگاه دخترت آزار می‌بینی و داری خانه‌ای با آتش بسیار می‌بینی کسی را آشنا بین در و دیوار می‌بینی میان پهلوی گل، تیزی یک خار می‌بینی ببین که دست‌های تازیانه می‌رود سویش همینکه دخترت افتاد، در افتاد بر رویش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه تنها مادرِ زهراست، ام‌المؤمنین هم هست زنی از مردها برتر، زنی مردآفرین هم هست نه تنها مادرِ زهراست در ظاهر، که در باطن خدیجه مادرِ مولا امیرالمؤمنین هم هست نه تنها اهل اسلام‌ است، در فضلش همین کافی که در بین مسلمانان خدیجه اولین هم هست فقط یاور برای حضرتِ ختم‌ِرسولان، نه که حتی یاورِ پیغمبرانِ پیش از این هم هست و او بر گردنِ اسلام گردنبند زیبایی‌ست و بر انگشترِ پیغمبرِ خاتم نگین هم هست خدیجه بعدِ زهرا برترین زن در سماوات است خدیجه بعدِ زهرا برترین زن در زمین هم هست و در راهِ خدا دارایی‌اش را داده و شاد است برای اینکه جانش را نداد اندوهگین هم هست زنانِ دیگری هم داشت پیغمبر ولی این زن نه تنها اولین زن بود بلکه برترین هم هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود چنانکه ثروت تو هم‌تراز تیغ حیدر بود به ایثارت گواهی می‌دهد شعب أبی طالب همین از خود گذشتن‌های تو خود فتح خیبر بود همین بس که سلامت داده جبرائیل با هر وحی کجا این منقبت در شأن آن زن‌های دیگر بود؟ کسی که مادر زهراست ام المومنین باشد فقط اینگونه مادر لایق آنگونه دختر بود نه تنها مریم و حوا کنیز خانه‌ات بودند که غیر از فاطمه شأن تو از کل زنان سر بود تو بودی و علی بود و ابوطالب، همین کافی‌ست پیمبر از همان آغاز هم دارای لشکر بود تو ای بانو اگر اسلام را یاری نمی‌کردی یقین دارم جهان امروز بی «الله اکبر» بود خدیجه! آه... بعد از تو رسول الله هر روزش... "خدیجه آه..."  هر شب روی لب‌های پیمبر بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مادر فاطمه و جده‌ی سادات تویی همسر ختم رُسل، بانوی جنات تویی شرف و معرفت و جلوه‌ی ایثار زتوست افتخار و شرف و عزت سادات تویی اولین بانوی کانون خدا جویانی جان توحید تویی، روح مناجات تویی مُحرم کعبه‌ی دل، محرم اسرار وجود سعی دین را تو صفا، قبله‌ی حاجات تویی برکات تو به اسلام بقا بخشیده است چشمه‌سار کرم و چشمه‌ی خیرات تویی پیکر دین اگر از جهل جراحت دیده است آنکه شد مرهم این زخم و جراحات تویی آن که با عرض سلامی به حضورش، یزدان کرده بر حضرت او فخر و مباهات تویی مریم و هاجر و حوا به مقامت نازند آن که از منزلتش گشته جهان مات تویی شعله‌ی داغ تو بر جانِ پیمبر افتاد آن که داغش زده آتش به سماوات تویی بعد تو ای گل ایثار، رسول اکرم آن گلی را که کند یاد به کرات تویی جان زهرا نظری کن به «وفایی» در حشر که شفیع همه در روز مکافات تویی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرمنده کرده با وفایِ خود وفا را مدیونِ خود کرده صداقت را حیا را بخشیده معنا با نگاهش کیمیا را تفسیر کرده رحمت بی انتها را دریایِ بی‌پایانِ ایثار است بی‌شک دنیا به الطافش بدهکار است بی‌شک همواره هرجا یاورِ پیغمبر است او قطعاً یکی از شافعانِ محشر است او هم اولین بانویِ اسلام‌آور است او هم مادری اُمِّ ابیها‌ پرور است او در بحثِ ایمان، مثل و همتایی ندارد او جز رسول الله، آقایی ندارد دردِ تمامِ دردمندان را دوا کرد او عمرِ خود را وقفِ راهِ مصطفی کرد برعکسِ آنکه با شتر، فتنه به پا کرد او ثروتش را خرجِ دین، خرجِ خدا کرد دشمن بداند فتنه‌هایش بی‌نتیجه‌ست واللهِ ام‌ُّالمومنین تنها خدیجه‌ست او پا به پایِ مرتضی حامیِّ دین است در مبحثِ توحید، بی‌همتاترین است او فخرِ اسلام و عرب، فخرِ زمین است مادرتر از مادر برایِ مؤمنین است عالم به قربانِ نگاهِ مهربانش ما را حسینی کرده لطفِ بی‌کرانش با رفتنش کارِ جهانی سوختن شد آری عزادارِ غمش هر مرد و زن شد مرثیه‌خوانش شاخه شاخه یاسمن شد او با عبایِ وحیِ پیغمبر کفن شد در کربلا اما عبایی هم نمانده در ماتمش حتی خدا هم روضه خوانده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یارب به حق جود و احسان خدیجه لطفی بکن در حق من؛ جان خدیجه صرف نظر کن از گناهان زبانم امشب که هستم منقبت خوان خدیجه چشمی بده از خوف تو هر شب ببارد چشمی شبیه چشم گریان خدیجه بین تمام دوستان تقسیم فرما یک قطره از دریای ایمان خدیجه مأنوس آیات کتاب الله مان کرد فیض تلاوت‌های قرآن خدیجه ما مؤمنین او نیز ام المؤمنين است هستیم فرزندان سلمان خدیجه از والدین خود کسی بهتر نداریم مادر پدرهامان به قربان خدیجه از سفره‌ی ناپاک، ما را دورمان کن کافی‌ست ما را لقمه‌ی نان خدیجه در "تنفقوا ممّا تحبون" ریشه دارد انفاق و ایثار فراوان خدیجه غیر از فداکاری که تفسیری ندارد ساعات عمر رو به پایان خدیجه از بیت احمد بوی الرحمن بلند است پیغمبر اکرم پریشان خدیجه وقت گریز است و دلم را کربلا برد حرف از عبا و جسم بی جان خدیجه در بین گودالی تنی بی سر رها بود تنها کفن نه بلکه قحطی عبا بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقسیم کردی با خدا دار و ندارت را با بخششت پر بار می‌کردی بهارت را از بخششت دست زمین و آسمان پر بود هرگز نفهمیدند لطف بی شمارت را تو مادر زهرا و ام المؤمنين هستی بالاتر از این نیست شأن آشکارت را در خانه‌ات روح الامین در رفت و آمد بود همپای تو او سجده کرده کردگارت را بانو تو ماهی، آسمانت قلب پیغمبر زیباترین جایی که طی کردی مدارت را بعد از تو زهرا مادری می‌کرد در خانه می‌شست با دردانه‌ی اشکش مزارت را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه فرقی می‌کند در عرش یا روی زمین هستی تو هر جایی که‌ باشی با خدایت همنشین هستی چه‌جای بُهت وقتی‌که شکوه بی‌نظیرت را نمی‌فهمند خاکی‌ها ز بس بالانشین هستی نمی‌رنجی اگر از طعنه‌ها و بی محلی‌ها که‌ در تنهایی‌ات‌ هم‌صحبت‌ روح‌الامین‌ هستی تو در آن ظلمت تاریخ و برآن طعنه‌ی کفار شگفتا آشکارا پاسخی در آستین هستی تمام ثروت خود را به‌او بخشیده‌ای‌ جایش به‌دست خاتم پیغمبری نقش نگین هستی میان‌ همسرانش‌ افتخاری‌ برتر از این‌ چیست؟ که هستی مادر زهرا و امّ المؤمنین هستی در ایثار و فداکاری، در آیین وفاداری نخواهد دید مانند تورا روی زمین "هستی" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همسنگر و همراه و همسر بود آن بانو از هر چه همسر بود هم، سر بود آن بانو آرامش قلب جهان پیغمبر است اما آرامش قلب پیمبر بود آن بانو وقت مصاف غصه‌ها با جان پیغمبر یک پشتوانه مثل لشکر بود آن بانو هنگام یاری کردن اسلام، اموالش هم‌سنگ با شمشیر حیدر بود آن بانو آن زن که جز او هیچ ام المؤمنينی نیست چون دامنش معصوم‌پرور بود، آن بانو! آن جا که حاتم آب را هم بخل می‌ورزید جودش به عالم سایه گستر بود آن بانو می‌سوخت کم کم جان پیغمبر شبیه شمع آن روزها که بین بستر بود آن بانو آن زن که بعد از رفتنش چشمان پیغمبر وقت به یاد آوردنش تر بود؛ آن بانو... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e