#انقلابیگری
🔸نه غر زدند؛ نه قهر کردند؛ نه رفتار یه عده رو پای نظام نوشتند... فقط ایستادند و کار کردند
#متن_خاطره|رضا هم مثل خیلیهای دیگه زخم خوردهی برخی از مسئولان پایتختنشین بود. در پی انجام پیروزمندانهی عملیات محمدرسولالله در مریوان؛ از تهران حاجاحمد متوسلیان و بقیه همرزمانش رو خواستند و به آنها گفتند که باید برای همیشه به سپاه تهران برگردند و دست از مبارزه در غرب بردارند.
شهید دستواره میگفت: حقوق ما رو قطع کردند، تا به تهران برگردیم و دیگه توی مریوان نمانیم. حاج احمد میگفت: مگه ما برا حقوق به کردستان اومدیم [که با این تهدیدها برگردیم]؟!
رضا چراغی هم به اون مسئولی که میخواست مجبورشون کنه به رها کردن منطقهی دشمنخیز و برگشتشون به تهران؛ گفت: ما از گوشت بدن خودمون میکنیم و با اون آبگوشت درست کرده و میخوریم؛ و احتیاجی به حقوق شما نداریم...
همین پاسخ قاطع کافی بود که دستور بلوکه کردن حقوق سه ماه پایانی ۱۳۶۰ و عیدی نوروز ۱۳۶۱ شهیدان متوسلیان؛ چراغی و دستواره صادر بشه...
👤راوی: شهید سیدمحمدرضا دستواره
📚منبع: کتاب راز آن ستاره؛ سرگذشت شهید رضا چراغی؛ نویسنده: گل علی بابائی، صفحه۳۴و ۳۵
#پینوشت:
رفقای انقلابی؛ و عزیزانی که با کمترین بیمِهری میدون خالی میکنید:
این خاطره رو چند بار بخونین
این سه شهید عزیز! نه رفتار برخی مسئولین وقت رو به نظام ربط دادند؛ و نه میدون رو خالی کردند...
حتی هزینه دادند؛ اما پای کار نظام موندند؛ و این استقامت رو خدا با شهادت براشون جبران کرد... فتأمل
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#چراغی #متوسلیان #استقامت #دستواره
#یک_خاطره
🔸برخورد جالب شهید احمد کشوری با تصاویر و مجلات مبتذل
#متن_خاطره|كلاس دوم راهنمايى كه بود، مجلات عكس مبتذل چاپ مىكردند. توی آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازهها هم اين عكسها رو روى در و ديوار نصب مىكردند. احمد هر جا اين عكسها رو مىديد، پاره مىكرد. پدر احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت پدرش بهش چيزى نمىگفت. من هم لبخند مىزدم، چون با كارى كه احمد انجام مىداد، موافق بودم...
اون روزها يك مجلهاى با عكسهاى مبتذل چاپ میشد. احمد پول توجيبىهاش رو جمع مى كرد و هر بار ۲۰ تا از اون مجله، از چند روزنامه فروش مىخريد. وقتى هم مىآورد توی دستهاش جا نمىشد. همه رو توى باغچه مىانداخت، نفت مى ريخت و همه رو آتش مىزد. مى گفتم: چرا اينكار رو مىكنى؟ مىگفت: اين عكسها ذهن جوانان رو خراب مىكنه.
#پینوشت: درسته نمیتونست جلوی کل فساد اون مجله رو بگیره؛ اما میخواست هر بار در حد توانش جلوی انحراف چند جوون رو بگیره...
👤خاطرهای از کودکی شهید احمد کشوری
📚منبع: نوید شاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران"
🔸۱۵ آذر؛ سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدکشوری #نوجوانی_شهدا #شهدای_مازندران #تقوا #نگاه_حرام #بیتفاوت_نبودن
#خاطره
🔸رویای صادقهای که بعد از ۳۶ روز تعبیر شد...
خاطرهای از زبانِ خودِ شهید رحمانیان
#متن_خاطره|توی جنگ دوستم سیامک، که از جان بهتر و از برادر واسم عزیزتر بود، شهید شد. خیلی دلتنگش بودم و دوس داشتم به خوابم بیاد. یه روز وقتی داشتم از ایلام برا مرخصی برمیگشتم، توی اتوبوس يادِ رفقایِ شهيدم افتادم و چند قطره اشک از چشمام جاری شد. با خود گفتم: یعنی بچههایی كه شهيد شدند، الان اون دنیا پيش هم هستند؟!!!
تا اینکه دو روز بعد، سيامک رو كه مدتها آرزو میكردم توی خواب ببينمش، به خوابم اومد. خیلی شگفتزده شده بودم و هر دوتامون اشک میریختیم. بغلش کردم و پرسيدم:
▪️آيا به فكر ما رفقاتون هم هستيد؟
▫️سيامک گفت : بله!
▪️گفتم: آيا اون دنیا با شهدای دیگه کنار همید؟
▫️سيامک جواب داد: بله
و در آخر ازش پرسیدم:
◾️آيا من رو هم میبرید پيشِ خودتون؟
كه سيامک این بار هم گفت:
▫️بله!
✍ #پینوشت: جالبه که بدونید یحیی رحمانیان؛ ۳۶ روز بعد از دیدن این رؤیای صادقه، توی یکی از عملیاتهای مناطق برفی ایلام، به شهادت رسید...
📚منبع: نویدشاهد"بنیاد شهید و امور ایثارگران"
🔸 ۱۸دیماه؛ سالروز شهادت پاسدار شهید یحیی رحمانیان گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدرحمانیان #رویای_صادقه #شهدای_خوزستان #شهدای_فارس