5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🎥 #انیمیشن|آخرین جملهی شهید سجودی لحظهی شهادت...
وقتی تیر خورد فریاد زد و گفت...
🔸۲۶اسفند؛ سالروز شهادت سردار یوسف سجودی گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سجودی #اخلاق_حسنه #مقاومت #شهدای_مازندران #گذشت #امام_حسین #شهیدسجودی #خاکریز_خاطرات
#ویژهها
👤 دو خاطرهی ناب و زیبا از سردار شهید یوسف سجودی
🌺یکی برای خانومها
👨یکی برای آقایان
✅ خواندن این دو خاطرهی ناب رو از دست ندین
👇👇👇
#حتما_حتما_بخونید
#عاشقانه
سلام
دو تا خاطره از زندگیِ سردار شهید یوسف سجودی مینویسم ، یکیاش مخصوصِ خانومهاست و یکیاش مخصوصِ آقایون...
.
🌼 #خاطره_ی_شهید_ویژه_خانومها:
همسر شهید میگه: زندگیمون با کمکخرجِ پدرش و درآمدِ ناچیزِ حوزه به سختی میگذشت. یه شب نان هم برا خوردن نداشتیم. بهش گفتم که چیزی نداریم. اونقدر این پا و اون پا کرد که فهمیدم پولش ته کشیده. حرفی نزدم و رفتم سراغِ کارهایم... وقتی برگشتم ، دیدم یوسف نشسته پایِ سفره... داشت گوشههایِ خشک و دور ریزِ نان رو که از چند روز پیش مونده بود، میخورد... بهم گفت: بیا خانوم ! اینم از شامِ امشب...
.
✍ #خانوما_دقت_کنین:
از همسر این شهید یاد بگیرین و چیزی رو نخواین که میدونین همسرتون توانِ مهیا کردنش رو نداره ، لطفاً با پایین آوردنِ سطح توقعاتتون کاری کنین که مردتون شرمنده نشه ، تا زندگیتون آرامش داشته باشه...
■□■□■□■□■□■□■□■□■□■□
🧔♂ #خاطره_ی_شهید_ویژه_آقایون:
یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟ هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم... مرغ رو خوب شستم و انداختم تویِ روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار میرفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آبپزش میکردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف میخندید و میگفت: فدای سرت خانوم!
.
✍ #آقایون_دقت_کنید:
همسرتون با عشق براتون غذا می پزه و توی خونه زحمت میکشه. اگه غذا خوب نبود و یا نقصی دیدین ، نباید به روش بیارین. یادمون نره که گاهی یه تشکر کردن ،کلِ خستگی رو از تن همسرمون خارج میکنه... #شهدایی_زندگی_کنیم_تا_طعم_خوشبختی_رو_بچشیم
📚منبع خاطرات: مجموعه طلایهداران جبههی حق ۷ ( کتاب شهید یوسف سجودی)
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سجودی #همسرداری_شهدا #قناعت #عزتمندی #شهیدسجودی #شهدای_مازندران #خاکریز_خاطرات
#یک_خاطره
🔸گفتگوی دلربایِ شهید سجودی و همسرش؛ پای سفرهی شام آخر
#متنخاطره|آخرین شام رو که داشتیم با هم میخوردیم، سر سفره ازم پرسید: اگه شهید بشم، چکار میکنی؟ گفتم: منم مثل بقیه همسران شهدا، مگه اونا چی کار میکنن؟ خدا به هممون صبر میده... گفت: امکانش هست مثل فاطمه زهرا سلام الله علیها مفقود بشم و جنازم برنگرده؟ خندیدم و گفتم: اینجوری اجرش بیشتره، خدا یه ثوابی هم واسه چشم انتظاریمون مینویسه... و یوسف رفت و گمنام موند
👤خاطرهای از زندگی شهید جاویدالاثر یوسف سجودی
📚 کنگرهی ملی شهدای مازندران؛ به روایت همسر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
___________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سجودی #عاشقانه_شهدا #خانواده #شهدای_مازندران #حضرت_زهرا #شهدای_جاویدالاثر #شهیدسجودی #خاکریز_خاطرات
23.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری
🎥 #کلیپ|قدرتِ شگفتانگیز یک طلبهی شهید در هدایتگریِ مردم... خاطرات ناب این کلیپ رو از دست ندین
#حجتالاسلام_موسویزاده
🔰 سه خاطرهی زیبا از هدایتگریهای شهید که در این روایتگری خواهید شنید:
🔸سیدمجتبی چگونه به این مقام رسید؟ [ ۰۰:۰۰ تا '۰۴:۰۱]
🔹روایتاول: معلم بیحجابی که دختر شهید را مسخره میکرد ['۰۴:۰۳]
🔸روایتدوم: ماجرای زنان شرابخوار و رقاصهی محله ['۰۵:۱۵]
🔹روایتسوم: ماجرای شیعه شدنِ بهاییِ سرمایهدار ['۰۶:۱۹]
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_افضلیموسوی #شهدای_طلبه #شهدای_قزوین #هدایتگری #جهاد #شهیدافضلیموسوی #خاکریز_خاطرات
#خاکریزخاطرات ۱۴۰
🔸اینجوری هوای دلِ مادرت رو داری؟!!!
#متن_خاطره|یه روز با همسرم رفته بودیم خرید. محمد رضا کوچیک بود و سپردمش به همسایه. وقتی برگشتم دیدم سرش خونی شده و داره گریه میکنه. ظاهراً با دوچرخه خورده بود زمین. تا من رو دید، گریهاش رو قطع کرد. میخواست ناراحت نشم. گفتم: محمدرضا! چی شده مادر؟!!! با همون شیرین زبونیِ بچگی گفت: هیچی نشده مامان. ناراحت نشیا! درد ندارم... از همون کودکی مراقب بود کاری نکنه که من غصه بخورم. سرش رو شستم و زخمش رو بستم. اما به جای آه و ناله مدام تکرار میکرد: مامان! درد ندارم... گریه نکنیا... غصه نخوریا... من خوبم ... هیچیم نیست... نگرانم نشیا...
👤خاطرهای از زندگی کودکی شهید محمدرضا مرادی
📚منبع: کتاب “حلوای عروسی” ؛ صفحه ۶۰
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
___________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_مرادی #احترام_به_والدین #مادر #شهدای_تهران #شهیدمرادی #خاکریز_خاطرات