📇 متن خلاصه‌شده تفسیر قرآن 🔺سوره بقره : جلسه ۲۰ 🔖 آیه: ۴ و ۵ 📆 تاریخ: ۱۳۶۳/۱۲/۱۹ 👤 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ ✅ آیه ۴ سوره بقره: «و الّذین یؤمنون بما اُنزل الیک و ما اُنزل من قبلک و بالآخرة هم یوقنون» آیه ۵ سوره بقره: «اولئک علی هدیً من ربهم و اولئک هم المفلحون» 🔷 قرآن جز برای متقیان که یقین به قیامت دارند هدایت نیست. یک «علم خاص» است که جز از راه شهود ملکوت قابل کسب نیست. با ارتباط با ، یقین به قیامت حاصل شده و یقین به قیامت، پرهیز از گناه (تقوا) را به همراه می‌آورد. 🔴تقوا دو ره‌آورد دارد: 1⃣ خیرِ تنزل‌پیدا‌کرده از سوی خدا را به متقی می‌رساند. (هدیً للمتقین) هدایت برای همه است (هدیً للناس) اما انسان تبهکار، کور است و نمی‌بیند اما انسان متقی چشمش باز شده و هدایت را که نور است می‌بیند لذا هدایت بیشتری را کسب می‌کند. لذا تقصیرِ هدایت‌نشدن از خدا نیست بلکه انسان است که «چشم دل» خود را با گناهان کور کرده و دیگر را نمی‌بیند و هدایت و ظلمات برایش شبیه هم شده‌اند لذا اشتباه می‌گیرد. 2⃣ خداوند، عملِ اهل تقوا را صعود داده و به درجه قبول خود می‌رساند. پس رابطه‌ای دوطرفه را سامان می‌دهد. هابیل در آیه ۲۷ مائده به برادرش میفرماید: «انما یتقبّل الله من المتقین» خداوند فقط از متقین اعمالشان را می‌پذیرد نه از غیر آنها. دقت کنیم که قرآن حرف هابیل را تایید کرده چون کتاب داستان نیست که تنها نقل قول افراد را ذکر کند، بلکه کتاب هدایت است و همه جا حق و باطل را آشکار می‌کند. 🎖در ابتدای راهِ تقوا، خدا تنها از راضی می‌شود و در انتهای راه تقوا از انسان. (رضی الله عنهم) به عبارت دیگر در ابتدای راه، برای انسان درجاتی از بهشت است (و لکل درجات ممّا عملوا) و در انتهای راه، خود انسان، درجه ای از بهشت و معیار درجات می‌شود! (هم درجاتٌ عند الله) لذا در انتها، دیگر انسان ذاتاً از گناه و اشتباه خارج می‌شود. 🚦وقتی انسان به انتهای راه تقوا رسید: ۱. اولا خدا بجای قبول اعمالش، خودش را قبول می‌کند چنانکه مریم مقدس را پذیرفت (فتقبّلها ربّها بقبولٍ حسن) ۲. ثانیا او را متقیانی که در درجات پایینتر تقوا هستند قرار می‌دهد آنطور که متقیان در آیه ۷۴ فرقان، از خداوند، امامت و پیشوایی بر متقیان را در علم و عمل می‌خواهند «و اجعلنا للمتقین اماماً» ۳. ثالثا اینها به مقام می‌رسند یعنی راه‌گشا و مشکل‌گشای دیگران می‌شوند و درها را باز می‌کنند. لذا در هیچ امری درماندگی نداشته و به مقصد می‌رسند چون متکی به پایگاه هدایت الهیند. 🐝در قرآن، هدایت و گزاره‌های هم‌طراز آن غالبا با (علیٰ) و به معنای سکو و بالی برای پرواز می‌آیند «علیٰ هدیً من ربهم» و ظلالت و گزاره‌های شبیه آن با (فی) و به معنای چاهی برای فرو رفتن و غرق‌شدن «فی ضلالٍ مبین»! آیه ۱۲۲ انعام گوید مومن با و خط‌مشی روشن در میان مردم حرکت می‌کند و کافر در تاریکی‌ها فرو رفته و هر بار یک خط مشی دارد آیا اینها شبیهند؟ «و جعلنا له نوراً یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلماتِ لیس بخارجٍ منها» 📖 بینه و دلیل روشن و منطقی نیز و نور است پس با (علیٰ) آمده و سکو و بالی برای پرواز و بالا رفتن است. «علی بینة من ربی» 🚸🚸🚸🚸🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/288 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 📚کانال 👈 ✅ @tafsire_tasnim1