چقدر این شعر رو دوست دارم

📗 به وقت کتاب | نخل و نارنج 🔶 نخل و نارنج نوشته وحید یامین‌پور، پژوهشگر و نویسنده معاصر ایرانی درباره زندگی شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در عصر قاجار است. 💎 بخشی از کتاب نخل و نارنج ✨ بازار نجف از هفت شاخه به حرم منتهی می‌شد و آن راهی که مرتضی می‌آمد از سمت شرق و در مقابل ایوان طلا به حرم می‌رسید. 🔶 چند نفر با لباس‌های بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند. از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگار چوبی رفت. 🔷 نعلینی که به زردی می‌زد فرسوده‌تر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد. درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید و چشم‌ها را به اشک نشاند. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد. @Fars_Nojavan

🍀عطار نیشابوری در تذکر از جُنید بغدادی آورده که: صادق روزی چهل بار از حالی به حالی بگردد و منافق چهل سال بر یک حالت بماند! #بشنو_از_نی ➕️ @Yaminpour

اینستاگرام یادآوری کرد؛ دوسال پیش در چنین روزهایی... باور نمی‌کنم. انگار خاطره‌ایست از سال‌های دور... ۱۴۰۳ رنج یک قرن را یادگار گذاشت.

سعدی علیه‌الرحمة در بوستان حکایتی آورده از ذوالنون مصری که در عبادت و معنا بلند آوازه بود‌. در سالی که به علت خشکسالی رود نیل خشک شده بود، مردمان پریشان به کوه و دشت رفتند که دعا کنند. یکی از آنها سراغ ذوالنون رفت تا او برای باران دعا کند. ذوالنون بعد از شنیدن ماجرا به مدین رفت و ماند تا پس از بیست روز باران بسیاری بارید. شنیدم که ذوالنّون به مَدیَن گریخت بسی بر نیامد که باران بریخت خبر شد به مدین پس از روز بیست که ابرِ سیه‌دل بر ایشان گریست با خبر بارش باران، آن پیر روشن‌دل عزم بازگشت کرد. عارفی راز این کار را از ذوالنون پرسید: بپرسید از او عارفی در نهفت چه حکمت در این رفتنت بود؟ گفت شنیدم که بر مرغ و مور و ددان شود تنگ روزی به فعلِ بَدان در این کشور اندیشه کردم بسی پریشان‌تر از خود ندیدم کسی برفتم مبادا که از شرِّ من ببندد درِ خیر بر انجمن الله الله از این جواب. ذوالنون شهر را ترک کرده بود مبادا سختی و محروم شدن مردم به‌خاطر او بوده باشد. او خود را بدترین موجودات و مانع خیر می‌دیده! و دست آخر هوش‌دار سعدی: بهی بایدت لطف کن کان بهان ندیدندی از خود بَتَر در جهان این ملاک دقیقی است که در موانع و مشکلات، اول به خود باز می‌گردیم و خود را متهم می‌کنیم یا انگشت اشاره را به‌سوی غیر می‌گیریم. #بشنو_از_نی ➕️ @Yaminpour

این دریافتِ تلخ را بیشتر جدی بگیریم: جستجوی اینترنتی که به بخشی از عادت و اخلاق همگان درآمده، یک سرگرمی کنجکاوانه نیست، بلکه گاهی به پرورش رذالتهای درونی می‌انجامد. مثلا هیجانِ رسواسازی دیگران یا گرفتن مچ این و آن. ما گمان می‌کنیم این یک گرایش مثبت سیاسی و اخلاقی است. سرمنشاء این علاقه‌ها چندان معلوم نیست. اینها در عصر ما، اغلب رذالتهایی است که در خاک آلوده جستجوی مجازی و وبگردی ریشه دارد. شاید بارزترین میوه این خُلقیات مجازی، سوءظن به دیگران و بدبینی و بی‌اعتمادی و چِرک و سیاه دیدن زمین و زمان باشد. جهان واقعی بسی زیباتر از چیزی است که در گوشی به‌نظر می‌رسد و آدم‌ها بسیار دوست‌داشتنی‌تر از چیزی هستند که در اینستاگرام به تصویر کشیده می‌شوند...

بیانات روز گذشته رهبر انقلاب درباره موقتی بودن شرایط و عقب افتادن فرج و قیام اهل‌بیت علیهم‌السلام به‌خاطر رفتار شیعیان، بسیار مهم بود و در این یک روز درباره آن رمزگشایی‌های زیادی صورت گرفته. خصوصا در تطبیق با شرایط روز. اما رهبر انقلاب ۴۳ سال پیش در روز شهادت امام صادق(ع) سال ۶۱ دقیقا همین بیانات مهم روز گذشته را با استناد به همین روایات ایراد فرموده‌اند. در رمزگشایی بیانات زیاده روی نکنیم. بیانات آقا در سال ۶۱: http://www.telewebion.ir/episode/0x12a257d1 ➕️ @Yaminpour

🔖نسخه| دستورالعمل آیت‌الله سیدحسن عاملی 🔸برای چله موسویه #نسخه

چه خوب گفت: "در جهان مجازی امروز، روایت از تبلیغات قابل تشخیص نیست." همه می‌خواهند چیزی را به تو بفروشند. زندگی‌شان را، عقیده‌شان را، تفریح‌شان را، عبادتشان را، حتی بزرگترین غم‌شان را. گویندگان به بازاریابی مشغولند؛ روایت ناپدید شده و جایش را تبلیغات گرفته؛ این یعنی پایان اعتماد به شنیده‌ها و دیده‌ها. اگر کسی پیدا شد که نخواست چیزی به من بفروشد، رهایش نخواهم کرد. #یادگاری #روایت ➕️ @Yaminpour

🦋حق ندارید کسی را قضاوت کنید. هیچ وقت کسی را شماتت نکنید، هرکس گرفتاری پیدا کرد، حق ندارید قضاوت کنید. نگویید که فلانی که این پیشامد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را کرده است ما چه می‌دانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم. در قیامت از ما سوال می‌کنند و می‌گویند: ‏«چنین چیزی نبوده، و ما او را به خاطر اینکه بنده‌ی خوبی بود گرفتار کردیم» باید جواب بدهی. حتی به دلمان هم نباید خطور بدهیم که فلانی چون آن کار را کرد این پیشامد برایش شد. برخی خطورات قلبی هم نوشته می‌شود ولو به کسی هم چیزی نگفتی، اما همین که در قلبت خطور دادی، کار تمام است. 🔺️ مرحوم آیت‌الله مجتهدی ◾️ @Tassbihat

🔺️در نمایشگاه کتاب امسال منتظر یک کتاب خاص باشید: "راز پرواز" روایت مهدی مجاهد از چهل روز آخر رئیس‌جمهور شهید به کوشش محمدمهدی اسلامی انتشارات سوره مهر شاید خواندنی‌ترین بخش کتاب، گزارش کامل حادثه سقوط هلیکوپتر باشد که راوی آنرا با جزئیات کمتر شنیده شده‌ای روایت کرده. #نمایشگاه_کتاب_۱۴۰۴ (۱) ➕️ @yaminpour