#زیارت_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
لطف خداى تا نشود یاور کسی
دیدار کربلا نشود باور کسی
پاى پیاده کس نرود سوی قتلگاه
عشق حسین تا نشود رهبر کسی
امروز خاطرات اسیران کربلا
کى میرود ز خاطر غمپرور کسی
امروز یاد میکند از اهلبیتِ نور
در راه اگر ورق بخورد دفتر کسی
::
در این سفر به تشنهلبان آب میدهند
خنجر فرو نیامده بر حنجر کسی
اینجا کبوتران همه را ناز میکنند
سنگ ستم نخورده به بال و پر کسی
در پیش چشم همسفران شکستهدل
بر نیزه نیست ماه بلنداختر کسی
در طول این مسیر مقدس، نمیزنند
با تازیانه بر سر و بر پیکر کسی
گل هدیه میدهند به هر زائری ولی
سیلی نمیزنند به نیلوفر کسی
با پای غرق آبله و چشم اشکبار
دنبال کاروان ندود دختر کسی
در کاروان خانهبهدوشانِ اربعین
کنج خرابهای نشود بستر کسی
وقت عبور قافله، از روى پشت بام
خاکستری نریخته روى سر کسی
امروز میروند ولی وقت بازگشت
صد داغ نیست بر جگر خواهر کسی
یادش بهخیر قافلهٔ کربلا که بود
هشتاد و چار گل همه نیلوفر و کبود
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
من نیمه جان زِ داغ تو در این سفر شدم
یک اربعین گذشته و من پیرتر شدم
من آب رفتهام! تو مرا میشناسیام؟
من زینبم! اگر چه کمی مختصر شدم
آن زینبم که بی تو نکردم شبی سحر
چون شمع، آب، بی تو به شام و سحر شدم
سنگینترین مصیبتم این بود بعدِ تو
با قاتلانِ سنگْدلت همسفر شدم
از کوچههای شام چه گویم برای تو؟
آماجِ سنگ و طعنهی هر رهگذر شدم
هر جا که تازیانه به اطفال میزدند
با یادِ مادرم تَنِشان را سِپر شدم
✍ #رضا_رسول_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
بهار از چلهی داغِ زمستانها خزان برگشت
به باغِ لالههای سربریده، باغبان برگشت
زمین با گریه دور مقتلِ خورشید میگردید
صدای روضهی روزِ دهم آمد؛ زمان برگشت
زمان برگشت، اما رفت رأسِ کُندی خنجر
همان ساعت که روی خاک، جسمِ آسمان برگشت
زنی روی مزارِ مقتلِ مکشوفه دَم میداد
به خاکِ استنادِ روضهخوانان، نوحهخوان برگشت
جوانتر بود، وقتی ذبحِ اعظم را منا بردند
زنی از نسل ابراهیم، پیر از امتحان برگشت
نمک پاشید، روی زخمهایش نوحهی اطفال
امانتدار، بیشیرینزبانِ کاروان برگشت
سفر بیهمسفر در هر قدم میکشت زینب را
ولی هر بار، همراه حسین از آن جهان برگشت
همه گفتند دینِ بیحسین از ریشه میخشکد
ولی با غیرت این زن، ورقها ناگهان برگشت
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
سحر چون پیک غم از در درآید
شرار از سینه، آه از دل برآید
ندای کاروانی از وطن دور
به گوش جان ز دیوار و در آید
گمانم کاروان اهلبیت است
که سوی کعبهی دل، با سر آید
گلاب از چشم هر آلاله، جاری است
که عطر عترت پیغمبر آید
پس از یک اربعین اندوه و هجران
به دیدار برادر، خواهر آید
همان خواهر که غوغا کرده در شام
همان ریحانهی پیغمبر آید
همان خواهر که با سِحر بیانش
به هر جا آفریده محشر، آید
همان خواهر که کس نشناسد او را
به باغ لالههای پرپر آید
همان خواهر ولی خاطر پریشان
سیهپوش و بنفشهپیکر آید
اگر از کربلا، غمگین سفر کرد
کنون از گَرد ره، غمگینتر آید
نوای «وای وای» از جان زهرا
صدای «های های» حیدر آید
از این دیدار طاقتسوز ما را
همه خون دل از چشم تر آید
غمآهنگی به استقبال یک فوج
کبوترهای بیبال و پر آید
بیا با این کبوترها بخوانیم
سرودی را که شام غم سرآید:
«شمیم جانفزای کوی بابم
مرا اندر مشام جان برآید»
«گمانم کربلا شد، عمّه! نزدیک
که بوی مُشک ناب و عنبر آید»
«به گوشم، عمّه! از گهوارهی گور
در این صحرا، صدای اصغر آید»
«مهار ناقه را یک دم نگهدار
که استقبال لیلا، اکبر آید»
«ولی ای عمّه! دارم التماسی
قبول خاطر زارت گر آید»،
«در این صحرا مکن منزل که ترسم
دوباره شمر دون با خنجر آید»
✍ #محمدجواد_غفورزاده
پن: ابیات داخل «» از جودی خراسانی است.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
درگیرم این ایام با سودای رفتن
شوق دویدنها و امّاهای رفتن
از صبح تا شب در خیالات رسیدن
شب تا سحر مدهوش از رؤیای رفتن
"ماندن"؟،نه اصلاً اسم "ماندن" را نیاور
ماندن چرا؟، وقتی پُرم از پای رفتن
تنها دلیل "بودن" یک رود این است :
فانیشدن در موج، در دریای رفتن
دل دل نباید کرد، باید زد به جاده
همراه باید گشت با غوغای رفتن
آغوش گرمش کار خود را کرد آخر...
آتش گرفته جانم از گرمای رفتن
✍ #مصطفی_هاشمی_نسب
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
میگویم از کنار زیارتنرفتهها
بالا گرفته کار زیارتنرفتهها
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارتنرفتهها
امسال اربعین همه رفتند و مانده بود
هیأت در انحصار زیارتنرفتهها
انگار بین هیأت ما هم نشسته بود
زهرا به انتظار زیارتنرفتهها
در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار «زیارتنرفتهها»
اما هزارمرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارتنرفتهها
بابالحسین قسمت آنانکه رفتهاند
بابالرضا قرار زیارتنرفتهها
غم میخورم برای دل رهبرم که هست
تنها طلایهدار زیارتنرفتهها
گفتند شاعران همه از حال زائران
این هم به افتخار زیارتنرفتهها
✍ #علی_رضایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
بعد از تو بهر ما همه ساز سفر زدند
فریاد الرحیل به کوه و کمر زدند
بستند دست کودک و زن را به ریسمان
آتش به جان و قلب و دل شعلهور زدند
رحمی به کودکان تو هرگز نکردهاند
با ضرب تازیانه به آنان تشر زدند
رجالههای کوفه، اسیران خویش را
گاهی به تازیانه و گاهی سپر زدند
سرتاسر وجود همه لطمه خورده است
گاهی به چهره، گاه به دست و کمر زدند
خواندم وان یکاد برایت ولی حسین
این کوفیان شوم، سرت را نظر زدند
خون میگریست بهر مصیبات اهل بیت
سنگی که برسر همه در هر گذر زدند
آن لحظهای که چوب، عدو بر لب تو زد
خنجر به قلب زینب خونینجگر زدند
داغ رقیه را به دل ما گذاشتند
آتش به بال کودک بی بالوپر زدند
این غم کجا برم که در آغوش یک پدر
تیر سه شعبه را به گلوی پسر زدند
وقتی زدند آتش کینه به خیمهها
یادآور مدینه شد آتش به در زدند
آن قدر تکه تکه شدی که به جسم تو
گویی به جای نیزه و خنجر، تبر زدند
پیروز این قیام، قیام حسینی است
در پیش زینبت ز چه دم از ظفر زدند؟
آتش گرفت جان «وفایی» که اهل بیت
در اربعین زمین و زمان را شرر زدند
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
تمام دشت به حالم نظاره میکردند
به یکدگر پی غارت، اشاره میکردند
برای بردن یک گوشوارهی ناچیز
حرامیان به خدا گوش پاره میکردند
✍ #محمدحسن_بیات_لو
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زینب_س_اربعین
برگشتم ازسفر، گل درخون طپيدهام
اي سرو سرفراز! ببين قدخميدهام
وقتي دلم به خون جگر موج میزند
گوئي كه من به جاي تو درخون طپيدهام
شمعم كه از شرار غمت آب گشتهام
گرقطره قطره برروی خاكت چكيدهام
از كربلا به كوفه و از كوفه تا به شام
تنها به شوق ديدن رويت دويدهام
از زخم تازيانه ندارم شكايتی
زخم زبان زكوفی وشامی شنيدهام
از جذبهی نگاه تو از روی نيزه بود
با خطبهام حماسه اگر آفريدهام
داغ رقيهی تو در آن شام غم نهاد
يك داغ ديگري به دل داغديدهام
با كولهبار غم بسويت آمدم ولي
هرگز خلل نديد و نبيند عقيدهام
اين چامهای كه گفت «وفابي»زقول من
تنها اشارهاي بُوَد از آنچه ديدهام
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
حق من این بود از رفیقان جا بمانم!
ماندم چرا نگذاشتی تنها بمانم؟!
من که نمیدانم چرا در کربلایم!
شاید مرا اینجا کشاندی تا بمانم
این زائران امواج شورانگیز عشقند
بگذار در آغوش این دریا بمانم
حتی اگر هم این زیارت خواب باشد
تا عمر دارم کاش در رؤیا بمانم
من برنمیگردم دلم اینجاست اما
ای کاش میشد با دلم اینجا بمانم!
من هر چه دارم از دعای مادر توست
بگذار زیر سایهٔ زهرا بمانم
✍ #محمدعلي_بياباني
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
اى جان ما فداى تو؛ لبيك ياحسين
هستى است رونماى تو؛ لبيك ياحسين
اى نَفْس مُطمَئنّه كه تنها فقط خداى
گرديده خونْ بهاى تو؛ لبيك ياحسين
هَلْ مِنْ مُعينْ تو گفتى و گوئيم يك صدا
در پاسخ نداى تو: لبيك ياحسين
توحيد را به قتلگهت كردهاى بيان
حق راضى از رضاى تو؛ لبيك ياحسين
زينب كنار پيكر تو گفت: تا ابد
برپا بُوَد لَواى تو؛ لبيك ياحسين
شكرخدا كه فاطمه ما را دعا نمود
گشتيم مبتلاى تو؛ لبيك ياحسين
جا ماندهايم و دل به همين خوش كنيم كه
اينجاست كربلاى تو؛ لبيك ياحسين
::
پيغمبرانه مُعتكفم در حَراى تو
هر روضه شعبهایست ز صحن و سراى تو
با سينهاى پر از غم و با ديدهی ترى
قامت خميده مىرسد از راه خواهرى
باور نمیكند كه چهها آمده سرش!
يك اربعين گذشته ز هجر برادرى
دارد مرور مىكند آن خاطرات را
بر روى خاك بود چه گلهاى پرپرى
تنها حسين ماند و زمان وداع شد
بوسه زند به زير گلو جاى مادرى
يك ساعتى گذشت كه از روى تَل بِديد
بر جاى بوسهاش بزند بوسه خنجرى
لرزيد كربلا و هوا تيره گشت و ديد
رفته به روى نيزهی بيدادگر سرى
اما هنوز كينهی دشمن نشد تمام
ده اسب تاختند روى جسم اطهرى
بعد از حسين بود كه غارت شروع شد
بعد از حسين رنج اسارت شروع شد
✍ #على_اصغر_انصاريان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
باز شور تو در سرم افتاد
اشک از چشم مضطرم افتاد
خود به خود تشنه میشوم زیرا
تشنه بر خاک، دلبرم افتاد
دل من بیهوا هوایی شد
با نگاه شما خدایی شد
این دل بی قرار آلوده
نالهای کرد و کربلایی شد
گوش من پر شد از صدای کسی
در نمیآید از کسی نفسی
قافله آمده مهیا شو
همتی کن به کاروان برسی
خواهری خسته، دل غمین آمد
صاحب نطق آتشین آمد
کاروان آمد و قیامت شد
محشر عالم اربعین آمد
از شترها تمام افتادند
مثل صیدی به دام افتادند
بین گرما و خاک تفدیده
روی قبر امام افتادند
هر کسی روی قبر دلبر خود
برسر خاک مینهد سر خود
آه از آن لحظهای که خواهرها
یاد کردند از برادر خود
شور محشر دوباره بر پا شد
لب زینب به روضهها وا شد
ای برادر بلند شو از جا
تا بگویم به تو چه با ما شد
من کیام زینب ستم سوزم
کشتهی داغهای آنروزم
گرچه قلبم شکسته شد اما
زینبم سربلند و پیروزم
کوفه رفتم ولی علی بودم
غرق ذکر سینجلی بودم
بین نامحرمان که جایم نیست
بین نامحرمان ولی بودم
ابرخونبار کاروان بودم
من علمدار کاروان بودم
زینب و چند کودک زخمی
من پرستار کاروان بودم
گریه کردم تمام خندیدند
پای رأس امام خندیدند
گفتم این سر، سر حسین من است
بی حیاها مدام خندیدند
خواهرت را به شام میبردند
بین آن ازدحام میبردند
پسرت را به تازیانهشان
با غضب چون غلام میبردند
کس نکرده به ما وفا هرگز
بینشان صحبت از خدا هرگز
همه را میبرم ز یاد اما
ستم نیزهدار را هرگز
بی وضو دست بر سرت میزد
پنجه بر موی اطهرت میزد
تیشه میزد به ریشهی قلبم
دخترت را برابرت میزد
همه را با تو رو به رو می کرد
نیزه را در گلو فرو می کرد
سر عباس را زمین می زد
دختر تو عمو عمو می کرد
کشتهی دور از وطن! برخیز
عشق من! پاره پیرهن! برخیز
پیکر بین بوریا مانده
بهرت آوردهام کفن برخیز
ابر غم روی ماه میافتاد
دخترت بین راه میافتاد
جسم تو در خیال من دائم
بین آن قتلگاه میافتاد
اربعین کربلا چه حالی بود
عطر زهرا در آن حوالی بود
همه بودند دور قبر حسین
حیف جای رقیه خالی بود
روی خود را به لطمه آزردند
بر سر هر مزار پژمردند
بعد از آن بانوان اهل حرم
عمه را سوی علقمه بردند
نَفَسِ پاک و پُر اثر زینب
نافله خوان هر سحر زینب
قد خود نه، که قد دشمن را
خم نموده است تا کمر زینب
✍ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e