هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک کاتب شدند
خوشنویسان علیبنابیطالب شدند
✍ #احمد_علوی
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امیرالمومنین_ع_مدح
با نور شما دور ز زشتی شدهایم
در موج بلا سوار کشتی شدهایم
در روز حساب با همه میگوییم
با مهر علی، همه بهشتی شدهایم
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @hosseinieh_net
#امیرالمومنین_ع_مدح
عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی، چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم میگویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
✍ #قاسم_صرافان
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_مدح
در راهِ «علی» اگر هلاکم سازند
اهلِ نظر آیینه ز خاکم سازند
گویند که ناپاک مَبَر نام «علی»
من نام «علی» بَرَم که پاکم سازند
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @hosseinieh_net
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸گلآرایی حرم امام حسین علیهالسلام بهمناسبت میلاد مبارک امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
فارغ البال علی میگویم
در همهحال علی میگویم
نه که امروز، به امید خدا
صد و ده سال علی میگویم
✍ #محمود_مربوبی
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
اکثر اوقات دختر مثل مادر میشود
ارث مادر عاقبت از آنِ دختر میشود
حضرت زهرا اگر انسیةالحورا بُوَد
دختر از این حیث با مادر برابر میشود
عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او
با حضورش خانهی حیدر معطر میشود
از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد
آبشار صبر را سرچشمهی کوثر میشود
نام زینب تا گره خوردهست با نام حسین
عشق تفسیری از این خواهر برادر میشود
(شمهای از داستان عشق شورانگیز)شان
از همه افسانههای عاشقی سر میشود
احسنالحال همه عشاق با امضای اوست
او بخواهد کربلای ما مقدر میشود
::
ذوالبیان ارثیهی بابا برای دختر است
با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود
در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است
نیزه میگوید فقط این کار با سر میشود
تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده
سهم دختر نقش آتش روی معجر میشود
آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده
یاد مادر میکنند و صحبت از در میشود
✍ #سیدحسن_رستگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
گفتیم دختر اسدالله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم، حیدری
تو از زمان کودکیات تا بزرگیات
شیواترین مُفَسِّر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند میبری
بر شانههای سبز تو بار رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری
ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
::
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...
غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تو
نزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟
گیرم که خیمۀ تو به تاراج رفته است
گنجینههای باغ بهشت است مال تو
از گوشههای چشم تو، ساحل درست شد
از سایۀ عفاف تو، محمل درست شد
::
ای سایۀ بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت
مهتاب هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که چون هلال گذشت از برابرت
شبزندهدارِ شامِ غریبانِ کربلا!
دلبستۀ نماز شب تو برادرت
ای خطبۀ رسای تو نهجالبلاغهات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت
ای قلۀ نجابت و ایثار جای تو
عطر حضور فاطمه دارد صدای تو
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
چشم و چراغ و روشنی خانه میشود
دلگرمی و طراوت کاشانه میشود
زیباترین تبسم گلهاست بر لبش
با او هوای خانه صمیمانه میشود
در جان غنچه شوق شکفتن نشانده است
زلف بنفشه با نفسش شانه میشود
عطر پرندگی همهجا میپراکند
تا بال چادرش پر پروانه میشود
دختر که هست، خانه پر از عطر آسمان
دختر که هست، خانه پریخانه میشود
زهرا، بهار خلقت و ریحانة النبیست
زینب، بهار خانۀ ریحانه میشود
زینب تبسم لب پیغمبر خداست
هر دختری که کوثر طاها نمیشود
عمری تمام، سنگ صبور دل علیست
بی او تمام فاطمه، معنا نمیشود
یک لحظه از امام زمانش جدا نشد
آری نماز عشق، فُرادا نمیشود
زینبتر از همیشه و زهراتر از همهست
با او حسینِ فاطمه تنها نمیشود
از صبر او ملائکه غرق شگفتیاند
صبری چنین، هرآینه پیدا نمیشود
در تندبار حادثهها ایستاده است
درمانده از مصائب و غمها نمیشود
حتی اگر که لشکر خصم است، صفبهصف
وقت ستیز، اهل مدارا نمیشود
بُرّنده تیغ خطبۀ او همچو ذوالفقار
زخم آنچنان زند که مداوا نمیشود
او جان حیدر است و به هنگامۀ خروش
توفندهتر از او دل دریا نمیشود
این خطبهها، چکاچک شمشیر مرتضاست
ورنه خطابه این همه غَرّا نمیشود:
«رنگ و ریای فتنهتان یابن عاصها!
دیگر حریف غربت مولا نمیشود!
اینبار روی نی سر قرآن ناطق است
این محشر است و ختم به اینجا نمیشود
پنداشتید سِرّ غریبی مرتضی
حتی به روی نیزه هم افشا نمیشود؟
پنداشتید آن همه تزویر و زور و زر
حتی به روز واقعه رسوا نمیشود؟
پنداشتید ظلمت این شامِ روسیاه
پاینده است و نوبت فردا نمیشود؟
کاخ یزید خاک یزید است و آنچنان،
زیر و زبر شدهست که برپا نمیشود
ای شام! آفتاب حقیقت دمیدنیست
صبحی چنان قریب که حاشا نمیشود»
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
قسم به ماه، به خورشید، آسمانی تو
در احتجابترین نور جاودانی تو
کدام واژه به توصیف تو سزاوار است؟!
فراتر از سخنی؛ اوج هر بیانی تو
چه چیز بهتر از این در ستایشت بانو
که بعد مادر خود سرور زنانی تو
کدام پاکی و عفت که وامدار تو نیست
برای لفظ حیا مظهر عیانی تو
به ذوالفقار علی در حماسهها سوگند
رساترین و برندهترین زبانی تو
رسالت تو صبوریست در نهایت شکر
که سربلندتر از هرچه امتحانی تو
امانت همهی انبیا به دوش تو بود
که انتظار تمام پیمبرانی تو
عقیله، کامله، ام المصائبی زینب
که هست شرح مفصل بر این معانی؟ تو
هزار بار برای خدا شهید شدی
خدا هر آنچه که میخواست از تو، آنی تو
کدام حنجره در سوگ تو نمیسوزد؟
که جانگدازترین لحن روضهخوانی تو
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
نشستم شعر بنویسم، سحر شد، ظهر شد، شب شد
نشستم از نگاه او ببینم، پیکرم تب شد
گمان کردم که او در قالب یک شعر، میگنجد
مضامین را به دریا ریختم، دریا لبالب شد
نشستم هرچه کردم باز دیدم دست من خالیست
نشستم گریه کردم، حاصلش یک عمر مطلب شد
گمان کردم کسی از غربتش چیزی نمیفهمد
به توصیفش زبان وا کردم و دنیا مخاطب شد
مفسرها به شرح خطبهاش دفتر کم آوردند
همین که خطبه خواند اشک مورخها مُرکب شد
نبردند آن هزاران تیغ برّان سهمی از تاریخ
فقط یک خطبه زینب خواند و آن یک خطبه مکتب شد
دری را جز در بیت علی هرگز مکوب ای دل!
که جبراییل هم تا رد شد از این در، مقرّب شد
::
و زهرا هستی خود را به نام مرتضی میکرد
گواهم این که نام دختر او نیز "زینب" شد
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو بردهست، یا علی!
نامش گره به نام تو خوردهست، یا علی!
پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند
وقتی عقیلةالعرب از عشق دم زند
زینب به بند، بندگی یار میکند
گیراست زلف یار و گرفتار میکند
از چشم یار، قامت دلدار، دیدنیست
نام حسین، از لب زینب شنیدنیست
آن شیرزن که زینت شیر خدا شود
باید امیر قافلۀ کربلا شود
در پایمردی از همۀ مردها سر است
کوثردلی که در رگ او خون حیدر است...
زن دیدهاید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟
دربند و سربلند، اسیر و امیروار...
زن دیدهاید اسوۀ هر مرد و زن شود؟
زن دیدهاید مثل علی بتشکن شود؟
غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید
جز شوق یار، در عطش کربلا ندید
شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهلبیت
وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت»
با «ما رَاَیت»، بندگیاش را تمام کرد
حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد...
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است»
این دخترت، علی! چهقَدَر، شکل مادر است!
هر بار، تا صدا زدهای نام زینبت
انگار نام دیگر زهراست، بر لبت
آن زهرهای که چادر زهراست بر سرش
ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش
باغ حیاست؛ کوچ بیابانیاش مبین
فخرُالنّساست؛ بیسر و سامانیاش مبین...
بانوی صبر! صبر سواران سر آمده
آه از نهاد مردم عالم، برآمده...
بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود
روشن زمین، به جلوۀ صاحبزمان شود
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e