eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
رها کردم از سینه‌ام آه را صدا کردم آن یار دلخواه را میان بساط دل خسته‌ام فقط دارم این آه کوتاه را به دادم برس ای امید دلم نشانم بده جاده و راه را من این راه‌ها را بلد نیستم هدایت کن این عبد گمراه را برای اجابت خدا داده است به من وعده‌ی نیمه‌ی ماه را خدا گفته در نیمه‌ی ماه من بیا تا درِ بارگاهِ حسن بیا در مدینه صفا را ببین دَرِ خانه‌ی مرتضی را ببین در آغوش پر مهر خیر النسا تجلی نور خدا را ببین در این کوچه‌ی عشق، چشمی گشا غریبه ببین، آشنا را ببین در این کوچه تقوا ملاک است و بس بیا جمعِ شاه و گدا را ببین به عشق نگاهی به روی حسن بیا و صفِ انبیا را ببین همه بر درِ مجتبی رو زدند بزرگان در این خانه زانو زدند به لبخند تو می‌دمد آفتاب بتاب از مدینه به عالم بتاب مدینه پر است از حسود و بخیل مبادا که برداری از رخ نقاب صدایت قرار دل فاطمه نگاهت صفای دل بوتراب دعا کن برایم عزیز علی دعا بر زمین خورده دارد ثواب به روز قیامت محبان تو ندارند با تو کمی اضطراب در آن روز چشم من و یاری‌ات فدای تو و آن هواداری‌ات دلم پر زده روی بام حسن به من خورده بویی ز جام حسن سلامی به او دادم و مانده‌ام به عشق جواب سلام حسن پیمبر، علی، فاطمه گفته‌اند به ما واجب است احترام حسن از آن دم که از مادرش شیر خورد پر از حلم گردیده کام حسن میانِ اسامیِ اهل کرم فقط می‌شناسیم نام حسن من و یک نگاه کریمانه‌ات پناهم بده گوشه‌ی خانه‌ات تو هستی امید گنهکارها تویی راه حل گرفتار‌ها تویی محرم رازهای علی علی با تو می‌گفت اسرارها تو هستی صفای سحرهای ما تویی طعم هنگام افطارها به جز خوبی از تو ندیدند هیچ تو را گر چه دادند آزارها به یاد غریبی تو روز و شب به خود گفته‌ام جمله‌ای بارها "اگر در غم مجتبی بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی" به هر جا که نامت علم می‌شود حسینیه‌ای محترم می‌شود ابالفضل تا محضرت می‌رسد مؤدب کنار تو خم می‌شود به راه خدا گر تویی دستگیر وصال خدا یک قدم می‌شود من از قبر تو کرده‌ام این سؤال مگر کعبه هم بی حرم می‌شود به ماها رسیده‌ست احسان تو حسن جان! محبت سرم می‌شود من از کودکی نه، که روز ازل ز دست کریم تو خوردم عسل علی داشت دائم هوای تو را نبی خوانده صد جا ثنای تو را به دست تو گلبوسه داده حسین و عباس بوسیده پای تو را اگر تو نبودی کنار علی کسی پر نمی‌کرد جای تو را خودت دعوتم کرده‌ای آمدم که امشب بگیرم عبای تو را ولی من کجا و نگاه کریم؟ لیاقت ندارم عطای تو را همین بس مرا ای شه خونجگر معطل نکردی مرا پشت در ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام جود، به نام کرم، به نام حسن پس از کریم رسیده قلم به نام حسن که گفته ربط ندارد حرم به نام حسن؟! شده تمام حرم‌ها علم به نام حسن گرفته است کلید بهشت را در دست به قبر خاکی او کعبه سجده آوَرده‌ست بخوان نماز به سویش بخوان که باطل نیست دلی که نیست گرفتار عشق او دل نیست گدای کوی حسن عاشق است، سائل نیست خلاصه هرکه از او غافل است، عاقل نیست قسم به سوره‌ی انسان، قسم به اعطینا به او نگاه کنی، هم علی‌ست، هم زهرا در آسمان کرم او فقط قمر باشد توانِ کیست که از او کریم‌تر باشد کرامتش ز تمامی خلق سر باشد ولی کریم‌تر از او کسی اگر باشد قسم به جود که او حیدر است بی تردید حسن کریم‌تر از خود فقط علی را دید دعای جوشن عاشق هزار، یا حسن است به معرکه رجزِ اقتدار، یا حسن است اثر گذارتر از ذوالفقار، یا حسن است مدافعان حرم را شعار، یا حسن است میان معرکه با هم حسن حسن گفتند برای داعشیان از جَمَل سخن گفتند همان جمل که زمانِ رشادتِ وِی شد به سوی ناقه‌ی فتنه مسیرها طِی شد اگر چه حمله‌ی دشمن به او پیاپی شد همینکه گفت انا بن علی، شتر پِی شد حسن شبیه پدر مثل شیر می‌غُرّید شتر سوار جمل مثل بید می‌لرزید گدا جدا نکند از حسن نگاهش را کدام عبد فراموش کرده شاهش را شبیه عرش بسازیم بارگاهش را به اشک دیده بشوییم قتلگاهش را ولی سؤال من این است قتلگاه کجاست؟ میان خانه و کوچه؟! جواب نا پیداست هنوز خاطره‌ی کوچه در سر حسن است هنوز صحنه‌ی تلخی برابر حسن است چه صحنه‌ای که فراتر ز باور حسن است کسی که روی زمین است، مادر حسن است؟ همین که فاطمه در آن گذر زمین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌نویسم "یا حسن"، حُسنِ ختامش با خودت بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت لحظه‌های عُمر خود را می‌سپارم دست تو از سلام زندگی تا والسلامش با خودت از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن زخم آوردم برایت، التیامش با خودت باز هم بال خیالم تا بقیع‌ات پَر کشید من کبوتر می‌شوم یک روز، بامش با خودت سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟ اینکه باشد لحظه‌ی مرگم کدامش، با خودت! از کریمان کم طلب کردن که کفرِ نعمت است حاجتم را هم که می‌دانی، تمامش با خودت... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نفحه‌ی باغ بهشت، عطر تن مجتباست محفل کروبیان، انجمن مجتباست در همه جا، بوی عشق گر رسد از کوی عشق نافه‌ی آهوی عشق از ختن مجتباست خرمی از خوی اوست، رنگ گل از روی اوست بوی سمن گر نکوست، از چمن مجتباست جمله‌ی اهل وفا، ریزه‌خورِ خوانِ او ریشه‌ی جود و سخا، در سخن مجتباست تاب فراق رسول، مرهم داغ بتول در شب تار علی، پیرهن مجتباست کاش فلک کور بود تا که نبیند به غم آن همه تیرِ ستم بر بدن مجتباست شاه شهیدان حسین، تشنه‌لب و بی‌کفن در صدد بوسه‌ای بر کفن مجتباست جای قَرَن، از بقیع کاش نسیمی رسد زان‌که اویس دلم در یمن مجتباست در تن دین، جان از اوست رونق احسان از اوست گرمی بازار حُسن، از حسن مجتباست... ✍️ ‏📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جهانی نان‌خور است از سفره‌ی سرشار احسانت به گندمزارها از بس که برکت می‌دهد نانت تویی آنکس که وقت ظهر له‌له می‌زند خورشید، بیاساید دمی در سایه‌سار امن ایوانت کسادی را ببر از حجره‌ی تقدیر، لب وا کن شروع قسمت رزق است بسم الله رحمانت بریز از کیسه‌ی انعام خود ارزن به این سوها که برچینیم ما هم دانه‌ای از لطف دستانت حسودی می‌کند دنیای لب از گفتگو بسته به گنجشکان خوش‌آواز بر روی درختانت حسن یعنی که هرکس، هر زمان، در هر کجا باشد نصیبی می‌برد از خیل اکرام فراوانت بیا و کاسه‌ی جان مرا هم از کرم پر کن گدا آورده دست خالی‌اش را سوی دامانت.. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صفت کریم و لقب مجتبی و نام حسن فدای نام شریف حسن؛ کدام حسن؟ همان که دوست و دشمن فقیر خانهٔ اوست که داده پاسخ دشنام را سلام، حسن «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد» به هر جهت حَسَن است این جناس تام؛ حسن «اگرچه حُسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند» به نام کیست ولی سکّه؟ یک‌کلام: حسن بیا که نیمهٔ ماه مبارک آمده است مبارک است طلوع مَه تمام! حسن چه کربلاست سکوتش! چه خیبر است غمش! قسم به معجزهٔ تیغِ در نیام! حسن همان که بود امام و حسین مأمومش اگر قعود کند یا اگر قیام، حسن بپرس از جَمَل آری اگر که شک داری که بود شیر کمین کرده در کُنام؟ حسن کنار سفرهٔ او نان فقر شیرین است اگرچه زهر کشید از جهان به کام، حسن خدا کند که مرا هم مرانَد از در خویش شنیده‌ام که به سگ می‌دهد طعام حسن چنان که زندگی‌ام گشته وقف بندگی‌اش رواست هر که بخواند مرا «غلام‌حسن» طواف صحن حسن سهم یاکریمان است منم غبار مزار تو یا امام حسن! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به رمضانِ گذشته یادم هست حاجتی داشتم در آن شب‌ها نیمه‌شب بود و راه افتادم به سوی مرقد امام رضا صورتم را نسیم آهسته در مسیر حرم نوازش کرد اشک‌هایم برای اذن ورود از نگاه امام خواهش کرد گفتم آقا تو خوب می‌دانی با امید زیاد آمده‌ام به هوای نگاه لطف تو از سمت باب‌الجواد آمده‌ام منقلب شد چه‌قدر حال دلم غرق در شور و التهاب شدم در پیِ کنج خلوتی بودم راهی صحن انقلاب شدم چه نوایی! چه شور و غوغایی! می‌شد از نور، لحظه‌ها سرشار هر دلی را در آن سحر می‌برد لحن زیبای موسوی‌قهار چه شد آن لحظه‌ها! نمی‌دانم حاجتم پاک رفته بود از یاد دل من رفت و من به دنبالش تا رسیدم به پنجره‌فولاد چشم‌ها بی‌قرار و بارانی گره بغض بود و حنجره‌ها دست‌ها با نوایِ «اَساَلُکَ» می‌شد آنجا دخیل پنجره‌ها هر کسی داشت حاجتی با خود زائری از خدا شِفا می‌خواست پدری هم برای فرزندش پسری صالح از خدا می‌خواست و خدا را همه قسم دادیم در دعای سحر به آیاتش به جلال و شکوه و عزت او به ید قدرت و کراماتش نم‌نم اشک‌ها نوایی داشت فَاَجِبنی، اَجِبنی یا الله هر کسی زیر لب دعایی داشت فَاَجِبنی، اَجِبنی یا الله مادری با تمام دلتنگی قاب عکسی میان دستش بود لرزش دست‌های او می‌گفت پسرش نه، تمام هستش بود ندبه می‌کرد زیر لب اما حرف‌ها داشت گریه و آهش در دلم محشری به‌پا می‌کرد اَلعَجل یا بقیة‌اللهش آخرین سطر از دعا بود و لحظه‌های بیان حاجت‌ها رفتم آرام سمتش و گفتم از شما دارم التماس دعا گفتم امشب مرا دعا کن تا از اهالی آسمان باشم تا که مثل شهید تو مادر یاور صاحب‌الزمان باشم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 چه شبی است؟ 🔹شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان، در فضیلت می‌نویسد: 🔅این ‌شب، شب بسیار مبارکی است، در آن شب سپاه رسول خدا (ص) با کافران قریش در منطقه بدر روبرو شدند و فردای آن رخ داد و خداوند، سپاه آن حضرت را بر مشرکین پیروز کرد و آن پیروزی از بزرگ‌ترین فتوحات اسلام بود؛ به همین خاطر علما فرموده‌اند: صدقه در چنین روزی [روز هفدهم]، همراه شکرگزاری به درگاه حق، بسیار مستحب است و همچنین در شبش غسل و عبادت فضیلت بسیار دارد. 🔅نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که رسول خدا (ص) در شب بدر به یارانش فرمود: امشب کیست که برود برای ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت کرده و هیچ یک اقدام به این کار نکرد! امیرالمؤمنین (ع) برای پی‌گیری آب، مشکی برداشت و بیرون رفت؛ آن شب، شبی سرد بود و باد تندی می‌وزید و تاریکی همه‌جا را فرا گرفته بود. به چاه آب رسید، چاهی بود بسیار عمیق و تاریک و حضرت دَلوی نیافت تا از چاه آب بردارد به ناچار وارد چاه شد و مشک را پُر کرده بیرون آمد و به جانب اردوی اسلام حرکت کرد. ناگاه باد سختی وزید که آن حضرت (ع) از سختی آن نشست تا برطرف شد، سپس برخاست و به حرکتش ادامه داد که ناگهان باد سخت دیگری مانند باد اول وزیدن گرفت، آن حضرت (ع) دوباره نشست تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاست و به سوی سپاه اسلام حرکت کرد، باز بادی به همان صورت وزید، آن حضرت (ع) نشست و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر (ص) رساند، پیامبر (ص) فرمود: یا ابا الحسن! چرا دیر آمدی؟ امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: سه مرتبه بادی وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا تکان داد و دیر آمدنم به خاطر معطل‌شدن برای فرونشستن بادها بود. پیامبر (ص) فرمود: یا علی! آیا دانستی آن‌ها چه بودند؟ امیرالمؤمنین (ع) به پیامبر (ص) عرضه داشت: ندانستم؛ پیامبر (ص) فرمود: جبرئیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و میکائیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند و آنان برای یاری دادن به ما نازل شدند. 🔅فقیر گوید: قول آن کسی که گفته در یک شب برای امیرالمؤمنین (ع) سه هزار و سه محسنات و فضیلت بوده، اشاره به همین شب است و سید حِمیری در مدح آن حضرت (ع) در قصیده خود به این معنا اشاره کرده: أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ به خدا و نعمت‌هایش سوگند می‌خورم و شخص در برابر آنچه گفت مسئول است إِنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَی الْتُّقَی وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ بدرستی که علی بن ابیطالب وجودش بر تقوا و نیکی سرشته شده است کانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِیلُ چنین بود، وقتی برق نیزه‌ها تنور جنگ را می‌افروخت و پهلوانان از عرصه فرار می‌کردند یمْشِی إِلَی الْقِرْنِ وَ فِی کفِّهِ أَبْیضُ مَاضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ به سوی حریف می‌شتافت و در دستش بود شمشیر بُرّان تیز صیقلی شده مَشْی الْعَفَرْنَا بَینَ أَشْبَالِهِ أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِیلُ مانند راه رفتن شیر غران در میان بچه‌هایش که آن‌ها را از بیشه برای شکار به میدان آورده ذَاک الَّذِی سَلَّمَ فِی لَیلَةٍ عَلَیهِ مِیکالٌ وَ جِبْرِیلٌ علی همان است که در شبی بر او میکاییل و جبرییل سلام کرد مِیکالُ فِی أَلْفٍ وَ جِبْرِیلُ فِی أَلْفٍ وَ یتْلُوهُمْ سَرَافِیلُ میکاییل همراه هزار فرشته و جبرییل با هزار فرشته و به دنبالشان اسرافیل لَیلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا کأَنَّهُمْ طَیرٌ أَبَابِیلُ در شب بدر برای یاری رساندن نازل شدند گویا آنان مرغان ابابیل بودند 📚 مفاتیح‌الجنان ↳ @hosseinieh_net
سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده‌اند در شبی که مشک آب تو سقایت می‌کند @hosseinieh_net
(دو بیت از یک غزل) اهل توحید چنین نقل کرامت کردند ساقی بدری و توصیف مقامت کردند در شب هفدهم ماه خداوند، علی! سه هزار و سه مَلک مدح و سلامت کردند ✍ @hosseinieh_net
امشب شب سقایی یعسوب دین است پیمانه‌ها دست امیرالمؤمنین است بر تشنه‌کامان حرم سقاست حیدر بر حضرت زهرا قسم، آقاست حیدر او صورت انسانی الله باشد او کاشف الکرب رسول الله باشد او جلوه‌ی ربانی شب‌های قدر است او مشک بر دوش آمده، سقای بدر است او را تمام عرشیان تکریم کردند خیل ملائک بر علی تعظیم کردند پیداست قد و قامتش در دشت، صد شکر  سقای حق با دست پُر برگشت، صد شکر روی سخن با آن امیر عالمین است تنها خجالت بهر سقای حسین است در علقمه عباس عمود آهنین خورد در خیمه زینب ناله کرد و بر زمین خورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e