eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به مادر عظیم‌الشأن امام باقر علیه السلام کسی که نور در آئینه‌ی تجلا داشت فروغ بندگی و عشق در مصلا داشت کریمه‌ای که به بنت الحسن شده مشهور ز جود و لطف و کرامت بسی سجایا داشت عزیزه‌ای که به سجاد قرة العین است شریفه‌ای که شمیمی ز آل طاها داشت فهیمه‌ای که به علم و عمل بود دانا علیمه‌ای که تبحر به علم و تقوا داشت جلیله‌ای که جلالت گرفت جلوه از او عفیفه‌ای که به عفت نشان ز زهرا داشت فقیهه‌ای که به صدیقه‌اش لقب دادند میان آن همه مردم، مقام اعلا داشت نجیبه‌ای که نجابت اصول دینش بود هماره نور عفاف و حیا به سیما داشت به دختری که چنین است مجتبی نازد کریمه‌ای که نشان از رسول بطحا داشت چه مادری‌ست که گنجینه‌ی علوم رسول میان گلشن او رشد کرد و مأوا داشت کنار زینت عباد، عابده بود او نیایش سحرش از فلک تماشا داشت چه بانویی که ز محراب بندگی همه شب سفر به عرش برین با دعا و نجوا داشت چه بانویی که به همراه زینب کبری سفر به کرب وبلا با حسین زهرا داشت چه بانویی که به همراه مادران شهید شکوه و صبر و صلابت به حد اعلا داشت نشان زتربت او نیست، کاش می‌گفتند کنار تربت بابا مزار پیدا داشت وجود و جان «وفایی» به روز رستاخیز چه داشت غصه اگر این قصیده امضا داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه خوانده‌اند از فضل تو بسیار ذاکرها نمی‌گنجد ولی وصف تو در اشعار شاعرها جهان قبل از تو خالی بود از زیبایی نامت همیشه زیر دِین لطف تو هستند «باقر»ها به‌شوق دیدن تو عمر طولانی طلب کردند تو بودی باعث زیبایی دنیای جابرها کسی از محضر تو دست خالی برنمی‌گردد که‌ سرسبزی‌ست هر‌آیینه اینجا سهم بایرها مسیر تو به‌ هرراهی‌ که می‌افتاد، می‌دیدند به لبخند و سلام و عشق مهمان‌اند عابرها همیشه بی‌نیاز از هرکلام دیگری هستند که خود علامه‌ی‌ دهرند در درس‌ تو حاضرها احادیث‌ تو چون «آب‌ حیات دین اسلام»است چه‌توصیفی ازاین بهتر برای «قال‌َ باقر»ها بیان‌ کردند تعریف‌ تورا هم‌ دوست، هم‌ دشمن شهادت داده‌اند از خوبی دین تو کافرها هزاروچارصد سال‌است عالم قدردان توست ندانستند قَدرت را ولی با تو معاصرها به جای گنبد و صحن و ضریحی در بقیع تو به غیر از خاک غربت را نمی‌بینند زائرها خوشا حال کبوترها که دائم زائرت هستند که‌دنیا غبطه‌ها خورده به‌این‌گونه مجاورها ولی روزی یکی از نسل تو -مثل‌تو- می‌آید علی‌رغم تمام حقّه‌ها و سحر ساحرها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
برای ، ، بـه کعبـه روی نهـادم کـه دور یـار بگردم کجـای خانـه بـه دنبـال آن نگـار بگـردم میان این همه حاجی کجاست حاجی زهرا؟ کـه هـر نـفس بـه فدایش هزار بار بگردم مقام و زمزم و رکن و حطیم را همه گشتم کنـار حجـر روم، یـا بـه مستجـار بگردم؟ میـان خلـق دویـدم که در کنار تو باشم بگـو چقـدر بـه هر گوشه و کنار بگردم دلم گرفته بگـو ای عزیـز فاطمـه تا کی... تو را نبینم و بر گِرد ایـن جـدار بگردم؟ به شوق این که فقط زیر سایۀ تو بمیرم چو آفتاب به هر کوه و کوهسار بگردم اگر چـه گَردِ رهم، با نسیم در به درم کن که در هوات به هر شهر و هر دیار بگردم خدا گـواست که نـومید نیستم ز وصالت اگر چـه دور تو تـا دور روزگار بگردم بـه انتظار قسـم بـا خـود این قرار نهادم که در هـوای تـو تـا وقت انتظار بگردم عنـایتی کـه همـه عمـر «میثم» تو بمانم بسـانِ میثـمِ تـو دور چـوبِ دار بگردم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ ؛ ای که در کوی وفای دوست تنها می‌روی مست وحدت در مقام قربِ یکتا می‌روی می‌روی تا در حریم کعبه بینی روی دوست تا کنی آیینۀ دل را مصفا می‌روی شسته‌ای از شوکت و مال و منال خویش دست فارغ از اندیشۀ امروز و فردا می‌روی راز وحدت بین در آن سامان که با شاه و گدا یکزبان و یکدل و یکسان و یکجا می‌روی حالیا تا محرم اندر کوی جانان گشته‌ای با صفای دل برِ محبوب یکتا می‌روی پاک از نور حقیقت لوح دل کن چون کلیم گر پی دیدار حق در طور سینا می‌روی راه بس دشوار و شیطان سد راه است ای رفیق هان مشو غافل که این ره بی محابا می‌روی می‌کنی شب زنده داری در هوای روز وصل گر نبینی مهر روی یار، بی جا می‌روی بانگ لبیک اجابت از لب دلبر خوش است ورنه بیهوده است کاین پائین و بالا می‌روی جامه‌ی تلبیس از تن دور کن گر چون مسیح بر سر دار بلا از بهر مولا می‌روی عاشقان را خلوت دل جایگاه دلبر است بی جهت مجنون‌صفت در کوه و صحرا می‌روی شو چو "مردانی" گدای ره‌نشین کوی دوست کز پی دیدار آن ماهِ دلا را می‌روی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ ؛ از خاک می‌روم که از آیینه‌ها شوم ها می‌روم از این منِ خاکی جدا شوم من زاده‌ی زمینم و تا عرش می‌روم پر می‌کشم، مسافر اُمّ القری شوم این چند روز، فرصت خوبی‌ست تا که من از چند سال بندگیِ تن جدا شوم تا نقطه‌ی عروج دلِ خویش پر زنم از خود جدا شوم، همه محو خدا شوم با جامه‌ای سپیدتر از بخت آفتاب از تیرگی، از این همه ظلمت رها شوم لب را به ذکر قدسی لبیک وا کنم با اهل آسمان و زمین هم‌صدا شوم در لحظه‌ی طواف بگردم به گرد یار سرگشته چون تمامیِ پروانه‌ها شوم در جستجوی زمزم جوشان عاشقی از مروه تا صفا بروم با صفا شوم حرف تمام شعر همین است؛ این که من در خود فرو بریزم و از نو بنا شوم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ ؛ تو دور می‌شوی از خویش تا رها باشی دو روز سر زده همسایه‌ی خدا باشی سفر به مرکز ثقل زمین، به چشمه‌ی وحی رها از این همه آشوبِ ادّعا باشی درست مثل تولد، نه مثل لحظه‌ی مرگ کفن بپوشی و از زندگی جدا باشی در آسمانی لبیک، بال و پر بزنی که با ملائکه، با روح هم‌صدا باشی و هفت بار بچرخی و رو نچرخانی به پاس حرمت آیینه بی ریا باشی شکوه دامن هاجر تو را بر انگیزد نسیم هروله از مروه تا صفا باشی تبر به دوش بگیری و مثل ابراهیم به جانِ بتکده‌ی نفس خود بلا باشی پرنده باش و رها باش، بال و پر وا کن! تلاش کن که تو پایان ماجرا باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ ؛ ؛ مرغ سحرم، دانه‌ی اشکم شده دانه پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه من عبد گنه کارم و تو حیّ یگانه مشتاق توأم ورنه گدایی‌ست بهانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه من عبد نمک‌خوار نمکدان شکن استم گشتم خجل از توبه، زبس توبه شکستم باز آمده‌ام بر در عفو تو نشستم هر چند بدم عبد گنه‌کار تو هستم از بندگی‌ام غیر گنه نیست نشانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه بیچاره و درمانده‌ام ای دوست! نگاهی با کوه گنه آمده سویت پر کاهی غیر از سر کوی تو مرا نیست پناهی سبحانک یا سیّدی العفو، الهی العفو که جز عفو توأم نیست بهانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه سوگند به اشک سحر فاطمه یارب سوگند به جان پدر فاطمه یارب سوگند به سوز جگر فاطمه یارب سوگند به خون پسر فاطمه یارب با اشک مرا پاک کن ای حیّ یگانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه یا مَن سَبَقَت رَحمتُک ای خالق داور سوگند به العفوِ شب ساقی کوثر سوگند به پیشانی مجروح پیمبر العفو، که از وعده‌ی عفو تو مکرّر در باغ دلم زد گل امّید جوانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه با عفو تو جرمی نبُوَد جرم دو عالم آرد گنه خلق زلطف و کرمت کم بوده است گناه از من و عفو از تو دمادم هرگز نگذارد کرم و لطف تو "میثم" از کوی تو گردد به سوی نار روانه در را به رویم باز کن ای صاحب خانه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ، ، از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه كه هیچ، سینه هم نزنید كربلا رفته‌ها! كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد كه نامردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی از علقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قَدَر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی كه این چنین خاكی‌ست رشك پروانه‌های افلاكی‌ست در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب كه در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سوتر چند قرآن پاره می سوزد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه تو همچو حلقه‌ی انگشتر و نگین شریفت تن مقدس پیغمبر خداست مدینه به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند تو قبله‌ی دل مایی خدا گواست مدینه به هر طرف که نهم روی خویش، روی دل، به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا صدای ناله‌ی العفو مرتضاست مدینه هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم که در نسیم مسیحایی‌ات شفاست مدینه :: کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟ که گرم زمزمه و ناله‌ی دعاست مدینه به اشک دیده‌ی مهدی به خون سینه‌ی زهرا مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟ صدای ناله‌ای از کوچه می‌رسد به گمانم صدای ناله‌ی جان‌سوز مجتباست مدینه چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟ که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه سؤال می‌کنم از تو، بگو به حق پیمبر به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟ سرشک دیده‌ی مولا گذشت از سر هستی اگر چه گریه‌ی او در تو بی صداست مدینه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ؛ ؛ جلوه‌ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفاى خلوت افلاکیان دارد بقیع گر حصار کعبه را جبریل دربانى کند صد چو موسى و مسیحا پاسبان دارد بقیع گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتى با مهر و ماه آسمان دارد بقیع گرچه محصولش به‌ظاهر یک نیستان ناله است یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع گرچه می‌تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع می‌توان گفت از گلاب گریه‌ی اهل نظر بى نهایت چشمه‌ی اشک روان دارد بقیع بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع تا سر و کارش بُوَد با عترت پاک رسول کى عنایت با کم و کیف جهان دارد بقیع این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدى نهان دارد بقیع اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه پاس حفظ این امانت را به جان دارد بقیع فاطمه بنت اسد، عباس عم، ام البنین این‌همه همسايه‌ی عرش‌آستان دارد بقیع در پناه مجتبى در ظل زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبى و صادق آل رسول خفته‌اند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع قرن‌ها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع کس نمی‌داند چرا یا قرة عین الرسول! منظر فصل غم انگیر خزان دارد بقیع آخر اینجا قصه‌گوى رنج بى پایان توست غصه و غم کاروان در کاروان دارد بقیع خفته بین منبر و محرابى اما بازهم از تو اى انسیه‌ی حورا، نشان دارد بقیع راز مخفى بودن قبر تو را با ما نگفت تا به کى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟ شب که تنها می‌شود با خلوت روحانى‌اش اى مدینه! انتظار میهمان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روى مردم بسته است زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع کاش باشد قبضه‌ی خاکم در آن وادى «شفق» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع ✍ «شفق» 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ، ، بقیعا السلام ای تربت عشق سلام ای بارگاه غربت عشق سلام ای خاک پاکت نورباران سلام ای مرقد زهرا تباران سلام ای مهد زوار خدایی انیس دردهای مجتبائی سلام ای ناظر تُبلی السرائر دلیل غربت سجاد و باقر سلام ای قبله‌ی دل‌های عاشق سلام ای بوستان پاک صادق فدای آن زمین و آسمانت که چندین گنج داری در نهانت که گفته بارگاهت خشت خشت است که خاکت بهتر از باغ بهشت است تو باب باب جبریل امینی زیارتخانه‌ی اُم البنینی نشان از عطر و بوی یاس داری که در خود ریشه‌ی عباس داری گلی که می‌دهد بوی علی کیست؟ گلی جز فاطمه بنت اسد نیست انیس گنبد خضرا تو هستی قرین تربت زهرا تو هستی تو سفره‌دار مهمانی عزیزی غبار مهدوی بر سر بریزی کنی هر روز و شب تجدید عهدی به یک بوسه زخاک پای مهدی بقیعا در دل شهر مدینه تویی تنها انیس زخم سینه تو تنها شاهد صوت الحزینی شنیدی نالۀ فضه خذینی بده اذن دخولی تا بیائیم به مژگان آب و جارویت نمائیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای ، ، باز كن بر روى من آغوش جان را، اى بقیع تا ببینم دوست دارى میهمان را، اى بقیع خاكى اما برتر از افلاك دارى جایگاه در تو مى‌بینم شكوهِ آسمان را اى بقیع پنج خورشیدِ جهان‌افروز در دامان توست كرده‌اى رشك فلك این خاكدان را اى بقیع می‌رسیم از گرد ره با كوله بار اشك و آه بار ده این كاروانِ خسته‌جان را اى بقیع جز تو غم‌های على را هیچ كس باور نكرد می‌کشى بر دوش خود بارى گران را اى بقیع باز گو با ما، مزار كعبه‌ی دل‌ها كجاست در كجا كردى نهان آن بی‌نشان را اى بقیع قطره اى، اما در آغوش تو دریا خفته است كرده‌اى پنهان تو موجى بی‌کران را اى بقیع چشم تو خون گرید و «پروانه» مى‌داند كجاست چشمه‌ی جوشان این اشكِ روان را اى بقیع ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e