eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟ حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟ سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟ عطر جان‌بخش تو در حِلّ و حرم پیچیده‌ست وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟ ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟ خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟ «همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟» تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟ حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟ رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست آخر ای محرم‌ اسرار، کجای حرمی؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راه‌سپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سر خارش دارند همه رنگ خدایی ز غبارش هرکس به زبانی شده هم‌صحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن‌جاست دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می‌سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته‌دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان! دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟ آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید؟ آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجویید گرد گنه از آینۀ دیده بشویید در داخل هر خیمه بگردید و بجویید یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید :: امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند کردند پر از زمزمه و ناله مِنی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله‌ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هروله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی از مکه برون گشته شده کرب و بلایی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت ز سفیدی گلویش خیزید جوانان که علی‌ اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت؟ از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل مِنی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن‌های مدینه زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید از کرب و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم تنها نه دل میثم، جان همه عالم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جان بر لب است، از غم جانان دعا كنيد شايد به سر رسد شب هجران، دعا كنيد با چشمه‌های خالی و خشكيده‌ی نگاه در حسرت رسيدن باران دعا كنيد روزی هزار بار دعای فرج كم است در آرزوی يار، فراوان دعا كنيد :: يا ايهاالرئوف! شما واسطه شويده ما بی كسيم حضرت سلطان! دعا كنيد ما آمديم اذن محرم به ما دهيد آقا براي ماه عزامان دعا كنيد ما گريه می‌كنيم كه يک روز جان دهيم، از داغ خشکی لب عطشان؛ دعا كنيد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کنار بیت خدایی، به یاد ما هم باش به مروه یا به صفایی، به یاد ما هم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی، به یاد ما هم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبه‌ی دل مایی، به یاد ما هم باش به ما که رو نگشودی، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی، به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی، به یاد ما هم باش کنار حجر همان لحظه‌ای که اشک‌فشان، به سیدالشهدایی، به یاد ما هم باش دمی که از در باب السلام اشک‌فشان به سوی بیت می‌آیی، به یاد ما هم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی، به یاد ما هم باش مقیم شهر نجف، کاظمین، سامرا کنار قبر رضایی، به یاد ما هم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی، به یاد ما هم باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای امیرِ عرفه خسته‌ترین بنده منم پیشِ درگاه خدا، بنده‌ی شرمنده منم بنده‌ای که همه عمرش به تباهی رفته روشناییِ دلش رو به سیاهی رفته رمضان مانده زِ ره در عرفه آمده‌ام با صد اُمّید به درگاه شما سر زده‌ام غیر آهِ دل خود، آه ندارم چه کنم گر که بر حال دلم اشک نبارم چه کنم به خدا حال من خسته خراب است خراب بر وجودم که شده تار، تو خورشید بتاب ای امیرِ عرفه! خوب کنی حال مرا گر که امضا بزنی نامه‌ی اعمال مرا ای امیرِ عرفه! لطف تو را می‌جویم با همه دربدری‌های دلم می‌گویم خوش بر احوال کسانی که پر امید شدند زائر مرقد شش گوشه‌ی خورشید شدند در چنین روز که بین الحرمینش غوغاست زائر کرب و بلا، بنده‌ی محبوب خداست کاش می‌شد که دعاگوی تو آن‌جا بودم زیر آن قبه‌ی توحید و مصفا بودم کاش می‌شد که بدانم به کجایی آقا خسته از هجر شده جان «وفایی» آقا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گل فزون است ولی آن گلِ بی‌خار کجاست؟ خیمه بسیار بوَد، خیمه‌ی دلدار کجاست؟ دل آواره‌ی من، خانه به دوشِ یار است ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟ عرفات و جبل الرّحمه! بگویید به من کعبه‌ی روح مرا وعده‌ی دیدار کجاست؟ شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است جگرم خون شده، یارب! دل بیدار کجاست؟ یوسف فاطمه! بازار تو، گرم است ولی آن که ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟ تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک سینه‌ی سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟ حاجیان در عرفاتند و ز هم می‌پرسند حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟ ای جوانان مدینه! ز شما می‌پرسم که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟ نه رباب و نه ز گهواره‌ی اصغر، خبر است طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟ «میثم» از کثرت عصیان چه هراست، بشنو عفو، فریاد برآرد که «گنهکار کجاست؟» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟ حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟ سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟ عطر جان‌بخش تو در حِلّ و حرم پیچیده‌ست وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟ ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟ خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟ «همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟» تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟ حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟ رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست آخر ای محرم‌ اسرار، کجای حرمی؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راه‌سپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سر خارش دارند همه رنگ خدایی ز غبارش هرکس به زبانی شده هم‌صحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن‌جاست دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می‌سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته‌دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان! دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟ آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید؟ آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجویید گرد گنه از آینۀ دیده بشویید در داخل هر خیمه بگردید و بجویید یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید :: امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند کردند پر از زمزمه و ناله مِنی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله‌ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هروله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی از مکه برون گشته شده کرب و بلایی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت ز سفیدی گلویش خیزید جوانان که علی‌ اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت؟ از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل مِنی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن‌های مدینه زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید از کرب و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم تنها نه دل میثم، جان همه عالم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جان بر لب است، از غم جانان دعا كنيد شايد به سر رسد شب هجران، دعا كنيد با چشمه‌های خالی و خشكيده‌ی نگاه در حسرت رسيدن باران دعا كنيد روزی هزار بار دعای فرج كم است در آرزوی يار، فراوان دعا كنيد :: يا ايهاالرئوف! شما واسطه شويده ما بی كسيم حضرت سلطان! دعا كنيد ما آمديم اذن محرم به ما دهيد آقا براي ماه عزامان دعا كنيد ما گريه می‌كنيم كه يک روز جان دهيم، از داغ خشکی لب عطشان؛ دعا كنيد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کنار بیت خدایی، به یاد ما هم باش به مروه یا به صفایی، به یاد ما هم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی، به یاد ما هم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبه‌ی دل مایی، به یاد ما هم باش به ما که رو نگشودی، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی، به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی، به یاد ما هم باش کنار حجر همان لحظه‌ای که اشک‌فشان، به سیدالشهدایی، به یاد ما هم باش دمی که از در باب السلام اشک‌فشان به سوی بیت می‌آیی، به یاد ما هم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی، به یاد ما هم باش مقیم شهر نجف، کاظمین، سامرا کنار قبر رضایی، به یاد ما هم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی، به یاد ما هم باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای امیرِ عرفه خسته‌ترین بنده منم پیشِ درگاه خدا، بنده‌ی شرمنده منم بنده‌ای که همه عمرش به تباهی رفته روشناییِ دلش رو به سیاهی رفته رمضان مانده زِ ره در عرفه آمده‌ام با صد اُمّید به درگاه شما سر زده‌ام غیر آهِ دل خود، آه ندارم چه کنم گر که بر حال دلم اشک نبارم چه کنم به خدا حال من خسته خراب است خراب بر وجودم که شده تار، تو خورشید بتاب ای امیرِ عرفه! خوب کنی حال مرا گر که امضا بزنی نامه‌ی اعمال مرا ای امیرِ عرفه! لطف تو را می‌جویم با همه دربدری‌های دلم می‌گویم خوش بر احوال کسانی که پر امید شدند زائر مرقد شش گوشه‌ی خورشید شدند در چنین روز که بین الحرمینش غوغاست زائر کرب و بلا، بنده‌ی محبوب خداست کاش می‌شد که دعاگوی تو آن‌جا بودم زیر آن قبه‌ی توحید و مصفا بودم کاش می‌شد که بدانم به کجایی آقا خسته از هجر شده جان «وفایی» آقا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گل فزون است ولی آن گلِ بی‌خار کجاست؟ خیمه بسیار بوَد، خیمه‌ی دلدار کجاست؟ دل آواره‌ی من، خانه به دوشِ یار است ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟ عرفات و جبل الرّحمه! بگویید به من کعبه‌ی روح مرا وعده‌ی دیدار کجاست؟ شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است جگرم خون شده، یارب! دل بیدار کجاست؟ یوسف فاطمه! بازار تو، گرم است ولی آن که ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟ تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک سینه‌ی سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟ حاجیان در عرفاتند و ز هم می‌پرسند حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟ ای جوانان مدینه! ز شما می‌پرسم که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟ نه رباب و نه ز گهواره‌ی اصغر، خبر است طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟ «میثم» از کثرت عصیان چه هراست، بشنو عفو، فریاد برآرد که «گنهکار کجاست؟» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e