eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بخوان در گوش دنیا «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلا» بخوان از نصر، از أسرا... «وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلا» بخوان: موسی به نفرین لب گشود آواره شد این قوم که سرگردان و حیران شد از این صحرا به آن صحرا بخوان هم‌سفرۀ جالوت با دستان خون‌آلود ندارد سهمی از خاک مقدس یک وجب حتی! به دل‌های پر از طغیان و کفر و کینه: «قُل مُوتوا» به چشمانی که بازند و نمی‌بینند: «اُنظُرْنا» دمشق و غزه و بیروت و بغداد است یا تهران وطن جایی‌ست که پیچیده آنجا عطر خون ما به نابودی آن فرعون ذی‌الاوتاد، آن جلّاد به خون‌خواهی خونی که چکیده از سرِ یحیی عماد و صالح و قاسم، ابومهدی و اسماعیل چنین پیمان خون بستند در سرتاسر دنیا که خاکستر نگردد شاخه‌های کوچک زیتون نسوزد خانه‌ای بر شانه‌های مسجدالاقصی نبندد جای قنداقه، کفن را بر تن نوزاد در آغوشش نگیرد مادری فرزند بی‌سر را جهان از درد می‌پیچد به خود، آمادۀ فجر است شب تاریک خواهد رفت «وَعْداً کانَ مَفْعُولا» صدای غرّش آزادگان عالم است آری به زودی می‌رسد یک لشکر آزاده از هرجا... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالگرد شهادت بی تاب بودی و دلت دریای غیرت بود جا مانده بودی در نگاهت اشک حسرت بود راه شهادت باز بود و جانت آماده دور از حرم بودی غمت بُعد مسافت بود تو نذر مادر بودی از یک ظهر تاسوعا از کودکی بر دوش تو بار رسالت بود مردم همه دنبال نام اند و برای تو دل کندن از نام و نشان اینگونه راحت بود در حلقه‌ی عشاق فرقی بین مردم نیست با هر نژادی می‌شود پیر طریقت بود با فاطمیون رفتی آخر سوی محبوبت بر چهره‌ی ماه تو لبخند رضایت بود در ظهر تاسوعا به ارباب اقتدا کردی پس دادی آن جانی که در دستت امانت بود چشم و دلت روشن! محرم آمدی رفتی! هنگام رفتن بر مشامت عطر تربت بود دستی به پهلو بردی و در خاک غلتیدی شاید همان دم لحظه‌ی ناب زیارت بود آخر اجابت شد دعاهایت بسیجی جان پایان تو با بود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به زنجیر دلت بسته است این زنجیره‌ی غم‌ها همین غم‌ها، همین میراث آدم‌ها به آدم‌ها همین دردی که درماندند از درمان آن مردم همین زخمی که بیهوده سپردیمش به مرهم‌ها جهان همچون گلی در شوره‌زار شب گرفتار است به پایش اشک می‌ریزند بی صبرانه شبنم‌ها! جهان چون کودکی تشنه است و روی خاک افتاده و هرچه پای می‌کوبد نمی‌جوشند زمزم‌ها! جهان از ظلم پر شد، زندگی از رنج‌های تلخ اگر دنیای ما این است ای وای از جهنم‌ها! ولی ما ملت عشقیم، از غم‌ها نمی‌ترسیم که باید بگذرند از هفت خان عشق رستم‌ها نمی‌ترسیم! تا نام سلیمان در جهان باقی‌ست به دست دیو و دد هرگز نمی‌افتند خاتم‌ها نمی‌ترسیم از باطل، از این کف‌های سیلابی نمی‌ترسیم! بسیاریم! ناچیزند این کم‌ها نمی‌ترسیم! حتی کودکان ما نمی‌ترسند که خوب آموختند این درس‌ها را در محرم‌ها... به قطره قطره خون ریخته در دامن این خاک به معراج الهی می‌رسد خط مقدم‌ها! نباشد دور روزی که بنای ظلم می‌ریزد و بالا می‌رود بر پشت بام کعبه پرچم‌ها... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیدار شو! این «ذوالفقار» و «رعد» و «سجّیل» است! بیدارشو ای ابرهه! فوج ابابیل است! امروز روز آیه‌های فتح قرآن است امروز روز وعده‌ی تورات و انجیل است صبح خروش مردم آزاده‌ی دنیاست فرعون بیچاره! از این پس دشمنت نیل است فریاد ما تکبیر و «سبحان الذی اسرا»ست اما کلام نحس تو مشتی اباطیل است حالا تماشاکن دوباره نورِ باران را شلیک‌ها با رمز «یا حیدر» چه تکمیل است ! خاورمیانه از وجودت پاک خواهد شد عید غدیر امسال مثل سال تحویل است... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برپاشده در خانه‌ی من خیمه‌ای از غم می‌پوشد از امروز دلم جامه‌ی ماتم دیوار، به پیشانی خود بسته کتیبه در، باز برافراشته در سوگ تو پرچم هر آجر این خانه شده سینه‌زن تو آشفته اگر در دل صف‌های منظم نذر تو نمودم همه‌ی هستی خود را بر سفره‌ی تو بابرکت می‌شود این کم خوانده‌ست خدا روضه برایت شب خلقت شد گریه برای غمت ارثیه‌ی آدم ممنون که در هیئت تو بر همه باز است گرم است دل من به همین چای محرم در مجلس تو کودکم امسال سه‌ساله‌ست بی‌هیچ سخن مرثیه‌خوان است دمادم با کوله‌ی سنگین گناه آمده‌ام تا اندازه‌ی یک بال مگس اشک بریزم دل‌تنگم و دستم به ضریحت نرسیده امسال بده از حرمت رزق مرا هم ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
باران گرفت، گوشه‌ی چشمم دوید اشک همچون پرنده از قفس دل پرید اشک تنها به مرقد تو رسیدم ولی ببین تا گفتم "السلام علیکم" رسید اشک چیزی نداشتم که برایت فدا کنم قطره به قطره آبرویم را خرید اشک جان مرا گرفت و دوباره به نام تو انگار روح تازه به جانم دمید، اشک در قلب من خدا به ودیعت نهاد شوق در چشم من برای شما آفرید اشک نم‌نم کنار روضه‌ی باران صبحدم می‌خواند پشت پنجره شعر سپید، اشک... ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
ای اشک با شکوه تو از آن کیستی پیداست از اهالی ویرانه نیستی بی تاب کرده قلب جهان را صدای تو ای دختر سه ساله تو غمگینِ کیستی؟ ویرانه نیست جای گلی سرخ مثل تو ویرانه عالمی‌ست که در آن گریستی باید چگونه دست به پهلو بگیری و روی دوپای خویش به زحمت بایستی هم سن و سال قامت تو این جهان نبود تاب تو را نداشت که در آن نزیستی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e