هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#زیارت_اربعین
تشنهی چای عراقم ای اجل مهلت بده
تا بیایم اربعین موکب به موکب کربلا!
✍ #مرضیه_عاطفی
@dobeity_robaey
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
فرشِ سیاهِ جاده، نقشِ ردِّپا داشت
آئینهی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک، خاک پاک، عطری آشنا داشت
انگار بویِ تربتِ مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز میشد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ، یک مقصد به نام "کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..، جاده..، خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق، مجنون را به لیلا میرساند
شاه و گدا را پای سفره مینشاند
آهندلی را تا حریمش میکشاند
انگار که ششگوشهاش آهنرُبا داشت
موکب به موکب نالهی جانکاه خوب است
با سینهزنهایش شَوی همراه..، خوب است
آنقَدر طعم روضه، بین راه خوب است
زائر همیشه قَدر آهی، اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه میرسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکانهایی که طعم باده را داشت
ما آیههای روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمؤمنینم
ما سینهزنهای یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..، بی دردسر..، ساده..، همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم، داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادرهای دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح، گرمِ گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشانها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه میمانَد کسی که ادعا داشت
شبگریهها بغضِ گلو را حفظ میکرد
با یار، حالِ گفتگو را حفظ میکرد
این آبلهها آبرو را حفظ میکرد
هر سربلندی در کفِ پا، زخمها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..، با زخمِ پا..، دشوار رفتم
با رختِ پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه، چشمی بی حیا داشت!؟
این روزها از درد میبارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
میگویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
**
با قامتی خم، خانمی از حال میرفت
تا سمت جسمی درهم و پامال میرفت
آن روضهخوانی که تهِ گودال میرفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنهی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(گلی گُم کردهام میجویم اورا )
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
شکسته باد دهانی که از تو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
شب زیارتیات زار میشود حالم
اگر دوباره هوای تو بر سرم نزند
کسی که نذر تورا با خلوص "هم" بزند
بساط زندگیاش را غمی بههم نزند
عجیب نیست اگر مُرده جانِ تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا
اگر که وعدهی ما را اجل بههم نزند
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
ای آرزوی خفته به خون ای برادرم
این قبر، قبر توست که باشد برابرم؟
گل چیدهام ز اشک، که ریزم به تربتت
ای خفته زیر خاک، که خاکِ تو برسرم
ازبس که نیزه خورده تنت پیشِ چشمِ من
آید هنوز خونِ دل از دیدهی ترم
چل روز در فراق، به سر بُردهام، ولی
هرگز گمان نبود که طاقت بیاورم
گلهای باغِ سبز تو نیلوفری شدند
منهم چو غنچههای کبود تو پرپرم
ای مَحرم همیشهی زینب، بدان هنوز
از ضرب تازیانه کبود است پیکرم
درماندهام چگونه بگویم جواب او_
پُرسد اگر رباب که: کو قبر اصغرم؟
داغ رقیهی تو مرا پیر کرده است
از خواهرت مپُرس کجا رفته دخترم
من از مدینه با تو رسیدم به کربلا
بی تو چگونه عازم کوی پیمبرم؟!
آتش گرفته است «وفایی» از این سخن!
وقتی رسم مدینه، چه گویم به مادرم؟!
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
غم با دل عاشق عجین است
یعنی غمت هم دلنشین است
اینجا نگاه آسمان نیز
محو تماشای زمین است
زائر که باشی فرش راهت
بال و پر روحالامین است
ما کربلا را دوست داریم
اصلاً محبت اصل دین است
بعد از هزار و چارصد سال
عشقت کماکان آتشین است
غوغای عشاق تو اما
در رستخیزِ اربعین است
این سیل جمعیت که جاریست
دست خدا در آستین است
پا در رکاب و پا برهنه
این لشکر مستضعفین است
کربوبلا رمز ظهور است
آری برادر اینچنین است
✍ #علی_معلّی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
باز هم سمت خانهی لیلی
راه افتادهاند مجنونها
شأن قانون عشق، بیتردید
برتر است از تمام قانونها!
خستهای از زمانه از دنیا
شهر تنگ است؛ جای ماندن نیست
میگریزی «الی الحسین» که او
عادتش «خواندن» است و «راندن» نیست
میشوی گُم میان جمعیت
تا سیاهیّ لشکرش باشی
یا _خدا را چه دیدهای_ شاید
از شهیدان محضرش باشی
میشود میهمان چشمت اشک
مینشیند به سینهات آهی
روضههای مجسم راهند
دختران سه ساله گهگاهی
در دلت شعله میکشد هر بار
یادی از لالهها، شقایقها
زیر باران گریه میخوانی:
خوش به حال تمام عاشقها
إن حبَّ الحسین یَجمعُنا
پس اگر صد تنیم، یک جانیم
کربلا ساکنیم یا مشهد
«ما گدایان خیل سلطانیم»
همه از ساغر ولا مستیم
در طوافیم روی ساقی را
فتنه از هم جدا نخواهد کرد
دست ایرانی و عراقی را
✍ #علیرضا_مهران
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
با نور عشق، "دل" غمِ ظلمت نمیکشد
با اهل بیت، خواری و خفت نمیکشد
آزادگی است سیرهی مردان روزگار
عبدِ نگارِ فاطمه، ذلت نمیکشد
در فتنهها، مریدِ حقیقیِ فاطمه
دست از حمایتش ز ولایت نمیکشد
هر کس که بار عشقِ امام زمان کشید
صحرای حشر، بار ندامت نمیکشد
با یک سلام، روزیِ ما میرسد رفیق
کارِ زبان، به گفتنِ حاجت نمیکشد
بی منت است لطفِ امام کریم ما
این جا گدا ز شاه، خجالت نمیکشد
عبدی گناهکار که محتاج بخشش است
صورت به جز به صورتِ تربت نمیکشد
با معرفت هر آن که رود سمت کربلا
کارِ شفاعتش به قیامت نمیکشد
**
من را بس است روضهی لبهای تشنهاش
وسعم به شرحِ روضهی غارت نمیکشد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
همین ساعت که ما در حسرت یک بوسه میسوزیم
کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
برگشتم از سفر گلِ در خون طپيدهام
اي سرو سرفراز، ببين قد خميدهام
وقتي دلم به خون جگر موج ميزند
گوئي كه من به جاي تو درخون طپيدهام
با بوسه بر گلوي تو رفتم ز كربلا
با شوق بوسهاي به مزارت رسيدهام
شمعم كه از شرار غمت آب گشتهام
گر قطره قطره بر روي خاكت چكيدهام
از كربلا به كوفه و از كوفه تا به شام
تنها به شوق ديدن رويت دويدهام
از زخم تازيانه ندارم شكايتي
زخم زبان ز كوفي و شامي شنيدهام
از جذبهی نگاه تو از روي نيزه بود_
با خطبهام حماسه اگر آفريدهام
داغ رقيهی تو در آن شام غم نهاد
يك داغ ديگري به دل داغديدهام
با كولهبارِ غم بهسويت آمدم ولي
هرگز خلل نديد و نبيند عقيدهام
اين چامهاي كه گفت «وفائي» ز قول من
تنها اشارهاي بُوَد از آنچه ديدهام
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
جان ما پیشکشِ جانِ اباعبدالله
هستی ما همه قربان اباعبدالله
جز سر سفرهی او جای دگر سر نزدیم
نان نخوردیم مگر نان اباعبدالله
ما که هستیم در این معرکه؟ سرباز حسین
لشکر گوش به فرمان اباعبدالله
نشود دست نیازش طرف خلق دراز
هرکه شد دست به دامان اباعبدالله
همهی روضهی او جمع شده در این بیت
به فدای لب عطشان اباعبدالله
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
بردار سر زخاک، منم خواهرت حسین
از شهر شام آمدهام با سرت حسین
از گوشهی مزار تو ای شاه بی کفن
آید هنوز زمزمهی مادرت حسین
یادش به خیر چون که رسیدم به کربلا
دست مرا گرفت علی اکبرت حسین
آغوش باز کن که سکینه رسیده است
او را بگیر بار دگر در برت حسین
حالا که حرف نیزه و از نبش قبر نیست
برگو کجاست قبر علی اصغرت حسین
میخواستم که آب بریزم به قبر تو
یاد آمدم که تشنه جدا شد سرت حسین
خاک مزار تو به سرم تا که ریختم
یاد آمدم که خاک نشد پیکرت حسین
جسم کبود و زخمی من شاهد من است
خیلی مرا زدند سرِ دخترت حسین
خیلی زدند خنده به اشکم زنان شام
پای سرِ تو و سرِ آب آورت حسین
بزم شراب و پرده نشینان فاطمه
ای کاش مرده بود دگر خواهرت حسین
ای کاش خورده بود به لبهای خواهرت
چوبی که زد عدو به لبِ اطهرت حسین
جانِ سر بریده حلالش نمیکنم
آنکه شراب ریخت کنارِ سرت حسین
✍ #عبدالحسین_میرزایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e