eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا بی تو جهان تنهاست، می‌دانم که می‌آیی وجودت مُصلح دنیاست، می‌دانم که می‌آیی بیا ای حجّت حق! با قیام خود، قیامت کن ظهورت محشر کبراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز ای منتقم! از آستان وحی بر گوشت صدای ناله‌ی زهراست، می‌دانم که می‌آیی بسا منکر شده معروف و معروف آمده منکر ز آثار جهان پیداست، می‌دانم که می‌آیی به چشم اشکبارت، صحنه‌ی کرببلا دائم به قلبت، زخم عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی بهایی و نصارا، بابی و صهیون و وهّابی سراسر جنگشان با ماست، می‌دانم که می‌آیی علم بر دوش عبّاس است تا گردد علمدارت دلش خون، دیده‌اش دریاست، می‌دانم که می‌آیی به قرآن و علی سوگند! می‌بینم به چشم خود که قرآن و علی تنهاست، می‌دانم که می‌آیی خمیده قامت اسلام و دانم بی قیام تو نگردد قامت آن راست، می‌دانم که می‌آیی ز اشک لاله گون، همچون بهاران دیده‌ی "میثم" مسیرت را به گل آراست، می‌دانم که می‌آیی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دیشب از درد و دل من با خدایم گریه کردی امشب اما از سکوت غم‌فزایم گریه کردی خواستم تا دردسر را کم کنم از خانه‌ی تو با خدا از مرگ گفتم؛ از دعایم گریه کردی اشک‌ها را با مشقت پاک کردم از نگاهت پا به پایت گریه کردم، پا به پایم گریه کردی سوختم از غربت تو؛ سوختی از قسمت من من برایت غصه خوردم؛ تو برایم گریه کردم مرد من! کوه غیورم! کاش زهرا را ببخشی من بمیرم پیش چشم بچه‌هایم گریه کردی گفته بودی درد و دل کن؛ سعی کردم پس چرا تو، تا سخن آغاز کردم، از صدایم گریه کردی؟! پیشوازت آمدم تا در به لبخندت گشایم وقت برگشتن چه شد که در قفایم گریه کردی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باور نمی‌کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی، شکسته‌شدی، مختصرشدی شرمنده‌ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس، نفست بند آمده افتاده‌ای به بسترِ غم، محتضر شدی هیزم به دست‌های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می‌زد و در نیمه‌باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه‌ها رعایت حالت نمی‌کنند از دست هم‌محلی خود خونجگر شدی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشمهایت این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد آقا بیا تا این شکسته‌کشتی ما آرام راه ساحل دریا بگیرد آقا بیا، تا کی دو چشم انتظارم شب‌های جمعه تا سحر احیا بگیرد پایین بیا، خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا انتقام دست زهرا را بگیرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قفس وبالِ بال بود، جای آسمان نبود زمینِ مُرده مقصدِ مسافر زمان نبود دَمی که صاحبِ بهشت، روی خاکْ پا گذاشت قرار بر بهار بود، حرفی از خزان نبود زمین لیاقتِ امانتی که داشت را نداشت -همیشه‌آزموده‌ای- که مَردِ امتحان نبود چگونه شد کسی که چادرش پناه خلق بود میان خلقِ در پناه خویش، در امان نبود؟! مگر زمان چگونه از گذارِ عُمرِ او گذشت که در شمارِ سال‌ها جوان، ولی جوان نبود؟! نمازِ پشتِ در به دائم‌الرُّکوعی‌اش رساند قیامِ در قعود بود، قامتش کمان نبود اگر نبود خطبه‌ای که زد به گوش مأذنه نشانی از علی میان اشهدِ اذان نبود نمازهای ما به سمت قبله‌ی مدینه بود اگر مزارِ قبله‌گاهِ کعبه بی‌نشان نبود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است شب با سکوت بغض علی خو گرفته است آتش گرفت جان علی با شرار آه وقتی که از ولی خدا رو گرفته است در دست ناتوان خودش بعد ماجرا این بار چندم است که جارو گرفته است قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش یک جا برای غربت بانو گرفته است حتی و جود میخ و در و تازیانه‌ها عطر و مشام از گل شب‌بو گرفته است با ازدحامِ موجِ مخالف بیا ببین کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت سر در بغل گرفته و زانو گرفته است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی‌ست صبح هم در نظرم شام غریبان علی‌ست گرچه با چاه کند دردِ دل خود ابراز چاه هم بی‌خبر از غُصه‌ی پنهان علی‌ست سند غربت مولاست رخ نیلیِ من سند غربت من، سینه‌ی سوزان علی‌ست بارها دشمن اگر آید و دستم شکند دست بشکسته‌ی من باز به دامان علی‌ست کافران! در حرم وحی نیارید هجوم به خدا قصد شما حمله به قرآن علی‌ست اهل یثرب! ز چه از گریه‌ی من خسته شدید؟ دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی‌ست درِ آتش‌زده و ناله‌ی مظلومی من سند مستند سوختنِ جان علی‌ست رفتم اما جگرم بهر علی می‌سوزد به خدا خانه‌ی بی‌فاطمه زندان علی‌ست دارم امید که در حشر پریشان نشود حال آن سوخته‌جانی که پریشان علی‌ست داده تاریخ به هر عصر، گواهی "میثم" کز ازل صبر و رضا پایه‌ی ایمان علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کشتی شکسته که پهلو گرفته‌ای برگو چرا تو دست به پهلو گرفته‌ای گل را خدا برای سرور آفریده است ای گل چرا به غصه‌وغم خو گرفته‌ای؟! گاهی ز دردِ شانه ز دل آه می‌کشی گاهی ز درد، دست به بازو گرفته‌ای از ماجرای کوچه نگفتی به من؛ بگو اکنون چرا ز محرم خود رو گرفته‌ای؟! دیوار گشته است عصای تو باز هم بینم که دست بر سر زانو گرفته‌ای دیشب نماز نافله‌ی تو نشسته بود دیدم که دست خویش به پهلو گرفته‌ای هرگه که در به‌روی علی باز می‌کنی خوشحال می‌شوم که تو نیرو گرفته‌ای رنگی زداغ گر که «وفایی» به شعر توست چون لاله‌ها ز باغ ولا بو گرفته‌ای ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این چنین بر دلم افتاد ... به امّید خدا ... ... غم نخور ... می‌رسد امداد به امّید خدا چه قدَر عقده در این سینه‌ی ما جمع شده عقده‌ها می‌شود آزاد به امّید خدا دل ما که به خدا تنگ شده، منتظریم تا که از ما بکند یاد به امّید خدا با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیم کِی اثر می‌کند «اوراد» به امّید خدا ؟ باید از گندم بد بوی گنه دور شوم تا شوم یار قلمداد به امّید خدا گِره از کارِ گِره خورده‌ی ما باز شود فرصتی می‌شود ایجاد به امّید خدا ... ... که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم یک به یک با همه اولاد به امّید خدا خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می‌رسد لحظه‌ی میعاد به امّید خدا منتقم می‌رسد و روز ظهورش حتماً می‌شود فاطمه دلشاد به امّید خدا حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع عاقبت می‌شود آباد به امّید خدا مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ... ... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا لذتی دارد عجب تا که به ما می‌گوید: آفرین! دست مریزاد! .... به امّید خدا ... .... وعده‌ی بعدی ما «شارع بین الحرمین» دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فراق تو درد است و درمان ندارد چرا قصه‌ی هجر، پایان ندارد؟! تو جان جهانی؛ تو صاحب زمانی بدون تو جسم جهان جان ندارد بیا ای که در سال‌های ظهورت پُر است از بهار و زمستان ندارد خودت را مگیر از دل بی‌قرارم که بودن بدون تو امکان ندارد تو این روزها باز هم غرق اشکی و اشک تو را چشم باران ندارد خدا را دوصد شکر آقا تو هستی اگر زائر آن قبر پنهان ندارد :: در این روزهای غریبی، سپاهی بجز همسرش شاه مردان ندارد و بستند دستان خیبرگشا را شنیدند و گفتند امکان ندارد یهودی در آن کوچه دادش درآمد: مگر که مدینه مسلمان ندارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از آسمان علی یک هلال مانده فقط چهار زهره‌ی آشفته‌حال مانده فقط بگو سروده‌ی نازکتر از خیال چه شد از آن قصیده‌ی زیبا، خیال مانده فقط از آن همه غزل دلگشا چه شد امروز "مرا به جان حسن کن حلال" مانده فقط برای گریه‌ی تو غیر بیت الاحزانت اذان مرثیه‌های بلال مانده فقط جلالت تو زمین خورد بین آن کوچه گل بنفشه به قاب جمال مانده فقط فقط تویی سبب اتصال عرش به فرش که جای دست تو، بر روی شال مانده فقط چگونه دست شکسته دلیل مرگ کسی است؟ هزار روضه در این یک سؤال مانده فقط به ذهن قبر، مقامات تو نمی‌گنجد به روی شانه‌ام امری محال مانده فقط ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زهرا شدم که روشنی خانه‌ات شوم با افتخار خادم کاشانه‌ات شوم تو شمع عشق باشی و پروانه‌ات شوم سنگ صبور آه غریبانه‌ات شوم پیش خدا ملاک، عزیز تو بودن است بالاترین مقام، کنیز تو بودن است ای ماه فاطمه به شب تار اباالحسن هستم ز هرکه غیر تو بیزار اباالحسن پای تو قبل میثم تمار اباالحسن من سر نهاده‌ام به روی دار اباالحسن دل را فقط به سوی تو پَر می‌دهم علی لب تر کنی برای تو سر می‌دهم علی امروز جای تیغ تو، زهرا بایستد کاری کنم زمین به تماشا بایستد حاشا که فاطمه به مدارا بایستد باید به احترام تو دنیا بایستد کعبه ملاک ردّ و قبول نماز نیست تو قبله‌ای؛ به قبله‌ی دیگر نیاز نیست آماده‌ام که رفع گرفتاری‌ات کنم در این هوای درد، هواداری‌ات کنم لشکر نیاز نیست، خودم یاری‌ات کنم در کوچه‌های شهر، علمداری‌ات کنم پشت و پناه محکم تو دست فاطمه‌ست تا روز حشر پرچم تو دست فاطمه‌ست یک روح در وجود من و تو دمیده شد زهرا برای یاری تو آفریده شد حتی اگر که باد مخالف وزیده شد از این به بعد کار به هر جا کشیده شد بنشین و جان فاطمه سوی خطر مرو در را اگر زدند، علی! پشت در مرو :: در را زدند و فاطمه از جا بلند شد آتش به جنگ آمد و دریا بلند شد در پشت در نشست، در امّا بلند شد ای روزگار! ناله‌ی زهرا بلند شد از آن به بعد بود که ماتم شروع شد از پشت درب خانه، مُحرم شروع شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e