بهمناسبت حلول #ماه_رجب
قال رسول الله صلی الله علیه وآله:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي
فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي [نادى] ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ
وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي
الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ
اَلا که موسم عشق و طرب رسید، بیایید
دوباره نفحهی رحمت ز رَب رسید، بیایید
خمار بادهی توحید! تشنگی به سر آمد
هزار شکر که جام رجب رسید، بیایید
دوباره موسم "شَهر الاَصَمّ" رسید، بشارت
که پُر ز رحمت حق لب به لب رسید، بیایید
دوباره فرصتِ با حق نشستن آمده از راه
"جَلیسُ جالسنی" هایِ شب رسید، بیایید
حیات تازه وزیدن گرفت از ملکوتش
اگر چه جان ز گناهان به لب رسید، بیایید
فسردگان تباهی و مبتلا به سیاهی
برای بخششِ عصیان سبب رسید، بیایید
✍ #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
آن سال… سال غربت و غم… سال پرباران…
آن فصل… فصل درد و دوری… فصل یخبندان…
آن رود رود صبح جمعه… آن شب مواج…
آن آیههای جاری و آن نور در جریان…
یادم میآید لحظهای را که خبر آمد
یادم میآید ساعتی را که جهان حیران…
با روضهٔ مکشوف ما در سوگ فروردین
دیماه میلرزید بر هر شاخهٔ عریان
از کوچههای شهر آه و گریه میجوشید
نامش چه بود آن حادثه؟ سیلاب یا طوفان؟
فرمانده میآمد، به استقبال او لشکر
میرفت با چشمان خیس و بغض نافرمان
جغرافیای عشق پیش پای او برخاست
از کربلا تا غزه، از بیروت تا تهران
مردم به هم با اشکها او را نشان دادند:
آن آشنا! آن مرد! آن همدرد! آن انسان!
او میگذشت و گرچه ایام زمستان بود
میکاشت بذر عشق را در قلب هر گلدان
دنبال دریایی؟ ببین! او راه را رفتهست
پس رد پایش را بگیر ای رود سرگردان
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شعر_پایداری
#جمهوری_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
به زنجیر دلت بسته است این زنجیرهی غمها
همین غمها، همین میراث آدمها به آدمها
همین دردی که درماندند از درمان آن مردم
همین زخمی که بیهوده سپردیمش به مرهمها
جهان همچون گلی در شورهزار شب گرفتار است
به پایش اشک میریزند بی صبرانه شبنمها!
جهان چون کودکی تشنه است و روی خاک افتاده
و هرچه پای میکوبد نمیجوشند زمزمها!
جهان از ظلم پر شد، زندگی از رنجهای تلخ
اگر دنیای ما این است ای وای از جهنمها!
ولی ما ملت عشقیم، از غمها نمیترسیم
که باید بگذرند از هفت خان عشق رستمها
نمیترسیم! تا نام سلیمان در جهان باقیست
به دست دیو و دد هرگز نمیافتند خاتمها
نمیترسیم از باطل، از این کفهای سیلابی
نمیترسیم! بسیاریم! ناچیزند این کمها
نمیترسیم! حتی کودکان ما نمیترسند
که خوب آموختند این درسها را در محرمها...
به قطره قطره خون ریخته در دامن این خاک
به معراج الهی میرسد خط مقدمها!
نباشد دور روزی که بنای ظلم میریزد
و بالا میرود بر پشت بام کعبه پرچمها...
✍ #طیبه_عباسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
در نگاهت دیدهایم این وصف بیمانند را
پاکی الوند را، بیباکی اروند را
در شب خوف و خطر اعجاز تکبیرت شکست
هم سکوت شهر را، هم میلههای بند را
نقش سرخ سربلندی مانده بر پیشانیات
بیگمان دست شهیدی بسته این سربند را
در قدمهای پدر شوری حماسی دیدهایم
حال میبینیم گام محکم فرزند را
آری از اسطوره میگویند در افسانهها
ما به چشم خویش دیدیم آنچه میگویند را
دید چشم آسمان روی لب پر خون تو
بین آغوش شهیدان آخرین لبخند را
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حاج_قاسم_سلیمانی
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
کنون مُرکّب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر
به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم
دوباره پر شده از حرفهای دردآور
دوباره قصۀ تاریخ میشود تکرار
دوباره قصۀ احزاب، باز هم خیبر
دوباره آمدهاند آن قبیلۀ وحشی
که میدرید جگر از عموی پیغمبر
عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر
به هوش باش مبادا که سحرمان بکنند
عجوزههایِ هوس، مُطربانِ خُنیاگر
مباد اینکه بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحت دینِ مصطفی، کافر
چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر
به این خیال که مِرصاد تیر آخر بود
مباد اینکه بخوابیم گوشۀ سنگر
زمان زمانۀ بی دردی است، میبینی
که چشمها همه کورند و گوشها همه کر
هزار دفعه جهان شاهراه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر
خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سربلند میآیند یک به یک بیسر
اگر چه فصل خزان است، سبزپوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر
به دودمان سیاهی بگو که میباشند
تمام مردم ایران سپاه یک لشکر
به احترام کسی ایستادهایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور
نفس نفس همۀ عمر، مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه مالک اشتر
بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر
به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمیکنم باور
چگونه است که ما کشته دادهایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر؟
چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر؟
چه رفتنیست که پایان اوست بسم الله
چه آخریست که آغاز میشود از سر
جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر
شکوهِ عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع، انگشتر
نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیۀ این قصیده شد، حیدر
میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر
فقط نه پایۀ مسجد که عرش میلرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر
یهودیانِ مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشنتر
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیتِ حُسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔸به بهانه ی سیزدهم دیماه سالروز عروج ملکوتی عارف شهید سردار عزتآفرینمان #حاج_قاسم_سلیمانی
شبیه رود زلال و تناوری چون کوه
بزرگ مرد مبارز، مجاهد نستوه
نماد غیرت شیعی، حماسهساز غیور
کمال درک و درایت، نشان شور و شعور
پر از توکل و ایمان، فراری از جلوت
قنوت سبز توسل به سنگری خلوت
شریف و مؤمن و خدمتگزار و باوجدان
فراری از سِمَت و شأن و رتبه و عنوان
رها ز بند تعلق، همیشه آزاده،
رفیق تربت و تسبیح و مهر و سجاده
امین مردم درمانده، خادم ملت
امیر تشنهی امداد، تشنهی خدمت
به روی سینه نهادی همیشه دست ادب
عزیز هر لر و کرد و بلوچ و ترک و عرب
خراب جرعهای از جام بادهی شهدا
امید واقعی خانوادهی شهدا
حکایت جگر شیر در دل پیکار
بصیر معرکهی ارث برده از عمار
شبیه مالک و میثم، شبیه حجر و زهیر
شبیه اسلم و عابس، شبیه حر و بریر
حبیب لشگر اسلام، مرد هر میدان
غلام شاه خراسان، رعیت سلطان
همیشه جان به کف راه دین، همیشه سپر
مدافع حرم اهل بیت پیغمبر
اگر چه کشت تو را دشمن قسم خورده
اگرچه از غم تو هر دلی شد آزرده
شهید عشق ولیکن تو زندهتر گشتی
شبیه نخل تنومند بارور گشتی
شهید و شاهد و مشهود، کشتهی آگاه
شهید عشق! نظر میکنی به وجه الله
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
"جمال چهرهی تو حجت موجه ماست "
به قطره قطرهی خون مطهرت سوگند
به زخمهای جگرسوز پیکرت سوگند
هنوز داغ تو تازهست تازهی تازه
عذاب میکشم از دوریات بی اندازه
برای یاری امت چه در سرت داری؟
چقدر خاطره در ذهن رهبرت داری
تقاص خون تو را از یهود میگیریم
و انتقام از آل سعود میگیریم
اساس محورمان مکتب سلیمانیست
پس از تو پرچم نهضت به دست قاآنیست
نگاه چپ بکند صهیونیسم " آقا " را
به خاک و خون بکشد لشگر تو "حیفا " را
خلاصه حضرت سردار! التماس دعا
مرید حیدر کرار! التماس دعا
::
سیاهپوش حلول عزای #فاطمیه
چقدر روضه گرفتی برای فاطمیه
شبیه جمع شهیدان همه پریشانیم
برای شادی روح تو روضه میخوانیم
برای حضرت زهرا بلند گریه کنید
زدند مادرمان را بلند گریه کنید
زدند مادرمان را که از ولی میگفت
میان شعلهی آتش "علی علی" میگفت
سقیفه بست در آن روز دست حیدر را
سقیفه کشت عزیز دل پیمبر را
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
تا راه و رسمت منقطع گردد تو را کشتند
بعد از تو از اسمت ولی سردار! میترسند
✍ #عاطفه_جوشقانیان
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
به مناسبت #لیلة_الرغائب
این مژده به بندگان تائب آمد
خیزید که لیلة الرغائب آمد
ای کاش ندا دهند صبح فردا
ای منتظران امام غائب آمد
✍ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
#لیلة_الرغائب
تسکین دل ام مصائب برگرد
ای بر دو جهان امیر و صاحب برگرد
ما منتظر رؤیتِ رویت هستیم
ای آرزوی شب رغائب برگرد
✍ #مهدی_ستارزاده
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
به مناسبت #لیلة_الرغائب
ای مظهر مظهرالعجایب! الغوث
مظلومترین حاضرِ غایب! الغوث
جز دیدنتو چه آرزویی داریم؟!
ای رغبت لیلة الرغایب! الغوث
✍ #مجتبی_خرسندی
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🌱بهمناسبت #لیلة_الرغائب
با اشکِ دو عین... یا قدیم الاحسان!
با این همه دِین... یا قدیم الاحسان!
مــا آمــدهایــم تا بـبـخـــشـی مــا را...
امشب به حسین... یا قدیم الاحسان!
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
#حاج_قاسم_سلیمانی
#دعای_ندبه
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟
دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
این نامه را با خود نسیم آورده، میخوانی؟
از عاشقی در راه مانده، او که میدانی
عمریست از تو بیخبر ماندم، خبر داری!
مولا! خبر از حال قلب محتضر داری!
میترسم از این روزهای غربت دنیا
میترسم از دیروز، از امروز، از فردا
این لحظهها بی یاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بی عطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلگیری از این دنیا
دلگیری از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین... ما گرم حاشاییم
دلگیری از بیرنگی این شادی و غمها
دلگیری از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
«اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟
ای کاش با یاد تو مولا همسفر بودم
از روضۀ پنهانی تو با خبر بودم
شاید که داری سر به روی تربت مادر
ای روضهخوان کوچههای غربت مادر
شاید رسیدی کربلا دیشب، شب جمعه
آه از شب بیتابی زینب، شب جمعه
شبهای جمعه کربلا غوغاست، عاشوراست
شور حسینی در جهان برپاست، عاشوراست
در جان عالم محشری کرده بهپا! او کیست؟
اصلاً شب جمعه، شب آرام ماندن نیست
ما هم شب جمعه عزیز از دست دادیم، آه
آه از شبی که رفت ماه ما به قربانگاه
در جان ما آتشفشان داغ او زندهست
این داغ، این آتشفشان، هر شب گدازندهست
در هر رگ ما شور خونخواهی به جوش آمد
هنگام فریاد آمد و وقت خروش آمد
آن انتقام سخت نزدیک است میدانیم
با ذکر اَین المنتقم، ما مرد میدانیم
او با سپاهی از شهیدان میرسد آری
دارد سپاه او چه سردار و علمداری
فردا که آفاق جهان یکدست بارانیست
آری علم دست سلیمانیست! زیبا نیست؟
این رجعت عشق است، این عهد شهیدان است
بیرق به دست حاج قاسم... بین میدان است
شوق شهادت داشت، عمری بندگی میکرد
یک عمر مانند شهیدان زندگی میکرد
در خاطر یاران همیشه عین باران بود
بر خصم توفنده چو دریایی خروشان بود
دلتنگ بود و با یتیمان گریه سر میداد
آغوش گرمش بوی آغوش پدر میداد
«للظالمِ خصماً و للمظلومِ عونا» بود
او عطر مولا داشت، خاک پای مولا بود
او مرد میدان بود آری مرد میدانها
جا داشت در دلهای سوریها و افغانها
لبنان و سامرا، یمن، غزّه، گواه من
خورشید شبهای غریبان بود ماه من
او از تمام ما یقیناً ندبهخوانتر بود
یابنالحسنهایش ولی در بین سنگر بود
او «لَيْتَ شِعْرِي» گفته با مولای خود اما
در بین میدان در بیابانهای سامرا
«اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
گرمای دستان تو را کم دارد این شبها
لبخند زیبای تو را میخواهد این دنیا
میآیی از فصل گل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e