eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
حس خوبی‌ست که امشب به زبان آمده است در تن عاطفه‌ام باز توان آمده است چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی كه صدای ملكوتی اذان آمده است چه نشستید! درِ میکده‌ها باز شده آی مستان خدا! پیر مغان آمده است حرف از کوثر و از ساقی کوثر بزنید حال که صحبت مستی به میان آمده است تا كه از راه رسيده‌ست مسيحاي حرم به تن مُرده‌ی طبعم ضربان آمده است روزه‌داران شب پانزدهم! مژده دهید نمک سفره‌ی ماه رمضان آمده است سفره تکمیل شد و ماه خدا کامل شد سوره‌ی قدرِ شبِ پانزدهم نازل شد کوچه‌باغ از نفس یاس، معطر شده است شب شهر از قدم ماه، منور شده است زودتر از همه مژده به پیمبر دادند نوه‌ات آمده و فاطمه مادر شده است نمک از روی تو می‌ریزد و خرمای لبت رطب سفره‌ی افطار پیمبر شده است طعم چشمان بهاری تو ای روح بهار میوۀ نوبر هر روزۀ حیدر شده است سفره‌ی ماه مبارک برکت دارد، لیک با قدم‌های شما با برکت‌تر شده است چه اسیر و چه فقیر و چه یتیم، آمده‌ایم بر در خانه‌ی ارباب کریم آمده‌ایم پادشاهی تو و من نیز همان مسکینی، که به جز عشق تو در سینه ندارد دینی قدمت بر سر چشمم اگر ای مرد کریم! سحری هم به کنار دل من بنشینی مستجاب است دعای دل آلوده‌ی من اگر از صحن لبانت برسد آمینی به صف مشتریانت نظر اندازی گر تهِ صف یوسف دل‌باخته را می‌بینی کوهکن می‌شوم از شوق شکر خندهٔ تو آب افتاده دهانم چقدَر شیرینی! بیشتر از همه نام تو حلاوت دارد باز هم قاری تو شوق تلاوت دارد حسنی، چون که از احسان خدا بودی تو میوۀ عرشی پیغمبر ما بودی تو «کُلُکُم نورُ واحد» ولی ای نور خدا روشنی بخش دل آل عبا بودی تو چند باری همه دارایی خود بخشیدی از ازل در کرم انگشت‌نما بودی تو شبی افطار بیا خانه‌ی ما مهمان باش ای که همسفرۀ بزم فقرا بودی تو اهل این خاک نبودی و نگفتی آخر مرد خاکی زمین! اهل کجا بودی تو؟ ماورای همه افکار نگاهت بوده آخر عرش خدا، اول راهت بوده گاه سوگند خدا گشتی و انجیر شدی گاه با آیۀ کِفلَین، تو تفسیر شدی گاه با صلح زدی در دل دشمن، تنها گاه در جنگ جمل دست به شمشیر شدی زانو از غم به بغل داری و سر بر زانو به گمانم دگر از زندگی‌ات سیر شدی آه، آقای غریبم چه به روزت آمد چه شد آخر که تو در کودکی‌ات پیر شدی؟ آسمان در وسط كوچه چرا خورد زمين از چه يک عمر در آن راه زمين‌گير شدي خبري آمد و كوه از كمر انگار شكست "شيشه‌ی عطر خدا، خورد به ديوار شكست" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میان ارض و سما، بزم شادی و شور است به روی دست نبی، آیه‌هایی از نور است بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او می‌گفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان حَسَن، عالمی نمک‌گیرند عزیز کرده‌ی زهرا "کریم" مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی‌خواهیم کرامت حسنی با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست نظر به منظر جانان، مراد و منظور است :: چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم... قبر خاکی‌اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه‌ها داریم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسینِ اول طوفان کربلا حسن است فقط نه ساحل امن است، ناخدا حسن است علی‌ترین حسن است و حسن‌ترین علی است به جنگ و صلح، خداوند ارتضا حسن است نمی‌شناسی او را؟ حسین را بشناس! که مقتدا و امامِ حسینِ ما، حسن است حسن، مبدّل سوء‌القضا به حُسنِ قضا امامِ عرصۀ تدبیر و اقتضا حسن است به خاک راه نظر کرد، کیمیایش کرد که اسم اعظم و نورانی خدا حسن است به یک عنایت او شام تیره، صبح شده شکوه آیۀ «یَهدی لِمَن یَشا» حسن است پیمبرانه به آیین مهربانی‌هاست به چشم مردم محروم، آشنا حسن است حسن ادامۀ جاه و جلالت علوی ادامۀ غزل حُسن مصطفی حسن است کمی تجلی او «هَل اَتی علَی الانسان» شکوه آیۀ «نور» و «قل انّما» حسن است بلاغت سخنش در مقام مدح پدر نشانه‌ای‌ست که نهج‌البلاغه با حسن است فرشته‌ها همه محو جمال گریۀ او که ماه روشن شب‌های ربنا حسن است فقیر سفرۀ لطف و کرامتش هستیم سرور و راحتِ قلب یتیم ما حسن است کسی که کعبه به دورش طواف کرده ولی پیاده آمده تا کعبه بارها، حسن است گره به کار دل افتاده‌ها! امام امید، امام رحمت و دستِ گره‌گشا حسن است اگرچه زمزمه‌ام «یا اله» و «یا رب» شد قبول خاطر حق، ذکر ناب «یا حسن» است گناهکار برو نزد او، ملک برگرد! کسی که خاک رهش هست کیمیا، حسن است به حکم اشک، جهنم بهشت خواهد شد اگر بهانۀ بارانِ اشک‌ها حسن است کسی که فقر و غنا خاکسار مقدم اوست کسی که فقر به راهش شود غنا، حسن است حسن، ادامۀ غوغای خیبر و صفین شروع نغمۀ جان‌بخش نینوا حسن است به یک اشارۀ او مرحب جمل افتاد و ذکر حیدر کرار «مرحبا حسن است» چه کرده با دل او زهر تلخِ «آتش‌بس» اسیر تهمت یاران بی‌وفا حسن است مغیره‌ها به روی منبر رسول الله یکی نگفت که بر خلق، رهنما حسن است جهان، تعارف او را برای چه پس زد؟ ره نجات همان‌جاست، هرکجا حسن است به سایه‌‌روشن شب‌های انتظار ببین همیشه مژدۀ «وَالشّمس» و «وَالضّحی» حسن است فقیر شو به کرم‌خانه‌اش پناه ببر امید امت بیچاره، بخخدا حسن است‌... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرامت: کرامت کرامت کرامت نگاه گدایان به لطف مدامت قرار دوشنبه فقط یک بهانه است برای دلی که شده جلد بامت سرازیر شد یاحسن بر لب من شراب حلال است تکرار نامت چرا من نگاهم به دستت نباشد اگر سهم دارد سگی از طعامت؟ همه از جذامی فراری، ولی تو شدی همنشینش، شده همکلامت جمل با چه رویی به جنگ تو آمد که شیرانِ در بیشه بودند رامت در آن لحظه که پا به میدان نهادی به لرزه درآمد جهان زیر گامت بساط شب فتنه را جمع کرده درخشیدن برق تیغ از نیامت امامی تو و واجب‌الطاعتی تو چه وقت قعودت، چه وقت قیامت غریبی! چنان که مدینه ندارد جواب درستی برای سلامت چه زخمی‌ست بر جان که خون‌ست چشمت چه رازی‌ست در دل که تلخ‌ست کامت چه داغی نشسته مگر روی قلبت که زهر هلاهل شده التیامت؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رحمت، دوباره با تو به دل‌ها مقیم شد از یُمن مقدمت رمضان هم کریم شد از لطف تو بهشتِ بَرین نیز بهره برد آقای آن شدی و بهشتِ نعیم شد دلدادگی ما به تو از قبل خلقت است مهرِ تو صاحبِ دلِ ما از قدیم شد افسوس، زائرانِ تو تنها کبوترند افسوس، روضه‌خوانِ حریمت نسیم شد اما بدونِ شک به دعایِ تو بوده‌ که... تهران، حریمِ حضرت عبدالعظیم شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یاسین حسن، حدید حسن، هل اتی حسن تعبیر "اِنمّا" و حدیث کسا حسن یعنی اگر که نقطه‌ی باء است مرتضا معنای خط به خطِّ کلام خدا حسن آرام جان و روح حسن بود فاطمه آرام جان حضرت خیرالنساء، حسن گفتند خانواده همه نور واحدند زهرا حسن، حسین حسن، مرتضا حسن هم در شجاعت و در اصالت سرآمد است هم در کرامت و ادب و در سخا حسن صلح حسن مقدمه‌ی شور کربلاست طرّاحی قیام حسین است با حسن اصلاً حسین بوده از اول خود حسن اصلاً شهید واقعه‌ی کربلا حسن ما را کرامت حسنی پیش می‌برد پس "عهده‌دار مردم بی دست و پا، حسن".. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برف و باران کرامت حسن است قطره‌ای از سخاوت حسن‌ است نور ماه از عنایت حسن است آسمان زیر منت حسن است یاکریم است ذکر ما به رکوع نور خورشید از اوست وقت طلوع کرم از دست او شده‌ست شروع بی نهایت کرامت حسن است از عدم بوده‌ایم و هست شدیم یاحسن گفته‌ایم و مست شدیم سائل کویش از الست شدیم پس گِل ما ز تربت حسن است صاحب پرچم و علم باشد سائلش نیز محترم باشد هرکجا صحبت از کرم باشد قبل هرچیز صحبت حسن است دشمنش هم اگر گدا می‌شد شامل لطف مجتبی می‌شد خجل از خویش مرد شامی شد لطف شاهانه عادت حسن است معنی ذوالجلال والاکرام بعد حیدر حسن ابوالایتام داده بادست خود به سگ اطعام رزق عالم ز برکت حسن است سبط اکبر شبیه پیغمبر اولین آیه است از کوثر پسر ارشد یل خیبر مثل حیدر شجاعت حسن است جمل از ناز شست او شد طی ناقه‌ی فتنه شد به دستش پی تا قیامت همیشه پی‌درپی بر معاویه لعنت حسن است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
انگار پیش پای تو جز صلح راهی نیست سردار! در این معرکه با تو سپاهی نیست یک روز می‌فهمد کسی که‌از خیمه‌ات رفته‌است در هیچ‌جا جز سایه‌ی تو سرپناهی نیست در جنگِ با تزویر و رویاروییِ با جهل والاتر از صبر و سکوت تو سلاحی نیست تو صلح کردی تا که جنگاور شود قاسم در نقشه‌های جنگی تو اشتباهی نیست مانند مادر کاش تشیع تو شب باشد اما همیشه کار دنیا دل‌بخواهی نیست... من اربعین، در کوله‌ام یک کوه حسرت هست یادم که می‌افتد برایت بارگاهی نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ایزد منّان چو آفرینش ما خواست جمله جهان را در اوج حُسن بیاراست جنگل و دریا و کوه و دشت گواهند حمد و سپاس از برای خالق یکتاست هرچه تصور کنی محل تامّل هرطرفی بنگری مجال تماشاست قابل درک است در تمامی ذرّات قدرت پروردگار بس که هویداست ما همه محکوم دادگاه قضائیم حکم خدا چون بدون شاید و امّاست از قلم صُنع او به دفتر خلقت هر کلمه پاسخ هزار معماست هرچه خدا آفریده عین کمال است این همه را از حدیث حُسن تو آراست جمع تمام صفات حُسن دوعالم در وجنات حَسن هرآینه پیداست خادم دربار اوست مرد و زن ما اول این لوح نام آدم‌وحوّاست رأفت او بادبان کشتی نوح است رحمت او ناجی غریق دودنیاست از نظر لطف او وزیده نسیمی دیده‌ی یعقوب اگر هرآینه بیناست مرشد کامل که در مراتب توحید هادی ادریس و هود و صالح و یحیاست شد متوسل به او خلیل خداوند چون که خدا ذبح نوردیده از او خواست خلق دوعالم اسیر یوسف کنعان یوسف کنعان اسیر یوسف زهراست خلق دوعالم گدای حاتم طائی حاتم طائی گدای حاتم طاهاست اوست که در ماجرای وحشت فرعون ناجی موسی در آستانه‌ی دریاست مُلک سلیمان نگین خاتم دستش فرش مسیرش تمام عرش معلّاست صابر اعظم که در مقام تحمّل حضرت ایوب فیض صبر از او خواست ذکر لب یونس است در دل ماهی نام بلندش چنان که عالی و اعلی‌ست عیسی اگر دم گرفت و مرده شفا داد ذکر حسن دم‌به‌دم به هر دم عیساست حُسن دوعالم غلام حلقه به گوشش دست به سینه نشسته در بر او راست شیوه‌ی لطفش شبیه لطف پیمبر شیوه‌ی رزمش شبیه شیوه‌ی مولاست از در این خانه پا نکش که نبی گفت؛ هرچه که خیر دوعالم است همین‌جاست چون که کریم و کریمِ ابن کریم است بخشش او نیز قبل عرض تقاضاست زندگی‌اش را سه‌بار داده به مردم این کمی از لطف بیکرانه‌ی آقاست رونق اشعار شاعران شده مدحش دفتر هریک پر از قصیده‌ی قرّاست هیچ‌کسی پیش او غریب نمانده گرچه خودش در جهان غریبه و تنهاست مرد کریمی که در کمال کرامت رازق امروز ما و شافع فرداست کرسی خاص شفاعت از همه‌ی خلق روز قیامت برای اوست که برپاست گرچه سیاه است نامه‌ی همه، اما مِهر حَسن مُهر حُسن عاقبت ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فى حَــديثٍ: ما رُئِىَ أَنَّ رَجُلاً دَفَعَ اِلَيْهِ رُقْعَةً فى حاجَةٍ [اِلاّأَجابَهُ] فَقالَ لَهُ: حاجَتُك مَقْضِيَّةٌ، فَقيلَ لَهُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، لَوْ نَظَرْتَ فى رُقْعَتِهِ ثُمَّ رَدَدْتَ الْجَوابَ عَلى قَدْرِ ذلِكَ، فَقالَ: أَخْشى أَن يَسْأَلَنىَ اللّه ُ عَنْ ذُلِّ مَقامِهِ بَيْنَ يَدَىَّ حَتّى أَقْرَءَ رُقْعَتَهُ. ترجمه: در حديثى آمده است: هرگز ديده نشد كه كسى به امام نامه‌اى در مورد حاجتى بدهد مگر اينكه حضرت جواب مى‌داد: حاجتت برآورده است. گفته شد: اى فرزند رسول خدا (ص)! كاش در نامه‌اش مى‌نگريستى و به اندازه حاجتش مى‌دادى، حضرت فرمود: مى‌ترسم خدا از من درباره مدت زمانى كه روبرويم خوار مى‌ايستد تا نامه‌اش را بخوانم، سؤال كند. 📚 نظم درر السمطين، ص 196 می‌شناسد چون گدا را از خودش بهتر کریم پیش خود دارد همیشه کیسه‌ای از زر کریم در تمام شهر، لطفش سفره‌داری می‌کند شعبه دارد بر سر هرکوچه و معبر کریم نه بگویی بخشش او شامل هر آشناست! به غریبه بیشتر داده‌ست بال و پر کریم بسکه بر روی گدایان باز بوده روز و شب گوییا اصلا ندارد خانه‌اش هم "در" کریم سائل از این خانه دستِ پُر به منزل می‌رود بی نیازش می‌کند از هر کسِ دیگر کریم "با کریمان کارها دشوار نه دشوار نیست" کار ما بیچاره‌ها افتاده امشب بر کریم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا به آل علی انحصار بخشیده هرآنچه داشته بر این تبار بخشیده طفیل فاطمه‌ بوده‌ست خلقت عالم خدا به سفره‌ی خود سفره‌دار بخشیده اگرچه عادت این خانواده‌ است اما حسن به نام کرم اعتبار بخشیده گدا به نزد حسن رفته شاه برگشته کریم از کرمش بی‌شمار بخشیده هنوز حاجت خود بر زبان نیاورده گدا یکی طلبید او هزار بخشیده جهان‌ به‌چشم‌ ندیده کریم مثل حسن تمام زندگی‌اش را سه‌بار بخشیده شکسته‌ باد دهانی‌ که‌ حرف‌ ذلت زد به‌ شیعه‌ صلح‌ حسن‌ افتخار بخشیده چو ذوالفقار بُرنده‌ست‌ صلح‌ سبز حسن به‌تیغ‌ سرخ‌ حسین‌ اقتدار بخشیده به دستخط خودش صبح روز عاشورا به بی‌قراری قاسم قرار بخشیده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شد به لطف تو مهیا بار عامی این چنین خوش به حال شیعه که دارد امامی این چنین عقل اگر در شکل مردی بود می‌شد مجتبی گفت پیغمبر به توصیفت کلامی این چنین روی پای مرتضی و روی دوش مصطفی ای به قربان تو و شأن و مقامی این چنین بذل و بخشش کرده‌ای دارایی خود را سه بار نیست در حد کسی جز تو مرامی این چنین محو روی ماه تو یا سفره‌ی احسان تو در تحیّر مانده چشمان جذامی این چنین در جواب ناسزا لطف و محبت کرده‌ای در مرام توست تنها انتقامی این چنین غنچه‌های صلح تو در کربلا گل می‌کنند گشت تدبیر تو آغاز قیامی این چنین لذتی بالاتر از دیدار روی یار نیست کاش سهم ما شود حُسن ختامی این چنین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e