eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه آرامیم، گاهی هم هیاهو لازم است ما اگر طوفان شدیم آن وقت هوهو لازم است شب به تاریکی فرو رفته است و موسی منتظر در بیابان نور می‌خواهیم، سوسو لازم است خِیل «قَالُوا رَبُّنَا اللَّه»یم در آغوش نیل تا عبور از رود، یک «ثُمَّ اسْتَقَامُوا» لازم است پای پیمان ایستادن زخم خوردن دارد و گیرم از ما بشکند هربار پهلو، لازم است شهر، خاک آلودِ اسرائیلیات است ای دریغ تا غبار از قدس برداریم، جارو لازم است :: قبله‌ی این رود از اول رو به دریا بود و هست قدس از ما، قدس از ما، قدس از ما بود و هست ما به سوی خانه‌ی خود می‌رویم این روزها ما پر از شوریم و با سر می‌دویم این روزها روز و شب آماده‌تر، هر روز محکم می‌شویم یک به یک داریم تهرانی مقدم می‌شویم نقشه‌هاتان یک به یک دارند کوچک می‌شوند سنگ‌های ما ولی دارند موشک می‌شوند در کنار یکدگر ماندیم و چون آهن شدیم ای شب صهیون ! ببین ما احمدی روشن شدیم از خروش غیرت مردان ایرانی بترس قاتل سردار! از خون سلیمانی بترس ما نیفتادیم اما خاکی و افتاده‌ایم ما ، ، ما جمله ایم چشم وا کن ای سپاه فیل! ابابیل آمده جان‌پناه اصلاً نمی‌یابی که سجیل آمده چشم وا کن تا ببینی لشکر این راه را بیخ گوش خود ببین شمشیر حزب‌الله را از یمن تا شام شمشیر شهادت صیقلی‌ست گوش صد لشگر پی فرمانده‌اش سیدعلی‌ست ماجراجویی نکن جایت بمان، آگاه باش روز و شب لرزان ز یک فرمان حزب الله باش غیرت ایران به جوش آمد اگر، بیچاره‌ای سرزمین دیگر نمی‌ماند تو را، آواره‌ای هرگز از ایران و لبنان سر نخواهی شد، بترس تو حریف غزه هم دیگر نخواهی شد، بترس از تلاویو شما ویرانه‌ می‌سازیم ما باز در بیت المقدس خانه می‌سازیم ما می‌شود این روزها در شوری بازارتان بند پوتین سلیمانی طناب دارتان پای پیمانی که می‌بندیم ما آماده‌ایم یک به یک قاسم سلیمانی و حاجی‌زاده‌ایم پهنه‌ی دنیای ما را عرصه‌ی قابیل نیست در میان نقشه‌ی ما جای اسرائیل نیست نعره‌ی جاءالحقیم، این دشت غرشگاه ماست راه ما سرخ است، آری! پس شهادت راه ماست :: گیرم از ما ناقه پی کردی،«فَسَوَّاهَا» که هست صبح را از ما گرفتی، ظهر عاشورا که هست وعده‌ی عشق است و می‌دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی‌ماند؟ خدا با ما که هست در یمن، در شام، در لبنان و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند، گفتم پا که هست لیلة الاسرای ما معراج می‌خواهد، چه غم! هیبت صهیون شکست و مسجدالاقصی که هست یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور غم ندارم، «كَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا» که هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما وعده‌ی صادقیم، ایمان داریم ایمان به حمایت شهیدان داریم هنگامه‌ی ذبح توست ای اسرائیل! در عید غدیر، عید قربان داریم@hosseinieh_net
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢به مناسبت عید غدیر؛ ✍️غدیر، پرسش تاریخ بود از تاریخ / چه شد که راهِ نشان داده را خطا رفتند؟ 🔹رسید نوبت بیعت به بانوان غدیر شنید واژۀ «مولای» را مکرر آب به بیعتی ابدی دست‌ها فرو می‌رفت کنار دست یداللهی علی در آب 🔹نشست آینه‌ای روبه‌روی آینه‌ای شب و هوای خوش برکه و تبلورِ ماه که روی بیعت زهرا، حساب دیگر کن من و ادامۀ این راه سخت... بسم‌الله... 🔹کنار برکه، در آن وقت شب دو تا کودک شبیه‌خوانِ نخستین شبِ غدیر شدند به روی تختۀ سنگی که حکم منبر داشت میان بادیه، پیغمبر و امیر شدند 🔹دو دست در گذرِ نور ماه، بالا رفت نسیم، در کف دستانشان پناه گرفت یکی شبیه به بابابزرگ، حرفی زد و سایه‌های شب دشت را گواه گرفت 🔹به حکم آیۀ «اکملتُ دینکم» می‌گفت: که بعد من تو امیری .. تو رهبری ... راهی! که در اطاعت امرت مباد کژ‌تابی که در رعایت حقّت، مباد کوتاهی! 🔹میان ظرف بزرگی که آب، بیعت داشت در آن سکوت فراگیر، ماه می‌لغزید به روی پست و بلند مسیر، در دل دشت چقدر پای نیفتاده‌راه، می‌لغزید 🔹زن ایستاد و نگاهی به ظرف آب انداخت به عهدهای نشسته بر آن گواهِ زلال زن ایستاد که: ای قول‌های لغزنده! زن ایستاد که: ای دست‌های خیس مُحال 🔹غدیر اگر نشد از گاهواره‌ها جاری عطش شود به لب شیرخواره‌ها جاری غدیر اگر نشد آویز گوش کودکتان زلال خون شود از گوشواره‌ها جاری 🔹علی حقیقت دین است آمنوا به علی مباد شک شما از کناره‌ها جاری به پشت قامت مردانتان نهان نشوید اگر شدند فقط در نظاره‌ها جاری 🔹اگر که شیرزنانه به کوچه خیمه زنی کجا شود ز سرای شراره‌ها جاری گواه بیعتتان آب شد که مهر من است گواه بیعتتان در هزار‌ه‌ها جاری 🔹وزید بادی و ظرفی شکست و آبی ریخت وزید بادی و دستار کودکی افتاد دری شکست و همه قفل‌ها طلسم شدند کلونِ سادۀ درها یکی یکی افتاد 🔹به پشتوانۀ قول شکسته بود آری لگد که نظم در و میخ را به هم می‌ریخت چقدر روی زنان باز کرده بود حساب کسی که وسعت تاریخ را به هم می‌ریخت 🔹غدیر، پرسش تاریخ بود از تاریخ چه شد که راهِ نشان داده را خطا رفتند؟ که مردهای مردّد به جای خود، اما زنانِ شاهد آن ماجرا، کجا رفتند؟ 🔹نشست آینه‌ای روبه‌روی آینه‌ای شب دهم، به بلندای تَل، تبلور ماه که روی بیعت زینب  حساب دیگر کن! من و ادامۀ این راه سخت... بسم‌الله 👈بخش «امین» شعر و ادب فارسی KHAMENEI.IR به مناسبت عید غدیر، شعرخوانی خانم سیده اعظم حسینی در حضور رهبر انقلاب در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۶ را بازنشر می‌کند. 🖼مشاهده و دریافت در سایت | ✍️«امین»؛ شعر و ادب فارسی به روایت حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای 💻 Farsi.Khamenei.ir
ای که در پایت، غزل از جنس باران ریخته در زلال خطبه‌‌ات، امواج طوفان ریخته طرح انگور ضریحت بس که مستی آور است در حریمت عاشق و مجنون، فراوان ریخته از کرامات کنیز خانه‌ات این بس که حق در کلامش شهدی از آیات قرآن ریخته کاش می‌دانستم از خُم، حضرت پروردگار در سبوی حضرت ساقی چه میزان ریخته هر کجا دُرّ نجف دیدم یقین کردم خدا لابه لای خاک هم ماه درخشان ریخته هم اسیران، هم فقیران را پناهی تا ابد... روی دامان شما اشک یتیمان ریخته ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای خوردن ساغر به ساغر است علی به چشم دیدن الله‌اکبر است علی پس از نوشتنِ این‌شعر توبه خواهم کرد که از خیال خلایق فراتر است علی نبی مدینه‌ی علم است و مرتضی در آن نبی سفینه‌ی مهر است و لنگر است علی بدون عقد اخوت هم این دو جان هم‌اند خوشا رسول که با وی برادر است علی زمان از او عقب افتاده در کشاکش جنگ سوار دلدل جبریل‌شهپر است علی زبان گشوده به توحید ذوالفقارِ دو دم نه روی اسب که بالای منبر است علی دلم هر آینه از سینه کَنده خواهد شد در این خیال که عازم به خیبر است علی جنون رسیده به ما از نجف نفر به نفر هزارمژده که دیوانه‌گستر است علی همان دقیقه که در عرش خلوتی دارد میان مزرعه هم‌دوش قنبر است علی جهان دهانِ بزرگی است تا ابد مفتوح که مثل ذات خدا حیرت‌آور است علی به خویش می‌نگرد در تمام آینه‌ها که جمع ناظر و منظور و مَنظَر است علی ولی نه! آینه خالی است در مقابل او که تا نشان بدهد نامکرر است علی قسم به جوششِ دریا و راه‌رفتنِ کوه وَ تار گشتنِ انجم که محشر است علی به حکم عالم ظاهر نمی‌شود مبعوث وگرنه در پس معنا پیمبر است علی از آن صحابه یکی هم به درک او نرسید در آشکاری خود نیز مُضمَر است علی مرا به ماهی تالاب التفاتی نیست غریق عشقم و دریای احمر است علی اگر مرید بُتانی که نازنین‌صنمی است اگر به‌ دین مُغانی که آذر است علی شبیه رایحه در برگ و سرخوشی در مِی مرا عقیده و ایمان و باور است علی علی نبود و علی بود، من چه می‌‌گویم؟ به خود مقدم و از خود مؤخر است علی مبارکند و مقدس درخت و چشمه و ماه که در تن همه چون روح اَندَر است علی علی مگر نه صراط است؟ پس به وقت سلوک شبیه کشتی در خود شناور است علی گزافه نیست که قرآن ناطقش خواندند وجود روشن خود را که ازبر است علی! به سعی عقل و دل از کبریای چهره‌ی حق هزارپرده برافتاد و دیگر است علی فدای بنت اسد مادر گرامی او که ذوق داشت و فرمود حیدر است علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاصیت چشم تو باشد دلربا بودن خاصیت قلبِ من اما مبتلا بودن فکر و خیالی نیست، وقتی که تو را دارم کارِ تو آقایی‌ست، کارِ من گدا بودن اصلاً تمام ثروت عالم، نمی‌ارزد به یک دقیقه رو به ایوانِ طلا بودن میزان الاعمال است نامِ دیگرت، یعنی... باشد ولای تو نشان با خدا بودن لفظِ خلیفه به حرامی‌ها نمی‌آید اصلا فراری‌ها کجا و مقتدا بودن؟ پرسیدم از قنبر بزرگی چیست؟ این را گفت خاکِ قدم‌هایِ علیِّ مرتضی بودن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
باز می‌خواست دلم راهی بازار شود بافتم رشته‌ی اشکی که خریدار شود همه‌ی عُمر خوشا آب به نخلی دادن که به عشق تو و این جُرم، مرا دار شود هر که را جرأتِ آن نیست که در خلوت دل لافِ معنا بزند محرم اسرار شود! ای غبارِ قدمت سرمه‌ی چشمانِ مَلَک! ذرّه کو‌ تا به تمنّای تو بسیار شود؟! خار اگر یاد تو افتاد شرف می‌یابد گُل اگر نام تو از یاد بَرَد، خوار شود آفتابا! نظری کن به من خاک‌نشین بلکه این ذرّه به دیدار سزاوار شود تو که آبادترین مُلک جهانی، نگذار غم دوریِ نجف بر سرم آوار شود راه درمان اگر آیینه‌ی ایوان طلاست کاش! هر روز دل از عشق تو بیمار شود عشق، در آینه‌ی شیخ بهائی دیده‌ست که قوانین جهان می‌شود انکار شود بشکُفد بوسه اگر بر لب انگور ضریح بیت بیتِ غزلم خانه‌ی خمّار شود مرگ کی می‌رسد از راه؟ که جان عاریتی‌ست - - که به قربانِ تو و لحظه‌ی دیدار شود زندگی روزه و من تشنه‌ی دیدار توأم ای خوش آن روزه که با چشم تو افطار شود اشک تو گنج روان بود که افتاد به چاه چون بنا بود نجف دُرّ گُهربار شود تو علی بودی و تا حشر علی می‌مانی نتوانست کسی حیدر کرّار شود ذوالفقاریم، چه در وقت مصاف و چه غلاف شیعه باید همه دم فاتح پیکار شود کاش دنیای گرفتار در این خواب عمیق با صدای پسر فاطمه بیدار شود شعر نه، سجده‌ی شُکر است پس از سجده‌ی شُکر صله‌اش کاش نجف باشد و تکرار شود! ✍سروده (سروده ی جمعی از شاعران قم) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به چشمه و باران، قسم به رود خروشان قسم به محشر و میزان، قسم به حوری و قلمان قسم به نوح و سلیمان، قسم به یوسف کنعان قسم به آیه‌ی تطهیر و نص عَلَّم الانسان گرفته‌ام ز علی جان، فقط دهم به علی جان علی شناس شدم بسکه خانواده علی گفت به گوش من پدرم صبح و شام ناد علی گفت هرآنکسی جلوی ظلم ایستاده علی گفت فقط فقط فقط اینجا حلال‌زاده علی گفت حلال زادگی‌ام را علی‌ست حجت و برهان به زندگی هدفی جز علی نداشته‌ایم ما شرافت و شرفی جز علی نداشته‌ایم ما به دهر جان به کفی جز علی نداشته‌ایم ما خلیفه‌ی خلفی جز علی نداشته‌ایم ما خلیفه‌های دروغین که‌اند؟ ننگ به آنان علی‌ست محشر کبری، علی‌ست حاکم محشر علی‌ست ساغرو ساقی، علی‌ست ساقی و ساغر علی‌ست آخر و اول، علی‌ست اول و آخر علی‌ست دلبر و دلدار، علی‌ست در دل و دلبر به جز علی چه کسی هست روز واقعه میزان علی‌ست آتی و اسبق، علی‌ست قادر مطلق علی‌ست باعث رونق، علی‌ست حامل بیرق علی‌ست فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی‌ست آنکه برایش نوشته حق و مع الحق به جان فاطمه حق با علی‌ست در همه دوران علی‌ست هرچه نگفتم، علی‌ست هرچه بگویم علی‌ست هرچه بکارم، علی‌ست هرچه برویم علی‌ست هرچه بگیرم، علی‌ست هرچه بجویم علی‌ست ذکر نکویم، علی‌ست حق حق و هویم علی‌ست افضل الاذکار عارفان مسلمان چه افتخار به از این که دوستدار علی‌ام یکی ز خیل غلامان بی شمار علی‌ام در این دوروزه‌ی دنیا فقط دچار علی‌ام زمان مردن خود چشم انتظار علی‌ام فمن یمت یرنی دیدنی‌ست در بر جانان غدیر بود شروع حسادتی که نوشتند چگونه شرح دهیم از جسارتی که نوشتند هجوم آتش و آن هتک حرمتی که نوشتند زدند فاطمه‌اش را به شدتی که نوشتند زدند فاطمه را در میان کوچه دوچندان غدیر رمز ورودی کربلای حسین است غدیر حجت شرعی ماجرای حسین است غدیر حرف تمامی خطبه‌های حسین است سر به نیزه علی گفت این صدای حسین است غدیر معنی آزادگی‌ست در دل میدان خدا كند برسم به شروع ماه محرم خدا كند برسم باز در پناه محرم خدا کند برسم زیر خیمه گاه محرم خدا كند كه بمیرم ز داغ شاه محرم که حق ادا کنم از روضه‌های سید عطشان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی عشق علی، غنی فقیر است آزاده‌ی بی علی اسیر است بی عشق علی، بهشت دوزخ ! در باغ، نسیم زَمهَریر است وقتی سخن از غلامی اوست هر منصب و مسندی حقیر است در فهم فضائلِ جنابش عقل بشر از ازل صغیر است یا من هو مظهر العجائب تمار به دار ناگزیر است یا من هو عالِم الخفیات زیبنده‌ی حضرت امیر است معیار حلال زادگی‌هاست مِهرش پیِ پاکیِ ضمیر است از خیرِ بهشت ما گذشتیم ! ایوان نجف چه بی نظیر است انگور ضریح باده ریزش درمان دلِ بهانه‌گیر است چندی‌ست زیارتش نرفتیم از عمر نمانده هیچ! دیر است ثبت است به طاق عرش نامش شاهی که همیشه سر به زیر است هارون حکومت محمد در مملکت خدا وزیر است روزی‌دِهِ عالَم‌ است اما در خانه گلیم او حصیر است دیگر چه هراسی از قیامت؟! در روز حساب دستگیر است با عشق علی نمی‌شوی پیر این معجزه‌ی مِی غدیر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میهمان داشتم شبی که گذشت نمک سفره‌مان محبت بود تا سحر بحث و گفتگو کردیم بحث درباره‌ی ولایت بود وارد خطبه‌ی غدیر شدیم بحث بالا گرفت روی "ولی" من به معنای پیشوا دیدم او به معنای دوستی علی گفتم اصلاً بیا مرور کنیم: همه را جمع کرد پیغمبر بعد هم آن همه جهاز شتر روی هم ریختند و شد منبر با علی رفت روی منبر و گفت این علی است و من پیمبر دین پس اگر دوستدار من هستید با علی دوستی کنید، همین؟! :: خسته بودیم هر دو، از طرفی آن همه بحث هم نتیجه نداد میهمانم که راه دوری داشت صبح، بعد از نماز، راه افتاد صبر کردم، دوساعتی که گذشت خواستم از میانه‌ی جاده بازگردد به سمت من، گفتم: اتفاق مهمی افتاده! هرچه اصرار کرد مسئله چیست؟ من به برگشت بود اصرارم تا که برگشت گفت جریان چیست؟ گفتم این است: "دوستت دارم"! گفت با خشم: " از میانه‌ی راه بازگرداندی‌ام برای همین؟! نکند واقعاً زده به سرت؟!" گفتم: آرام! لحظه‌ای بنشین خواستم این قرار بیهوده به تو ثابت کند رسول الله حاجیان را برای گفتن این برنگرداند از میانه‌ی راه! تازه گیرم که گفته پیغمبر با علی دوستی کنید، ولی برو تاریخ را بخوان و ببین چه گذشته‌ست بعد او به علی! این که بعدش چه شد نپرس از من ماجرا جانگداز خواهد شد سفره‌ی دل اگر که باز کنم سفره‌ی روضه باز خواهد شد حال دیگر برو برادرجان راه دور است و جاده ناهموار باز اگر آمدی علی آباد قدمی هم به چشم ما بگذار حال دیگر برو برادرجان راستی! قبر حضرت زهرا بعد عمری هنوز هم مخفی‌ست از بزرگان‌تان بپرس چرا؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بتخانه‌ی شرک را شکستی، ای دست بر خندق جهل، راه بستی، ای دست هر جا که نشان "فوق ایدیهم" بود معنای "ید الله " تو هستی، ای دست@hosseinieh_net
🌸 مبارک باد خورشید سراسیمه به صحرا می‌رفت گویی که به جشن عید مولا می‌رفت در پیش تمام حاجیان روز غدیر این دست خدا بود که بالا می‌رفت @hosseinieh_net