#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
#زیارت_اربعین
فرازی از یک #قصیده
صد بار اگر شویم فدای تو یا حسین
کاری نکردهایم برای تو یا حسین..
چشمان ماست در عطش نینوا، فرات
در جان ماست شور و نوای تو یا حسین
امسال اربعین تو به دیدار ما بیا
میقات ماست بزم عزای تو یا حسین..
شکر خدا که سجده به خاک تو میبریم
در هر نماز رو به خدای تو یا حسین
صد لعن و صد سلامِ زیارت، شهود ماست
تسبیح ماست اشک عزای تو یا حسین..
تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست
در قلب ماست شوق لقای تو یا حسین
از کوچهها به کربوبلا کوچ میکنیم
همراه دستههای عزای تو یا حسین
این روضهها مسیر رسیدن به کربلاست
قربان ذکر راهگشای تو یا حسین
::
میثاق ماست با شهدای تو یا حسین
آن وارثان صدق و وفای تو یا حسین
ای کربلا مقام شهیدان راه حق
ای کربلا حریم خدای تو یا حسین
ای اربعین روایت فتح قریب تو
قربان منطق شهدای تو یا حسین
ای اربعین رسانۀ خط قیام تو
ای اربعین پیام عزای تو یا حسین
ای اربعین قیامت «هل من معین» تو
ای اربعین صدای رسای تو یا حسین
باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد
باید که داد دل به ندای تو یا حسین
ما ملت امام حسین و شهادتیم
اسلام ناب ماست ولای تو یا حسین
یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید
یک اُمّتیم تحت لوای تو یا حسین
حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است
عمری که سر شود به هوای تو یا حسین..
تا انتقام خون تو آرام نیستیم
عمری گریستیم برای تو یا حسین
تا خیمهگاه سبز فرج میتوان رسید
از خیمۀ سیاه عزای تو یا حسین..
تو وارث رسولی و ما وارث توایم
میراث ماست مرثیههای تو یا حسین
از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد؟
کو پیرهن؟ کجاست ردای تو یا حسین؟..
تیر سهشعبه بود و دل داغدار تو
تیری که خون گریست برای تو یا حسین
پنجاه سال سینۀ تو تیر میکشید
تیر سقیفه بود بلای تو یا حسین..
با خون محاسنت دم آخر خضاب شد
اینگونه بود رنگ حنای تو یا حسین
ای روی لالهگون تو هردم شکفتهتر
مشهود بود شوق لقای تو یا حسین
فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد
لرزید پیکر شهدای تو یا حسین
دیدی حرامیان به حریم تو تاختند
طاقت نمانده بود برای تو یا حسین
تابی نبود تا بتوانی بایستی
نیزه شکسته بود عصای تو یا حسین..
از فرط تیر، جای جراحات محو شد
اثبات شد، مقام فنای تو یا حسین
ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه
ای «ارجعی» جواب دعای تو یا حسین
ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود
جوهر ولی نداشت صدای تو یا حسین..
فریاد از آن دمی که صدایت نمیرسید
دردا به نی دمید نوای تو یا حسین
تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی
طی شد چگونه سعی و صفای تو یا حسین؟
آن خیمههای سوخته، غمخانۀ تو شد
آن شب چه گرم بود عزای تو یا حسین
زینب به هر نماز شبش بر تو میگریست
با یاد التماس دعای تو یا حسین
ای وای دخترت که به دستان بسته دید
در دست باد، زلف رهای تو یا حسین
پیچیده بود از سر گلدستههای نی
عطر اذان کربوبلای تو یا حسین..
✍ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
#اصحاب_امام_حسین_ع
باز #شب_جمعه و موکب نعم الحبیب
نام تو بردم وزید از نفسم بوی سیب
شور به پا کرده در هیأت انصار عشق
روضۀ هل من معین، نالۀ أمن یجیب
عشق، نفسگیر شد سینهزنت پیر شد
زود بیا - دیر شد - بر سر نعش حبیب
مهلت ما سررسید لحظۀ آخر رسید
تا نفسی مانده أوصیکَ بِهذا الغریب
«گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق»
میشنوی نوحهای در غم شیب الخضیب:
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
::
آتش عشق است و نیست حرفِ صغیر و کبیر
در طلبت هستیام سوخت أَجِر یا مُجیر
پیر و جوان میرسند سینهزنان میرسند
به کربلا با دَمِ «ای که به عشقت اسیر...»
شور جوانیست این، سوز نهانیست این
تپیده در خاک و خون به پای نعم الامیر
راز رشید من است کاش شهیدت شود
شیر من از کودکی با غم تو خورده شیر
رفت گلم؛ والسلام سایۀ تو مستدام
ای دل من در خیام شورِ دمادم بگیر:
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
::
خستهام از این قفس ناله زنم در قنوت
أغثنی یا مُخرِجَ یونُسَ مِن بطنِ حوت
یار، مرا میخرد دل ز قفس میپرد
عشق، مرا میبرد تا ملکوت از قنوت
عمر من از کودکی سر شده با این امید
میشوم آیا شهید؟ با تو و در پیش روت؟
قصۀ ما تازه نیست... این زره اندازه نیست...
کاش بلندم کند دست تو بعد از سقوط
ذکر مصیبات یار خاصه دمِ احتضار
میدهدم شستشو به جای غسل و هنوط
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
::
نور خدا را ببین در سحرِ کوه طور
سوز مناجات کیست؟ یَبعثُ مَن فی القبور
گرم نماز شباند دلخوشی زینباند
محفل یاران عشق هیأت اصحاب نور
دشت، سراسر سکوت وجه خدا در قنوت
إنَّ لک فی النهار... آه از آن نفخ صور
ناشئةُالیل هم تشنۀ ترتیل توست
إنَّ لک فی النهار... آه که یوم النّشور...
إنَّ لک فی النهار... رأس تو بر روی نی
إنَّ لک فی النهار... رأس تو کنج تنور
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
::
عرش خدا ولوله ارض و سما در قیام
«وای حسین کشته شد» روضه همین والسلام
ماه محرم کجاست؟ صاحب این دم کجاست؟
سینهزنان را ببین در عطش انتقام
روضه به آخر رسید گریه ولی ناتمام
نالۀ جانسوز کیست از حرمت صبح و شام؟
و أهلُکَ کالعَبید و صُفِّدوا فی الحدید
باید از اینجا به بعد روضه بخواند امام
«تا تو شدی کشته ما بیسر و سامان شدیم»
غلغله شد در حرم ولوله شد در خیام
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
::
اول دلتنگی است تازه شب آخری
چه کردی ای روضهخوان چه کردی ای منبری
«ای که به عشقت دچار»... «عجب گلی روزگار»...
بر لب ما سالهاست که میکند دلبری
«عشرت عالم فروخت» هر که دمی دید سوخت
رأس تو را در تنور خونی و خاکستری
«جان یارالی جان حسین حامی قرآن حسین»
میکُشدم داغ تو... خاصه اگر آذری...
با تو اگر سرنوشت برد مرا در بهشت
باز بسوزاندم این دو دمِ کوثری:
«آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک»
✍ #حسن_بیاتانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
راه تو راه نجات است اباعبدالله
روضهات شرط حیات است اباعبدالله
هر کجا گفتهام از عشق، تو مقصد بودی
عشق تو جلوهی ذات است اباعبدالله
بی تو با هر قلمی هر غزلی سر گیرد
بازیِ با کلمات است اباعبدالله
شب ما سوختگان را قمری لازم نیست
پرچمت نور صراط است اباعبدالله
میزبان حرمت هر شبِ جمعه است خدا
عقل از این مرتبه مات است اباعبدالله
اربعین کرببلا رفته فقط میداند
اشکها برگ برات است اباعبدالله
کشتهی اشکی و سوگند به لبتشنگیات
تشنهات آب فرات است اباعبدالله
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
به فتوای جنون طاعت بیابی این اطاعت را
بخوان مُهر نماز عاشقان، سنگ ملامت را
چنان ماندهست در زیر زبان شیرینی نامش
که در سیب بهشتی هم نیابی این حلاوت را
طریقش، جلوهی انا الیه راجعون دارد
بیا در اربعینِ او تماشا کن قیامت را
نه تنها قبل رفتن زائرانش را ببخشاید
که بخشیده به زوارش خدا حق شفاعت را
شب جمعه، دعا با چشم غرق اشک میفهمد
کنار کعبهای ششگوشه معنای اجابت را
به گرمی دشمنش را نیز در آغوش میگیرد
نمیخواهد ببیند در نگاه حُر خجالت را
به خاتم بخشیاش بر ساربان، حاتم حسد برده
به جا آورده حتی با تنی بی سر سخاوت را
سجودش گوشهی گودال باعث شد که بگذارد
خدا در تربت اعلای او شأن عبادت را
نگویی: روضه خوان از کاه دارد کوه میساز !
بگو این داغِ سنگین کاه سازد کوه طاقت را
کنار قتلگاهش دردهایم شد فراموشم
چنان زینب که برد از خاطرش درد اسارت را
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است
آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است
یاد من و دربدریهای دلم باشید،
پروانهای دیدید اگر تا صبح بیدار است
عاشق شدن، هم سوختن هم ساختن دارد
بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است
از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست
هرکس که عاشق میشود ذاتاً گرفتار است
بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم
بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است
فکر من جاماندهی وامانده هم باشید
ای کاروان! آهستهتر؛ در پای من خار است
با گریه کار طفل بهتر راه میافتد
گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است
امروز باید یار را با گریه راضی کرد
فردا که اعلامیهی ما روی دیوار است
چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر
در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است
گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا
این گریههای ما فقط گرمی بازار است
::
::
دخت علی مرتضی اینجا چه میخواهد؟!!
زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#تربیت_حسینی؛ #والدین_حسینی؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #اهل_بیت_ع_مدح؛ #امام_حسین_ع_مناجات؛ #بصیرت؛ #فرزندآوری
🔸توصیف کودکی🔸
از آن نخست که در گوش من اذان دادند
خدای عزوجل را به من نشان دادند
کشید بر سر من پیر باخدایی دست
و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》
قرار یافت دل بی قرار من ناگاه
به ذکر اشهد ان لا اله الا الله
زبان نداشتم و او شهادتینم داد
به گریه افتادم، تربت حسینم داد
اگر هنوز محرم سیاه میپوشم
به جای لالایی، روضه بوده در گوشم
به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من
حسین بوده از اول پناه آخر من
به شیرخوارگیام، اصغر حسینم کرد
از آن نخست، فدای سر حسینم کرد
جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد
پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد
🔸توصیههای پدر🔸
وصیت پدرم را هنوز یادم هست
چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست:
" به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی
الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی
نبند امید به هر بخششی و هر بذلی
نترس از افتادن، بیمهی ابالفضلی
همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش
اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش"
به من کرامت این خاندان که شد معلوم
بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم
🔸صحبت با همهیئتی🔸
تو هم شبیه من... آری، تو هم شبیه منی
نمیتوانی از این خانواده دل بکنی
به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگیات
جوانی اکبری و اصغر است بچگیات
تو هم برای امام زمانِ خود، یاری
تو هم به روی لب احلی من العسل داری
من و تو تحت لوای حسین، ما شدهایم
درون خیمهی او با هم آشنا شدهایم
من و تو جبههی مظلومِ مقتدر هستیم
من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم
معلم من و تو از ازل خدا بوده
و درس اول ما عین و لام و یا بوده
به عشق آل کسا نور در بغل داریم
برای هر مشکل، پنج راه حل داریم
من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست
ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست
قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر
درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر
هنوز خیمهی آل یزید پابرجاست
حسینیان! علم امروز روی دوش شماست
نمیرسد به محبان اهل بیت، زیان
خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_مناجات
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین
تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
میزنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین
بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق
آبروی چشمها، یا حسن و یا حسین
قبلهی حاجات ما، اوج عبادات ما
روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین
یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین
هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
کشتهی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین
حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین
تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
در وسط شعلهها، یا حسن و یا حسین
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
بارها پای مرا بیرون کشید از گِل حسین
در دل دریای طوفاندیده شد ساحل حسین
هرچه در هر خانه گشتم هیچکس جز تو نبود
مالک هر قلب و صاحبخانهی هردل حسین
از مسیر اشتباه خویش خارج میشود
هرکسی در مجلس تو میشود داخل حسین
یا حرم یا روضهی تو، غیر از این راهی نداشت
هرکسی میخواست باشد عارف واصل حسین
من نماز و روزه را از روضهها آموختم
دین من در مجلس فیض تو شد کامل حسین
دستم از هر خیر خالی ماند در دنیا، ولی
هاتفی میگفت: «کلُ الخَیر فی بابِ الحُسین»
هر زمان آمد بسوزاند مرا بار گناه
قطرهای از اشکهای روضه شد حائل حسین
کاش من هم از شهیدان رکابت میشدم
گرچه میدانم که اصلاً نیستم قابل حسین
در قنوتم بازهم با گریه میخوانم تو را؛
«یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین...»
جسم تو بر خاک، تن در دشت، سر بر نیزهها
جمع این اقسام باهم، میشود حاصل حسین
ساربان انگشترت را برده و خولی سرت
دست خالی رد نشد از نزد تو سائل حسین
تا بسوزاند دل اهل حرم را بارها
زیر و رو کردهست با نیزه تو را قاتل حسین
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_نهم
هرکس که در معامله با دوست غم خرید
حتی اگر زیاد خریدهست، کم خرید...
قبل از الست بود که ما گریهکن شدیم
ما را برای روضهی خود در عدم خرید
میخواست با زیارت او زندگی کنیم
این شد که در دل همهی ما حرم خرید
گفتیم روسیاهی ما را نمیخرد
دیدیم از قضا همه را با کرم خرید
قیمت گرفته بود دل روسیاه ما
وقتی حسین میوهی گندیده هم خرید
یک قطره اشک شافع روز قیامت است
ما را حسینِ فاطمه با این رقم خرید
در استکان ساده چرا چای می خوریم؟
باید برای مجلس او جام جم خرید
::
خواهیم دید روز قیامت که فاطمه
یک قوم را به نرخ دودست قلم خرید
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
از همان کودکی مقدر شد از غمت، سهم من مقرر شد بی سبب نیست گونهام تر شد! هر چه شد از دعای مادر شد
مادرم، جان به اعتقادم داد "یا حسین یاحسین" یادم داد
مادرم گفت: سِرّ مکتوب است دلِ عاشق همیشه آشوب است! گریه از عشق، فیض محبوب است درِ این خانه نوکری خوب است
در حسینیهها بزرگ شدم چقدر با شما بزرگ شدم !!!
روضههایت اگر چه سنگینست دردها را همیشه تسکینست چای تلخت چه قدر شیرینست! علت دلسپردنم اینست:
پدرم لقمهی حلالم داد اشک بر ریشهی نهالم داد
حلقه بر گوش مِی فروش شدم جام غم ریخت، جرعه نوش شدم سوختم! آه شعلهپوش شدم در مُحرم علم به دوش شدم
سینهزن پشتِ دستهها رفتم از همان راه، کربلا رفتم
::
کربلا گفتم؛ از قلم خون رفت خون به قدر فرات و هامون رفت! خواهرت سمت خیمه محزون رفت شمر از قتلگاه بیرون رفت
از سرِ خورجین که خواب افتاد پیکرت زیرِ آفتاب افتاد
خواهرت دل شکسته، دل خسته چادر صبر بر کمر بسته میرود تند و گاه آهسته روضهاش، روضهایست سربسته
تک و تنها چه کار خواهد کرد؟! خیمهها را چه کار خواهد کرد؟!
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن
از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن
چشم امید من به دوتا قطره اشک بود
این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن
هرشب بساطِ ساز من آماده بوده است
امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن
فرزند هیأتی مرا زیر پرچمت
از چشم شور مردم بی روضه دور کن
ما مُردهایم بی تو و بی کربلای تو
فکری به حال مردم اهل قبور کن
کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین
گاهی هم از کنار مزارم عبور کن
پروندهام پُر است از اعمال بد ولی
تو صفحههای نوکریام را مرور کن
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
شُهرتِ ماست، محبانِ اباعبدالله
ریزه خواریم، سَرِ خوانِ اباعبدالله
نظرِ فاطمه از روزِ ازل بر ما بود
نامِ ما بوده به دیوانِ اباعبدالله
اشک ما از کَرَم زینب او تامین است
تا که هستیم پریشانِ اباعبدالله
"یاعلی" گفتم و دیدم که علی گفت: "حسین"
پدرش رفته به قربانِ اباعبدالله
قَلمِ عَفو کشیدند به پروندهی ما
تا نشستیم به ایوانِ اباعبدالله
دینِ ما را نَبی آوَرد و حُسین اِبقاء کرد
زیر دِینیم و مسلمانِ اباعبدالله
مَرگْ حَقّ است، ولی در دلِ میدان خوب است
کاش باشَم زِ شهیدانِ اباعبدالله
مادرم لُقمهی نانی که سَرِ سُفره گذاشت
همه خوردیم به احسانِ اباعبدالله
جُرعه آبِ خنکی خوردم و گفتم با اشک
به فَدای لَبِ عطشانِ اباعبدالله
رَفته بودم سَرِ بازار لباسی بِخَرَم
یادَم آمد تنِ عریانِ اباعبدالله...
علت سوختنِ چوب دَر آتش این است؛
چوبها خورده به دندانِ اباعبدالله
آه از شامِ غریبان، که به صَحرا اُفتاد
شُعله بَر دامن طفلانِ اباعبدالله
✍مرحوم #رضا_رسول_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e