eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
امید آخر دل‌های بی‌قرار حسین «مرا هزار امید است و هر هزار» حسین به کوهِ امنیت و بندگی رسید سریع به‌کشتی تو هرآن‌کس که شد سوار، حسین تویی که شأن نزول «تبارک‌اللّه»ی به‌خلقت تو خدا کرده افتخار حسین خدا به طالع ما مهر نوکری زده است به غیر نوکری‌ات نیست کاروبار حسین غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین گناه‌کارم و در بین خلق محترمم غلامی تو به‌من داده اعتبار حسین از این‌ محبّت و این‌ عشق و این‌ حسینیه‌ها هزارشکر که «لایمکن‌الفرار» حسین اگر حبیب به عشقت دوبار جان داده‌ست هزار جان بده تا من هزاربار حسین... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آرزوی ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر‌، هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست؟ ای وای اگر که روبروی تو بایستم :: آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای خوش آمدی به دِیرَم، تو ای سرِ بُریده… ▪️با شعر و اجرای حاج 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تحلیل شعر مرحوم نیر.mp3
زمان: حجم: 11.24M
شعر دیر راهب اثر حجت‌الاسلام نیّر تبریزی لینک دریافت شعر: https://eitaa.com/hosseinieh_net/32644 لینک دریافت نظرات شما: @smahdihoseinir https://eitaa.com/smhroknabadi
ای هم سفر! که با سر پاکت سفر کنم خون گریم و بر این سر خونین، نظر کنم قرآن ناطقم! به سرم سایه کرده‌ای تا در پناه سایه‌ی قرآن سفر کنم خواهم سرت ز نیزه بگیرم، به بر نَهم لیک از دراز دستی دشمن، حذر کنم شب تیره است و راه مخوف، ای هلال من! با نور روی تو، شب خود را سحر کنم مبهوت، دخترت شده از دیدن سرت گاهی نظر به دختر و گاهی به سر کنم با من گر، ای حسین! نگویی سخن، مگو چون صبر بیش‌تر ز غمِ بیش‌تر کنم با دختر صغیره‌ی خود کن تکُلّمی کز بهر آن سه ساله، گمانِ خطر کنم رنگین شده‌ست، موی تو از خون عارضت من هم خضاب، موی خود از خون سر کنم شعری به اشک و آه، "مؤید" سرود و من امضا بر این مقاله ز خون جگر کنم ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من چگونه بدنت را بگذارم بروم پیکر بی کفنت را بگذارم بروم جان من روی زمین است تحمل نکنم که روی خاک تنت را بگذارم بروم یوسفم! پیرهنت رفته به غارت، زچه رو تن بی پیرهنت را بگذارم بروم به چه حالی تن عباس و علی اکبر را یادگار حسنت را، بگذارم بروم تازیانه به تنم با خط نیلی بنوشت لاله‌های چمنت را بگذارم بروم فرصت ماندن اگر نیست، کجا گریه کنم؟! گر که بیت الحزنت را بگذارم بروم می‌برم عطر غمت را همه‌جا، جایز نیست غم پرپر شدنت را بگذارم بروم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمشیر بالا می‌رود، پایین می‌آید از روی تلّ، نی‌ناله‌ای غمگین می‌آید خنجر به خنجر، جان ما را می‌‌شکافد هر ضربه‌ای بر قلب شاه دین می‌آید از خون پیشانی گذر کن، جان عالم دارد به سویت تیر زهرآگین می‌آید بر تو چه آوردند؟ اسبت سالیان است از دورها با کاکلی خونین می‌آید "الّا جمیلا" چیست غیر از شبنم اشک؟ خیلی به دل، این چهره‌ی غمگین می‌آید :: آه ای گلاب تازه‌ی افشانده بر خاک! هر کس که دورت گشت، عطرآگین می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کربلا را مى‏‌سرود اين بار روى نیزه‌ها با دو صد ايهام معنى‌دار، روى نیزه‌ها نينوايىْ شعر او از ناى هفتاد و دو نى مثل يک ترجيع شد تکرار روى نیزه‌ها چوب خشک نى به هفتاد و دو گل آذين شده‏‌ست لاله‌‏ها را سر به سر بشمار روى نیزه‌ها زخمىِ داغ‌اند اين گل‌هاى پرپر، اى نسيم! پاى خود آرام‌‏تر بگذار روى نیزه‌ها يا بر اين نيزار خون امشب متاب، اى ماهتاب! يا قدم آهسته‌‏تر بردار روى نیزه‌ها.. صوت قرآن است اين؟ يا با خدا در گفتگوست رو به رو، بى‌پرده، در انظار روى نیزه‌ها ياد دارى آسمان! با اختران، خورشيد گفت: وعدۀ ديدارمان اين‌بار روى نیزه‌ها با برادر گفت زينب: راه دين هموار شد گرچه راه توست ناهموار روى نیزه‌ها اى دليل کاروان! لختى بران از کوچه‌‏ها بلکه افتد سايۀ ديوار روى نیزه‌ها صحنۀ اوج و عروج است و طلوع روشنى سير کن، سير تجلّى‌زار روى نیزه‌ها چشم ما آيينه‌آسا غرق حيرت شد چو ديد آن همه خورشيدِ اختربار روى نیزه‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بدا به آینه‌ای که دچار خودبینی‌ست دل از نگاه تو افتد، شکست تضمینی‌ست فقط به گریه سبک می‌شود دلم، در این زمانه‌ای که لبالب سکوت و سنگینی‌ست غمت اصیل‌ترین راه روشن است حسین! جز این چراغِ کهن، هرچه هست تزئینی‌ست تو آن روایت فتحی که دم زدن از تو به دوش جان به کفی چند مثل آوینی‌ست چقدر ریخته خون، شمرِ این زمانۀ دون شمار آنهمه کشته هنوز تخمینی‌ست کدام نعشِ گران؟ این بلند پرچم توست که روی شانۀ لبنانی و فلسطینی‌ست کدام قول و غزل؟ این نوشتن از مظلوم برای شاعر تو یک فریضۀ دینی‌ست شکوه نام رسای تو ای حماسۀ سرخ خلاصۀ همۀ شعرهای آئینی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مردم که روی ماه تو بر هم نشان دهند چون خیر مقدم است که بر میهمان دهند زخمی بُود که بر تن مجروح من رسد با هر اشاره‌ای که سرت را نشان دهند ای سر! چنین که بر سر نیْ جلوه‌گر شدی ترسم که کودکان تو از غصه جان دهند ای میر کاروان! خبری هم ز ما بگیر بنگر چه رنج‌ها که بر این کاروان دهند ما را بَرند بر سر بازار، روزها شب‌ها به کنجِ خلوتِ زندان مکان دهند بیم گنه مدار "مؤید" که روز حشر بر دوستانِ فاطمه خط امان دهند ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای از تنور آمده! از حنجرت بگو از لحظه‌های سوخته، با خواهرت بگو با من که سر شکسته‌ام از دیدن سرت از لحظه‌های آخر بالا سرت بگو با این به بُهت‌مانده! عزادار کوچکت از گیسوان غرقه به خاکسترت بگو من از غروب و غارت اطفال گفته‌ام تو از شروع غارت انگشترت بگو از خون زخم تازه‌ی بر گوشه‌ی لبت با چشم‌های خون زده‌ی دخترت بگو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی سر بريده‌ی تو در تنوربود آن شب تنور، وادی سينای طور بود جبريل با نگاه به سوی سرت حسين حيران ز نور آيه‌ی الله و نور بود از عرش تا كنار سر غرق خون تو تا صبح دسته‌دسته ملك در عبور بود چيزی كه شعله بر دل افلاكيان فكند غمناله‌های فاطمه در آن تنور بود وقتی صدای ناله‌ی زهرا بلند شد گويا كه وقت خاستن نفخ صور بود با ديدن شكسته‌جبينت ز هم شكست پهلوشكسته‌ای كه دلش چون بلور بود قرآن ورق ورق شده بود و دريغ و درد يک سوره‌اش به خاک ز سُم ستوربود خون گريه كن «وفایی» كه هفت آسمان پُر از فرياد غم گرفته‌ی جانی صبور بـود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e