eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
داغ تازه‌ست، زمان هرچه که تکرار شود دم به دم می‌رود این عشق که بسیار شود خواب غفلت بپرد از سر هر چشمی که با نسیم حرم امن تو بیدار شود قبل هر چیز دلم در پی یک هم‌سفر است آه اگر اشک عزای تو مرا یار شود عارفی آمده تا طیّ منازل بکند شاعری آمده تا میثم تمّار شود جان فدای لب عطشان تو، لب تر کن تا بانگ لبّیک از آفاق پدیدار شود می‌کشاند همه را پشت سرش وقتی که «بوی پیراهن تو قافله‌سالار شود» من به شوق حرمت گام در این راه زدم غم ندارم که جهان بر سرم آوار شود هان! مگر فلسفۀ خلقت سر جز این است یا سر نیزه رود یا که سرِ دار شود؟ اربعین ذکر لب عشق دعای فرج است کاشکی راه رسیدن به تو هموار شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عزیز فاطمه! برخیز بهر استقبال که زینب آمده با یک جهان شکوه و جلال اگر چه سرو قدش را شکسته کوه غمت به بام چرخ نهاده لوای استقلال به سربلندی خورشید آمده ز سفر اگر چه خود الف قامتش خمیده چو دال پیام خون گلوی تو را رسانده به عرش اگر چه گشته در این راه، حرمتش پامال کنار ماه رخت سوخت، سوخت چون خورشید هلال روی تو دید و خمید هم‌چو هلال قسم به خون گلویت! که چارده قرن است محرّم و صفرت زنده‌تر شود هر سال قسم به خاطرۀ اربعین و عاشورا بقای خون تو بی صبر زینب است محال خروش زینب کبری به شام ثابت کرد که فتح خصم ستم‌پیشه خواب بود و خیال هر آن‌چه دید در این راه، دختر زهرا جمیل بود جمیل و جمال بود جمال جفای کوفه و بازار شام و بزم یزید به داغد‌یده بود سخت‌تر ز زخم قتال در این فراق چهل روزه بوده هر روزم هزار ماه مصیبت، هزار سال ملال گزارش سفر از من بپرس کآوردم قد کمان، سر بشکسته در جواب سؤال ز قهرمانی خود بر تو شاهد آوردم ببین به جسم کبودم مدال روی مدال هلال من سر نی بود و مردم کوفه نگاه دوخته بودند بهر استهلال به تازیانه و دشنام و سنگ و زخم زبان به شهر شام شد از عترت تو استقبال دو چشم باز تو می‌گفت: شامیان! نزنید کنار نیزه‌ی من تازیانه بر اطفال در این فراق چهل روزه در چهل منزل نگاه من به جمال تو بود در همه حال ز دوری تن و نزدیک با سرت بودن گهی فراق توأم کشته است و گاه وصال دو چشم زینبت از خون دل شده دریا لب سکینه‌ات از تشنگی زده تبخال یزید چوب به لب‌هات می‌زد و می‌زد به سوی طشت طلا، روح دخترت پر و بال سفیر کوچک تو ماند در خرابۀ شام رساند مکتب ایثار را به اوج کمال رواست اشک شود خون به دیدۀ «میثم» که کشتن تو به ماه حرام گشت حلال ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابرم که در فراق تو بارنده‌ام حسین صبرم که در پناه تو پاینده‌ام حسین مویم سپید گشته و قدم خمیده است من زینبم که از غمت آکنده‌ام حسین برگشته‌ام که گریه کنم درد شام را بر من ببخش بی تو اگر زنده‌ام حسین هر جا گلی شکست دل زینبت شکست از کوفه تا به شام پراکنده‌ام حسین این اربعین نبود، چهل سال درد بود من سال‌هاست بی تو سرافکنده‌ام حسین برگشته‌ام بدون سه ساله، مرا ببخش شرمنده‌ام به جان تو شرمنده‌ام حسین من قول داده‌ام که دوباره ببینمش تا آن قرار شمع فروزنده‌ام حسین اما گمان مبر که مرا خوار کرده‌اند من برق ذوالفقارم و برنده‌ام حسین چون موج قد کشیده‌ام از کربلا به شام طوفان منم که محکم و توفنده‌ام حسین آتش زدم سپاه شغالان شام را چون شیر شرزه حیدر غرنده‌ام حسین من شام را به نام تو تسخیر کرده‌ام با لحن مرتضایی و کوبنده‌ام حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من باغبانِ باغ به آتش کشیده‌ام اینک به باغ سوخته‌ی خود رسیده‌ام تفسیرِ آیه‌های کبیر شهادتم تصویرِ لاله‌های به خون در تپیده‌ام من زینبم، کفیل اسیرانِ دشتِ خون من زینبم که رنجِ اسارت کشیده‌ام ای سرپرستِ قافله‌ی عشق، ای حسین! برخیز ای شهیدِ به خاک آرمیده‌ام رفتم به سوی شامِ بلا و در این سفر در هر کجا حماسه‌ی نور آفریده‌ام حسّ وظیفه زنده نگه داشته مرا ورنه هزار بار، دل از جان بریده‌ام با آن که در زیارت قبرت به اربعین چندین فضلیت از لب جدم شنیده‌ام هرگز گمانِ دیدنِ قبرت نداشتم دیدم کنون و کاش نمی‌دید دیده‌ام دیدم نوشته قبر حسین است این مزار شستم چو خاکِ قبر تو با اشک دیده‌ام ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عقل مات است از مقاماتش صبر یعنی نزول آیاتش جان بقربان احتراماتش عرش تا فرش از عنایاتش.. همه مستند مست جام حسین اهل ذکرند ذکر نام حسین کیست بانی روضه‌ها زینب کیست زهرای کربلا زینب کاروان را گره گشا زینب نوحه‌ی گریه‌دار ما زینب عمّه پیر و قدکمان زینب غصه‌ی صاحب الزمان زینب ما گدایان سر بزیر توأییم جان عباس ما فقیر توأییم همه جاروکش مسیر توأییم تو امیری و ما اسیر توأییم این اسیران خویش را دریاب السلام ای مفتح الابواب ما چهل روز گریه آوردیم تا حسین تو را صدا کردیم مثل برگ خزان اگر زردیم دور افتادگان پر دردیم :: کاش می‌شد که کربلا باشیم در حرم زائر شما باشیم ای که از راه شام برگشتی وه چه با احترام برگشتی عالمی را تو کربلا کردی چه حسینیه‌ای به پا کردی! زائرانی که خسته آمده‌اند همگی دلشکسته آمده‌اند با نسیم عزا زمین خوردند از روی ناقه‌ها زمین خوردند مثل گلبرگ لاله افتادند یاد طفلی سه ساله افتادند آه با این نگاه راه برو تا دم قتلگاه راه برو دیگر ای رنج برده روضه بخوان با دلی زخم خورده روضه بخوان یاد کن بالجراح خورد زمین از روی ذوالجناح خورد زمین یاد کن ناله‌ی حزینش را روی این خاک‌ها جبینش را نعل مرکب به پهلویش که گرفت تیغ بر کتف و بازویش که گرفت می‌گرفتی عزای آقا را می‌شنیدی صدای زهرا را با لب تشنه یاد سقّا بود بی علی اکبرش چه تنها بود نفسش که زیاد و کم می‌شد یا به چپ یا به راست خم می‌شد با همان حال، آه برمی‌گشت به سوی خیمه‌گاه برمی‌گشت تا نگاهی به بانوان نخورد عزّت این حرم تکان نخورد راستی از غمی تمام بگو کمی از ماجرای شام بگو عزّت این حرم تکان که نخورد؟! راه بانو به این و آن که نخورد؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دستِ اجل ما را چه زود از هم جدا کرد !؟ داغت برادر با دلِ خواهر چه‌ها کرد؟ ماندم چرا در قتلگاهت زنده ماندم از زنده ماندن تا ابد شرمنده ماندم راهِ سنان را بر حرم، بستم برادر دستِ رُبابت را خودم بستم برادر در دستِ خولی تازیانه تاب می‌خورد ما تشنه بودیم و کنیزش آب می‌خورد! ما تشنه و .... قوم جفا سیراب بودند حتی وحوش کربلا سیراب بودند! بعد از تو سمت رود یا برکه نرفتم دیدی چهل منزل کجاها که نرفتم ! هر منزلی رفتم اگر، ناچار رفتم چشم علی روشن! سرِ بازار رفتم شمس و قمر را روی نیزه تار دیدم دیدم... ولی با زحمت بسیار دیدم در روح و جسمم زخم‌ها از کوفه دارم چندین مُجلد مَقتل مکشوفه دارم دنبال نفیِ حقِ صاحب خانه بودند انگار با نام علی بیگانه بودند !!! بی تابی‌ام را، قاضی الحاجات بخشید شاگرد دیروزم به من خیرات بخشید لب تشنه ماندن بر لبِ دریا، بماند از هم محلی، کم محلی‌ها بماند آزارهای آشنایان غصه‌ام نیست زخم زبان از این و از آن غصه‌ام نیست یک اربعین همراه شد این درد با ما کاخ عبیداله بد تا کرد با ما ! سربسته گفتم روضه را ... بگذر برادر حق می‌دهم نشناسی‌ام دیگر برادر صبری حریف محنت عاشق نباشد این زینبت، آن زینب سابق نباشد از بین مُشتی گرگ خون آشام رفتم با محمل بی پرده‌ای تا شام رفتم دیگر نپرس از خواهر آشفته حالت دیدی چه آمد بر سر اهل و عیالت بالای نی غم‌های بی اندازه دیدی جمعی پریشان را سرِ دروازه دیدی بالای نی دیدی شب بی انتها را دف‌های بالا رفته‌ی بدکاره‌ها را ای کاش از بی رحمی دنیا نپرسی از کوچه‌ی تنگ یهودی‌ها نپرسی دلشوره‌ها از آن هیاهو می‌گرفتم با آستین پاره‌ای رو می‌گرفتم ای کاش از باران پاییزی نپرسی از نازدانه دخترت چیزی نپرسی داغش، دل ما را چه بد سوزاند در شام آن دختر شیرین زبان جاماند در شام تحقیق در ذُریه‌ی پاکش نکردند آرامگاه مسلمین خاکش نکردند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
«باز این چه شورش است »که در سرزمین توست «باز این چه نوحه‌ای است»که دل‌ها حزین توست از جادۀ بهشت پیاده همه روند مقصد بهشت سرخ تو و سرزمین توست صدها هزار قافله‌ای که روانه‌اند در امتداد قافلۀ اربعین توست غوغا به پا شده است ز هل من معین تو این لشگر بزرگ جهانی، معین توست این اشک‌ها و نغمۀ لبیک یا حسین مرهم به زخم زینب محنت‌نشین توست سوگند می‌خورم که سلیمان ما تویی عالم به امر توست، به زیر نگین توست هرکس گره زده است دلش را به عشق تو آسوده روز حشر به حصن حصین توست آیاتی از ظهور نشان داده می‌شود وقت ظهور منتقم راستین توست پیوسته می‌نوشت «وفایی» که یاحسین آزادگی‌ست شیوۀ تو، رسم دین توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به میزبانان سخاوتمند عراقی در وصف سخاوت که گفته‌اند همین است اصلِ فضیلت که گفته‌اند همین است از کرم و فضل و لطف و جود و محبت هر چه حکایت که گفته‌اند همین است رنگ و زبان، رنگ ندارند در این راه وحدت امّت که گفته‌اند همین است بر همه خدمت کنی و خویش نبینی اوج عبادت که گفته‌اند همین است جای دگر از طریق حق خبری نیست راه حقیقت که گفته‌اند همین است زنده شد از "یاحسین" این‌همه جان‌ها صبح قیامت که گفته‌اند همین است این‌همه آمادگی برای ظهور است معنی هیئت که گفته‌اند همین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غم تا غم يار است، از غم خير ديديم از گريه و از آه و ماتم خير ديديم هر وقت دم داديم تو بر ما دميدى ما بين دم‌دادن دمادم خير ديديم ما در همين عالم به لطف روضه‌ی  تو اندازه‌ی خير دو عالم خير ديديم ماه خدا جاى خودش را دارد اما ما بيشتر ماه محرم خير ديديم از جاى جاى کربلا که هيچ حتى از عکس‌هاى کربلا هم خير ديديم پشت و پناه کشور ما پرچم توست لحظه به لحظه زير پرچم خير ديديم خير کثيرى که خدا فرمود گريه‌ست آيا از اين گريان شدن کم خير ديديم؟! ما گريه کن‌هاى تو با هم گريه کرديم ما گريه کن‌هاى تو با هم خير ديديم با ياد يک معصوم وقتى گريه کرديم از چهارده معصوم ديدم خير ديديم حج پيمبر را به پاى ما نوشتند ما از رسول الله اعظم خير ديديم گر رفت عاشورا وليکن اربعين هست ما از صفر مثل محرم خير ديديم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🥀 یا اباعبدالله... نگاه از زائرِ خود بر نداری ز گریه نوحه‌ای بهتر نداری زیارت‌نامه‌ی بالایِ سر را کجا باید بخوانم؟ سر نداری ✿‍ اَللّهُمَّ ارْزُقنـٰا زِیٰارَۃَ الْحُسَیْن ✿‍
سلام بر تو که خاک تو قبله‌گاه دل است سلام بر تو که آب از لبان تو خجل است سر مزار تو در سرزمین دلتنگی رسیده‌ام به تو در اربعین دلتنگی منم همان که شده پاسدار مکتب تو منم عزیز دلم! خواهر تو، زینب تو نگاه کن که ز راهی دراز می‌آیم شکسته رفته‌ام و سرفراز می‌آیم اگرچه از سفری بی‌کرانه برگشتم ببین ز معرکه‌ها فاتحانه برگشتم ببین که بعد تو از عشق دلبری کردم که من ز شام غریبان پیمبری کردم تویی حسین که دین خداست مدیونت منم که بوده به دوشم رسالت خونت بقای نام تو ای عشق، حاصل من بود یزید کیست! که شیطان مقابل من بود ز خطبه‌های علی‌وار، کفر حیران شد به ذوالفقار زبان، کاخ ظلم ویران شد کنون به سوی تو برگشته‌ام ز هنگامه بخوان ز حال دلم، شرح این سفرنامه چه گویمت که چهل روز، روز من شب بود شب فراق، فراتر ز صبر زینب بود چهل شب است که هر شب به انتظار گذشت چهل شبی که چهل سالِ آزگار گذشت خودت که از همه‌ی ماجرا خبر داری چگونه رفته‌ام از کربلا، خبر داری خمیده مثل رکوع نماز می‌رفتم سوار بر شتر بی‌جهاز می‌رفتم جراحت ارثیه‌ی دختران زهرا شد نوازش رخشان، باد داغ صحرا شد شبیه برگ ز بالای ناقه افتادند جواب گریه‌ی ما را به کعب نی دادند صدای شیون زنجیرهای آهن، آه! شدند بسته همه دست‌ها به گردن، آه! برایت از چه بگویم؟ ز شام یا کوفه؟ مصیبت سر ما روضه‌ای‌ست مکشوفه چقدر مردم در پشت‌بام دل‌سنگ‌اند که با سر به روی نیزه نیز می‌جنگند چقدر بین من و گیسوی تو فاصله بود فراز نیزه سرت لابه‌لای قافله بود ز نیزه کوچه و بازار شام را دیدی عبور قافله در ازدحام را دیدی به میهمانی نامحرمان مرا بردند شنیدی آیه‌ی تطهیر را کجا بردند؟ کنایه‌فهم ز حرفم جواب می‌گیرد که آفتاب ز نورش حجاب می‌گیرد میان تشت طلا دیده‌ایم غربت را و خیزران به چه وضعی شکست حرمت را امان ز بزم یزید و مصیبت و رنجش سر مطهر تو در کنار شطرنجش شکسته بود چو دندان تو، دل من هم در آن میانه که جاری شد اشک دشمن هم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد هر کسی در بارگاهت بود حاضر، فیض برد با بیان روضه‌هایت پلک من هم خیس شد چشم‌هایم چون زمین خشک و بایر فیض برد قطره‌های خون تو سهم زمین شد بیشتر بیشتر از آسمان‌ها، خاک حائر فیض برد منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد بر تن عریان تو این بیت‌ها مرثیه خواند اشک‌های مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد بیشتر یعنی، حبیب بن مظاهر فیض برد گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح بوریای کهنۀ بیت عشائر فیض برد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e