eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می‌شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبریل می‌شود بالم با همین غوره‌های کال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه‌ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی ابن محمد ابن علی نوه‌ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چارشنبه‌ام این است یا رضا، یا جواد، یا هادی به ملک هم نمی‌دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی‌شناس شدیم تا قیامت خداشناس شدیم ریشه‌های محبت ما تو مزرعه‌های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین، من اشتیاق بهشت بالا، تو گاه ابلیس می‌شوم بی تو گاه جبریل می‌شوم با تو من نمی‌دانم این که من دارم، به تو نزدیک می‌شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بُوَد به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بُوَد شکر حق می‌کنم صدای بلند حضرت هادی‌ام امیر بُوَد آبرو خرج می‌کنی بس که کرم سفره‌ات کثیر بُوَد شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بُوَد ریشه‌ی ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست‌های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه‌شب‌های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم! سفره‌ای وا کن سامرایی حواله‌ی ما کن با تو این عقل‌ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل‌های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت‌ها بزرگ شدند خوب شد بچه‌های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه‌های قبیله‌ی ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل‌های ما بهار نداشت مثل یک شاخه‌ای که بار نداشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند دهمین پنجره را سمت خدا باز کند تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند- جگر شیر بیارید که اعجاز کند دهمین مرتبه خورشید، قیامت را دید علیِ آخرِ دنیای امامت را دید رد پایش همه‌جا قبله نما می‌سازد خطی از جامعه‌اش جامعه را می‌سازد خادم خانه‌اش از خاک، طلا می‌سازد کرمش نیز به شدت به گدا می‌سازد بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوه‌ی ارشد آقای خراسان شده است برسرم سایه‌ی ایوان طلایی دارم گوشه‌ی صحن، عجب حال و هوایی دارم ازسر سفره‌ی او نان و نوایی دارم سامرایی‌ام و عادت به گدایی دارم سامرا، کرب و بلایی به نظر می‌آید این دو شش‌گوشه به دنیا چقدر می‌آید شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند تو اگر امر کنی، گوش به فرمان هستند صف به صف، لشکرت از مردم ایران هستند که به فرماندهی شاه خراسان هستند سخت، سیلی زده بر بی ادبان با، ادبش هرکه "لبیک علیَ النَقی" آید به لبش 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن‌شب مدينه غرق تجلاّی نور بود آيات نور در همه‌جا در ظهور بود گـردون دوباره جلوه‌ی وادی طور بود هرسو فرشته‌ای به فلك در عبور بود آئينه‌ای ز نور خدا داشت شهر نور گنجينه‌ای ز صدق و صفا داشت شهر نور كروبيان به شوق قدومش صلا زدند دم از فروغ چهره‌ی شمس الضحی زدند با هرنفس كه در ره صدق و صفا زدند گم‌كرده‌گانِ راه وفا را صدا زدند گفتند گر نشاط سماوات بی حد است فصل ظهور هادی آل محمّد است خيز و ببين سُلاله‌ی خيرالأنام را آئينه‌ای زلال، زحُسن تمام را دربر گرفته است امامی امام را دادند بار عام تمام عوام را دستي برآر و عيدی ازآن مقتدا بگير! از درگه جواد، جواز جزا بگير! او جلوه‌ی هميشه‌بهار ولايت است خورشيد تابناك سپهر هدايت است چارم علی زآل رسول عنايت است الطاف اين امامِ مبين، بی نهايت است ای تشنه‌كام! لب به لب كوثری بزن! از چشمه‌ی كرامت او ساغری بزن! آئينه‌ی نجابت گل‌های نور، اوست فُلك نجات و گوهر دريای نور، اوست مشعل فروز سينه‌ی سينای نور اوست شمس هدايت همه، معنای نور، اوست اين انعكاس نور در آئينه‌ی خـداست معنای نور آيه‌ی والشمس والضحاست او را خدای عزّوُجل برگزيده است بهر بشر امام هُدا آفريده است وقتی دعای جامعه از او رسيده است يعنی زلال وحی ازآن گل چكيده است اين كوثر هميشه زلالی كه جاری است هرگز خزان ندارد و دائم بهاری است ايمان، شكوفه‌ای‌ست به گلزار جان او تقوا، نشانه‌اي‌ست زحُسن بيان او اخلاص، چشمه‌اي‌ست ز چشم روان او ايثار، آيتی‌ست در عالم نشان او قدرش اگركه نامتناهی‌ست اين امام مجموعه‌ی صفات الهی‌ست اين امام اين است آن امام كه از نور باورش ظلمت شده اسير هميشه به محضرش عطر حيات می‌دهد انفاس اطهرش شيران نشسته‌اند همه در برابرش در پای آن امام مبين سر نهاده‌اند سر را به خاكبوسی دلبر نهاده‌اند اشكی زشوق در قدم او فشانده‌ام خود را به آستانه‌ی آن گُل کشانده‌ام دل را به راه سامره‌ی او نشانده‌ام من هرچه خواستم از او ستانده‌ام اين‌بار هم كرامت او را طلب كنم بار دگر به درگهش عرض ادب كنم ای واجب السّلام نثارت سلام من شيرين شده زجام ولای تو كام من نامت هميشه موج زند در كلام من تو باخبر ز حال منی ای امام من چشم «وفایی» است به بخشيدن شما روز حساب دست من و دامن شما ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم نیمه شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم صبح شد از رویتان از فالق الإصباح گفتم آسمان چشم‌هایم را کمی ابری کشیدم زیر باران قطره قطره از شما آنگاه گفتم خاک‌های صحنتان مرطوب شد مانند ساحل رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم خانه‌ات آباد ای مرد غریب، ای مرد تنها خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد سمت خورشید خراسان جمله‌ای کوتاه گفتم گفتم از شمس الشموس و تو همان شمس الشموسی من ندانسته شما را تو، شما را ماه گفتم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست مقصد عالم امکان به امامت ختم است همه نورید، همه هادی أمّت هستید پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا جاده‌ی جامعه‌ی ما به شفاعت ختم است از گناهان کبیره‌ست دل جامعه پُر کار این جامعه اما به زیارت ختم است «مَن أتاکُم»، چه نجاتی است سر راه بشر! با تو پایان حوائج به سعادت ختم است چیست در حکمت «فَالرّاغبُ عَنکم مارق»؟! راه، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است ولی آنکس که در این سِیر، «لَکُم لاحِق» شد راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است :: یا علیِ بنِ محمّد! چه غریبی! اصلاً قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است تو چه مقتول و چه مسموم، جهان می‌داند که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیاهی زینت‌ شب نیست، شب‌را زینت از ماه است اگر هادیِ او باشی خوشا هرکس که گمراه است من از آیینه‌ی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است هزاران ابن‌اَکثَم از حضورت فیض می‌بردند که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است تویی بالاتر از بالا و ما پایین‌تر از پایین میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است نخواهد رفت تا معراجِ درک تو خیال ما که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است تمام گوش‌ها را تشنه‌ی جام سخن کردی که‌ در دنیا هرآن‌چیزی‌که شیرین‌است دلخواه‌است به هر تصویر از آیینه‌های "جامعه" خواندیم که هر معصوم یک آیینه‌ی شفافِ الله است روایات شما آنقدر دل‌برده از این شاعر که تنها از مضامین شما دم می‌زند تا هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن «جامعه‌»‌ی پر شده از عشق! خالی‌ست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی:«فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی:«و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه‌شب از ذکر تو روشن شده عالم مَستَند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند این‌گونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون‌هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه‌َست، گدایت «اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم امشب گدای سامرّاست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیَّ النَّقیّ و یا هادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاکبوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مَهْبِطَ الْوَحْی» و «مَعْدِنَ الرَّحْمَة» دل دریایی و زلال شماست ذرّه با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «مَن عَصاکُم فَقَد عَصَی الله» است که مطیع شما، مطیع خداست... «قَد نَشَرتُم شَرایِعَ الاَحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولُکُم صِدق، فِعلُکُم حَقٌّ اَمرُکُم مُتَّبَع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نَفَس جاری تو عین دعاست... مشعل جامعه کبیرۀ تو به یقین رهگشای اهل ولاست... و خدا در طلیعۀ خلقت عرش خود را به نورتان آراست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازی از یک گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی... دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یاد تو آیینه و نام تو نور ذکر تو خیر است و کلام تو نور آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم شعر بخوان ای نفس آسمان! «إِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَة»، بخوان شعر بخوان معجزه نازل شود آتش جانِ متوکل شود لرزه بیفتد به دلش، پیکرش مستی دنیا بپرد از سرش شعر کم و محکم تو خواندنی‌ست شعر تو در ذهن زمان ماندنی‌ست ماه تمامی و کلام تو نور ذکر تو خیر است و سلام تو نور باز از آداب زیارت بگو باز هم از شأن امامت بگو سورۀ لبخند خدا جامعه‌ست جامع اوصاف شما جامعه‌ست باز دلم نور خدایی گرفت شور «وَ کُنتُم شُفَعائی» گرفت آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم وقت زیارت شد و یوم الغدیر وصف غدیریه و ذکر امیر سیر کن آیات و روایات را وصف کن آن پاک‌ترین ذات را از جلواتی ازلی گفته‌ای از صد و ده وصف علی گفته‌ای در شب ظلمت‌زدگان ماه اوست «أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله» اوست هر چه بر اوضاع جهان بگذرد در دو جهان هر چه زمان بگذرد آنچه تغیر نپذیرد علی‌ست وآن‌که نمرده‌ست و نمیرد علی‌ست آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم کاش به آیین تو شاعر شوم با نظر لطف تو زائر شوم باز دلم تشنۀ ایوانِ اوست باز هوای حرمش آرزوست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای دهم حجّت خدای ودود هادی ملک خالق معبود آفرینش یم عنایت تو هادیان بندۀ هدایت تو حلم‌ها لاله‌ای ز گلشن تو علم‌ها خوشه‌ای ز خرمن تو منجلی در تو نور کل علوم همه‌ی حُسن چارده معصوم چشم دشمن به لطف و رحمت تو متوکّل حقیر عزّت تو ابرِ بارنده، فیضی از جامت شیر درّنده در قفس رامت "جامعه" سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان، مدینه، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هرکجا که مهمانند "جامعه" با دم تو می‌خوانند ای تو ابن الرّضای دوّم ما در امامان علیّ چارم ما به مزار مطهّر تو سلام به عروس و به خواهر تو سلام زده بر سر هوای سامره‌ام خاک پای گدای سامره‌ام سامره آفتاب سینه‌ی من کربلای من و مدینه‌‌ی من سامره شهر نور، شهر شرف سامره باغی از بهشت نجف سامره در زمین بهشت اله آسمان دو آفتاب و دو ماه تو علیّ علیّ و فاطمه‌ای تو چراغ هدایت همه‌ای به دعای تو سنگ، گل آرد به ولای تو ابر می‌بارد ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما کیست میزان حق به غیر شما؟ بی دمت آدمی نمی‌ماند به خدا عالمی نمی‌ماند طایر وحی از تو دانه گرفت در ریاض تو آشیانه گرفت یم جود و فتوتید شما اهل‌بیت نبوّتید شما چشم دل بی چراغتان کور است شاهد من "کلامُکم نور" است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا سَری که شود خاکِ پای حضرتِ هادی خوشا دلی که پَرد در هوای حضرتِ هادی به چشمِ بسته خدا را به روی باز ببیند به دیده هر که نَهد خاکِ پای حضرتِ هادی زِ قبر و برزخ و فردای محشرش نَبُود غم کسی که زادِ رَهش شد وِلای حضرتِ هادی به سیم و زَر نَکُند اِعتنا کسی که به عالَم طَلب کُند نظرِ کیمیای حضرتِ هادی به سعی بنده نیاید به دست، قُربِ خداوند مگر که درک کُند دل، صَفای حضرتِ هادی :: کسی که جانِ جهان بود، داد جانْ به غریبی هِزار جانِ مُقدّس فدای حضرتِ هادی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e