eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای بی‌کران که هرچه جهان مبتلای توست هستی نَفَس نَفَس نَفَسش در هوای توست جاروکش حریم تو شهپرّ قدسیان جبریل، خادمِ درِ مهمانسرای توست خورشید ذرّه‌ای‌ست که همواره روز و شب پرّان در آستانه‌ٔ ایوان‌طلای توست صبح از کرانه‌های سکوت تو جاری است شب گوشِ جان سپرده به سوز صدای توست جان ریزه‌خوارِ خوانِ مناجاتِ مرتضاست دل خوشه‌چینِ ملتمسِ ربنای توست تبعیدیانِ گمشده در تیهِ ظلمتیم چشمان ما هنوز به دست دعای توست پیوندِ غیر، سست‌تر از تار عنکبوت رکن رکین و حصن حصین هم ولای توست ردّ و قبولِ عامه نَیَرزَد به ارزنی هرآینه رضای خدا در رضای توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اولِ ابتدایِ آغاز است درِ جنت برای او باز است در مسیرش ملک به پرواز است همه‌ی کارهاش اعجاز است وقت پیکار شیر میدان است او که همبازی یتیمان است نقطه‌ی تحت باء بسم الله شرف لااله الا الله آسمان پیش قامتش کوتاه در خیبر برای او پَرِ کاه دشمن از پیش و پس اگر دارد ذوالفقار علی دو سر دارد دست و بازوی او نمک دارد به همه نیت کمک دارد عشق ما ریشه در فدک دارد به ولایت هرآنکه شک دارد برود کعبه را طواف کند و نگاهی بر آن شکاف کند هر زمان فاطمه کنار علی‌ست هر کجا هست، بخت یار علی‌ست ملک الموت، ذوالفقار علی‌ست جبر حتی در اختیار علی‌ست آن همه اختیار داشت ولی بر سر نفس، پا گذاشت علی گفت"یا فاتح" و قرار گرفت نفس خود را در اختیار گرفت بعد در دست، ذوالفقار گرفت جان کفار را دو بار گرفت بار اول به چشم و ابرویش بار دوم به تیغ و بازویش ما همه قنبریم و غم بَر اوست هم دلاور، هم اینکه دلبر اوست خصلت جمله انبیا در اوست اوست از اول و در آخر اوست پیش پاهاش کوه خم شده است هر که با اوست، محترم شده است دُر کمیاب اگر که دَر صدف است دُر نایاب، ریگی از نجف است جلوی خانه‌اش همیشه صف است شاهراه بهشت، این‌طرف است هر که دور ضریح مولا گشت بی هراس از پل صراط گذشت سعدی و مولوی و بیدل را حافظ و عنصری و دعبل را صایب و انوری و مقبل را همه‌ی شاعران قابل را خوانده‌ام، نزد او کم آوردند هرقدَر بیت محکم آوردند گوش خلق از علی علی پُر شد سنگ راهش یکی یکی دُر شد راه رفت و خدا تصور شد با علی راه ما میان بُر شد تا که پا روی عدل نگذاریم به ولای علی نظر داریم به خدا عالم یگانه علی‌ست حاکم شهر و مرد خانه علی‌ست برترین خلقت زمانه علی‌ست عدل الله را نشانه علی‌ست جورج جرداق وصف او کرده سند از اهل سنت آورده عشق را در غدیر یافته‌ایم و علی را وزیر یافته‌ایم سندی بی نظیر یافته‌ایم بین دست امیر یافته‌ایم آنچه داریم از علی ازلی‌ست گل ما خاک زیر پای علی‌ست با تمامی سربه زیری‌ها سربلندیم ما غدیری‌ها ختم گردد به خیر، پیری‌ها دست ما را اگر بگیری، ها هیچ سرداری از علی سر نیست دست بالای دست حیدر نیست راه شیری غبار راه علی‌ست ریگ‌های نجف سپاه علی‌ست به خدا که خدا گواه علی‌ست شب به شب کوفه در پناه علی‌ست کوفه دل را شکست یا سر را؟! هیچ یک را ! نماز حیدر را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی نیامده او را علی جواب کند علی به سمت گدایان، خودش شتاب کند کسی که روی علی ذره‌ای حساب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند علی فقط که علی نیست، چارده نور است از او جدا شدن از هفت پشت ما دور است برای دایره‌ی شاعران بی تکرار شده است خطبه‌ی بی‌نقطه، نقطه‌ی پرگار در اولین خم زلفش اسیر شد عطار هزار شاعر مضمون سرا هزاران بار خیال وصف علی را قلم به دست شدند شراب عشق علی را نخورده مست شدند علی، علی است و زهرا شناسنامه‌ی اوست شروع او حسن است و حسین ادامه‌ی اوست صفات خاص ملائک صفات عامه‌ی اوست من از خودم که نمی‌گویم، این چکامه‌ی اوست برای او و خدا، دل، شریک قائل نیست میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست که گفته روی زمین قرن‌هاست گم شده‌ایم؟ نه! ما مجاور کوی صد و دهم شده‌ایم مسافر نجف و کربلا و قم شده‌ایم مبلغ جریان غدیر خم شده‌ایم غدیر از نظر شیعه عیدالاعیاد است خدا ولایت خود را به شیعیان داده است به هر که عاشق او شد اسیر می‌گویند به دست‌های علی دستگیر می‌گویند و اهل عرش، علی را امیر می‌گویند هنوز جن و ملک از غدیر می‌گویند جماعت این دو سه خط را ولی نمی‌فهمند که چیزی از درجات علی نمی‌فهمند علی که بود؟ نه می‌دانم و نه می‌دانی محب او چه عرب باشد و چه ایرانی چه آشکار سلامش کند چه پنهانی چه در سلامت کامل چه در پریشانی جواب می‌شنود از علی: سلام علیک اگر مرید مرامش شدی بگو لبیک به پاست تیر و علی روی پاست وقت نماز نماز اوست زکات و گداست غرق نیاز دهان کعبه از این کارهای او شده باز که در نهایت ایجاز می‌کند اعجاز؟ به جز علی، که هر انگشت او هنرمند است؟! برای او در خیبر به تار مو بند است ستاره‌ای است برای خودش ابوریحان ولی کنار علی می‌شود ابوحیران که گفته نام علی نیست داخل قرآن؟! هزار بار بخوان از شروع تا پایان قسم به نقطه‌ی زیرین باء بسم الله علی است معنی قرآن، سخن کنم کوتاه ستاره روزنی از وصله‌ی عبای علی‌ست روایت است سماوات زیر پای علی‌ست به عرش رفته محمد، پی خدای علی‌ست به نقل قول، صدای خدا صدای علی‌ست قرار شعر بر این شد سخن شود کوتاه چه "یا علی" بنویسم چه "فی امان الله" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تضمین غزل: علی ای همای رحمت سحر از سروش عرفان بشنیدم این ندا را که رسید ساقی جان، مِیِ جام هل أتی را ز خم غدیر عشقت!... بزدم مِی ولا را (علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسَوا فکندی، همه سایه‌ی هما را) چو علی‌ست مظهر حق، به حقیقتش ولی بین همه حکمت خدا را، ز رخش تو منجلی بین ز غدیر خم مپرسش ز کمالش اوّلی بین (دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من، بخدا قسم خدا را) اگرش خدا بخوانم، بجز او خدا نماند وگرش خدا ندانم، ز خدا جُدا نماند وگرش جدا شناسم، اثری بجا نماند (بخدا که در دو عالم، اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد، سرِ چشمۀ بقا را) تویی آنکه خصم گفتت: به خم غدیر بَخ بَخ تویی آنکه عالمی را، ز فراق توست آوخ تویی آنکه بی ولایت! صف جنت است برزخ (مگر ای سحاب رحمت! تو بباری ار نه دوزخ به شرار قهر سوزد، همه جان ماسوی را) چو حریم جانفزایش به شَه و گداست مأمن سر کوی دلربایش، سر بندگی بیفکن به صف نعال آن شه، بکن از خلوص مسکن (برو ای گدای مسکین! در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی، دهد از کرم گدا را) علی آن شهی که جودش چو خدای حیّ ذوالمن علی آنکه بذل مهرش بدهد به خصم مأمن به جز از علی که خواهد ز پسر نجات دشمن؟! (به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا ؟!) به جز از علی که گردد متبرّی از شوائب؟! به جز از علی که باشد همه عمر در نوائب؟! به جز از علی که سازد شب و روز با مصائب؟! (بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که عَلم کند به عالم شهدای کربلا را ؟!) به رکوع، پیش فضلش فضلا و سرفرازان به سجود، پای زهدش عرفا و بی نیازان شده محو طاعت وی، فقها و نکته‌سازان (چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به سر بَرَد وفا را ؟! ) حَسنات خُلق او را نتوان نگفت و نشنفت لمعات فیض او را نتوان به خُفیه بِنهفت که به عِلم و فضل و تقوا بخدا نباشدش جفت (نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را) چو علی بُوَد به عالم، شه کشور امامت همه گه کند تفقد، همه گه کند کرامت نظر بلند سِیرش، چو بُوَد نعیم نعمت (به دوچشم خونفشانم هله... ای نسیم رحمت! که ز کوی او غباری، به من آر توتیا را) علی ای فدایی حق! سر و جان من فدایت که بقای هر دوعالم، همه هست در بقایت به نوید عفوّ ایزد، دو جهان به اتّکایت (به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها که دادم همه سوز دل صبا را) علی ای طبیب وحدت به شفای دردمندان علی ای سروش رحمت به ندای پای بندان علی ای سراج رأفت به سرای دل نَژَندان (چو تویی قضایگردان، به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان! رهِ آفت قضا را) به وجود بی مثالش، بنموده فخر آدم ز مَحاسن خصالش بستوده نیک خاتم دوجهان به پیش فضلش به مَثل چو قطره و یَم (چه زنم چو نای، هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش‌تر، بنوازد این نوا را) چو علی به مُلک هستی بوَدش مقام شاهی بنموده ذات باری، به فتوّتش گواهی چو لسان غیب هرشب بوَدم چنین مباهی (همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی... بنوازد آشنا را) هله (شمس قم) ز هجرش، شده دل ز غم لبالب ز شرار ناله‌ی دل، تن و جان فتاده در تب شده هر سَحر نوایم، ز غم تو ذکر یارب (ز نوای مرغ یاحق، بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است (شهریارا) ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم روزی که با ضریحِ تو پیمان گذاشتیم عشق است عشق، حق بده ما سینه‌چاک‌ها از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم کافی نبود گریه‌ی ما در فراق تو این‌بار را به گردن باران گذاشتیم تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما بابُ الورودِ سینه، نگهبان گذاشتیم ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو بر هر چه عشق، نقطه‌ی پایان گذاشتیم یک روز می‌رسد که بگوییم وقت مرگ ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخشی از یک ١١٠بیتی پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن خدا گواست که ساقی این شراب خداست   خم از غدیر خم و، می، می ولای علی‌ست وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست غدیر سید اعیاد و اشرف ایام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی‌ست غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار «علی ولی الله»ست غدیر عید همه عُمْر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق‌باوران، تجلی حق غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر  غدیر میوه‌ی توحید اولیا همه‌جاست غدیر هدیه‌ی نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینه‌ی ماست غدیر با همگان هم‌سخن ولی خاموش غدیر با همه‌کس آشنا ولی تنهاست غدیر صفحه‌ی تاریخ «وال من والاه» غدیر آیه‌ی توبیخ «عاد من عادا»ست هنوز از دل تفتیده‌ی غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح‌فزاست هنوز لاله‌ی «اکملت دینکم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست هنوز خواجه‌ی لولاک را نِداست بلند که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست علی به قول محمد دَرِ مدینه‌ی علم ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست   حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ... بگو مخالف هارون، مخالف موسی‌ست بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبی‌ست گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست کَنَنده‌ی درِ خبیر بُوَد وصی رسول نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟ کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آنکه راحتی جانِ خویش را می‌خواست کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست گواه من به خلافت همان وجود علی‌ست که آفتاب به تأیید آفتاب گواست بود امامت او در کتاب حق معلوم چنان که صورت خورشید در فضا پیداست به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند کسی که غیر علی دید، دیده‌اش اعماست به آن نبی که علی را وصی خود فرمود به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی علی برپاست شکسته باد دهانی که بی علی باز است بُریده باد زبانی که بی علی گویاست   تمرد است بدون علی اگر طاعت تأسف است سوای علی، اگر تقواست به آیه آیه‌ی قرآن به حق پیغمبر  که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست   خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علی‌ست بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست اگر تمام خلائق جدا شوند از او خدا گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح مصطفی گوید: که ای تمامیِ امت، علی امام شماست من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست علی کسی‌ست که یک ذره از ولایت او نجات‌بخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست علی کسی‌ست که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند  زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی، زیباست علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای به حرف «کُنْ»، همه‌ی کائنات را آراست خدا برای علی خَلق کرد عالم را  چنان‌که خلقت اورا برای خود می‌خواست    تمام عالم ایجاد بی وجود علی بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست   بگو که خصم شود منکر علی چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول مُراد دوستی آن امام ارض و سماست ** چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟ چه شد که دود ز کاشانه‌ی علی برخاست؟ سؤال من ز تمامی مسلمین این است به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟ چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش  خلافتی که دوامش به کشتن زهراست برای غصب خلافت زدند فاطمه را شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟   شکستن در و بی حرمتی به خانه‌ی وحی مودتی‌ست که درباره‌ی ذوی القربی است؟ فضائلی‌ست علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده‌ی غراست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
رو به حجاج به آوای جلی گفت رسول: نیست حج احدی بی ولیُ الله قبول جانشینْ خواند علی را به صراحت آن‌روز خواند اورا پدر دیگر امت آن روز بعد از این او به همه خلق ولایت دارد هر که دنبال علی نیست، جهالت دارد :: شادی محض به اندوه دلم غالب شد هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد در سرم شعله کشد شوق تماشای نجف نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف خوش بر احوال کسی که شده مأمور ضریح می‌رساند همه دم دست به انگور ضریح به من ای کاش که یک خوشه تفضل می‌شد بعد از آن بوسه به شش‌گوشه تفضل می شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان قاصر ما مانده در بیان علی چقدر فاصله داریم با جهان علی! علی که بود؟ نفهمیده هیچ کس هرگز نه در زمان معاصر، نه در زمان علی! نکرد سجده به درگاهِ جز خدا همه عُمْر رواست سجده‌ی عالم بر آستان علی کدام رأیِ به ناحق! کدام حرف خلاف! کدام تیر خطا رفته از کمان علی؟! به جستجوی کدام آیه‌ای؟ کدام دلیل که آیه آیه خدا هست در بیان علی دو پیکرند به یک جان، تفاوتی نکند قسم به جان پیمبر، قسم به جان علی غدیر درس بزرگی‌ست، درس این که مباد که سربلند نباشی در امتحان علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غزل فدای علی با ردیف‌های علی! علی علی غزلی گفته‌ام برای علی دلی که نیست علی‌جو، جُوی نمی‌ارزد علی علی غزل این است: جان فدای علی! مرا مرام علی رام هر دو عالم کرد ز هست و نیست اثر نیست جز وفای علی به حرف مردم بیگانه دل نمی‌بندد دلی که هست قسم خورده‌ی ولای علی خدا خدا ازلیّ و خدا خدا ابدی تمام عشق عیان گشت در صدای علی علی‌ست خاکی و اندیشه‌هاش افلاکی‌ست فرشته بوسه زند، بوسه، جایِ پای علی به جز علی ندهم دل به هیچ دلبندی که نیست در دل من هیچ جز هوای علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا یکی و نبی یک تن و امیر یکی است پس از رسول خدا رحمت کثیر یکی است نگاه شیعه همیشه به پرچم علوی است برای اهل یقین تا ابد مسیر یکی است اگر تمام حقیقت به یک نفر برسد امیر لایق این لفظ دلپذیر یکی است خبر همین که علی برگزیده‌ی ازلی است خبر همین که پسندیده‌ی غدیر یکی است به واژه واژه‌ی آیات بینات قسم که در کتاب خدا منذر و بشیر یکی است علی است جان نبی و نبی است جان علی برای "اَنْفُسَنا" مرجع ضمیر یکی است دم طواف ادب کن که خانه خانه‌ی اوست به مستجار بگو منجی و مجیر یکی است حدیث منزلت این نکته را به عالم گفت برای سرور افلاکیان وزیر یکی است سپرد هستی خود را به ساقی کوثر که کفو فاطمه آن چشمه‌ی حریر یکی است هنوز تکیه‌ی اسلام بر وجود علی است میان حادثه‌ها جوشن کبیر یکی است بگو به اهل تغابن خیال بد نکنند که همچنان اسداللهِ بی نظیر یکی است اُحُد به فتنه گران گفت هیچ دم نزنید که کوه غیرتی ورطه‌ی خطیر یکی است چنان که ضربه‌ی خندق به اهل خیبر گفت هنوز هم که هنوز است آن دلیر یکی است بگو به دشمن او آن یلی که از پایش طبیب وقت عبادت کشیده تیر یکی است کسی که از غم طفل یتیم و آه فقیر به قدر وعده‌ی نانی نخورده سیر یکی است دلا گدای علی شو که در طریقت او مقام و منزلت شاه با فقیر یکی است بگیر دامن او را که شرط بندگی است مرو به سوی دگر، شاهِ دستگیر یکی است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه می‌کِشد آن پرنده‌ای که در آسمانت رها نگردد در این حرم آشیان نگیرد به گِرد صحن شما نگردد رفیق کهنه شرابمان کن بساز و دائم خرابمان کن دعا کن و مستجابمان کن که بی تو حاجت، روا نگردد نباشد عشقت اگر که در دل چگونه سالِک رسد به منزل چگونه کشتی رسد به ساحل اگر علی ناخدا نگردد شب آمد و منجلی شدی تو سکوت کردی، جلی شدی تو شکوه نادعلی شدی تو دلم اسیرت چرا نگردد خموش گردد دم مسیحا عصا می‌افتد ز دست موسی نمی‌رهد نوح از آن بلایا اگر اسیر شما نگردد چرا که در دل، بدون نورت بدون عشقت، بدون یادت ضیا نباشد، صفا نباشد دل آشنا با دعا نگردد نجف مدینه، نجف خراسان نجف قم است و نجف گلستان ز دیدگاه حرم شناسان نجف چرا کربلا نگردد؟ در این میانه، چه عاشقانه طواف کردم به دور خانه قبولْ حجّ کسی نگردد که دور ایوان طلا نگردد علی امیر و علی موحّد علی دلیر و علی مجاهد چگونه ممکن شود به مسجد دری از این خانه وا نگردد؟ علی‌ست شمسِ هماره روشن در آستانِ به جنگ رفتن به جان مولا قسم که دشمن حریف نون لنا نگردد حریف حیدر نبوده مردی نموده طوفان به هر نبردی عقیده دارم که هیچ دردی بدون نامش دوا نگردد چه خانه‌ای و چه خانواری چه جایگاهی، چه اعتباری محیط رشد چنین تباری چگونه دارالشِفا نگردد؟ چگونه مالک از او نگوید؟ قدوم بوذر، رهش نپوید نگاه سلمان، علی نجوید چگونه میثم فدا نگردد؟ الهی از غم، جهان بسوزد زمین بخشکد، قمر بمیرد ستاره از آسمان بیفتد، اگر علی مقتدا نگردد فدای یک جلوه از جمالش پر است شعر من از خیالش خدا کند لحظه‌ی وصالش که بند بندم جدا نگردد نبی‌ست اول، زکیّه دوم علی‌ست سوم، حسن چهارم حسین پنجم، به غیر از اینها کسی شریکِ کسا نگردد به پای عشقش نشسته‌ام من سفالی‌ام، دل شکسته‌ام من اگر چه وصف جناب دریا میان این کوزه جا نگردد جنون گرفتم در این هیاهو به حقّ یا حیّ، به حق یا هو الهی از ریشه دشمن او چنان بیفتد که پا نگردد قَسیم نار و قَسیم جنت زلال سرچشمه‌ی ولایت امام عشق و امام رحمت کسی به جز مرتضا نگردد ابوتراب این کتاب ناطق ابوتراب این امیر عاشق به سرزمین دل خلایق چگونه فرمانروا نگردد؟ منی که عشقی جز او ندارم به غیر از این آرزو ندارم برای یک لحظه دست‌هایم ز دست مولا جدا نگردد کسی که با او سفر نکرده به کهکشانش گذر نکرده برای وصلش خطر نکرده به عشق او مبتلا نگردد :: زمان تدفین یاس شب بو چه‌ها گذشته به حضرت او که تا زمان ظهور مهدی حقیقتش برملا نگردد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
دوست دارم خاک باشم در قدم‌های علی تا کنم در رهگذار او تماشای علی دوست دارم اشک باشم، چشمه‌چشمه جوبه‌جو تاکه قطره قطره اُفتم در قدم‌های علی دوست دارم باد باشم با امید و آرزو سرنهم مثل نسیمِ صبح، بر پای علی دوست دارم چون کبوتر باشم و با بالِ شوق پَر زنم تا گلشن سبز و دل‌آرای علی دوست دارم گوش باشم تا به بزم انس او بشنوم از دوستانش صوت آوای علی دوست دارم چشم باشد عضو‌عضوم تا مگر وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب گاه با یاد علی، گاهی به زهرای علی دوست دارم دست مارا او بگیرد روز حشر نامه‌ی اعمال ما باشد به امضای علی دوست دارم ای «وفایی» روزِ سخت واپسین عروة الوُثقای ما باشد تولای علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e