#سرداران_شهید
#تشییع_شهدا
خدایا پر کشیدند از میان ما چه یارانی !
چه مردانی، عجب سردارهایی، سر بدارانی
خوشا این آب و خاک و آسمانم را که میبیند
به پایش از چنین جان برکفانش جاننثارانی
عجب سرو بلندی میرود از دامن صحرا
که جا دارد از این غم بشکند پشت بهارانی
به کوه و دشتها دنبال میکردند و در خانه...
شهادت را بغل کردند بعد از روزگارانی
نشسته مادر پیری به سوگ پهلوانانش
نشسته اینچنین داغی گران بر جان ایرانی!
صنوبرهای ما چون لالهی عباسیاند امروز
که در تشییعشان میبارد از هر سوی بارانی
ببین در هر طرف از اشک و آه و خشم یک ملت
روان گشتهست در طول خیابان جویبارانی
حقیران گرچه ما را میکشند اما نمیدانند
حماسه میسرایند از چنین غم سوگوارانی
اگر چه زخمها داریم اما پایدارانیم
ندیده چشم دنیا مثل ما امیدوارانی
شهادت گرچه با خود میبرد خوبان عالم را
فراوانند از ما همچنان چشم انتظارانی
✍ #حسن_زرنقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_مدح
#حضرت_رقیه_س_شهادت
ابری گذشت و گفت که دریا رقیه است
طوفان وزید و گفت که صحرا رقیه است
کوهی قیام کرد و به طوفان و ابر گفت
این کوه، این شکوه، همانا رقیه است
رد شد نسیم و گفت که من روح بخشم و
اثبات میکنم که مسیحا رقیه است
در کوی عشق حرف صغیر و کبیر نیست
زینب در این مقام سراپا رقیه است
کوچکترین محجبهی خانهی حسین
آئینهی نجابت زهرا رقیه است
سقا دلیل شادی قلب رقیه بود
پس دلخوشی حضرت سقا رقیه است
باب الحوائجان حرم وقت رفع غم
نامی که میبرند به لبها رقیه است
در این قبیله هر که به کاریست ملتزم
حلّال مشکلات شدن با رقیه است
ما نوکران طایفه عشق تا ابد
ذکری که هست بر لبمان یا رقیه است
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محرم_حماسی #شعر_پایداری
#استکبار_ستیزی
چون کوه استواریم، هیهات من الذله
در اوج اقتداریم، هیهات من الذله
ما وارثان خیبر، ما شیعیان حیدر
از نسل ذوالفقاریم، هیهات من الذله
حتی اگر بمیریم، ذلّت نمیپذیریم
با عشق همجواریم، هیهات من الذله
ما ملت شهادت، ما ملت حسینیم
آیینه در غباریم، هیهات من الذله
ای همنشین شیطان! ای ظلمت زمستان!
ما مژدهی بهاریم، هیهات من الذله
با مردمان میدان، هر سخت گشته آسان
با هم، سر قراریم، هیهات من الذله
نه مثل بیطرفها، برعکس این علفها
در خاک ریشه داریم، هیهات من الذله
ما نسل حاج قاسم، با محو ظلم و ظالم
تا قدس رهسپاریم، هیهات من الذله
کوفه نباشد اینجا، هرگز امام خود را
تنها نمیگذاریم، هیهات من الذله
این شهر پیکر ماست، این خاک مادر ماست
ما اهل این دیاریم، هیهات من الذله
از بچههای زهرا، ما دست برنداریم
هرچند داغداریم، هیهات من الذله
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #دختران_شهدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#شب_سوم
دختران شهدا روی سرم جا دارند
دخترانی که به دل حسرت بابا دارند
دختران شهدا حل معما کردند
راهی آخر به دل فاطمه پیدا کردند
دختران شهدا فاطمی و زینبیاند
از همان بدو تولد همگی مکتبیاند
دختران شهدایند همه آزاده
رهرو واقعی نهضت حاجی زاده
دختران شهدا صبر و صلابت دارند
دختران شهدایند شهامت دارند
دختران شهدا راوی امر ولیاند
بخشی از امت میلیونی سیدعلیاند
دختران شهدا چشمه ی نور اند همه
لشکر فاطمی روز ظهورند همه
دختران شهدا کرببلایی هستند
دل به اُمُّ الشُهدا حضرت زهرا بستند
دختران مظهری از عاطفه و احساساند
دختران شهدا روی پدر حساساند
در دل تکتکشان خیمهی ماتم برپاست
خب همه دلخوشی هرشب دختر باباست
دختران شهدا اکثرشان تب کردند
روز خود را همه با ضجهزدن شب کردند
مژدهی فتح دهد قدرت ایمانیشان
خانمان سوز شود گریهی پنهانیشان
چند هفتهست که با عکس پدر مأنوساند
آه تصویر پدر را همگی میبوسند
دختران شهدا داغ مکرر دیدند
آه از آنها که تن زخمی بی سر دیدند
دو دهه پیش اسیر غم و ماتم گشتند
زودتر از همه راهی مُحرم گشتند
سایهی امن پدر از سرشان کم میشد
پیش چشم ترشان روضه مجسم میشد
روضهی غربت جانسوز یتیمان حسین
روضهی غارت اطفال پریشان حسین
دختران شهدا را همه تکریم کنیم
دستهای گل به مصیبت زده تقدیم کنیم
کمتر از اجر شهادت نَبُوَد یاد شهید
کمتر از گل که نگفتیم به اولاد شهید
دختران شهدامان همه در امنیتاند
با دعای پسر فاطمه در امنیتاند
::
دختر کشتهی گودال ولی سیلی خورد
طفل معصوم حسین بن علی سیلی خورد
دختر کشته ی گودال و اسارت ای وای
دختر کشتهی گودال و جسارت ای وای
راهی شام بلا در شب تنهایی شد
دختری در غل و زنجیر تماشایی شد
دختر سید و سالار شهیدان افتاد
وسط بوتهای از خار مغیلان افتاد
دختر سید و سالار شهیدان غش کرد
آن چنان خورد لگد بین بیابان غش کرد
دختر سید و سالار شهیدان غم دید
دور تا دور خودش آن همه نامحرم دید
طفل معصوم شبی چشم ترش درد گرفت
وارث اُمّ ابیها کمرش درد گرفت
طفل معصوم همه بال و پرش میلرزید
بعد سیلی سنان بود سرش میلرزید
گرچه کلی کف پایش اثر از آبله داشت
نازدانه فقط از زخم زبانها گله داشت
نازدانه که سر دوش عمو جایش بود
دختر حرمله مشغول تماشایش بود
طفل معصوم کجا، غائلهی شام کجا
طفل معصوم کجا و ملأعام کجا
نوه ی حضرت زهرا سر بازار رسید
آه ناموس خدا مجلس اغیار رسید
دیگر از مجلس آن روز نپرسید چه شد
بیش از این روضهی جانسوز نپرسید چه شد
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
میل پریدن هست اما بال و پر، نه
هر آن چه میخواهی بگو اما بپر، نه
حالا که بعد از چند روزی پپش مایی
دیگر به جان عمهام حرف سفر، نه
یا نه اگر میل سفر داری، دوباره
باشد برو اما بدون همسفر، نه
با این کبودیهای زیر چشمهایم
خیلی شبیه مادرت هستم، مگر نه؟!
از گیسوان خاکیام تا که ببافی
یک چیزهایی مانده اما آنقدر نه
دیشب که گیسویم به دست باد افتاد
گفتم: بکش، باشد ولی از پشت سرنه
امروز دیدم لرزههای خواهرم را
در مجلسی که داد میزد: (ای پدر نه)
تو وقت داری خیزرانها را ببوسی
اما برای این لب خونین جگر نه؟!
ای میهمان تازه برگشته! چه بد شد
تو آمدی و شامیان خوابند ورنه...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
از مدینه که راه افتادیم
آسمان محوِ خندههایش بود
ماه را میگرفت در آغوش
ابرها جای ردّ پایش بود
روی دوش عمو اقامت داشت
مرز آغوش را تصرّف کرد
در پیِ فتح این اراضی بود
کاروان خطّهی حکومتیاش
بچّه مشغول شاهبازی بود
دست عبّاس، تختِ سلطنتش...
وقت بازیِ با عروسکهاش
عمّهها در رکاب او بودند
همه قامتبلندهای حرم
سایهی وقت خواب او بودند
صورتِ این سه ساله حسّاس است
دم دروازهها نشان میداد
به همه دختران عمویش را
چند بار از مدینه تا مکّه
عمّه شانه کشید مویش را
لای پرهای قو بزرگ شده
چادر کوچکی خرید پدر
در سفر عمّه یادِ مادر کرد
یاد ایّام کودکی افتاد
چادرش را سه ساله تا سر کرد
گفت: خیلی شبیه مادر شد
ظهر روز دهم شد و دیدند
گوشه ای از خیام خوابش برد
مو و معجر، عروسک و چادر
هر چه در خیمه بود، آتش بُرد
مویش از آن به بعد شانه نشد!
کاروان دستِ شمر افتاده
به تمام حرم جسارت شد
زجر در قافله جلودار است
گوش با گوشواره غارت شد
دستهای رقیّه را بستند
بدترین جای این سفر شام است
روز را شام تار میدیدند
دختران یزید با طعنه
به لباس رقیّه خندیدند
پشت پرده نگاه میکردند...
✍ #امیرحسین_آکار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
نفس نفس شد و در سینه ام دمید حسین
تپش تپش شد و در قلب من تپید حسین
برای روز قیامت که دست من خالیست
مرا هزار امید است و هر امید حسین
حسین گفتم و دنیا به حرف میآمد
حسین گفتم و پاسخ چه میرسید؟ حسین
دوای درد شمایی که خستهاید: علیست
دوای درد، اگر دل شکستهاید: حسین
دل شکسته به کار کسی نمیآمد
دل شکستهی من را فقط خرید حسین
قسم به صبح که شب را شکست خواهد داد
قسم به نور که میآورد پدید حسین
یزید رفته به اعماق رو سیاهیها
و ایستاده در آفاق، رو سپید حسین
شبیه صبحِ سپیدی که میرسد از راه
طلوع روز مرا میدهد نوید حسین
::
چقدر دل نگران رقیه بود دلش
چقدر خون دل از نیزهاش چکید حسین
چهل مسیر رقیه دوید در صحرا
چهل مسیر به همراه او دوید حسین
چهل مسیر سنان هممسیر قافله بود
چهل مسیر فقط طعنه میشنید حسین
نداشت نور خرابه، هزار مرتبه شکر
در آن سیاهی شب موی سر ندید حسین
✍ #محسن_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
همه را گریهام آخر به تقلا انداخت
شام را در غم دلشورهی فردا انداخت
خیلی از مجلس امروز اذیت شدهام
خاک را باید از این کاخ و ستونها انداخت
اَبَتا گفتم و یک شهر بهم ریخت و بعد..
عمّه را یاد در و نالهی زهرا انداخت
آهِ این سینهی پا خوردهی من میگیرد
فکر کردند مرا میشود از پا انداخت!
جگری مانده برایم که به دردی بخورد
باید انگار تو را یاد مداوا انداخت
تا که آورد سرت را، سر من تیر کشید
یادم افتاد که با چوب سرت را انداخت
اینکه آورد تو را بین طبق فکر کنم...
با عجله دو سه دندان تو را جا انداخت
با سرش از روی ناقه به زمین خورد گلت...
زجر هم آمد و بر ساقهی او، تا انداخت
بیشتر دلخور از اینم که چرا اینگونه
بدنم را جلوی نیزهی سقا انداخت
راستی از سر بازار خبر داری که...
هر کسی خواست به ما چشم تماشا انداخت
حلقهی جمعیت و بی ادبیهای یهود
عمه را در وسط معرکه تنها انداخت
امشب از شام مرا پر ندهی میميرم
کار خیر است نباید که به فردا انداخت
✍ #حبیب_اولیایی_فر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_سوم
صد عریضه عرض کردم خدمت تو بارها
نامه ی من را بخوان، از بین این طومارها
درد آب و نان ندارم؛ درد من دوری توست
التفاتی کن، نظر کن، سوی ما بیمارها
یک نگاهت میرساند سوی ما نور امید
یک نگاهت میتکاند از دلم زنگارها
من همیشه خاطرت را خواستم آقای من!
عاقبت من خیر میبینم از این اصرارها
دیدی، اما با بزرگی چشم پوشی کردهای
ما فراوان دیدهایم آقا از این رفتارها
دلخوشی ماست که از جانب اربابها
میرسد هر روز و شب روزی خدمتکارها
کاش بعد مرگ هم نامت نیفتد از لبم
تا سرانجامم شود چون میثم تمارها
شد شب سوم، دل ما هم خراباتی شده
وای از داغ خرابه رفتن دلدارها
(صد پسر در خون بغلتد گُم نگردد دختری)
حرف من را خوب میفهمند دختردارها
گفت میدانی چه بر روز رقیه آمده؟
دست بسته میروم در کوچه و بازارها
نان و خرما شامیان بر ما تصدق میکنند
خستهام از طعنهها و خسته از آزارها
✍ #رضا_تاجیک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شعر_پایداری
هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
این عشق، همان است که قیمتشدنی نیست
این عشق، همان است که همقیمت جان است
«موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
با عشق تو عمریست که دل در هیجان است
هرکس سخن از عشق تو گفتهست بیاید
روی سخنم با همۀ مدعیان است!
گفتیم: بیایید که خط غرق به خون است
گفتند: بمانید... چنین است و چنان است...
مجنون غمت کیست؟ بهجز عابسِ عاشق
معنای جنون چیست؟ همین رزم عیان است
پای علمت هر قدمی خون شهیدیست
خون شهدا آبروی عصر و زمانهست
هرکس که شهید تو نشد طعمۀ مرگ است
هرکس که فدای تو نشد غرق زیان است
هرکس بزند حرف اماننامه و تسلیم
«هیهات منا الذله» فقط بر لبمان است
بیزار ز نیرنگ فریبندۀ دنیا
گفتیم فقط خیمۀ تو خطّ امان است
جز بیرق سرخ تو نداریم به شانه
«زیر علمت امنترین جای جهان است»
هنگام صلات آمد و قد قامت عشاق
برخیز که هر گوشه پر از عطر اذان است
برخیز برادر که حرم تشنۀ یاریست
برخیز که بر شانۀ ما بار گران است
باید برسد آب به اهل حرم اینبار
برخیز که این العطش تشنهلبان است
هنگام فداکاری انصار حسین است
برخیز! علم دست علمدار حسین است
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
مهمان دل ما چه غمی شد امسال
ایران چه حرم در حرمی شد امسال
از خون شهیدان وطن لاله دمید
دیدید عجب محرمی شد امسال!
✍ #مهدی_مقیمی
🇮🇷 #ماه_محرم #محرم_حماسی
↳ @dobeity_robaey