eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
840 عکس
319 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸امام خمینی به فامیلی شهید صمدی؛ لقب "شجاع" را اضافه کرد |زمانی که دشمن به مقر ما نزدیک شد؛ شهید صمدی بعنوان فرمانده گردان و عملیات؛ دستور پیشروی و جنگ رو صادر کرد؛ اما نیروهاش گفتند: اگه بریم جلو، همه‌مون قتل‌وعام میشیم... شهید که چاره‌ای نمی‌بینه جز مقابله‌ی تک‌نفره؛ مقداری نون خشک و آب برمیداره و با ماشین جنگی میره سمتِ دشمن. وقتی به گردنه خانقاه‌قشلاق میرسه، بیست و دو نفر نیروهای ضدانقلاب بهش حمله می‌کنند. اما با مقاومت شهید صمدی [که فقط یه قبضه تفنگ ژ-۳ با دو خشاب، و دو عدد نارنجک دستی باهاش بوده] مواجه میشن... ایشون جوری مردونه مقاومت و مبارزه می‌کنه که دشمن تار و مار میشه و خودش هم بعد از ۴۸ ساعت [در حالیکه از شدت گرسنگی نا نداشت] با ماشینی که از شدت گلوله‌بارون آبکش شده بر می‌گرده عقب... تا قبل از این اتفاق نام خانوادگیِ آقا موسی، صمدی بود. اما وقتی خبر رشادتش به گوش امام خمینی رسید؛ ایشون لقب شجاع رو به شهید دادند و جزو فامیلیش هم شد... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید موسی صمدی‌شجاع 📚 منبع: نويد شاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ۱۷۳ 🔸آرزوی مادر مستجاب شد و مسعود به شهادت رسید |در حالِ تماشایِ تعزیه داشتم به مسعود که ۶ماهه بود، شیر می‌دادم. یهو دلم شکست و اشکم جاری شد؛ گفتم: خدایا! کاش فرزندی داشتم که در راه امام حسین(ع) فدا بشه... در همین حال اشک چشمم ناخواسته به دهان مسعود چکید... گذشت و سال۶۶ مسعود به شهادت رسید و بدنش مثل امام حسین(ع) تکه تکه شد. همون شب خوابِ تعزیه‌ی سالها پیش رو دیدم، توی عالمِ خواب مسعود در آغوشم بود که ناگهان پر کشید و به یارانِ امام حسین(ع) پیوست... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید مسعود اصلاحی 📚منبع: کتاب حدیث عشق، صفحه ۱۹ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ۱۷۴ 🔸به احترامِ پدر؛ کُشتی رو باخت... |بابام گاهی با دوستاش می‌رفت باشگاه و کشتی می‌گرفت؛ احمدرضامون هم‌که کشتی‌‌گیر بود. یه‌روز وقتی از مأموریت برگشت، شروع کرد با بابا کشتی گرفتن. اما با اینکه خوب کشتی می‌گرفت؛ اون روز از بابام شکست خورد... بعدها ازش پرسیدم: تو که کشتی‌گیر هستی؛ چرا از بابا شکست خوردی؟ ایشونم جواب داد: خدا توی قرآن سفارش زیادی کرده پیرامونِ احترام به والدین. من هم بخاطر اینکه غرور بابا نشکنه و احترامشون رو نگه داشته باشم؛ جوری کشتی گرفتم که شکست بخورم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید احمدرضا قدبی بهابادی 📚منبع: فرهنگ‌نامه جاودانه هاي تاريخ “ زندگينامه فرماندهان شهيداستان خراسان” 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا