eitaa logo
مِنّا | سید حمید طباطبائی
372 دنبال‌کننده
11 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در #هویت فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】 سید حمید طباطبائی؛ طلبه و پژوهشگر «تربیت» ارتباط شخصی: @toubaa صفحه قبلی در اینستاگرام: S.h.taba
مشاهده در ایتا
دانلود
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هویت‌بخشی بخش 2️⃣ «معاون رسانه بسیج خوابگاه الغدیر» 📋✨ تنها وظیفه‌اش خلاصه می‌شد در: آوردن روزنامه از بسیج دانشگاه به خوابگاه. رئیس پایگاه خوابگاه، این عناوین را به دانشجوهای سال اولی می‌داد تا به آنها هویت بدهد و کوچک بودن وظایف، موجب سستی آنها در انجام وظایف محوله نشود. 🧩 با ایجاد نقش‌های معنادار در واقعی، یکی از چالش‌های بزرگ اما ضروری است. مثلا اگر بخواهیم در سطح محله به افراد نقش بدهیم، باید بسترهایی مانند مساجد یا پایگاه‌های مشارکت مردمی ایجاد کنیم که در آنها: 🔹 افراد مسئولیت‌های واقعی بر عهده بگیرند 🔹 نتیجه تلاش‌شان را در جامعه ببینند 🔹 احساس کنند صدایشان شنیده می‌شود و در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌ها شریک هستند 🏘️ نمونه‌های موفق این رویکرد را می‌توان در محله‌هایی دید که در آنها: 🔸 شوراهای محلی فعال هستند 🔸 مساجد به کانون فعالیت‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند 🔸 گروه‌های داوطلب برای حل مشکلات محلی شکل گرفته‌اند ⚠️ اما محدودیت‌هایی جدی هم وجود دارد: 📌 تعداد نقش‌های قابل تعریف محدود است 📌 همه افراد امکان یا تمایل به مشارکت در این بسترها را ندارند 📌 گاهی نقش‌های تعریف شده به اندازه کافی جذاب یا معنادار نیستند این محدودیت‌ها باعث می‌شود نهادهای تربیتی به سراغ روش‌های مکمل بروند. یکی از مهم‌ترین این روش‌ها طراحی نقش‌ها در یعنی در و بازی‌واره‌هاست. 📚 ان‌شاءالله در مطلب بعدی خواهیم دید چگونه بازی می‌تواند به هویت‌بخشی کمک کند مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
هویت‌بخشی فرهنگ بخش 3️⃣ 🧩بازی‌ها، میدان‌هایی کوچک اما قدرتمند برای تمرین نقش‌آفرینی هستند که به کمک نقش‌های تعریف شده در زندگی واقعی آمده‌اند تا محدودیت‌های نقش‌آفرینی در زندگی واقعی را جبران کنند. 🎮 بازی‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: 1️⃣ بازی‌هایی که در حاشیه‌ی زندگی می‌مانند: این بازی‌ها با به کارگیری مهارت‌ها، به دنبال ایجاد سرگرمی و یا تقویت مهارت‌ها هستند (مانند بسیاری از بازی‌های رایانه‌ای). این بازی‌ها نقشی در متن زندگی برای خود تعریف نمی‌کنند، اما با این حال، برخی افراد با زیاده‌روی در سرگرم شدن به این بازی‌ها، زندگی خود را به این حاشیه‌ها منتقل می‌کنند و در دنیای مجازی آن بازی‌ها هویت می‌یابند. 2️⃣ بازی‌هایی که برای راهیابی به متن زندگی بازیگر تلاش میکنند: این بازی ها با ایجاد نقش، سپردن مسئولیت و تعریف مأموریت، به متن زندگی نزدیک می‌شوند و تلاش می‌کنند تا علاوه بر آموزش مهارت‌ها، هویت‌بخشی کنند (مانند بازی‌های نقش‌آفرینی گروهی یا شبیه‌سازی‌های اجتماعی). «نهنگ آبی» بازی معروف و شناخته شده این دسته بازی‌ها در سال‌های گذشته بود. 🔒 هویت‌بخشی به کمک ایجاد نقش در بازی‌ها محدودیت‌های جدی دارد: 1. هر بازی می‌تواند فقط به تعداد شرکت‌کنندگان نقش ایجاد کند 2. نقش‌های بازی معمولاً توسط خود بازیکنان و دیگران جدی گرفته نمی‌شوند، خصوصا در بازی‌های دسته اول. 🔍 اما چگونه می‌توان از این محدودیت‌ها عبور کرد؟ چطور می‌توان کاری کرد که نقش‌ها (چه در بازی و چه در زندگی واقعی)، تأثیر عمیق‌تر و هویت‌بخشی بیشتری داشته باشد؟ 🗝 پاسخ را در مفهومی به نام خواهیم یافت. ان‌شاءالله در مطلب بعدی به آن می‌پردازم. مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هویت‌بخشی فرهنگ بخش 4⃣ در مطالب قبلی، به ۳ نوع نقش‌دهی برای هویت‌بخشی اشاره کردیم؛ نقش‌دهی در: ۱. زندگی واقعی ۲. در بازی‌های سرگرم‌کننده ۳. در بازی‌واره‌های مأموریتی در متن زندگی در هر ۳ این نقش‌ها، دو مسأله مهم است: 🔷 شمارگان (تیراژ) نقش‌ها 🔹 چون هر سازمان (مثل مسجد) یا هر بازی (مثل فوتبال)، فقط تعداد محدودی نقش ایجاد می‌کنند که این تعداد، بسیاری از افراد جامعه را پوشش نمی‌دهد. 🔶اثرگذاری و جدی‌انگاشته‌شدن نقش 🔸چون نقش‌هایی مثل مسئولیت تهیه روزنامه (اینجا را بخوانید)، جذابیت لازم برای هویت‌بخشی را ندارند 🔑 این ۲ مسأله به کمک که کلید طلایی هویت‌بخشی است، حل می‌شود. محیط جاذبه دو کارکرد اساسی دارد: 1️⃣ افزایش کمیت: جاذبه؛ با ایجاد محیط ارادت، هواداری و الگوبخشی، دایره تأثیر را از بازیگران نقش‌ها گسترده‌تر می‌کند. مقایسه کنید بین که در دنیا به هزاران بازیکن، نقش مستقیم و هویت داده ↔️ (با) ، که به چند میلیون نفر هویت داده! 2️⃣ ارتقای کیفیت: جاذبه، با ایجاد اهمیت و ارزش برای نقش‌ها، از سطحی انگاشته شدن آنها جلوگیری می‌کند. سخن آخر: 🏛️ فرهنگ، سازنده در گذر زمان است که به نقش‌های ایجاد شده در و ، «ضریب» و «کیفیت» می‌بخشد❗️ مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 حوزه‌ای راهبردی است که حاکمیت باید در آن نقش‌آفرینی کند. تجربه نشان داده با کاهش نقش دولت در این عرصه، بازیگران فراملی مانند سازمان‌های بین‌المللی و شرکت‌های جهانی وارد میدان می‌شوند و گاه منافع و ارزش‌های دینی و ملی نادیده گرفته می‌شود. 💡 آنچه اهمیت دارد، نوع و میزان مداخله حاکمیت در میدان تربیت و پاسخ به اینگونه سؤالهاست: ⁉️ آیا نقش دولت صرفاً به محدود است یا باید در هم مشارکت کند؟ 🏛 حضور دولت در میدان اجرا، در کدام می‌تواند به شکلی متوازن و کارآمدتر انجام شود: 1️⃣ مستقیم (اداره مدارس) 2️⃣ (نظارت بر مدارس غیردولتی) 3️⃣ (حمایت از نوآوری‌های مردمی در تعلیم و تربیت) 👥 سهم در تربیت چیست و چگونه می‌توان از ظرفیت‌های مردمی در کنار نقش راهبردی دولت بهره برد؟ 🧭 تعامل دولت با و ارزش‌های دینی در تعیین خط و مشی‌های حاکم بر تربیت یا نظام اهداف تربیتی چیست؟ ⚖️ در چه حوزه‌هایی دولت باید مستقیماً متصدی امر تربیت شود و در چه حوزه‌هایی می‌تواند نقش داشته باشد؟ مدل حمایتی دولت از نهادهای مردمی چگونه باید باشد؟ 🔄 پاسخگویی به این پرسش‌ها نیازمند همکاری میان نهادهای ، و است تا با تلفیق دانش نظری و تجربیات عملی، الگویی کارآمد برای متناسب با شرایط کشور طراحی شود. این مهم، مستلزم تأسیس مراکز مطالعاتی تخصصی در حوزه سیاست‌گذاری و سازماندهی تربیتی و حکمرانی آموزشی است که بتواند مبانی فقهی، فلسفی و علمی این حوزه را تدوین کند @s_h_taba
🌴 "فصلی برای " 🕰 در گذشته، اراده‌ها و حالات روحی-روانی ملت‌ها، یکی از عوامل تأثیرگذار بیرونی در جنگ‌های نظامی به شمار می‌آمدند. امروز اما، به وضوح میتوان دید که میدان‌های اصلی درگیری؛ روحیه جمعی و اراده ملت‌هاست. اکنون باور این ادعا راحتتر است که «جنگ‌های نظامی، حاشیه‌ای بر نبرد اراده‌ها هستند». 🌐 جنگ‌های معاصر ابعاد چندگانه‌ای یافته‌اند که فراتر از میدان نبرد فیزیکی گسترش می‌یابند. امروزه، درگیری‌های نظامی آثار دراز‌مدت‌تری در لایه‌های فرهنگی، اجتماعی و روانی جوامع بر جای می‌گذارند که اهمیت آن‌ها گاه از پیروزی‌های تاکتیکی میدانی فراتر می‌رود. یعنی میتوان ادعا کرد که جنگ‌های نظامی، بُعد تاریخی‌تری به خود گرفته و آثار دراز مدتی که در قلوب و فرهنگ جامعه به جای میگذارد، بیشتر در معرض دید قرار گرفته است. 📱 یکی از مهمترین عوامل این تحول، سرعت و سهولت بی‌سابقه گردش اطلاعات است. پلتفرم‌های رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی، به ابزارهایی قدرتمند برای انعکاس، تقویت و گاه دستکاری حالات روحی ملت‌ها تبدیل شده‌اند. ⏳ در گذشته، فرایند تأثیرگذاری حالات روانی جمعی بر میدان نبرد، مسیری طولانی را طی می‌کرد. از لحظه‌ای که ترس، تردید یا امید در دل‌ها شکل می‌گرفت تا زمانی که این احساسات در جامعه اشتراک‌گذاری شده و گسترش می‌یافت، به سیاست‌های کلان تبدیل می‌شد و نهایتاً بر عملکرد نیروهای نظامی تأثیر می‌گذاشت، ماه‌ها یا حتی سال‌ها زمان لازم بود. ⚡️ اما امروز، این چرخه به طرز شگفت‌انگیزی فشرده شده است. در جنگ غزه، تصاویر و ویدئوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، در عرض ساعاتی معدود، موجی از واکنش‌های احساسی در سراسر جهان برانگیخت و به سرعت به تصمیمات سیاسی و حتی عملیات میدانی منجر شد. 🔄 با این حال، نباید این تحول را به معنای کم‌اهمیت شدن سایر ابعاد جنگ تلقی کرد. آنچه امروز شاهد آن هستیم، ظهور “جنگ‌های ترکیبی” (Hybrid Warfare) است که در آن، عملیات روانی، رسانه‌ای، سایبری، اقتصادی و نظامی در هم تنیده شده‌اند. 🌍 درگیری روسیه و اوکراین نمونه‌ای بارز از این پدیده است. در این مناقشه، همزمان شاهد نبردهای سنتی زمینی، حملات سایبری به زیرساخت‌ها، جنگ اقتصادی از طریق تحریم‌ها، و نبرد روایت‌ها در فضای رسانه‌ای جهانی هستیم. 🏛 در این میان، به روشنی میتوان دید که فرهنگ، هویت و باورهای عمیق یک ملت، پایدارترین سنگر در برابر تهاجم خارجی است. هنر، ادبیات، شعر و موسیقی در چنین شرایطی به ابزارهایی برای تقویت روحیه جمعی تبدیل می‌شوند. سروده‌های حماسی، فیلم‌ها و روایت‌های هنری از مقاومت، می‌توانند نسل‌ها پس از پایان درگیری فیزیکی، همچنان الهام‌بخش و هویت‌ساز باشند. 🔑 اگرچه پیروزی پایدار مستلزم موفقیت در تمامی عرصه‌های نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک، سایبری، و البته نبرد برای قلب‌ها و ذهن‌هاست، اما آنچه مسلم است، جنگ‌های آینده بیش از پیش چندوجهی خواهند بود و کشورهایی موفق خواهند بود که بتوانند استراتژی جامعی برای مواجهه با این پیچیدگی‌ها تدوین کنند. در این استراتژی جامع، آنچه در صدر اهمیت قرار دارد، لزوم یافتن راهکارهایی برای تقویت و تشدید هویت تاریخی امت، برای پیگیری آرمان‌های تاریخی و تاب‌آوری در درگیری با مهاجمین به این هویت است. در این مسیر، تقویت هویت‌های تاریخی و اجتماعی و اراده و انسجام اجتماعی حتی بیش از توسعه توانمندی‌های نظامی اهمیت دارد. 🇮🇷 @s_h_taba
2.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔 اگر بخواهیم اعماق فرهنگ یک جامعه را به دور از القائات رسانه‌ها، به شکلی واقعی‌تر بشناسیم و به عمق و ریشه‌های تاریخی جامعه نزدیک‌تر شویم، باید چه کنیم؟ ⚔️ در ، و جدی‌ترین افراد جامعه، میدان و افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده و به لایه‌های عمیق فرهنگ میدان می‌دهند. در جنگ، بسیاری از عوامل عرضی و رفتارهای موقتی جوامع کنار می‌رود و مردم جامعه، رفتارهای عمیق‌تر و ریشه‌دارتری متناسب با لایه‌های عمیق فرهنگی خود را بروز می‌دهند. ⚔️ تجربه تاریخی جنگ با دشمن صهیونی، اثبات کرد که ، ، و اتحاد، در رفتار تاریخی جامعه ما جایگاهی محوری دارند؛ بسیار پررنگ‌تر از آنچه در زمان آرامش در جامعه می‌دیدیم. متن کامل را اینجا بخوانید 🇮🇷 مِـنّـــا؛ یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】 @s_h_taba
🌟 شناخت عمق فرهنگ و هویت جامعه 🌊 در دریای طوفانی، فطرت‌ها بیدار می‌شوند و حجاب تعلقات را کنار می‌زنند و انسان طوفان‌زده، در تلاطم طوفان خدا را می‌یابد. 🔍 فرهنگ یک جامعه هم ممکن است تحت حجاب «تهاجمات فرهنگی، القائات رسانه‌ای و رقابت‌های ساختگی تبلیغات» و… قرار بگیرد و رفتارهای ظاهری‌اش با عمق فرهنگش متفاوت باشد. اگر بخواهیم اعماق فرهنگ یک جامعه را واقعی‌تر بشناسیم و به عمق و ریشه‌های هویت جامعه نزدیک‌تر شویم، باید چه کنیم؟ ⚔️ ، خشن‌ترین پدیده‌ی اجتماعی است. با وجود اینکه بلایای طبیعی مثل زلزله، معمولا بیش از جنگ کشته گرفته‌اند، اما در حالت روحی مردم، هیچ پدیده‌ای به اندازه جنگ خشن نیست. در جنگ، و جدی‌ترین افراد جامعه (همچون و مجاهدین)، میدان و افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار داده و به لایه‌های عمیق فرهنگ میدان می‌دهند. ⚔️ در جنگ، بسیاری از عوامل عرضی و رفتارهای موقتی جوامع کنار می‌رود و مردم جامعه، رفتارهای عمیق‌تر و ریشه‌دارتری متناسب با لایه‌های عمیق فرهنگی خود را بروز می‌دهند. ⚔️ پرده‌های سخت و خشن جنگ در مقابل دشمن سفاک صهیونی، حجاب بسیاری از تهاجمات فرهنگی و تبلیغات رسانه‌ها را از ما کنار زد و موجب بروز جنبه‌های عمیق‌تر فرهنگی جامعه ما شد. این تجربه تاریخی نشان داد که ، ، و اتحاد، در رفتار تاریخی جامعه ما جایگاهی محوری دارند؛ بسیار پررنگ‌تر از آنچه در زمان آرامش در جامعه می‌دیدیم. 🇮🇷 @s_h_taba
🛡️هویت‌یابی جمعی از دریچه جنگ ⚔️ از فرصت‌های جنگ نظامی، یکی‌اش این است که هویت‌بخشی می‌کند و باعث تقویت حس در افراد جامعه می‌شود. در جامعه‌ای که بخشی از آن، دچار بحران کم‌رنگ شدن هویت جمعی هستند، جنگ فرصت مغتنمی برای جبران این خلأ است. ⏳ البته ، چه ۸ ساله باشد چه ۱۲ روزه، بالاخره تمام می‌شود و ملتی که فقط با جنگ نظامی می‌تواند هویت‌یابی کند، هنوز به رشد کافی نرسیده است. یک ملت رشید باید بیاموزد که در غیر زمان رویارویی نظامی نیز، را بشناسد و در ساخت فرهنگ جامعه از آنها بهره ببرد. 🌱 هویت‌یابی با جنگ نظامی، مثل عبادت با خوف است. 🕌 انگیزه غالب آزادگان و احرار از عبادت، اگرچه محبت است، اما ترس از جلال الهی نیز ملازم همیشگی عبادت همه بندگان خداست، حتی انبیای الهی. ترس نعمتی است که خدای متعال برای اتمام حجت بر بندگان و انگیزه دادن به ضعیف‌ترین افراد در درون انسان قرار داده، به نحوی که شقی‌ترین انسان‌ها نیز هیچگاه و با هیچ گناهی نمی‌توانند این عامل انگیزه‌بخش پرستش را در وجود خود حذف کنند. هویت‌یابی یک امت با جنگ نظامی هم، دقیقاً شبیه انگیزه‌یابی عبید برای عبادت است. 🔄 هر امتی (چه رشید باشد و چه نوپا) همواره می‌تواند از جنگ برای تقویت هویت‌های جمعی استفاده کند؛ زیرا دشمنی دشمنان، نقطه نهایی درک هویت جمعی است. 🧩 اما یک امت رشید برای درک و خود عناصر هویت‌بخش دیگری هم دارد. باید از هویت‌بخشی درگیری با طاغوت بهره برد، اما باید از این مرحله فراتر رفت و به سطوح عمیق‌تر هویت جمعی دست یافت. (ان‌شاءالله به بعضی وجوه هویت‌بخشی جنگ نظامی و همچنین سایر عناصر هویت‌ساز در جوامع رشدیافته نیز خواهیم پرداخت.) @s_h_taba
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه روایت از یک حماسه: تحلیل از دریچه 🔥 انسجامی که در ۱۲ روز متجلی گشت، چنان خیره‌کننده بود که برای اثبات پیوند میان “تهدید” و “وحدت” کفایت می‌کرد. اما این معادله ساده «جنگ > انسجام» در پس خود حقایقی عمیق‌تر را پنهان کرده است. 🧩 در تحلیل این پدیده شگفت‌انگیز، سه در برابر دیدگان ما قد علم می‌کند؛ «هم‌سویی هویت‌ها»، «زایش هویت مشترک» یا «اصلاح نظام هویتی»؟ کدام تحلیل به حقیقت نزدیک‌تر است؟ ... 🌊 اما ، که می‌توان آن را «نظریه لایه‌های هویتی» نامید، داستان متفاوتی روایت می‌کند. در این نگاه، نه خالق هویت است و نه اصلاح‌کننده هویت‌های فردی؛ بلکه تنها پرده‌برداری از حقیقتی است که همواره وجود داشته اما در زیر لایه‌های مدرن پنهان شده است. هویت‌های جمعی (چه اجتماعی و چه تاریخی) همچون رودخانه‌ای زیرزمینی در وجود همه ما جاری است، اما فرهنگ و نظام‌های تربیتی و اجتماعی معاصر، «من» را بر «ما» مقدم داشته‌اند. تنها این رودخانه را به سطح می‌آورد. 🔍 دوگانه محوریت-تبعیت در هویت‌های انسانی، شاید کلید فهم معمای باشد. در جوامعی که هویت فردی محور است و هویت‌های جمعی به حاشیه رانده شده‌اند، هر فرد جزیره‌ای مستقل است که تنها با پل‌های منفعت‌های مادی یا معنوی به دیگران متصل می‌شود. نتیجه چنین نظمی، جامعه‌ای است متشکل از «تنهایی‌های موازی» که در بهترین حالت، همزیستی مسالمت‌آمیز را تجربه می‌کنند، نه همبستگی عمیق را. 💫 آنچه به ارمغان می‌آورد، «معکوس‌سازی» این نظام هویتی است؛ متن کامل را اینجا بخوانید @s_h_taba
سه روایت از یک حماسه: تحلیل از دریچه 🔥 انسجامی که در ۱۲ روز از فرزندان این مرز و بوم متجلی گشت، چنان خیره‌کننده بود که برای اثبات پیوند ناگسستنی میان “تهدید” و “وحدت” کفایت می‌کرد. اما این معادله ساده «جنگ > انسجام» در پس خود حقایقی عمیق‌تر را پنهان کرده است. 🧩 در تحلیل این پدیده شگفت‌انگیز، سه در برابر دیدگان ما قد علم می‌کند؛ سه تفسیر از آنچه در روزهای آتش و خون رخ داد. «هم‌سویی هویت‌ها»، «زایش هویت مشترک» یا «اصلاح نظام هویتی»؟ کدام تحلیل به حقیقت نزدیک‌تر است؟ 🌱 را می‌توان «نظریه رشد اضطراری» نامید. باورمندان به این دیدگاه معتقدند جنگ همچون کوره‌ای عمل می‌کند که ناخالصی‌های روح و عقل را می‌زداید. در این نگاه، انسان‌ها در مواجهه با خطر مشترک، به بلوغی اجباری می‌رسند که اختلافات را کم‌رنگ و وحدت را پررنگ می‌سازد (مثل این تحلیل هوشمندانه). گویی ، دوربین ذهن را از نمای نزدیک به نمای دور تغییر می‌دهد و ما ناگهان می‌بینیم که شباهت‌هایمان بیش از تفاوت‌هایمان است. ⚔️ ، «نظریه هویت واکنشی» است. در این تفسیر، خالق هویتی نوظهور است؛ هویتی که پیش از آن وجود نداشته یا کمرنگ بوده است. همچون دو قطره آب که در مواجهه با نیرویی بیرونی به هم می‌پیوندند، انسان‌ها در برابر دشمن مشترک، هویتی جدید می‌یابند. «ما» در برابر «آنها» شکل می‌گیرد و ایرانیت یا قومیت یا ...، چتری می‌شود برای پناه دادن به همه کسانی که تا دیروز خود را غریبه می‌پنداشتند. 🌊 اما ، که می‌توان آن را «نظریه لایه‌های هویتی» نامید، داستان متفاوتی روایت می‌کند. در این نگاه، جنگ نه خالق هویت است و نه اصلاح‌کننده هویت‌های فردی؛ بلکه تنها پرده‌برداری از حقیقتی است که همواره وجود داشته اما در زیر لایه‌های مدرن پنهان شده است. هویت‌های جمعی (چه اجتماعی و چه تاریخی) همچون رودخانه‌ای زیرزمینی در وجود همه ما جاری است، اما فرهنگ و نظام‌های تربیتی و اجتماعی معاصر، «من» را بر «ما» مقدم داشته‌اند. تنها این رودخانه را به سطح می‌آورد. 🔍 دوگانه محوریت-تبعیت در هویت‌های انسانی، شاید کلید فهم معمای باشد. در جوامعی که هویت فردی محور است و هویت‌های جمعی به حاشیه رانده شده‌اند، هر فرد جزیره‌ای مستقل است که تنها با پل‌های منفعت به دیگران متصل می‌شود. نتیجه چنین نظمی، جامعه‌ای است متشکل از «تنهایی‌های موازی» که در بهترین حالت، همزیستی مسالمت‌آمیز را تجربه می‌کنند، نه همبستگی عمیق را. 💫 آنچه به ارمغان می‌آورد، «معکوس‌سازی» این هرم هویتی است؛ هویت‌های جمعی از حاشیه به متن می‌آیند و هویت فردی موقتاً عقب می‌نشیند. این جابجایی، رمز است؛ انسجامی که نه از محو تفاوت‌ها، بلکه از تغییر اولویت‌ها حاصل می‌شود. شاید بتوان گفت جنگ، «آینه‌ای معکوس» است که به ما نشان می‌دهد در شرایط عادی چه چیزی را فدای چه چیزی کرده‌ایم. 🕊️ پرسش اساسی این است: آیا می‌توان به انسجام ملی دست یافت، بی‌آنکه بهای سنگین را پرداخت؟ آیا «همبستگی بدون تهدید» افسانه‌ای بیش نیست؟ شاید رمز این معما در بازنگری نظام‌های اجتماعی، تربیتی و فرهنگی‌مان نهفته باشد؛ نظام‌هایی که می‌توانند با محوریت دادن به ، انسجامی تاریخی را حتی در زمان صلح و غلبه حق برقرار سازند. @s_h_taba
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هویت‌یابی جمعی در سایه سار دعا 🎬 کلیپ چند ثانیه‌ای «أللّهم سدّد رمیهم» را به یاد دارید؟ کودک غزه‌ای که با دیدن موشک‌های ایرانی به وجد آمده و برای اصابت موشک‌ها دعا می‌کرد. 🤲 یکی از جنبه‌های مهم جنگ، پررنگ شدن پیوند روحی عمیق میان مردم از طریق است. 🔄 در زمان جنگ، مرز بین «من» و «آنها» محو می‌شود. مردم پشت جبهه درمی‌یابند که سرنوشتشان با سرنوشت رزمندگان گره خورده است. دشمن تنها به دنبال شکست سربازان نیست و برای نابودی هویت «ما» دندان تیز کرده است؛ هویت جمعی جدیدی در خلق می‌شود که نیازمند به یاری الهی است و دعای یک‌یک افراد می‌تواند نصرت الهی را برایش به ارمغان بیاورد. 💫 اما در نگاهی عمیق‌تر، این دعاها یادآور هویتی تاریخی‌اند؛ هر زمزمه دعا، پیامی است که می‌گوید: «خدا با ماست و ما در کنار هم»؛ «هو الذی أیّدک بنصره و بالمؤمنین» ⚔️ رزمنده، خود را محتاج دعای می‌بیند و پیروزی‌هایش را نه دستاورد شخصی، بلکه ثمره‌ی هویت مشترک یک ملت می‌داند و پیروزی را متعلق به مردمی تقسیم می‌داند که قلب‌هایشان با او می‌تپد. ، انسان پشت میدان را هم به این حس می‌رساند که مجاهد میدان بخشی از خود اوست و پیروزی او پیروزی من. 🌉 در این ، مرزهای کمرنگ شده هویت‌های دیرینه جمعی، رنگی تازه می‌گیرند. پیروزی میدان، پیروزی همه است و شکست، شکست همگان. این پیوند عاطفی-معنوی، از عناصر مهم تشدید فرد می‌شود؛ هویت مشترکی که در آن، فرد خود را جزئی از یک کل بزرگتر می‌بیند و سرنوشت مشترک را با تمام وجود حس می‌کند. @s_h_taba
سلام به همراهان عزیز این صفحه مجازی میخواستم مطلبی رو به اطلاع شما عزیزان برسونم: 📽 قطعات کوتاه انیمیشنی که من در مطلب‌ها استفاده می‌کنم -برخلاف تصور بعضی دوستان- به معنی این نیست که مطلب نوشته شده از اون قطعه استنباط شده، بلکه صرفاً مطلبی رو بیان می‌کنه که با نوشته‌ی من مرتبطه و ح حتی ج گاهی درست خلاف اون رو ادعا می‌کنه. من چون می‌بینم که گاهی متن‌ها خشک و دقیق میشند، بیشتر برای اینکه از خشکی و کسالت‌آور بودن متن‌ها کم کنم، از همراهی این قطعات استفاده می‌کنم سابقا بعضی دوستان پیشنهاد می‌کردند که کانالی برای نقد انیمیشن راه‌اندازی کنم. اما راه اندازی کانال و فعال نگه‌داشتنش خیلی وقت‌گیر خواهد بود. اما نقد انیمیشن هم موضوع خوبیه که در کنارش میشه خیلی حرف‌ها رو مطرح کرد. به همین خاطر، اگه موافق باشید به نظرم میرسه که گاهی لابلای مطالب و تحلیل‌ها، انیمیشنی رو هم بررسی و نقد کنیم ✉️ البته اگه به نظرتون رسید که این کار موجب به هم خوردن نظم مطالب اینجا میشه، یا پیشنهاد دیگری داشتید، بهم بگید شاید یه فکر دیگه کردیم🤔