#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
آنان که مشق اشک مرتب نوشتهاند
با خط عشق این همه مطلب نوشتهاند
آنان که بال گریه در آوردهاند را
هم دوش انبیاءِ مقرب نوشتهاند
این چند خط مختصر اما مفید را
هر روز خواندهاند که هر شب نوشتهاند
تقدیر دو پیالۀ ما را هزار سال
پیش از شروع گریه لبالب نوشتهاند
تکلیف چشمهای مرا از همان نخست
از روی اشک حضرت زینب نوشتهاند
یعنی که تشنگیام از این مشرب است و بس
یعنی امام گریۀ ما زینب است و بس
ای دختر تجلی توحید آمدی
ای ماه! روی دامن خورشید آمدی
ای لالهای که قبل شکوفاییات حسین
هرگز چنین شکفته نخندید، آمدی
هر چند در حجاب ولایت نهفتهای
روشنتر از تمام موالید آمدی
در خانۀ زمینی زهره از آسمان
ای ماه! ای ستارۀ ناهید! آمدی
راهی دراز را به هوای برادرت
با صد هزار آرزو - امید آمدی
از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب
پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب
آیینه نیست این که نشسته برابرت
هم شکل توست، مثل پدر، مثل مادرت
سیب بهشت، سیب علی، سیب فاطمه
یک نیمهاش تو هستی و نیمی برادرت
نور است و نور، هر طرفی را نظر کنی
لذت ببر از این همه خورشید در برت
قلبت شبیه قبله نما دیدهی تو را
برده به سوی کعبۀ ابروی دلبرت
دختر شدی نه این که فقط خواهری کنی
باید برای اشک پدر مادری کنی
ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو
مشتاق حال راز و نیازت خدای تو
خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی
نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو
وقتی که رو به قبله کنی جلوه میکند
در آسمان هفتم حق، رد پای تو
ما نه که بوده وقت نماز شبانهات
چشم امام ملتمس یک دعای تو
هر کس شهید عشق تو شد زنده میشود
باید بمیرد آن که نمیرد برای تو
در قدر، کس چنان تو جلیله نمیشود
هر بانوی عشیره عقیله نمیشود
چه کوچک است وسعت دنیا به چشم تو
کوچکتر از ستاره از این جا به چشم تو
تو از کدام پنجره دیدی که کربلا
هر "ما رأیت" بود "جمیلا" به چشم تو
انگار فصل بارش چشم تو دائمیست
آخر که ریخت این همه دریا به چشم تو
در صورت سه ساله چه نقشی نشست که
شد زنده یاد صورت زهرا به چشم تو
مانند تو، که طعم بلا را چشیده است؟
دوشت هزار بار مصیبت کشیده است
قلب قرار عرش خدا بی قرار توست
نبض نظامبخش جهان همجوار توست
تو حیدر میان حجاب و رقیه هم
چون قاب عکس کوچک زهرا کنار توست
با نیم اشارهات نفس زنگ اشتران
در سینه حبس شد اگر، از اقتدار توست
با خطبه کاخ ظلم و ستم را به هم زدن
یا کار مادر تو بود یا که کار توست
با تیغۀ حجاب تو دشمن شکست خورد
این جنگ تو، حماسۀ تو، کارزار توست
یک گوشه از روایتت آیات مریم است
روز ولادت تو شروع محرم است
✍ #محسن_عرب_خالقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح
آمده زینب شود، زهرا شود، کوثر شود
بین فرزندان عصمت، بهترین دختر شود
دختر انسیة الحورا چه میدانی که چیست
آمده مریم شود، حوا شود، هاجر شود
آمده تا پلهای از هر چه مریم، بیشتر
آمده تا پلهای از فاطمه کمتر شود
آمده تا در بلاغت مثل زهرا گل کند
آمده تا در فصاحت حیدری دیگر شود
وارث نهج البلاغات و فصاحات خداست
مثل جدش میتواند صاحب منبر شود
خاندان وحی دارد معجزاتی این چنین
زن ندیدم در ابهت مثل پیغمبر شود
آمده تا کوهها مغرورتر گردن کشند
سرو را قامت شود، در استقامت سر شود
آمده در روشنای چشمهای اهلبیت
چشم را روشن کند، یک جا چهل اختر شود
بس که عمری با برادرهای خوش منظر نشست
میتواند سال ها این گونه خوش محضر شود
دختر است و در سجایا پا به پای مادر است
میتواند پس خطاب سورهی کوثر شود
این چنین با آیههای نوربخش کوثرش
میرود در کربلا تا شاهد "وانحر" شود
فصلی از نیلی کبودیهای مادر سهم اوست
در مدینه یاس بوده، شامْ نیلوفر شود
اذن اگر باشد که شمشیری به دستانش دهند
میتواند در رشادت صد علی اکبر شود
دو پسر نذر برادر کرده تا ظهر عطش
دستهای حضرت عباس را خواهر شود
روی تلّ زینبه ایستاده مثل کوه
تا اگر لازم شود، خواهر شود، مادر شود
نیم روزی بیشتر در کربلا فرصت نداشت
جلوهاش خواهی ببینی، باش تا محشر شود
زن ندیدم با اشاره کوفه را سازد خموش
جای آن دارد که او فرماندهی لشکر شود
تا بماند کربلا در ذهن مغشوش زمین
مثل زینب یک نفر باید روایتگر شود
مهر زینب نور قلب و نام زینب نور چشم
ذکر یا زینب از این پس نقش انگشتر شود
جای آن دارد تمام کهکشانهای خدا
بر زمین آید فدای دختر حیدر شود
✍ #ایوب_پرندآور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح
گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد
از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد
عرق شرم چکید از قلم از توصیفم
بسکه نام تو بلند است بلاتکلیفم
به شکوهت، به جلالت، به کلامت زینب
پی نبردیم به یکتایی نامت زینب
صبح از نور تو آیینۀ مضمون شده است
از تو آموخته خورشید که خاتون شده است
آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند
تا که مردان جهان نزد تو زانو بزنند
چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد
باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد
جان عالم به تو از شوق مکرر میگفت
به گمانم به تو آرام پیمبر میگفت:
بیتو دنیای من از شور و شرر خالی بود
جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود
آسمان چادر گل بافته با آمدنت
زندگی رنگ دگر یافته با آمدنت
من در این مرحله لالم! چه بگویم از تو؟
من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو؟
به خداوند قسم، از تو سرودن سخت است
هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است
آیه در آیه جهان محو تماشا شده است
لب آیات به تفسیر شما وا شده است
هر قدم شیوۀ تو راه تو، پیدا و نهان
رسم مردانگی آموخت به مردان جهان
از تماشای شکوه تو دهانم باز است
زن اگر زینب کبراست که زن اعجاز است
قبل تو کوه وقار اسوۀ معروف نداشت
صبر تنها صفتی بود که موصوف نداشت
یک گلستان گل پژمرده در آغوشت بود
علم کربوبلا یکتنه بر دوشت بود
نام زن بعد تو معنای دگر پیدا کرد
رادمردی تو این حادثه را زیبا کرد
ای که زنجیر در آغوش تو آرام گرفت
از مناجات تو سجاده هم الهام گرفت
گرچه دلها همگی سردتر از آهن بود
خم به ابروت نیامد که دلت روشن بود
از تو آموختهایم آخر خط زیباییست
که جهان با همه سختیش فقط زیباییست
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زینب_س_مدح
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گرهگشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
جهان نداشت صفایی، اگر نیامده بودی
نبود عقدهگشایی، اگر نیامده بودی
ز محشری که بهپا کرده رنگ و بوی محرم
نمانده بود بقایی، اگر نیامده بودی
نوای نای غریبان به کربلای شجاعت
نداشت شور و نوایی، اگر نیامده بودی
به همنوایی و تسکین کاروان اسیران
نبود راهنمایی، اگر نیامده بودی
نمیشکست بُت زور و زر به دست کلامت
ز خطبههای خدایی، اگر نیامده بودی..
ز کوچههای رسالت، به گوش اهل حقیقت
نمیرسید صدایی، اگر نیامده بودی..
خوش آمدی که حضورت دلیل رونق دین شد
جهان نداشت صفایی، اگر نیامده بودی
✍ #عبدالعلی_صادقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #مدافعان_حرم عمه سادات (س)
سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره
شنیدی تو دل مادر، داره یه بچه میمیره
تو فکر ساختن بودی خبر اما خرابت کرد
خبر آتیش به جونت زد که مثل شمع آبت کرد
برای بودن و موندن، جوونیت رو کفن کردی
به جای رخت دامادی، لباس رزم تن کردی
توکل کردی و رفتی، مرام عاشقا سادهست
اگه غم لشکر آورده، سپاه عشق آمادهست
"پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه
برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه"
میون خردل و باروت، میون تیر و خمپاره
عَلَم رو دوش یه مرده، عَلَم دستِ یه سرداره
تو اهل کربلا هستی، که زخمت تشنهی تیره
یقین دارم که دستت رو، خود عباس میگیره
آدم وقتی که عاشق شد، با جونش میخره دردو
تو رفتی تا که بعضیها، بفهمن معنی مردو
تو از نسل همونایی که پای عشق وایسادن
حالا نسل من آمادهست، برای درس پس دادن
"پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه
برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه"
✍ #علی_فردوسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷تقدیم به #مدافعان_حرم عمه سادات (س)
اینان که به راه حفظ دین همقَسَماند
در بین زمین و آسمان محترماند
در دست، شرفنامهی غیرت دارند
مردان خدا، مدافعان حرماند
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @hosseinieh_net
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
سلام حُسنِ زمین و زمان... سلام حسین
سَرت سلامت و ماهِ رُخت تمام، حسین!
چقدر دور سَرت آفتاب میگردد
ستارهها همه محوِ تو صبح و شام... حسین!
تو سَروَری و عجب نیست پیشِ پای سَرت
بِایستند درختان به احترام، حسین!
سَرت به نیزه بلند است در برابرِ من...
چنان بلند! که شد رَشکِ خاص و عام، حسین!
تنت به سایهی خورشید، گرمِ بخشش و بذل!
نماند پیرهنت هم در ازدحام، حسین!
کجاست پیرهنت؟ آن دوای چشمِ تَرم!
مگر طلوع کند در میان شام! حسین!
همان که خونی و خاکی، به وقتِ صبحِ ظهور
عَلم شود به دوعالم، علی الدوام! حسین!
"سَرم خوشست و به بانگِ بلند میگویم"
همیشه درد "حسین" است و التیام، "حسین"
✍ #عارفه_دهقانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهید لبنانی:
📹 فرزندم فدای سید، داغ اصلی ما داغ شهادت اوست
🔸سلام من را به سید برسان، تنها غم او بود که ما را شکسته کرد.
🔸با این افتخار من میخواهم سید حسن را یاری دهم.
🔸تو فدای سید، اما غم او ما را شکسته کرد.
🔸حتی یک قطره اشک برایت نمیریزم، اشک من تنها برای امام حسین (ع) است.
↳ @hosseinieh_net
اشعار آیینی حسینیه
مادر شهید لبنانی: 📹 فرزندم فدای سید، داغ اصلی ما داغ شهادت اوست 🔸سلام من را به سید برسان، تنها غم ا
تقدیم به #مادران_شهدا
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
سلام بر دل غمبار مادران شهید
به دیدههای گهربار مادران شهید
چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از
غم صبوری بسیار مادران شهید
به قطره قطرهی خونهای ریخته بر خاک
همیشهایم بدهکار مادران شهید
بگو که کوه زند تکیه وقت طغیانها
به شانههای سبکبار مادران شهید
بگو که سرو کند اقتدا به طوفانها
به قامت چو سپیدار مادران شهید
جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر
بنازم این همه ایثار مادران شهید
::
نشسته روبروی چار صورت قبرش
همان که هست علمدار مادران شهید
همان که مادر غمپرور ابوالفضل است
دعای امبنین یار مادران شهید…
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت ۶ جمادی الاولی
سالروز شهادت جناب #جعفر_طیار_ع
پرنده پر زد و پرواز کرد از چینۀ دیوار
دل تنگم صدا میزد: مرا همزاد خود پندار
خوشا مشتاق تو آغوش باز آسمان باشد
خوشا پرواز، پروازی رها بر روی گندمزار
که لطف دیگری دارد از آن بالا نظر کردن
به پستیهای این دهکورۀ ناچیز بیمقدار
خدا در هر مکان حس میشود اما از آن بالا
به ما نزدیکتر، نزدیکتر هم میشود انگار
خدا پرواز بر بام بهشتش را عنایت کرد
به مقطوعالیدینِ جنگ موته، جعفر طیار
همان ماهی که کسب فیض کرد از محضر خورشید
که حتی شب به نورانیت او میکند اقرار
سخاوتهای آن دست کریمش نُقل هر محفل
کرامتهای او بوده است نَقل کوچه و بازار
کسی در فکر تطمیعش نیفتادهست، نه هرگز
که عبد مصطفی کی بوده عبد درهم و دینار؟
همه داراییاش را پای این یک جمله میبخشد
شده رهتوشه عقبای او «الجار ثم الدار»
اگر در راه حاجاتت هزاران پیچ و خم دیدی
مسیر استجابت، با نمازش میشود هموار
نماز جعفر طیار چون گنجینۀ نور است
در گنجینه را وا کن از آن ذکر و دعا بردار
تمام لحظهها سمت خدا بار سفر بستهست
چه فرقی میکند جزو مهاجر بود یا انصار؟
که هجرت کرده بود از خود، جهاد اکبر این بودهست
تمام لحظهها با نفس امارهست در پیکار
«فَمَن... يَرجُو لِقَاءَ رَبِّهِ» در شأن او بوده
«فَمِنهُم مَن قَضَىٰ نَحْبَه» از او میگفت دیگر بار
فیُشبه بالنبی خَلقه، فیُشبه بالنبی خُلقه
نبی بودهست در صورت، نبی بودهست در رفتار
قصیده بر ضریح چشمهایش میزند بوسه
به استقبال آن دلداده میآید پیمبروار
زمان رجعتش از وادی غربت مصادف شد
به فتح قلعۀ خیبر، به دست قامع الکفار
هلا برخیز حَسّان! طبع شعرت را شکوفا کن
بخوان از پاکی طیّار و از بیباکی کرّار
از آن سو کوه میآمد از این سو مرد دریا دل
بلال! الله اکبر سر بده در لحظۀ دیدار
ولی دلخونم از تحریف، از تحریفِ زیبایی
ولی دلگیرم از تاریخ، از تاریخ پنهانکار
معاذ ابن جبل عقد اخوت خوانده با جعفر؟!
معاذ الله از این نسبت، از این گفتار استغفار
تو تنها با علی بودی برادر، با علی تنها
حریم «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار»
به جنگ موته رفتی و علی چشم انتظار تو...
خبر آمد خبر چون شعلهای افتاد بر نیزار
خبر خونین خبر سنگین خبر اشک و خبر تلخ است
خبر آمد خبر در خاک و خون غلتیدن سردار
که اوج روضه این شد با دهان روزه جان دادی
خبر میگفت با جام شهادت کردهای افطار
دم رفتن همه دیدند پرچم بین دستت بود
خبر میگفت از افتادن دستان پرچمدار
دو بال سرخ از یاقوت داری جای دستانت
فدای آن همه از خود گذشتن، آن همه ایثار
پس از تو انکسار از چهرۀ شیر خدا میریخت
پس از تو میشود هفت آسمان روی دلش آوار
الهی اینچنین داغی نبیند هیچکس هرگز
الهی اینچنین داغی نگردد باز هم تکرار
نباشی گرگها بیشک نقاب از چهره میگیرند
پس از تو عرصه بر شیر خدا هم میشود دشوار
اگر در ماجرای کوچه شمشیر علی بودی
کجا دستان مولا بسته میگردید بالاجبار
اگر بودی اگر که جای زهرا خطبه میخواندی
میان شعرها دیگر نمیشد حرفی از مسمار
نبودی، روزهای بعد تو تاریک شد تاریک
حقیقت همچنان خورشید بود، انکار شد انکار
علی آن روزها در غصۀ هجران تو میسوخت
شهادت میدهد روز قیامت آن در و دیوار
✍ #عباس_همتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت ۶ جمادی الاولی
سالروز شهادت جناب #جعفر_طیار_ع
به معنی کلمه با علی برادر بود
به خُلق و خَلق، تو گویی خودِ پیمبر بود
هم اهل فضل و ادب بود هم شجاعت داشت
هم اهل خلوت شب بود هم سخنور بود
به وقت نطق و خطابه فصیح بود و بلیغ
به وقت معرکه مردافکن و دلاور بود
کسی که بت نپرستید پیش از اسلامش
و از دروغ و شراب و زنا مطهّر بود
کسی که بس که کرم کرد ابوالمساکین شد
کسی که بس که جگر داشت مثل حیدر بود
کسی که ورد زبان شد مرام هاشمیاش
کسی که معرفتش از قریشیان سر بود
پس از علی که خودش آبروی اسلام است
نخست مرد مسلمان، جناب جعفر بود
کسی که موقع هجرت به جانب حبشه
مهاجران خدا را امیر و رهبر بود
به وقت حیله و نیرنگ کافران قریش
به پشتوانهی آیات، دافع شر بود
زبان گشود و تلاوت نمود از مریم
که وحیِ آمده را آیه آیه از بر بود
چنان به منطق او سر سپرد نجاشی
که از شنیدن آیات، چشم او تر بود
چگونه مدح بگویم که مادح این مرد
خدا به وسعت آیات روحپرور بود
به رغم توطئه کتمان نشد فضایل او
که هر فضیلت او در هزار دفتر بود
کسی که بعد خدا و چهارده معصوم
روایت است که بر کائنات سرور بود
کسی که شادی دیدار او برای نبی
به قدر شادیاش از فتح جنگ خیبر بود
نبرد موته که شد از میان سرداران
جناب جعفر طیار امیر لشکر بود
دلاورانه به هم زد سپاه دشمن را
حریف یکتنهی تیغ و تیر و خنجر بود
میان لشکری از دشمنان محاصره شد
شمار دشمن او چندصدبرابر بود
به پای حفظ عَلَم هر دو دست خود را داد
دو دست رفت و علم همچنان فراتر بود
نوشتهاند که لبخند شد تمام تنش
در آن دمی که نفسهاش رو به آخر بود
نوشتهاند که او روزه بود و لبتشنه
میان معرکه در خون خود شناور بود
نوشتهاند که فرموده است پیغمبر:
به جای دست به روی دو شانهاش پر بود
نوشتهاند که آهی کشید حیدر و گفت
در آن زمان که بدون پناه و یاور بود:
که بیعت از سر جبر و ستم نمیکردم
در این میانه اگر حمزه یا که جعفر بود
✍ #علی_سلیمیان
در روایتی امام صادق (علیه السّلام) از امام باقر (علیه السّلام) نقل میفرمایند: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خبر شهادت جعفر بن ابیطالب و زید بن حارثه را شنید، وقتی داخل خانه میشد بسیار گریه میکرد و میفرمود: آن دو، هم سخن و مونس من بودند پس مرگ آمد و آنها را برد.
📚 مُسكّن الفؤاد شهيد ثانى، ص 106
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e