eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چراغِ دامنِ محرابِ عشق من تا اوست مرا به سینه نهان و به دیده پیدا اوست دل شکسته‌ی خود را به دست او دادم که اوست دلبر من، اختیار من با اوست به دیده خاک رهش می‌کِشم که می‌دانم یگانه‌ای که بُوَد قبله‌گاه دل‌ها اوست امید بسته‌ام امشب به رحمت عامش که ماه پنجم شعبان ز چهرِ زیبا اوست امام زهد و نماز و دعا که در عالم به هر کجا که زند عشق خیمه، مولا اوست مدینه را ز جمالش ستاره باران کرد که یادگار منا و صفا و بطحا اوست ز آسمان امامت دوباره کرد طلوع مهی که آینه‌دار علی اعلا اوست ولیّ چارم یزدان کز آدم و عالم تمامْ بنده‌ی فرمان‌بَرند و مولا اوست فروغ دیده‌ی عُبّاد، حضرت سجاد کسی که ترجمه‌ی آیه‌های تقوا اوست حدیث ماهی و نان‌های خشک و دُرّ و نمک بُوَد عجیب ولیکن بر آن توانا اوست جمال پنج تن اَر جویی اندر او بنگر حسن، حسین، محمد، علی و زهرا اوست کسی که زهد از او کسب می‌کند "یحیی" کسی که ناز لبش می‌کشد مسیحا، اوست کسی که یوسفِ صدیّق را رهایی داد به یک شهادتِ طفل از کف زلیخا اوست کسی که کرد عصا را چو مار، وز نظرش دوباره مار عصا شد به دست موسی اوست به جز به "اشهدُ اَن لا اله الّا الله" کسی که هیچ نیاورده بر زبان "لا" اوست کسی که حال نمازش به نیشِ مُهلِک مار نیافت هیچ تزلزل، نداشت پروا اوست سفیرِ عشق در احیای انقلابِ حسین امامِ خَلق به فرمان حق تعالی اوست کسی که کشتی در خون نشسته‌ی دین را فکند باز بر امواجِ سبزِ دریا اوست کسی که پرچم خونْ رنگِ دشتِ "ماریه" را به دست همت خود داشته است برپا اوست بگو خلیل که یک جا اگر در آتش رفت خلیلِ در دلِ آتش فتاده، صد جا اوست اگر به مصلحتی بود مدتی بیمار حیات بخشِ قلوب و طبیبِ جان‌ها اوست گل عشيره‌ی عشق و گلاب عاشورا که دل‌نوازترین عطر لاله‌ها با اوست گهی به اشک و دعا، گاه با نماز و پیام نگاه‌داری اسرار کربلا با اوست شنیدى اَر عظمت‌های صبر زینب را امام زینب کبری، ولی والا اوست به قتلگاه خرید اَر چه جان او زینب به هر بلیّه، دل عمّه را تسلّا اوست دلیل دفن، تنِ بی سر شهیدان را کفیلِ قافله در سایبان سرها اوست میان آن همه مردان کربلا، مردی که ماند و دادِ شهیدان گرفت، تنها اوست نثار کردن خون با برادرانش بود خراب کردن کاخ یزیدیان با اوست بنای ظلم و ستم از کلام او بشکست اگر اسیر ولیکن امیر دل‌ها اوست به رغم نرمی آهن به پنجه‌ی "داوود" کسی که بسته به زنجیر شد سراپا اوست به دست، سلسله دارد که این رضای خداست کسی که سلسله جنبان امر دنیا اوست ز خطبه خواندن او کوفه کرد یادِ علی کیانِ کوفه به حیرت! که این علی یا اوست؟! هنوز از در و دیوار مسجد اُمَوی رسد ندا که چراغ حریم طاها اوست به وقت خطبه‌ی او از اذان خصم چه غم! که شامیان همه دانسته‌اند مولا اوست مگو موذّن مسجد! اذان بی هنگام که مفتخر به اذان و اقامه تنها اوست عزا برای شهیدان، میان کاخِ ستم کسی که کرد به شام این حماسه اجرا اوست اگر یزید بپرسد ز چوب منبر هم کند خروش که او بر حق است و حق با اوست از این زیاده "مؤید" توان مدحش نیست که طبع ما چو یکی قطره است و دریا اوست سلام ما به حریم مقدسش به بقیع! که در مدینه یکی قبله‌ی دل ما اوست شب بقیع به چشم فرشتگان، روز است در آن حریم که "والشمس" و هم "ضحاها" اوست ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اذن از پدر گرفتم، تا از پسر بخوانم با اشک شوقِ جاری، با چشم تر بخوانم با نیت تعبد در این شب تولد از مظهر تهجد، شب تا سحر بخوانم  در دوری از مدینه، سجادیه‌ست سینه با جان و دل به یادش، خَمسَ عَشَر بخوانم دین در مقاله‌ی او، بر لب رساله‌ی او در جان خطبه‌اش قرآنی دگر بخوانم روشن شود زمین از نور جبین حضرت این نورسیده را من، قُرص قمر بخوانم اسم علی گذارد بر بچه‌هایش ارباب تا از نخست امام خود بیشتر بخوانم الگوی من کُمیت است، شعرم از اهل بیت است حیف دو روز عمر از، کوه و کمر بخوانم من بی فروغ ماندم؛ پس ماه هر شبم باش  نوری بده به شعرم؛ قدری مخاطبم باش دلبر اگر تو هستی، دلداده شهربانو از شوقْ روی پایت، افتاده شهربانو ناز قدوم پاکت، سجادِ خانواده با شوق پهن کرده، سجاده شهربانو تا قسمت تو باشند، در خدمت تو باشند آماده است ارباب، آماده شهربانو با گیسوی کمندت، پیشانی بلندت همواره نقش بستی، در یاد شهربانو زیباتر از جمالت، والاتر از جلالت هرگز به خود ندیدند، اجداد شهربانو بعد از غزل نوشتن، نذر علیِ لیلا مدح تو را بگویم، سجادِ شهربانو شاعر ز مدح پاک تو دست بر ندارد شعرم به خوبی تو، مضمون دگر ندارد انگیزه‌ی تغزل، ادعیه‌ی صحیفه‌ست شعری که مدح او نیست، از ریشه‌اش ضعیف است کی با دو دست بسته، شد از جهاد خسته؟! دشمن تفکراتش، سرتا به پا سخیف است بیمار خیمه‌ها نیست؛ این حرف مشمئز چیست؟! تخریب اساس کار ذریه‌ی سقیفه‌ست فتح الفتوح او را، از کوفیان بپرسید نسل علی که ابن مرجانه را حریف است شعری که بی هدف نیست یعنی که بی شرف نیست شعری که حق بگوید، نزد خدا شریف است شعرم به وجد آمد، وقتی از او سرودم من با سرودن از او، حال دلم ردیف است هم شیعه مسلکم از فیض دعای سجاد هم عاقبت بخیرم از سجده‌های سجاد شاعر به غیر از این‌ها حرفی دگر ندارد امروزه شعر خنثی قطعاً ثمر ندارد راه نجات تنها راه ولایت و بس راهی جز این نداریم؛ اما اگر ندارد این خاکْ پُربها شد، تا بیمه‌ی رضا شد غیر از نگاه حضرت، ایران سپر ندارد ما جای ان یکاد از سلطان طوس خواندیم وقتی که دشمن ما، جز دردسر ندارد در سینه درد و رنج است، صد کربلای پنج است پس توپ و تانک و ترکش، دیگر اثر ندارد سیدعلیِ ایران، شیخ نعیمِ لبنان خاورمیانه قطعاً کم شیر نر ندارد یک عمر در نبردیم، از جبهه برنگردیم شیعه از اعتقاد خود دست بر ندارد در سایه‌ی پیمبر، لشکر اُسامه دارد تا انقلاب مهدی، نهضت ادامه دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در اشک‌هایش چلچراغ روشنی‌ها بود هر جمله از نجوای او روح مسیحا بود داماد حُسن یوسف و فرزند یاس عشق تصویری از آرامش و موج دو دریا بود رود «حیات طیبه» در اشک و نجوایش از چشمه می‌گفت و نگاهش رو به دریا بود تسبیح اشکش دانه‌دانه ابر رحمت شد او در پی تطهیر روح اهل دنیا بود موج ملائک صف به صف محو مناجاتش سجاده‌ی او جلوه‌ای از عرش اعلا بود او لیلةالقدر عبادت، جلوه‌ی مادر مثل امیرالمؤمنین...، او هم معما بود او در حضیض خاک، سیر آسمان می‌کرد آیینه‌ای غرق خدا، محو تماشا بود سجاد، زین العابدین، زین العباد، آری نامش همیشه زینت عرش مُعلّا بود او قبله‌ی کروبیان عالم بالا مولای جن و انس بود... افسوس تنها بود از سوره‌ی انسانیت می‌خواند با امت کفر و نفاق و شرک هم در فکر حاشا بود او مثل ابراهیم ِدر نزد خدا تسلیم غرق تکلم با خدا مانند موسی بود در آزمون «البلاءُ لِلولا» هر بار تعبیر حُسنش «ما رأیت، الّا جمیلا» بود بر خاک، بر سجاده، در زنجیر، در آتش، حسّ رضایت در نگاهش خوب پیدا بود فرزند مکه گفت از راز منای عشق گویا علی گرم شکست لات و عزی بود هر بیت از شعر «فرزدق» شد سپاه او یک بیت شعرم کاشکی سرباز مولا بود :: تو مسجد و محراب مردم می‌شدی هرجا هرجا که می‌رفتی، عبادتگاه آنجا بود روح اذان، روح دعا، روح خدا بودی نجوای تو فریادهایی آشکارا بود محراب سر در آسمان دارد به دنبالت یک عمر در آیینه‌ی اشکت مصفّا بود... تیغ دودم بوده سکوت و اشک‌های تو میدان رزم تو تولا و تبرا بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فوج ملائک بربشر، تعظیم کردند شادی دل را بین هم، تقسیم کردند رو بر بهشت و کوثر و تسنیم کردند زیباترین گُل را به گُل تقدیم کردند امشب حسین بن علی دردانه دارد زیباترین گُل را دراین گلخانه دارد دارد چه جلوه، جلوه‌ی توحید خلقت در روز میلادش به خود بالید خلقت مثل شکوفه بر رُخش خندید خلقت زیباترین لحظه‌ها را دید خلقت آیا فرشته یا که آدم، خلق کردند؟! محبوب خلّاق دوعالم، خلق کردند وقت شکفتن سجده‌ی او دیدنی بود ذکرخدا از غنچه‌ای بشنیدنی بود عطرش بهشتی بود و بس بوئیدنی بود گلبوسه از رخساره‌ی او چیدنی بود وقتی پدر دل را به او پیوند می‌زد آهسته بر روی پسر لبخند می‌زد دربندگی، او جان و قلبی حق طلب داشت در پای محراب دعا سوز و تعب داشت بر زینت سجده‌گذاران او لقب داشت از نسل زهرا بود و از حیدر نسب داشت محراب او طور عبادت نام دارد او با خدایش خاطری آرام دارد ایمان فروغی از رخ تابان او بود تقوا گُلی از گلشن ایمان او بود اخلاص، مثل چشمه‌ای در جان او بود آزادگی یک لاله از بستان اوبود دیباچه‌ی اوصاف او زرّین کلام است او مظهر ایثار و ایمان و قیام است عشق و امید و معرفت، آئینه‌ی اوست علم الهی از ازل در سینه‌ی اوست ایمان و تقوا گوهر گنجینه‌ی اوست شورآفرینی پیشه‌ی دیرینه‌ی اوست بعد قیام کربلا شوری به پا کرد با خطبه‌ی خود شام را کرب‌وبلا کرد کی می‌توان از وصف او در انجمن گفت؟! باید فرزدق بود و از مدحش سخن گفت او با همه از کربلا، از سوختن گفت از لاله‌های بی سر و گلگون بدن گفت تنها اشاره بر حسین آباد، کافی‌ست بس کن «وفایی» در شب میلاد، کافی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به لب نام تو دارم یا اباالفضل تویی دارو ندارم یا ابالفضل گرفتارم، تورا جان رقیه‌‌‌... گره وا کن زکارم یا اباالفضل@dobeity_robaey
🥀به‌مناسبت 🥀 جنگ یک جدول تناسب بود تا جوابش همیشه این باشد پدرم ضرب در چهل درصد حاصلش بخش بر زمین باشد عده‌ای را ضریب منفی داد عده‌ای را به هیچ قسمت کرد تا هرآن‌کس که سوء نیّت داشت تا ابد زیر ذره‌بین باشد یک نفر فکر آب و خاک که نه در پی نان و آب بود از جنگ خطر جبهه را خرید به جان تا پس از جنگ خوش‌نشین باشد یک نفر پشت خاکریز خودی لشکرش را که در محاصره دید سر خود را گذاشت روی زمین تا دعاگوی سرزمین باشد یک نفر فارغ از معادله‌ها بی‌خیال تمام مشغله‌ها روی میدان مین قدم زد تا ته این سطر نقطه‌چین باشد در جواب کسی که می‌گوید پدر از جنگ دست‌پُر برگشت هر دو تا آستین او خالی‌ست تا جوابش در آستین باشد هم‌قطار پدر که عکاس است گفت در هشت سال جبهه و جنگ حسرتش ماند بر دلم یک بار پدرت رو به دوربین باشد ✍ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس‌ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده‌ی تو همزاد است عشق در آینه‌ی مکتب ما ”سجاد” است مرد شب‌های مناجات، علی بن حسین ای برآورده‌ی حاجات، علی بن حسین نوه‌ی مادر سادات، علی بن حسین ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین ای به قربان تو و سفره‌ی با اکرامت خورده بر سر در قلب همه‌ی ما نامت شده شب شیفته‌ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه‌لبِ گونه‌ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه! هُرم تبت را عشق است پسر بانوی ایران، نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده! به سجاده ارادت داری به روی شانه‌ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه‌ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام‌آور قرآن باشی دور از معرکه و ورطه‌ی میدان باشی با صحیفه همه‌ی عمر رجزخوان باشی سال‌ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را بُرد خنده‌های سر بازار دلت را آزرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سجاده و تسبیح، فرستد آیینه به تلمیح فرستد صلوات میلاد صحیفه‌های سجادیه است قرآن و مفاتیح فرستد صلوات@dobeity_robaey
خدا امشب ولیّش را ولی داد جمالی منجلی، نوری جَلی داد حسین بن علی! چشم تو روشن که امشب بَر تو ذات حق، "علی" داد @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه دست‌های قنوتی، رسیده‌اند به ماه دعا بخوان که جهان با تو می‌شود همراه تویی نماز، تویی لحظه‌های راز و نیاز که هرکجا بروی می‌شود عبادتگاه تو راز خلقت سجاده‌های مهر به لب تو اشتیاق اذان، ظهر و عصر و شام و پگاه جماعتی به نماز تو اقتدا کردند نسیم، کوه، بیابان، درخت، رود، گیاه چه سر به مهر شده رازهای پیشانیت چه آتشی‌ست در این گریه‌های گاه به گاه... علی شدی که بجنگی ولی به تیغ سخن تویی ادامۀ اعجاز سرخ ثارالله دعا سلاح تو و واژه‌ها سپاه توأند امام عشق نمانده‌ست بی‌سلاح و سپاه قیامِ واژه تو بودی در آن سکوت عمیق تمام کوفه سکوت و تمام شام نگاه تو با زبان دعا با جهان سخن گفتی جهانِ با تو امید و جهانِ بی تو تباه بگیر دست مرا و به آسمان برسان که سقف عشق بلند است و قدّ من کوتاه بخوان صحیفه که ما در هجوم دلهره‌ها به دست‌های دعای تو می‌بریم پناه دعا بخوان که دعای تو مستجاب‌ شود در انتظار نشسته، جهانِ چشم به راه... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم چه شعبان‌المعظم، چه محرّم دوستت دارم دلم با عشق، خویشاوندی دیرینه‌ای دارد از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم وضوی گریه می‌گیرم در استغفار و می‌ریزم به پایت جان که ای جانان! دمادم دوستت دارم برای این دل بیچاره همدم، عاشقت هستم برای زخم‌های سینه مرهم، دوستت دارم نگو از چشم من افتاده‌ای! من چشم در راهم که از تو بشنوم یک‌بار من هم: دوستت دارم خودم را بین آغوش تو می‌بینم شبیه حُر که با اشک خودش می‌گفت نم‌نم دوستت دارم در این دنیا نبردی آبرویم را؛ در آن دنیا چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم دل دلواپسی دارم، دلی از غصه‌ها سرشار ولی «یا کاشِفَ الهَم! کاشِفَ الغَم!» دوستت دارم فراز آخر شعر است و یک اقرار بی‌پایان مرا بسیار می‌خواهی و من کم دوستت دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e