#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
بهار آمد و بر روی گل تبسم كرد
شكوه وا شدن غنچه را تجسم كرد
بهار دید كه شمشادها جوانه زدند
شكوفههای جوان را نثار مردم كرد
ز سمت مشرق دلها شنید بوی بهشت
بهار مست شد و راه باغ را گم كرد
پس از طواف حرم یا محول الأحوال
بهار با نفس عاشقان تفاهم كرد
بهار نیت معراج داشت وقت نماز
به خاک مقدم زوار او تیمم كرد
در آستان رضا «إنّما یرید الله»
كریمهای است كه روحالأمین ترنم كرد
زلال اشك اگر گل كند به لاله قسم
كه با امام رضا میشود تكلم كرد
سخن به رسم گلافشانی بهار بگو
اگر شكست دلت در حریم یار بگو:
دوباره آمدهام تا دوباره در بزنم
كبوترانه در این آستانه پر بزنم
به ناامیدی از این در نمیروم هرگز
اگر جواب نگیرم، دوباره در بزنم
خدا مرا به حقیقت ولیشناس كند
كه حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم
خدای را كمی ای زائران درنگ كنید
كه خاك پای شما را به چشم تر بزنم
من آشنای همین درگهم، خدا نكند
كه رو به غیر بیارم، درِ دگر بزنم
اگرچه خارم و نسبت به گل ندارم، باز
خوشم كه گاهگداری به باغ سر بزنم
صفای تربیت باغبان حرامم باد
كه در مجاورت گل، دم از سفر بزنم
من از حضور تو ای ماه هاشمی خجلم
مگر به اشك شود ترجمان حرف دلم
به یك نگاه تو تطهیر میشود دل من
به یك كرشمه نمکگیر میشود دل من
مرا بس است طواف ضریح تو هرگاه
شكستهبستهٔ تقصیر میشود دل من
قسم به صبح جمالت كه پشت پنجرهات
دخیل نالهٔ شبگیر میشود دل من
سرشک حاجت هر كس كه میچكد بر خاک
كنار پنجره تصویر میشود دل من
به چشم آینههای حرم كه مینگرم
هزار مرتبه تكثیر میشود دل من
به شوق آن كه به پابوس زائرت برسد
به جای اشک سرازیر میشود دل من
خدا نكرده اگر از تو رو بگردانم
اسیر بازی تقدیر میشود دل من
چگونه قصد زیارت كنم برای وداع
مگر ز دیدن تو سیر میشود دل من
خدا مرا به فراق تو مبتلا نكند
من و جدایی از این آستان خدا نكند
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
با زمزمی به وسعت چشمِ تَر آمدم
تا محضر زلالترین کوثر آمدم
قسمت نشد که بالوپری دستوپا کنم
اما به شوق دیدن تو با سر آمدم
گفتند زائر حرمت زائر خداست
مُحرمتر از همیشه بر این باور آمدم
اینک مدینةالنبیام، مشهدالرضاست
با نام تو به محضر پیغمبر آمدم
از حس و حال روشن معراج پُر شدم
وقتی به خاکبوسیِ «بالاسر» آمدم
حسی کبوترانه گرفتهست جان من
«پایینِ پای» تو شده هفت آسمان من
در این حریم قدسی سرتاسر آینه
روشن شده به نور تو چشمم هر آینه
گرد و غبار صحن تو را میخرد به جان
همواره بوده است بر این باور آینه
پر میکشد از این همه قلب شکسته: آه
سر میزند از این همه چشم تر: آینه
عکس ضریح توست که در قاب چشمهاست
یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه
گم کرده دارم، آمدهام با نگاه تو
پیدا کنم تمام خودم را در آینه
لبریز روشنیست تمام رواقها
آیینگیست جان کلام رواقها
روی تو را ستارهٔ اشراق خواندهاند
خوی تو را «مکارم الاخلاق» خواندهاند
دست تو را که خالق لطف و کرامت است
روزیرسانِ انفس و آفاق خواندهاند
باران مهربانی بیوقفهی تو را
شأن نزول سورهی انفاق خواندهاند
در مذهب نگاه تو غم حرف اول است
چشم تو را پیمبر عشاق خواندهاند
هفت آسمان و رحمت شمسالشموسیات
ذرات خاک و لطف انیسالنفوسیات
✍️ #سیدمحمدجواد_شرافت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
ای آن که دلت صافتر از جام بلور است
از باور ما وصف کمالات تو دور است
سوگند به یاسین و به طاها که جمالت
تفسیر دعای سحر و سورهی نور است
از مقدم تو ای گل گلزار ولایت
هرجا نگرم صحبت شادی و سرور است
مرغان بهشتی زشعف زمزمه کردند
گلزار پُر از نغمهی شیدایی و شور است
خورشید جهانتابی و در هردل عاشق
انوار ولای تو در اشراق و ظهور است
تو زادهی موسایی و از قدر و شرافت
عیسی دمی و هرنفست نفخهی صور است
تو آینهی حُسن خداوندی و در عرش
آیات کمالات تو در دست مرور است
از رأفت تو نور خدا خیزد و پیداست
یک جلوه ز انوار خداوندِ غفور است
پر شورتر از بادهی عشق تو ندیدم
این باده صفابخشتر از جام طهور است
گر موسم میلاد تو اشکی به رخم ریخت
ازشرم دلم بود و مرا شرم حضور است
مارا تو مرانی ز در خویش، سلیمان
از درگه اکرام تو این حاجت مور است
هرکس که بهدل مهر تو دارد چو «وفایی»
این مهر ورا روز جزا برگ عبور است
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
امروز که خورشید سر از شرق برآورد
از کعبۀ جان، قبلۀ هفتم خبر آورد
یعنی شب تنهایی ما را به سر آورد
با خود خبر از «نجمه» و قرص قمر آورد
«وَالشَّمس» بخوانید سر راهِ مدینه
تا از همه کس دل بِبَرد ماهِ مدینه
این شمس شموس است که از راه رسیده
صد بار به پابوسی او، ماه رسیده
این «فتح قریب» است سحرگاه رسیده
با پرچمی از «نَصرُ مِنَ الله» رسیده
ای نجمه! که مادر شدهای، مادر خورشید
امروز ببین نور جهانگستر خورشید
این حجّت هشتم که به عصمت دهمین است
سوگند به قرآن که «اولی الاَمر» همین است
این روح ولایت که امان است و امین است
در سایهاش آسوده زمان است و زمین است
«در پرده نگویم سخن خویش، عَلَی الله»
بی مهر رضا کس نبرد سوی خدا راه
ای آمده پابوس بزرگ آیت هستی!
در گوشۀ هر صحن و رواقی که نشستی
قفل دل خود را به کدام آینه بستی؟
یک لحظه بیندیش که مهمان که هستی؟
مهمان سر سفرۀ لطف و کرمِ دوست
جان و سَرِ ما باد فدای حرم دوست
ماه آینه پیش حرم از دور بگیرد
خورشید از «ایوان طلا» نور بگیرد
یک بوسه ز درگاهش اگر حور بگیرد،
فیروزهای از شهر نشابور بگیرد
فیروزه نه، یک سلسله دُرِّ سخنِ ناب
روشنتر از آیینه و جانبخشتر از آب
هر گوشۀ این روضه، رفیعُالدَرَجات است
این گنبد زرین نَه، که این چتر نجات است
این پنجره فولاد نه، این نبض حیات است
این قبلۀ دلهای «یُقیمونَ صَلوة» است
گر بر سر شرطی که «رضا» گفت، بمانیم
«هر شب شبِ قدر است، اگر قدر بدانیم»
سرچشمۀ شور و هَیجان است خراسان
آرامِ دل، آرامش جان است خراسان
بیدارگرِ روح و روان است خراسان
آیینهای از باغِ جنان است خراسان
اینجا تویی و خلوت اُنسی و دعایی
یادت نرود ای دلِ مسکین که کجایی
اعجاز مسیحا کند این روضه نسیمش
یادآور گلهای بهشتیست شمیمش
پروانه به زُوّار دهد دست کریمش
«دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید»
حیف است کسی در حرم یار نیاید
وقتی به سلام آمدهای با دل خسته
صدبار اگر توبه شکستی و شکسته
بر روی تو باز است هزاران دَرِ بسته
ای روبهروی حضرت خورشید نشسته
هر کس که گره زد به ضریحش دل خود را
حل کرد به یک آهِ سحر مشکل خود را..
هرچند بهشتیتر از اینجا حرمی نیست
بر چهرۀ هیچ آینهای گرد غمی نیست
هرچند که در راه طلب پیچ و خمی نیست
آهوی تو بودن به خدا کار کمی نیست
اینجاست پر از زمزمۀ دوست، بیایید!
اینجا حرم ضامن آهوست، بیایید!
باز «آمدم ای شاه، پناهم بده» اینجا
پروانۀ «یک لحظه نگاهم بده» اینجا
تأثیر به شبناله و آهم بده اینجا
شرمندهام از آینه، راهم بده اینجا
هر چند مرا گوهر اخلاص «حِسان» نیست
اشک مَنِ دلخسته کم از نامهرسان نیست
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
آن شب مدینه عطر پر جبرئیل داشت
در سر امین وحی، هوای خلیل داشت
بر لب مدام، زمزمۀ یا جلیل داشت
صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت
موسی به طور قرب خداوند بار یافت
تشریف مکرمت ز عنایات یار یافت
در هر دلی فروغ حضور مدینه بود
در هر سری نشانۀ شور مدینه بود
خورشید بردمیده ز طور مدینه بود
کآفاق مستفیض ز نور مدینه بود
ماه فلک ز شوق دل اخترشمار شد
آیینۀ جمال خدا آشکار شد..
ای بوده با زبور و صُحُف آشناییات
تورات را امید به معجزنماییات
شد جاثلیق محو فروغ خداییات
جالوت مات شعشعۀ ایلیاییات
عمرانِ صابی است کمال تو را گواه
نسطاصِ رومی است جلال تو را گواه
عارف اگر ز شعشعۀ «هو» تو را شناخت
سالک ز قدر و منزلت او تو را شناخت
بیدل به خلق و خوی خداجو تو را شناخت
من بندۀ کسی که چو آهو تو را شناخت
پیچد چون نوای تو در بندبندمان
یا ثامنالائمه! رها کن ز بندمان
خورشید، با جمال جمیلت جمیل نیست
بر درگه جلال تو گردون جلیل نیست
جایی که همرکاب تو غیر از خلیل نیست
دیگر مجال پر زدن جبرئیل نیست
وقتی به محضر تو شرفیاب میشوم
از شرم شعله میکشم و آب میشوم
کوثر، پیالهای ز شراب طهور توست
طور شهود پرتو فاش ظهور توست
سینای جلوه، آیۀ نور حضور توست
خورشید هم از آینهداران نور توست
چشمم که محو حسن ملیح تو میشود
اشکم دخیلبند ضریح تو میشود..
آن زائرم که آمده با دست خالیام
رحمی به دلشکستگی و خستهحالیام
بال و پری ببخش به بیدست و بالیام
کز شاعران حضرت مولیالموالیام..
مپسند بار خواهش ما را به ذمّهات
سوگند میدهم به جوادالائمهات..
✍ #محمدعلی_مجاهدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
اوّل سخن به نام خداوند ذوالکرام
نام خداست چون همه جا بهترین کلام
وآنگه ز روی صدق و ارادت دهم سلام
بر آستان قدس رضا، هشتمین امام
امروز در حضور کریمش نشستهایم
هر یک به نیّتی به حریمش نشستهایم
این روضه کز شکفتن دلهاست باغ دل
روشن ز ذرّه ذرّۀ خاکش چراغ دل
ای دل ز دست داده، که گیری سراغ دل!
اینجاست آن که هست خریدار داغ دل
اینجا مدال مُقبلی مُقبلان دهند
داروی زخم سینۀ صاحبدلان دهند..
امشب بهشت محو تماشای مشهد است
قندیلهای نور به هر جای مشهد است
هستی تمام، چشم به سیمای مشهد است
قلب پیمبران به تمنای مشهد است
مشهد که جلوهگاه جمال محمد است
آرامگاه عالِمِ آل محمد است
فردا سپیده با دم جبریل میدمد
محشر نگشته، صور سرافیل میدمد
از مشهد الرضا، گل تهلیل میدمد
خورشید بر قبیلۀ هابیل میدمد
تا کور، چشم دودۀ قابیلیان شود
رازی دگر، ز خلقت عالم، عیان شود..
امشب مدینه عرش معلای دیگر است
آن شهر وحی، طور تجلای دیگر است
تورات نور، در کف موسای دیگر است
موسای عشق را ید و بیضای دیگر است
امشب مدینه وآن همه آیات روشنش
بوی رسول میدهد و پارۀ تنش
یاد مدینه بر دل و بر جان صفا دهد
خاک مدینه، دیدۀ دل را جلا دهد
این شهر، عطر سامره و کربلا دهد
وین لالهزار بوی حسین و رضا دهد
گاه نزول موکب اجلال احمد است
یا عید جشن عالِمِ آل محمد است..
قدوسیان تجلی توحید بنگرید
نوری که هر وصی و نبی دید بنگرید
در طور جلوهای که درخشید بنگرید
در دامن ستاره به خورشید بنگرید
خورشید آسمان ولایت رضا رسید
در لالهزار نجمه، گل اِنّما دمید
این وارث یگانۀ موسیبنجعفر است
فرزند نازدانۀ موسیبنجعفر است
در هر صفت، نشانۀ موسیبنجعفر است
این آفتاب خانۀ موسیبنجعفر است
روح نبی، روان علی، بر جهان امام
امر جهان و اهل جهان در کفش تمام
آیینۀ خداست جمال صبیح او
یوسف در آرزوی نگاه ملیح او
فرموده است حضرت صادق مدیح او
پیغمبران نشسته به پای ضریح او
تا افکند نگاه عنایت به سویشان
تا پر کند ز کوثر رحمت سبویشان
این ماه را که شمس ضحی آفریدهاند
نورآفرین آینهها آفریدهاند
بابالمراد خلق خدا آفریدهاند
او را برای کشور ما آفریدهاند
ایران که پایگاه ولایت به عالَم است
در سایهسار پرچم او سبز و خُرّم است
نام رضا صفای دل اولیا بُوَد
دست رضا هر آینه دست خدا بُوَد
تنها نه سایهاش به سر مُلک ما بُوَد
عالَم به زیر پرچم سبز رضا بُوَد
این یک حقیقت است و کسی درک میکند
کاین روضه را به اشک روان ترک میکند..
مهری که ماه، سِیر کند در پناه او
ماهی که مهر موج زند در نگاه او
«وَالشمسُ وَالقمر» خبر از روی ماه او
«واللّیل» سایهپرور خال سیاه او
او هشتمین امام و دهم عصمت خداست
نامش علی، سلالۀ موسی، لقب رضاست
سبز است پرچمت که دلیل هدایت است
زرد است گنبدت که به خورشید، غیرت است
سرخ است خاتمت که نشان شهادت است
در هر نگاه مهر تو صدها کرامت است
خورشید هر سحر که ز مشرق کند طلوع
با بوسهها به گنبد تو میکند خشوع..
ای جلوهگاه رأفت و ای قبلهگاه راز
سایند قدسیان به حریمت سر نیاز
بر ملت مجاهد و ایران سرفراز
پیوسته باد پرچم سبزت در اهتزاز
تا میوزد به پرچم سبز شما، نسیم
داریم امید بر کرمت، اَیُّها الکریم..
در این حرم، فروغ خدا دیده میشود
در لحظه لحظه معجزهها دیده میشود
نور اجابت از همهجا دیده میشود
آیات لطف و فیض رضا دیده میشود
از فرش تا به عرش، تجلای رحمت است
در انعکاس آینهها نور رأفت است..
ای آفریده ذات تو را حق، برای خیر
هم خیرخواه خلقی و هم رهنمای خیر
هم ابتدای خیری و هم انتهای خیر
دارد «مؤید» از تو امید دعای خیر
تا التفات بر پدر و مادرش کنی
در آستان خویش مقرّبترش کنی
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دوباره عرض ِادب، عرض ِ احترام از دور
دوباره قسمت ما میشود "سلام از دور"
سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور...
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور!
اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور
دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک...
اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
هرچند حال و روزِ زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت، در آغوش مشهد است
حتی فرشتهای که به پابوس آمده
انگار بین رفتن و ماندن مردد است
اینجا مدینه نیست، نه، اینجا مدینه نیست
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟!
حتی اگر به آخر خط هم رسیدهای
اینجا برای عشق، شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل میشود
جایی که بین عالم و آدم زبانزد است
هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید
اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است
✍ #رضا_عابدین_زاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#قصیدهواره
سلام، ای که راز رضای خدایی
علی بن موسیالرضا المرتضایی
تو مولا مایی، علی بن موسی
علی بن موسی، تو مولای مایی
تو موسای مایی به نیل حوادث
تو مولا علی بن موسی الرضایی
کنارت امان دارم از حصر شیطان
که شرط رسیدن به حصن خدایی
طواف ضریح تو یا طوف کعبه است؟
که راز هدایت، که سعی صفایی
خوشا جرعهآبی که خوردم ز دستت
چه خضر عزیزی! چه آب بقایی!
دلم «یاحسین» و لبم «یارضا» گفت
عجب مشهدی رفته این کربلایی
سلامی به صحنِ دلانگیز چشمی
که بر سائلانِ درت میگشایی
خدا جاودانی کند فقرِ ما را
که همچون توئی شاه و، سلطان مایی
علیسیرتیّ و همانند زهرا
تو هم پارهای از تنِ مصطفایی
حسینیتر از آنی ای گل، که زائر
نبیند در ایوان تو کربلائی
در این روزگار پر از بی پناهی
پناه همه خستگیهای مایی
امیدم، پناهم، امام رئوفم
برای غم و خوف دنیا، رجایی
رضای خدا در رضای تو بوده
رضایت به دل داد، حال و هوایی
خدا مطمئنم که راضیست از من
به وقتی که از آنچه هستم، رضایی
تو سلطان دلها، انیسالنفوسی
امامالرئوفی، امامالهُدایی
سلام ای امیدم، که با یک نگاهت
به آنی ز کارم گره میگشایی
تو تصویر روشن از آن نور محضی
تو راز تحیر در آیینههایی
غبارم، که از کوی تو دور ماندم
نسیمی وزید و دلم شد هوایی
به بابالجواد ایستادم، و گفتم:
جوادالائمه! تو بابالرضایی
تویی آنکه دارد هوای دلم را
شفیع دلم پیش مولا، شمایی
تو را دید و... من محو کاشی و صحنم
چه رازیست در اشک آن روستایی؟
خوشا این اشارات پنهان... که باشد
میان تو و زائرت، رازهایی
سکوت است و اشک و اشارات پنهان
حریم تو و اوست این بیصدایی
مرا هم ببر با خودت مشهد او
چرا روح من از تن من جدایی؟
چه خوب است در گنگزار سکوتم
تو تنها به راز دلم آشنایی
به دادم برس ای خدای دل من
در این دورهی بی دلی، بیخدایی
نیستان چرا در سکوت است؟ باید
نسیمی بیاید بخواند نوایی
بخوان ای صدای صداها به گوشم
که با تو دلم میشود کربلایی
اسیریم و مسکین، فقیریم و خسته
تو روشنترین آیهی هل اتایی
همه راهها را به رویم که بستند
رسیدم به مشهد به شوق عطایی
ببین خسته در کنج ایوان نشستم
شما قول دادی کجاها میآیی؟
دلم گم شده باز هم در حریمت
تو پیدایی، اما نگفتی کجایی!
تو منظور من هستی از «یا وجیهاً»
تو سرمایهی من به پیش خدایی
به لطف تو این جمعه هم کربلایم
که آمینترین «یا سریع الرضایی»
سلام است بر «آدمَ صفوة الله»
شروع دلانگیز یک آشنایی
سلامی به تو با چه حسی چه حالی
که تو هشتمین وارث انبیایی
خوشا دعبلانه برایت سرودن
بوَد وامدار تو شعر ولایی
برای تو حرفی ندارم بگویم
بخر از من این گنگی، این هوی و هایی
تو هم وارث داغهای جگرسوز
از آن یوم الاثنین، از آن ماجرایی...
✍ #جمعی_از_شاعران
(گروه إِحیای امر)
(نیمهی اردیبهشت١۴٠۴)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
بر آستان رضا روی التجا دارم
نظر گشا و ببین التجا کجا دارم
بر این مقامِ خدا داده افتخار کنم
که در حریم رضا رتبهی گدا دارم
غبار درگه "شمسُ الشموس" عینِ شفاست
برای چارهی هر درد، از این دوا دارم
ز صاحبان کرم نیست چشم اکرامم
امید مَکرمَت از حضرت رضا دارم
مرا چه بیمِ ضلالت ز کوره راه جهان؟
که از ولایت او نورِ رهنما دارم
قسم به تربت پاکش که کعبهی دلهاست!
غلام اویم و در خدمتش وفا دارم
ز معصیت نگران و به مِهر او خرسند
چه حالتیست که در خوف و در رجا دارم؟
به مِهر آل علی پروریده جان و تنم
مِسَم ولی خوشم از این که کیمیا دارم
ز توس دل نتوانم گرفت و رفت ولی
به سر هوای دل انگیزِ کربلا دارم
ز دل نمیرودم یاد نینوای حسین
که روز و شب ز فراقش چو نی نوا دارم
اگر نَمُردم و رفتم به آستانبوسش
از این زمانه به او باز شِکوهها دارم
به رستخیز، "موید"! چو از لحد خیزم
به دستْ نامه و بر لب رضا رضا دارم
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زائرانه
راه افتادهام به سمت حرم
همهی دردهام یادم هست
با خودم فکر میکنم اینبار
از کجای حرم؟ کدامین بست؟...
همهی راه غرقِ در بغضم
همهی راه غرقِ در آهم
همهی راه غرقِ در خواهش
اذن باب الجواد میخواهم
شدم آماده بعدِ اذن ورود
بعد تفتیش آمدم به خودم
از همه دلبریده آمدهام
از همه کَنده غرقِ او که شدم...
وارد صحنْ میشوم با ذوق
بُرده گنبد همه حواسم را
بغض دارم عجیب از سر شوق
السلام علیکْ امامِ رضا
دستْ از پا نمیشناسد _من_
اشتیاق از نگاه من لبریز
خادمی گفت: حالِ تو خوش نیست
رو به گنبد بایست اشک بریز
گوشهای خلوتی به هم زدهام
محوِ گنبدْطلای آقایم
محوِ شمسالشموس بودهام و
رفته از یاد، کلِّ غمهایم
گوشهای خلوتی به هم زدهام
به خودم آمدم سه ساعت شد
راه افتادهام به سمت ضریح
گوییا موقعِ زیارت شد
گیج و گنگ از رواقْ رد شدم و
بی هوا خم شدند زانوها
السلام علیک آقاجان
ضامنِ چشمهای آهوها
مثل ابر بهار باریدم
چه شد آخر عنان ز کف دادم
روضه خواندم، به رسمِ هر دفعه
یاد یابن الشَّبیب افتادم
گفت: یابنَالشَّبیب روضه بخوان
جدِّ ما کشته شد میانِ دو رود
جدِّ ما تشنه بود و بی سر شد
مقتلش میزبانِ زهرا بود
گفت: در هر مصیبتی باید
از مصیباتِ کربلا دَمْ زد
آی مردم! امامِ هشتمِ ما
همه عمرش، دَم از محرّم زد
وقتِ رفتن رسیده، وقتِ وداع
من همانم که گفت: پُر دردم
هر دخیلی که داشتم وا شد
راه افتادهام که برگردم
✍ #میثم_خنکدار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نام مارا نوشتهاند "غلام"
نام فامیلمان "امام رضا"
به دل ماست روح "امام حسین"
به تن ماست جان "امام رضا"
مادرم جای شعر لالایی
همه شب از کرامتت میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده
لابهلای اذان امام رضا
کودکیهای من کنار تو بود
بین این صحنها بزرگ شدم
سالها با کبوتران حرم
خوردهام آب و نان امام رضا
کودکیام چقدر زود گذشت
دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم اما
تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود
آخرین خانهی امید همه
هفتمین قبلهگاه زائرها
هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحنها بودند
زائرانی که گریه میکردند
دختری لال، ناله زد بینِ
اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحنها افتاد
پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم
حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود
چشمهای داشت بین چشمانش
با نوای کریمخانی خواند
خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آوردم
کوله بار گناه آوردم
به تو آقا پناه آوردم
بده برگ امان امام رضا
✍ #احمد_ایرانی_نسب
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e